کنکوری بودن خودت و داداشت اینجوریه که یک دقیقه درس میخونی، میبینی داداشت همونم نخونده. یهجوری اعتماد به سقف میگیری و باد به قپ قپ میندازی که خدانکنه اون قبول شه تو نشی.
هربار میگم میخوام برم علوم ورزشی و تربیتبدنی، یه نگاه به جزوههای داداشم میندازم و با "غلط کردم" های بسیار به سمت کتابام روانه میشم.
هدایت شده از وَلو
برا یکی از رفیقام دعا میکنین؟ یه حمد شفام واسش بخونین که نور علی نور میشه
دمتونگرم!
احساس میکنم با دیدن اتفاقات امروز مغزم گرینپاج کرده و نه میتونم چیزی دربارهش بنویسم، نه مغزم یاری میکنه چیزی بفهمم، نه میذاره درس بخونم، نه میذاره چیزایی که تو ذهنمه رو سرهم کنم برای روزهای آتی.
هروقت میام اینجا میگم امام رضا چند هفتهس نطلبیده، روز بعدش میطلبه.
دعاهاتون خیلی بگیره.
سه هفتهس نمیذاره برم. بگید بطلبه.
هدایت شده از یک سناریوی نامنظم
برای شفای دخترعمههای ۲ سالهام یه صلوات بفرستید لطفاً
فاطمه سادات و زهرا سادات که جفتشون ریهشون عفونت کرده..