🔹 رویارویی تمدن ایران و غرب یک زخم عمیق و چند هزارساله هست و خاص بعد انقلاب نیست و حکایتی طولانی دارد !
🔹اولین نبرد ایرانی ها با تمدن غرب در زمان هخامنشیان بود و دور و بر ۵قرن پیش از میلاد با شورش ایونیان ( دور و بر قبرس امروزی ) استارت خورد که که با حمله داریوش شاه به یونان همراه شد و در اولین حرکت به جز آتن ، همه ایست خبردار شدند !
🔹بعد ازین شکست ، آتنیها دُم درآوردند و در حرکتی بسیار گستاخانه ، نمایندگانی را که داریوش به سمت یونان فرستاد را کشتند و در چاه انداختند!
🔹داریوش هم جوش آورد و بچه ها رو فرستاد تا هیکل آتن رو آفتابه بگیرند ولی در نبرد ماراتون ، ایرانی ها به دلیل شرایط نامساعد ( شورش های داخلی و سرکوب مصری ها ) بیخیال یونان شدند که این وسط یونانی ها برای خودشان رزومه ردیف کردند و افسانه ماراتن را ساختند !
🔹داریوش بعد از ماراتن قصد انتقام داشت که اجل بهش مهلت نداد !
🔹با روی کار آمدن خشایار شاه ، عزمش جزم بود که کار ناتمام پدر را تمام کند!
یونانیان نماینده فرستادند تا خشایار بیخیال بشه ولی خشایار شاه بیخیال نشد و گفت جوابتان را در آتن میدهم!
🔹ده سال بعد ایرانی ها در نبرد ترموپیل به پادشاهی خشایار شاه ، یونانی ها را شکست دادند و به بهانه آتش زدن سارد توسط یونانی ها در زمان داریوش، آتن را به آتش کشیدند و حتی در این شهر رژه رفتند و تمدن غرب را ایستگاه کردند !
🔹گُنده باقالیای یونان بعد از به باد دادن اتن، به جزیره سالامیس فرار کردند!
🔹اما #نبرد_تاریخی_ایران_و_غرب ، پایان دراماتیکی برای ما داشت و سه قرن قبل از میلاد مسیح در سال های ( ۳۲۳ ـ۳۳۶ قبل میلاد) اسکندر به عنوان نماینده غرب ، در نبردی ۱۳ساله و در سه جنگ فرسایشی گرانیگ،ایسوس و گوگمل پایان حکومت ۲۲۰ ساله هخامنشیان را رقم زد و تخت جمشید را به آتش کشید و این پایان تلخی بود از یک مرحله از نبرد ایرانیان و غربی ها !
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land
تاریخاتور
🔹 رویارویی تمدن ایران و غرب یک زخم عمیق و چند هزارساله هست و خاص بعد انقلاب نیست و حکایتی طولانی دار
👈 این برای اولین بار در تاریخ ایران بود که یک حکومت خارجی، حکومت ایران را سرنگون میکرد !!!
🔹دومین دوره #نبرد_تاریخی_ایران_و_غرب در زمان حکومت پر قدرت اشکانیان اتفاق افتاد که این بار نماینده تمدن غرب ،امپراتوری روم بود !
🔹اشکانیان که تقریبا 5 قرن بر ایرانی ها حکومت کردند دوران درخشانی در نبرد با رومی ها رقم زدند و کُلُهم در اکثر نبردها با رومی ها پیروز میدان بودند .
🔹یکی از خفن ترین نبردها ، جنگ حران ( کارّه) بود که 53 سال قبل میلاد ، ایرانیان با فرماندهی سپهبد سورنا ، لشکر روم را با فرماندهش ( کراسوس ) لَت و پار کردند !
🔹13 سال بعد ، رومی ها در زمان فرهاد چهارم به ایران اَتَک زدند که این دفعه هم بر و بچ ایران زدند رومی ها رو ترکوندن!!!
🔹از سال 58 میلادی تا 50 -60 سال بعد رومی ها چند بار سر ارمنستان و ترکیه به ایران حمله میکنن که هر دفعه دست از پا درازتر با خاک یکسان می شدند ! تا این که سال 166 میلادی ، رومی ها که وِل کُن نبودند این دفعه ارمنستان و ترکیه رو در یک جنگ 5 ساله بالا میکشند !!!
🔹اخرین جنگ ایران و روم در زمان اشکانیان خ جالب بود !!! سال 216 میلادی اوضاع داخلی ایران زیاد جالب نبود و این وسط " کاراکالا " امپراتورروم به بهانه ازدواج با دختر اردوان پنجم (شاه اشکانی) با لشکرش به سمت ایران میاد که این وسط بچه ها بو میبرن که داره دبّه در میاره و باهاش شاخ به شاخ میشن و خودش و سپاهش رو از تاریخ محو میکنن و کُلی طلا و دلار گیر ایرانیا میاد !!!
🔹اشکانیان هفت سال بعد در نبرد هرمزگان ، تاج و تخت رو پاس میدن به ساسانیان و از تاریخ خداحافظی میکنند !
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land
برای اولین بار لحظات مهیج و جذاب تصرف کشتی رژیم صهیونیستی در خلیج فارس را مشاهده نمایید👇👇👇
https://eitaa.com/revayatedarya/8279
تاریخاتور
🔹 سومین دوره نبرد تمدن ایران و تمدن غرب 🔹ساسانیان همیشه در اوج با پایانی تلخ
🔹#ساسانیان در طول چهار پنج قرن حکومت بر ایران ، رومی ها را حسابی پاره کردن و بلاهایی سرشان آوردند که به غلط کردن افتادند ولی آخرش به دست همین رومی ها به قهقرا رفتند !
🔹شاپور اول نقش همیشه برنده رو در تاریخ نبرد با رومی ها بازی کرد و سه امپراتور روم رو با خاک یکسان نمود و حتی یکی از امپراتورها ی روم رو ( والرین)به عنوان خدمتکار برد به قصر خودش و حسابی خِفَتش داد !
🔹ساسانیان در ادامه نبرد هایشان با رومی ها به فرماندهی انوشیروان شاه ، در نبرد بیست ساله لازستان ، گرجستان را به نام ایران فاکتور کردند !
اینجای تاریخ ، ایرانی ها یمن رو هم به اسم خودشان قباله زدند !
🔹خسرو پرویز هم در جنگ با رومی ها خیلی خوب استارت زد و در نبردهای بیست و چند ساله ، مصر و اورشلیم را هم گرفت و تا سرنگونی امپراتوری روم پیش رفت ولی کله ش باد افتاد و در نبرد حساس نینوا هرچه بدست آورده بود را به باد داد ! ( پیش بینی این نبرد در قرآن و در سوره روم آمده)
🔹نبرد نینوا تقریبا آخرین تقابل ایران قدرتمند با تمدن غربی بود که با شکست در آن ، زمینه حمله اعراب در چهار سال بعد اوکی شد و مملکت پوکیده شد و تمام !
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land
🔹خلاصه آنالیز سوسکی و سرعتی جنگ های هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان با دنیای غرب !
🔹تمدن ایران و غرب تا وقتی باد داشته باشند و زورشان برسد ، همدیگر رو نمی توانستند تحمل کنند و بارها در تاریخ به جان هم افتادند !
🔹وقتی هم که ایران ضعیف شد قدرت های جهانی با شاهانش پاسکاری میکردند یا سواری ! و اگر خوب سواری نمیداد شوتش میکردند به تهِ دنیا و یا حسابی میزدند روی سرش !
🔹امروز هم اعلام جنگ تمدن غرب یک کد تاریخیست و مانور و شوعاف بمب افکن ها و F35 و خط و نشان بمب هسته ای و به رخ کشیدن پارکینگ جزیره دیه گو گارسیا !!!قبل از این که نشان دهنده زور تمدن غرب باشد نشان از برگشت ایران به دوران امپراتوری قدرتمندش میدهد .
( این نکته هم مهم است که علت بسیاری از شکستهای ایران در جنگ با غرب ،خیانت عناصر داخلی بوده !!!!😱)
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land
جولیا پتروس لبنان ندارد
یادم نمیرود ١٢ ساعت از بمباران سنگین ناحیه ای در لبنان گذشته بود، خبر پیچیده بود که احتمالا سید حسن نصرالله هدف بوده است و طبق معمول بعضی ادعا میکردند هیچ اتفاقی نیفتاده است. معلوم نبود کدام خبر باورنکردنی ترست. نیم ساعت مانده به اخبار ١۴ ناگهان برنامه های تلویزیون قطع شد، مجری کاملا رسمی اعلام کرد پیام مهمی از رهبری صادر شده است: فتوای جهاد! امری بیسابقه، اما کلماتی آشنا. چند روز قبل تر در یک سخنرانی همین فتوا صادر شده بود اما انگار نه انگار و بعدش هم ترور رخ داد.
امروز آتش جنگ سرد شده و گالانت، قصاب اسراییلی، آن روزها را روایت کرده که نتانیاهو من را کنار کشید و گفت: «این ساختمان های تلاویو را میبینی؟! اگر اینکار را بکنیم حزب الله همه اینها را میترکاند.» یعنی دقیقا برعکس چیزی که در تهران میگفتند! و البته برعکس آنچه حزبالله کرد.
یادم نمی رود تمام روزهای قبلش بخش قابل توجهی از مردم ایران خواستار اجرای وعده صادق بودند، رییسی کاملا اتفاقیِ اتفاقی جایش را به پزشکیان داده بود، حالا در دولتی که هنیه در قلب تهران و روز تحلیف ترور شده بود از «تله جنگ» میگفتند و در مجازی هم ما را خوارج میخواندند که جلوی نظر رهبر ایستاده اید! خفه شوید و رای اعتماد به کل کابینه بدهید. خفه شوید و مدیریت تنش را تماشا کنید. خفه شوید و جلوگیری از افتادن در جنگ را ببینید. و تهش رسید به شهادت سید حسن نصرالله. دستاورد کمی است؟ مبارک ها.
٧ اکتبر کابوس اسراییل بود اما از ٨ اکتبر یک کابوس بزرگتر هم پیدا شد. همان تصویری که نتانیاهو به گالانت نشان میدهد، اگر اسراییل جنگ غزه را آغاز کند پاسخ محور مقاومت چه خواهد بود؟ نصرالله اصلا اجازه نداد «اگر» محقق شود. صبح هشتم رمز عملیات را گفت. اسراییل محدوده کوچکی است. به جنایات غزه و کرانه نگاه نکنید. لات کوچه خلوت با زندانیان محصور مقهور میجنگد. تازه به پشتوانه آمریکا. حتی بمب ها هم وارداتی است. در اسراییل تصور اینکه همزمان با مجموعه ای از ایران تا سوریه و لبنان و یمن درگیر شود یک فیلم آخرالزمانی است.
اینجا بود که آمریکا در نقش پلیس خوب با وعده آتش بس و ... عملا تهران را مهار میکرد. در این فرصت ناب اسراییل لقمه های بزرگتر از دهانش را خرد میکرد، اول غزه را برداشت و بعد لبنان و سوریه. لقمه لقمه. هرچند آنهم در گلویش گیر کرد اما جوید.
هنوز و برای همیشه جمله نصرالله در تاریخ میماند: به دلیل ملاحظاتی که در طول زمان مشخص میشود، تصمیم گرفتیم عملیات خود را به صورت جداگانه انجام دهیم!
فاجعه مدیریت وعده صادق٢ و سفر نیویورک چنان تراژدی شد که آ.خامنه ای شخصا و علنا و صریحا فتوای جهاد داد. پزشکیان هم بعدش با بغضی شبیه بغض هنیه گفت فریب خوردیم و اینها. گرچه بعد از عملیات با تمام قوا ظریف، مغز سفر نیویورک، را حتی برخلاف قانون نگه داشت.
با این وضعیت نباید گالانت و نتانیاهو و بایدن از تهرانِ پسا ورزقان تعجب کنند. تعجب آور اما این بود: حزب الله چرا ساختمانهای تلاویو را با خاک یکسان نکرد؟!
تهران در غبار تردید و تزلزل، لبنان کجاست؟ تقریبا هیچ تحلیلگری نیست که بگوید حزب الله توانایی اجرای کابوس نتانیاهو را داشت. پس چرا نکرد؟
حزبی که یک ارتش کامل را در مرز چنان زمینگیر کرد که مجبور به آتش بس شد. تصاویر با شکوه تشییع پیکر سید حسن را ببینید. اخبار بی نظیر مقاومت مردمان ضاحیه را ببینید. امکانات، پشتوانه، بدنه، تخصص، مشروعیت، استقلال همه چیز مهیا بود. چرا حزبالله در حد توانش نجنگید؟!
پاسخ یک کلمه است: لبنان.
لبنان بیشتر از این پای حزبالله نایستاد. تلخ است، مثل واقعیت. واقعیتی که به شما نمیگویند: چیزی به نام ملت لبنان وجود ندارد.
سالها در ایران یک تصویر گوگولی از عروس خاورمیانه ساخته اند که محجبه و لخت کنار همند، کاباره و مسجد عاشق سید حسن اند، جولیا پطروس برای حزب الله میخواند و اکلیل های فراوان. حتی وسط همین جنگ هم بلاگرها راهی بیروت شدند و از شب نشینی شان تصاویر صورتی گذاشتند. آرزوی شان تبدیل ایران به چنین چیزیست.
خب حالا این لبنان نایس در جنگ کجا بود؟ میدانید زمزمه میشد «چرا حزب الله ما را درگیر جنگ کرده است»؟! کنار شیطان بودند و سلاخی غزه را دیدند و اهمیت نصرالله را نفهمیدند.
امروز لبنان را ببینید، به محض اینکه دیدند حزب الله ضعیف شد دارند معامله اش میکنند. رییس جمهور دوزاریش در روز تشییع نصرالله رسما میگوید لبنان برای «جنگ دیگران» زیاد هزینه داده! جعجع هوس سر بریدن کرده است، تا فرصتی فراهم شده چهل طایفه پشت در خانه تیغ تیز میکنند. (البته غافل از اینکه در بستر علی است)
لبنان کشور نیست. یک واحد سیاسی است که ارتشش، اشغالگر خاک را تماشا میکند! صندلی ها بر اساس قبیله تقسیم میشود. یک انفجار بندر مملکت را ساقط میکند. یکسال رییس جمهور ندارند. ولی آه، جولیا پطروس چه صدایی دارد.
👇
👆
آخی، بیکینی و برقع کنار هم. عرق فروشی و گردشگر فرانسوی، به به اسلام اصلاحاتی با اینها مست میشد. ولی در بزنگاه همین زمینگیرش کرد. لبنان سید حسن نصرالله را از دست داد چون بیش از این پایش نایستاد. به همین وضوح، به همین تلخی. حالا منتظر باشند. اگر یک نفر میتوانست قبیله گاهی به نام لبنان را کشور کند نصرالله بود. کسی که توانست با نیروی بومی لبنان را از دهن اژدها بیرون بکشد. کسی که توانست تمامیت ارضی لبنان را بازآفرینی کند، کسی که توانست حق گاز لبنان را به اسراییل تحمیل کند، رفت و حالا اسراییل میگوید این هواپیما در بیروت بنشیند یا نه!
الگوی «به توچه» «به من چه» ی لبنان که سالها تبلیغش میکردند چیزی جز نابودی هویت ملی نبود. بله بسیاری در بیروت سید را دوست داشتند، حتی او را قهرمان میدانستند، حتما اشک هم ریخته اند اما خب دیگر نه در این حد که پایش بایستند. جنگ جدی بشود موسی به دین خود، عیسی به دین خود. در کار هم دخالت نکنیم. جولیا پطروس ببین چه صدایی دارد.
هنوز خیلی ها نمیدانند اسراییل ضاحیه را میزد نه کل بیروت را، ضاحیه یک محله است. یعنی در یک شهر بار اصلی جنگ را یک محله به دوش میکشید. و البته امنیت بقیه را تضمین میکرد. بلاگر ایرانی هم شبها در کافه آن طرف شهر برای ما از تکثر و تنوع لبنانی میگفت!
چرا حزبالله بیشتر نجنگید؟ چون نمیخواست جنگ را به کسانی تحمیل کند که نمیخواستند. سید خودش را خرج کرد، شیعیان و عاشقان فرزندانش را خرج کرد. راه هم باز گذاشت اما دیگران بیش از این نیامدند. سید عاشورایی رفت.
هنوز که نرسیده اما بعد از حزب الله لبنانی وجود نخواهد داشت، همانطور که بعد از جمهوری اسلامی ایرانی نخواهد بود. لبنان آزمایشگاه ایران است.
خلاصه بلوای ۴٠١ لبنان سازی از ایران بود. مسأله صرفا حجاب نیست، فردی کردن آدمهاست. شعار «بدن خودمه» پشت استقلال و آزادی میرود تا دیگری سازی بکند. محدوده آدم ها که کوچک شد قابل تقسیم اند. لقمه، لقمه. «به توچه؟» را از لباس شروع میکنند و به وطن میرسانند. تیم ملی را هم تیم دیگران کردند، پلیس دیگران، نیروگاه دیگران، تحریم داروی دیگران،... جالب نیست که انقلابیون مهسا امروز کنار اسراییل و مبلغ حمله به ایرانند؟ ایران بزرگ با هویت جمعی و اراده ملی خطرناک است. لبنان دقیقا انتهای همین مسیر است: جماعتی از هم پاره و رنگی پنگی که به «جنگ دیگران» رسید.
خرداد ۴٢ خبری پیچید که حاجآقا روح الله را گرفته اند. صبح بازار شهرهای مختلف تعطیل شد. خمینی را به تبعید میبردند اما نطفه ملت (مدرن) ایران بسته میشد.
١۵ سال بعد و چند کیلومتر آن طرف حکومتی سید دیگری را دستگیر کرد. وقتی صدام باقر صدر را روی تخت بیمارستان شکنجه میکرد ملت عراق کجا بود؟ اینقدر شکنجه شد تا مرد. کسی که میتوانست عراق را یک کشور کند.
آنها که زیر پرچم قهرمان شان جمع نشوند، زیر تابوت قهرمان شان جمع خواهند شد، تازه شاید.
وقتی یحیی پرچم را بلند کرد ملت فلسطین وارد سخت ترین دوران زندگیش شد اما پای قهرمانش ایستاد. امروز از جلوی خانه سنوار اسیر مبادله میکند. غزه به تنهایی یک ملت است.
سالها قبل وقتی اسراییل چند ساعته به بیروت رسید فقط یکجا جلویش ایستادند: جوانانی در روستاهای اطراف ضاحیه. سید حسن یکی شان. اسراییل فکرش را هم نمیکرد این جوانان سالها بعد با لگد بیرونش کند. باقی لبنان کجا بود؟! لبنان زیبا؟ تساهل و تسامح؟ عرق و مسجد؟!
سالها گذشت، امام جماعت مسجدی در تهرانپارس، شد امام لبنان. هیچ کس، هیچ کس در قهرمانی نصرالله شک نداشت. دشمن هم که شیطان مجسم. لبنان هم در نوبت. قهرمان پرچمش را برداشت و اتمام حجت کرد که این جنگ وجودی است.
لبنان چه انتخابی کرد؟ لبنان زیبا! عروس دلها، مهد آوازه خوانان و تکثر و مدارا، الگوی دوستان ما.
باید هم برای رفتن سید اشک بریزند.
آنها که زیر پرچم قهرمانشان جمع نشوند، زیر تابوت قهرمان شان جمع خواهند شد، تازه شاید.
وقتی مجری فتوای رهبر را خواند انگار جانی جمعی در ایران گرفت. و چه بسا برعکس، آن عصبانیت ترور سید، ناراحتی انفعال ایران، تقاضای انتقام هنیه، خفت التماس های نیویورک در بدنه مردم بود که جوهر فتوا شد. حس بی مانندی بود. فشار از پایین، چانه زنی از بالا. امام و امت. اراده جمعی و آزادی فردی. و موشکها رها شدند. وعده صادق ٢ برد و باختی عجیب بود. دیر ولی رسیدیم، رسیدیم ولی دیر. کاش تنبیه مان فقط همین باشد که از تشییع ایرانی ترین غیرایرانی تاریخ محروم شویم.
بله این ملت ایران است. یک شکل نیستیم ولی هم هدف میشویم. تنوع رنگهای ما زیر این پرچم میدرخشد نه جداگانه. ما هنوز ملت به من چه نیستیم. سانتی مانتالیسم و ادا بازی کافیست لطفا دیگر از این جامعه عقب مانده برای ما الگو نسازید.
پ.ن: نه جنگ تمام شده نه حزب الله. اما لبنان فرصت بی بدیلی را برای ساخت ملت از دست داد. فرصتی که صنعا روی آب زد.
#یادداشت
🔹سلمان معمار