هدایت شده از گرافات شوریده یک گیاه سمی
شدی مثل پیاز. تا بهت فکر میکنم اشکم درمیاد.
برادرها واقعاً موجوداتِ عجیبی هستند،
شما فکر کن بعد از اینهمه سال دعوا و بزن بزن، ساعت ۶ و نیم صبح یکی با آرامش صدات بزنه بگه بلند شو دیرت میشه، حاضر که میشی ساندویچتو آماده کرده بده بهت، چای رو داخل نعلبکی ریخته باشه که خنک بشه و بده دستت بخوری و راهیت کنه که بری.
شما باشید برگ که سهله، خودتون نمیریزید؟
فیالبداهه.
یه قدرت میخوام، مثلا دست به هرچی میزنم پول بشه
یه قدرت میخوام، مثلا دست به هرچی میزنم پروکسی بشه