آمریکای فرسوده
🔹آمریکای بدون روتوش، با آمریکای بزک شده، زمین تا آسمان فرق می کند. آمریکای واقعی، دارای درماندگی های مزمن است. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان اخیرا هشدار داد:
🔻"زیرساخت های آمریکا باید بهتر باشند. با این حال، جاده ها، پل ها و شبکه آب ما رو به زوال است. شبکه برق ما دربرابر قطعی ها، آسیب پذیر است. دسترسی به اینترنت پرسرعت و قابل استفاده برای بسیاری وجود ندارد".
🔹اقتصاد و جامعه آمریکا شرایط بسیار بغرنجی را سپری میکند؛ چنان که هفته گذشته جو بایدن رئیسجمهور، ضمن سخنرانی در ویسکانسین گفت:
🔻"من تمام تلاش خود را برای متحد کردن آمریکا انجام دادم. برخی از دوستانم میگویند این غیرممکن است. ما در رابطه با موضوعات زیادی دچار شکاف هستیم.
🔻(با اشاره به خرابی وسیع زیر ساخت ها) از هر ۵ مایل بزرگراه و جاده در آمریکا، یک مایل آن در وضع بد قرار دارد. البته وضع برخی از ایالتها به مراتب از این هم بدتر است.
🔻از ساخت حدود ۵۰ درصد از پلهای ما بیش از ۵۰ سال گذشته است. از نظر مهندسان بیش از هزار پل در ویسکانسین دچار مشکلات ساختاری هستند. تنها هزار پل در ویسکانسین این وضع را دارند.
🔻حالا ببینید که در سراسر کشور وضع چگونه است. بیشتر پلهای آمریکا به تعمیر و بازسازی نیاز دارند. عبور کامیون از روی بیش از ۶۰۰ پل در ویسکانسین ممنوع است.
🔻برای مثال به میلواکی توجه کنید. آب این شهر به سرب آلوده است که می تواند آسیبهای زیادی به سلامتی افراد وارد کند. آب ۱۰ میلیون خانه در آمریکا به سرب آلوده است. آب ۴۰۰ هزار مدرسه در معرض خطر آلودگی به سرب قرار دارند".
🔹این سخنان در حالی عنوان شد که بنابر گزارشهای رسمی، میزان کسری بودجه آمریکا به رقم سه هزار هزار میلیارد دلار رسیده است.
🔹سخنان بایدن در حالی است که دونالد ترامپ پنج سال قبل، تبلیغات انتخاباتی را با انگشت گذاشتن بر حجم خرابی و خسارت دولت های بوش و اوباما بنا کرد.
🔹ترامپ همچنین در اولین مصاحبه پس از انتخابات به ABC NEWS گفت:
🔻"ایالات کتحده در حال فرو پاشیدن است. ما هزینه ساخت یک مدرسه در بروکلین یا لسآنجلس را نداریم. شیکاگو مانند افغانستان شده هر چند روز یک بار شماری از مردم هدف گلوله قرار میگیرند. میخواهم مطمئن شوم در دوره من هیچ کس در خیابانهای ما به خاطر بیمه و فقر نخواهد مرد.
🔻پلهای ما ویران شدهاند. ما پول ساخت یک مدرسه را نداریم. سیاستمداران ما برای مدتی طولانی، مردم را مأیوس کردهاند. با ۶ تریلیون دلاری که در جنگ خاورمیانه از ۱۵ سال قبل هزینه کردهایم، میتوانستیم کشور را دو بار بازسازی کنیم. به وضع جادهها، پلها، تونلها و فرودگاههانگاه کنید که شبیه مکانهای از رده خارج است".
🔹همچنین توماس فریدمن (تحلیلگر ارشد دموکراتها) آبان 1391 در گفتوگو با روزنامه ملیت ترکیه خبر داده بود:
🔻"ما دیگر حتی به اندازه یک بند انگشت، توان مداخله نظامی در بحرانهایی مانند سوریه نداریم. البته میتوانیم پول و سلاح بدهیم اما مداخله مستقیم نه. آمریکا وارد دورهای شده که باید کمی هم به مشکلات داخلی خود بپردازد.
🔻اکنون بیت لحم پنسیلوانیا برای ما مهمتر از بیت لحم خاورمیانه است. مردم آمریکا برای خدمات کمتر بهای بیشتری میپردازند و بیش از هر دورهای میپرسند که نیروهای ما در فلان منطقه جهان چه میکنند؟
🔻... ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خود را روی آن انداختیم. همه ترکشهای جنگ به ما اصابت کرد".
@IMANI_mohammad
🔹راهحل سوم برای بحران افغانستان
♦️یادداشت روز کیهان:
https://kayhan.ir/
@IMANI_mohammad
راهحل سوم برای بحران افغانستان -۱
1- همسایگان به گردن هم حق دارند. اما افغانستان و ایران، فقط همسایه نیستند. افغانستان، قرنها پاره تن ایران بوده، و فرهنگ و مردمش، با ما عجین بوده اند. دست استعمار انگلیس، میان ایران و افغانستان جدایی انداخت، چنانکه میان بسیاری از ملتهای منطقه. در زمان فتحعلی شاه قاجار، تا قندهار و کابل، بخشی از تمامیت ارضی ایران بود. اما پس از شکست قاجاریه در جنگ با روسها، انگلیسیها به طمع افتادند و با دامن زدن به آشوب در هرات، توافق پاریس را به ناصرالدینشاه تحمیل کردند که موضوع آن، جدایی هرات بزرگ از خاک ایران بود.
2- افغانستان معاصر، بالغ بر چهل سال درگیر اشغال و جنگ و ترور بوده است. ابتدا شوروی کمونیستی به مدت ۹ سال (دی ۱۳۵۸ تا دی ۱۳۶۷) این کشور را بهاشغال خود درآورد. پس از آن، افغانستان درگیر جنگهای داخلی شد که به غلبه طالبان انجامید. از 15 مهر 1380 تا کنون هم به مدت بیست سال در اشغال آمریکا بوده است. اتفاق عجیب، افتادن آمریکا در تلهای است که میگفت برای شوروی گذاشته بود! خبرنگار نشریه فرانسوی «نوول ابزرواتور» خرداد 96، از زبیگنیو برژینسکی پرسید؛ «رابرت گیتس رئیسسابق سیا، در کتاب خاطراتش (در سایهها) مینویسد سازمان CIA کمک به مجاهدین افغانی را ۶ ماه قبل از اینکه شوروی اقدام به دخالت کند، آغاز کرده بودند. شما آن زمان مشاور امنیت ملی پرزیدنت کارتر بودید، بنابراین باید در آن برنامه نقش داشته باشید، اینطور نیست؟».
برژینسکی در پاسخ گفته بود: «در روایت رسمی گفته میشود سیا کمک به مجاهدین افغانی را بعد از اینکه ارتش شوروی، افغانستان را در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹اشغال نمود، آغاز کرد. اما واقعیت، متفاوت است. سوم جولای ۱۹۷۹ (شش ماه قبل از اشغال) بود که پرزیدنت کارتر، اولین کمک مستقیم و مخفیانه را برای مخالفین رژیم هوادار شوروی در کابل فرستاد. من به پرزیدنت نوشتم که کمکها، ارتش شوروی را به دخالت تحریک میکند. این عملیات سرّی، این تاثیر را داشت که شوروی را با پای خودش به تله بیندازد. روزی که روسها از مرز گذشتند، من به کارتر نوشتم ما این فرصت را داریم که به روسها «جنگ ویتنامشان» را عرضه کنیم. این، یک ایده عالی بود. برای ده سال، مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت و ناامیدی به بار آورد و در نهایت باعث فروپاشی امپراطوری شوروی شد».
خبرنگار فرانسوی دوباره میپرسد «شما حتی از اینکه از بنیادگراها حمایت و پشتیبانی کردید، متاسف نیستید؟ متاسف نیستید که آنها را آموزش دادید و مسلح کردید تا به تروریستهای امروز تبدیل شوند؟». برژینسکی پاسخ میدهد: «چه چیزی در تاریخ مهمتر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟ وجود یک تعداد مسلمانهای به هیجان آمده، یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟». همچنین، ویدئوی سخنان برژینسکی در دسترس است که در میان شماری از «جنگجویان ضد شوروی» میگوید «ما اعتقاد عمیق طالبان به خدا را میدانیم و مطمئن هستیم که آنها در این مبارزه پیروز خواهند شد. آن سرزمینهای بالایی برای شماست. شما یک روز به آن باز خواهید گشت. زیرا شما پیروز و بر حقید و خدا با شماست».
3- آمریکای متکبر در سال 2001، در حالی به بهانه ماجرای مشکوک 11 سپتامبر، افغانستان را اشغال کرد که شوروی فروپاشیده بود. مقامات آمریکایی تصور میکردند با تسلط بر افغانستان میتوانند علیه ایران و چین تهدیدساز شوند. اما آنها هر چه با غرور و هیاهو آمدند، با سرشکستگی -و بیسر و صدا- رفتند. وقتی افغانستان اشغال شد، برخی افراطیون مدعی اصلاحات از ملت ایران خواستند دستان خود را بالا ببرند و تسلیم آمریکا شوند. اما بیست سال بعد، جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید اعلام میکند: «ما نتوانستیم پیروز نبرد نظامی افغانستان باشیم. حضور ما در یک جنگ ۲۰ ساله نظامی، نتوانست پیروزی برای ما به همراه بیاورد». همین؟ آمریکا بعد از 20 سال اشغالگری پیروز نشد؟ هزینههای هنگفت اشغالگری و جنگ و جنایت برای مردم افغانستان چگونه جبران میشود؟
آمریکا پا در کدام کشور گذاشت که گرفتاریهای مردم آن کشور چند برابر نشد؟ چه لافهایی زده میشد که آمریکا، افغانستان را آباد کرد و دموکراسی به ارمغان آورد(!؟) غافل از اینکه انتظار وفا از غدّار، خودفریبی است. آمریکا به دولت غربگرا در افغانستان (مثل هر جای دیگر) وفادار نماند و پشتش را خالی کرد. رئیس دولت افغانستان اخیرا برای درخواست کمک به آمریکا رفت، اما یک مقام دون پایه آمریکایی به استقبال نیامد؛ و حتی خودرو هم نفرستادند تا آقای اشرفغنی را به محل اقامتش ببرد! عبرت آموز نیست؟
🔻ادامه دارد🔻
@IMANI_mohammad
راهحل سوم برای بحران افغانستان -۲
4- آمریکا هنوز بهخاطر ضربات راهبردی که در غرب آسیا (عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن) از مقاومت اسلامی خورده، گیج است. شیطان بزرگ در افغانستان هم شکست خورد. اما این بدان معنا نیست که دیگر در منطقه و به ویژه افغانستان شیطنت نمیکند. به جان هم انداختن ملت افغانستان و یا درگیر کردن این کشور با همسایگان، یکی از شرارت های محتمل است. و آزمون جدید طالبان، دقیقا همین جا شروع میشود. البته برخی تحلیلگران میگویند طالبان، طیفی از نیروهاست و قضاوت یکسره درباره همه آن نیروها نمیتواند دقیق باشد. این تحلیلگران میگویند هم ضدآمریکایی دو آتشه در میان طالبان هست و هم کسانی که از گذشته، پیوند و قول و قرار با آمریکا (برخی رژیمهای مشابه) دارند. میگویند طالبان، سازمانی یکدست نبوده و بعضا حتی میان این دو طیف، تسویه حسابهای خونینی شکل گرفته است.
بحثهای دامنهداری وجود دارد مبنی بر اینکه طالبان در بیست و چند سال گذشته، از کجا تامین مالی و نظامی شده است؟ برخی گروههای منتهی به تاسیس طالبان، توسط سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و پاکستان و با دلارهای سعودی و مدارس وهابی (تکفیری)، مورد تعلیم و تجهیز قرار گرفتند. در عین حال، طیفهایی از طالبان آمریکا را دشمن میشمارند و با آنها درگیر بودهاند. چنانکه سال گذشته در ماجرای سرنگونی هواپیمای E-11A پنتاگون در غزنی -که گفته شد تعدادی افسر نظامی و اطلاعاتی کشته شدند- طالبان، مسئولیت سرنگونی هواپیما را برعهده گرفت.
در ارزیابی رفتار طالبان، هم باید تفاوتها را دید و هم بررسی کرد که سران آن در کدام نقشه و زمین بازی میکنند؛ زمین دوستان ملت افغانستان و دیگر ملتهای مسلمان منطقه، یا زمین دشمنان غربی و مرتجع آنها؟ این مهم است که طالبان در دوره شکستهای راهبردی آمریکا در منطقه، میخواهد در برابر نقشه جدید کاخ سفید قد علم کند، یا چنانکه برخی ادعا میکنند، با آمریکا تبانی کرده و قرار است بخشی از نقشه نیابتی آمریکا باشد؟
5- نقطه عطف بحث حاضر این است که جنگ و قدرتنمایی نظامی و خونریزی، آن هم به مدت چند دهه، موجب مرگ صدها هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر شده، و ملت رنج کشیده افغانستان، دیگر تحمل دوره جدیدی از جنگ و سیطره و سیاست مبتنی بر زور اسلحه را ندارد. هیچ کس با هیچ بهانهای حق ندارد دور جدیدی از ناامنی و خشونت و ارعاب را در این کشور دامن بزند. ضمنا نه در حقوق بینالملل و نه در آموزههای اسلامی، «غلبه از طریق سلاح و جنگ» نمیتواند برای هیچ گروهی مشروعیت سیاسی به دنبال داشته باشد.
جنگ افروزان خارجی و داخلی در این چند دهه، به بهانههای مختلف، آرامش و ثبات را از مردم افغانستان دریغ کردند. در این میان، تنها حاکمیتی که در طول دوران طولانی رنج و ناامنی، در کنار ملت افغانستان ایستاد و کوشید از آلام آنها بکاهد، جمهوری اسلامی ایران بود. ایران، دههها میزبان میلیونها نفر از شهروندان افغانستانی بود، با وجود اینکه قاعدتا این نوع میزبانیها با هزینههای اقتصادی سنگین همراه است. ایران تنها کشوری است که برادری خود را با ملت افغانستان ثابت نموده و حتی برای آن، هزینه پرداخت کرده است.».
6- واقعیت این است که، نه روش غربگرایان منفعل در مقابل آمریکا و نه شیوه طرفداران کاربست سلاح و زور (با هر بهانه و توجیهی)، نتوانسته مشکلات و اختلافات مزمن در افغانستان را چاره کند. بر این مبنا، اکنون زمان آن است که بدون دخالت بیگانگان، صرفا اراده مردم افغانستان از طریق سازوکارهای سیاسی (قانون اساسی فراگیر/ انتخابات) حاکم شود و امکان مسالمت و همزیستی میان اقوام مختلف فراهم آید. با خروج اشغالگران آمریکایی، هیچ توجیهی برای میدانداری اسلحه و جنگ وجود ندارد؛ مگر اینکه طالبان بخواهد ادامه رویکرد نامشروع انگلیس و شوروی و آمریکا باشد.
برخی فعالان طالبان میگویند این گروه، آن سازمان تندرو و تکفیری و خشن 20 سال قبل نیست و با امثال داعش، مرزبندی دارد. این ادعا صرفا در عمل و با توقف درگیریها قابل اثبات است. اگر قرار باشد زور و سلاح و خشونت، طرف ذیحق را مشخص کند، طبیعیترین اتفاق، دور تازهای از جنگ و خشونت و نسلکشی و آوارگی در افغانستان است؛ همان پدیده شومی که ترجیح آمریکا و انگلیس و ارتجاع عبری- عربی برای منطقه است. آزمون بزرگ طالبان درباره اینکه در جبهه مردم افغانستان و امت اسلام قرار دارد یا در جبهه دشمنان، همین مرزبندی با راهبرد خبیثانه برای گرفتار کردن منطقه در جنگ و خشونت است.
🔻ادامه دارد🔻
@IMANI_mohammad
راهحل سوم برای بحران افغانستان -۳
7- آمریکا و پادوهای منطقهای آنها شاید بدشان نیاید که ایران را مثل خود -احمق- شان، درگیر یک چالش نظامی در همسایه شرقی کنند، یا از آن طرف، در مقابل آتشافروزی و ایجاد ناامنی، منفعل نگه دارند و هزینههای امنیتی و سیاسی و اقتصادی برای ایران بتراشند. امنیت و ناامنی همسایگان، ذات سرایتکنندهای دارد.
بنابراین امنیت و ثبات همسایگان، برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است؛ همچنانکه امنیت مردم افغانستان (اعم از شیعه و سنی، و پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن، بلوچ و...) اهمیت بالایی دارد. ایران، چاره کار را در پایان دادن به «گروکشیهای مبتنی بر اسلحه»، و برقراری قانون اساسی مشترک و مکانیسمهای برآمده از آن میبیند؛ به نحوی که حقوق همه اقوام و مذاهب تامین گردد و نقطه پایان بر چند دهه جنگ و خشونت و ویرانی گذاشته شود. این، حق ملت شریف افغانستان -به عنوان یکی از با هوشترین و با فرهنگترین ملتهای منطقه- است که آتش ناامنی و سایه شوم جنگ از سرش دور شود.
8- برخی افراطیون مدعی اصلاحات (مثل سازمان مجاهدین انقلاب)، دو دهه قبل اصرار مشکوکی داشتند مبنی بر اینکه ایران در کنار طالبان، وارد جنگ با آمریکا شود. همطیفان آنها در آغاز دهه هفتاد شمسی، وقتی آمریکا بوش پدر دستور حمله به عراق را صادر کرد، مدعی شدند صدام، خالد بن ولید است و باید به حمایت از او وارد جنگ شویم. البته یک طیف دیگر همینها، به آمریکا برای اشغال افغانستان کمک کردند، تا جایی که خاتمی بعدها از ناسپاسی دولت بوش پسر و قرار دادن ایران در محور شرارت گله کرد! از این موضعگیریهای پرتناقض مدعیان اصلاحطلبی که بگذریم، موضع نظام، عدم دخالت در امور همسایگان در عین هوشیاری، رصد تهدیدها، و مواجهه هوشمند با راهبرد آمریکا بوده است. ایران اهل مداخله در هیچ کشوری نیست؛ همچنانکه نسبت به نقشههای دشمن، غافل یا منفعل نمیماند. به تعبیر امیر مومنان (ع) در نامه 62 نهجالبلاغه؛ «إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ. انسان رزمنده، بیدار است و هرکس به خواب رود، دشمنش نمیخوابد.»
@IMANI_mohammad
پیشران رونق اقتصاد
چگونه به چالش تبدیل شد؟
♦️آقای روحانی دیروز گفت "دولت موظف نیست خانه بسازد... ناچار بودیم تعهد دولت قبل در مورد مسکن مهر را ادامه دهیم. دو سوم مسکن مهر به دوش دولت ما افتاد".
🔹قیمت مسکن در دولت روحانی 700 درصد افزایش پیدا کرد که علت نخست آن، عدم اهتمام دولت در زمینه تولید انبوه مسکن بود؛ علت دوم، عدم اهتمام به ممانعت از سوداگری کاذب و احتکار مسکن؛ و علت سوم، انفجار تورم و کاهش ارزش پول ملی در اثر رکود تولید.
♦️روحانی در آغاز مسئولیت، سوگند خورده پاسدار قانون اساسی باشد؛ اصل ۳۱ قانون اساسی تاکید می کند: "داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند، به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند".
🔹او متاسفانه به مدت پنج سال، یک مدیر اشرافی طلبکار را به وزارت راه و شهرسازی گذاشت که هیچ اعتقادی به مسئولیتش نداشت و آخر سر هم با افتخار گفت در دوره وزارتش حتی یک مسکن هم نساخته است.
♦️روحانی درباره مسکن مهر هم می گوید "دو سوم تعهد دولت قبل درباره مسکن مهر، به دوش دولت ما افتاد". این گفته البته دقیق نیست و بخش مهمی از این پروژه، قبل از دولت روحانی پیش رفته بود.
🔹اما در عین حال، در کوران بی عملی در "دولت رکود"، ادامه پروژه مسکن مهر، یک توفیق اجباری برای خانه دار کردن طبقات پایین جامعه بود. و اگر این یک قلم را از کارنامه دولت در زمینه مسکن برداریم، دیگر چیزی جز "تقریبا هیچ" نمی ماند.
♦️از طرف دیگر، دولت و وزارت مربوطه، به مدت پنج سال، در راه اندازی سامانه املاک و شناسایی خانه های خالی (ممانعت از احتکار مسکن با مالیات) تعلل کردند. انجام این مسئولیت در کنار اهتمام به تولید، می توانست از تب تورم بکاهد.
🔹ادبیات آقای روحانی، نگاه توام با درد سر به بخش مسکن را تداعی می کند. این نگاه معیوب اگر اصلاح می شد، می توانست بخش مسکن را مثل خیلی از کشورها به "پیشران" اقتصاد کشور تبدیل کند؛ 250 شاخه صنعتی و تولیدی را از رکود خارج کند، و در تیراژ میلیونی اشتغال بیافریند.
♦️کسی انتظار نداشت وزیر و رئیس جمهور مثلا لباس بنّایی بپوشند، سیمان بریزندو آجر بچینند! مسئولیت معطل دولت، این بوده که میان تقاضای انباشته مردم، ظرفیت معطل تولید، و سرمایه های سرگردان (نقدینگی هفت برابر شده/ 3700 هزار میلیارد تومانی)، توازن و تعامل سازنده برقرار کند.
@IMANI_mohammad
نمایش افزایش حقوق
یا کوچک تر کردن سفره مردم؟! - ۱
🔹دولت روحانی، در هفته های پایانی بیش فعال شده و کارهایی را که ظرف هشت سال انجام نداد -یا بر عکس انجام داد- در همین چند هفته انجام می دهد؛ کارهایی که هم عوام فریبانه است؛ هم به مردم خسارت می زند؛ و هم مین گذاری پیش پای دولت جدید است.
♦️اگر بپرسند با افزایش حقوق موافق هستید یا نه، همه یا اغلب ما خواهیم گفت موافقیم. اما اگر بپرسند افزایش ناکافی حقوق در وضعیت افسار گسیخته تورم را ترجیح می دهید، یا عدم افزایش به شرط مهار تورم و ثبات قیمت ها را، به احتمال قوی، اغلب ما گزینه دوم را ترجیح می دهیم.
🔹دولت در چهارمین ماه سال و در حالی که دوره اش 12 مرداد به پایانمی رسد، مدعی افزایش حقوق بازنشستگان و کارکنان صنعت نفت و ... شده است.
♦️دولت به اذعان آقای همتی، حقوق کارکنان خود در اردیبهشت را با تنخواه بانک مرکزی پرداخت کرده و فقط بالای 100 هزار میلیارد تومان به این بانک بدهکار است. این رقم، جدای از سرسید موعد پرداخت سود اوراق واگذار شده، و همچنین کسری بودجه بالای 300 هزار میلیارد تومان است!
🔹چند ده هزار میلیارد تومان بودجه لازم برای افزایش حقوق، باید از کدام منبع و به چه قیمت تامین شود؟ اگر همین شندرغاز افزایش به علاوه سایر کسری ها، با بیست درصد تورم بیشتر سر سفره مردم برگشت و تورم بالای 70 درصد را به ارمغان آورد، چه؟!
♦️کارشناسان منتقد، نه با افزایش حقوق طبقات ضعیف، بلکه با فریب دادن آنها و تحمیل تورم های سنگین تر و کوچک تر کردن سفره مردم از این طریق مخالفند.
🔹درباره آثار تورمی این اقدام کافی است اظهارات آقای «حسنی» عضو هیئت مدیره انجمن صنایع سلولزی را مرور کنیم که درباره گران شدن دستمال کاغذی گفته؛ "به دلیل افزایش حقوق و دستمزد، مجوز افزایش ۱۵ درصدی قیمت محصولات صادر شده است".
♦️اخیرا سردبیر خبرگزاری خبر آنلاین که نان دولت را می خورد، اما خود را اصولگرا جا می زند، توییت زده: "شرمنده ام که افزایش حقوق بازنشستگان، مورد اعتراض بعضی از دوستان قرار گرفته. اینکه پدر بزرگ، شرمنده فرزندان و نوه هایش نشود، حق اوست. چرا ما اصولگراها اصرار بر لگد کوب کردن حق و کرامت انسان داریم؟".
🔹کجای این بحث اقتصادی مهم، به سیاست و جناح بازی ربط دارد؟ یعنی مثلا آقای مسعود نیلی، "دبیر پیشین ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روحانی" اصولگراست که می گوید: "رشد نقدینگی در سال ۹۹ بسیار بالا بوده و تداوم این رشد در سال ۱۴۰۰ خطرناک خواهد بود؛ علاوهبر این آمار رشد حجم پول بسیار قابل تامل و البته نگرانکننده است. این میتواند پیامدهای بسیار نامطلوبی برای ما دربرداشته باشد.
♦️نیلی می افزاید: "در سه سال متوالی اخیر، رشد حجم پول بالای ۴۰ درصد بوده. و مؤکدا باید نسبت به هر نوع سیاست تحریک پولی محتاطانه برخورد کرد. نگاهی به بودجه پارسال و امسال بیندازید و ببینید چه میزان حقوق کارکنان دولت، اعضای هیات علمی، بازنشستگان و... افزایش پیدا کرده. این افزایش ها نگران کننده است".
💢ادامه دارد💢
@IMANI_mohammad
نمایش افزایش حقوق
یا کوچک تر کردن سفره مردم؟! - ۲
🔹مسئولیت اول دولت، ایجاد ثبات اقتصادی و حفظ قدرت خرید مردم است. در مقابل، رئیس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران می گوید: "با کاهش قدرت خرید کارگران، دیگر نمیتوان گفت #افزایش_حقوق خنثی شده، بلکه باید بگوییم دستمزد کارگران، نابود شده است".
♦️از طرف دیگر، دولت در سه سال اخیر، مرتکب چند سوء مدیریت بزرگ با خسارت های گزاف شده: هم 18 میلیارد دلار از منابع ارزی را در خدمت رانت خواران حراج کرد؛ هم چند ده میلیارد دلار را به اسم واردات و بدون شفافیت واگذار کرد که یا وارداتی انجام شد و یا به قیمت آزاد فروخته شد!
🔹پس از آن که بالغ بر 50 میلیارد دلار درآمد ارزی هدر رفت، دولت با ادعای اینکه کمبود منابع دارد، بی سر و صدا ارز مورد نیاز برای تامین برخی کالا های اساسی را قطع کرد. مردم در این چند ماه بارها شاهد گرانی لبنیات، حبوبات، نان، مرغ، تخم مرغ، روغن، شکر، برنج، شوینده ها و... بوده اند.
♦️آقای روحانی در چند ماه اخیر، راهنمای غلط انداز "توقف گرانی های چدید" را می زند؛ اما دستگاه های دولتی پیاپی، دستور گرانی های جدید را صادر می کنند. نتیجه چه بوده؟ بر جا گذاشتن رکورد تورم 43 درصدی بنا بر اعلام بانک مرکزی، و بالای 60 درصدی به اذعان نشریات و کارشناسان حامی دولت!
🔹اتفاق تلخ دیگر، دستور افزایش دوباره حقوق مدیران و دو برابر کردن امتیازات فوقالعاده ویژه آنها (به بهانه افزایش حقوق کارکنان دولت!) است که از سوی آقای جهانگیری صادر شد!
♦️طبق بخشنامه، سقف ٢/۵ میلیون تومانی افزایش حقوق و مزایا برداشته می شود. این دستور که به معنای احیای نجومی بگیری مدیران دولتی است، از سوی مجلس رد شد.
🔹پایان این نوشته، یادآوری تحلیل وقیحانه خبرگزاری خبر آنلاین در تاریخ 19 بهمن 92 و درباره رفتار های نمایشی دولت است:
🔻«توزیع سبد کالا با شیوهای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیر قابل پیشبینی باشد. روحانی دقیقاً همین - ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن زیر دست و پا- را پیشبینی میکرد و اصلا آن را لازم داشت.
🔻نگاه کنیم به اظهارات وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران غذا بین مردم فقیرش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریمها، تأثیر مستقیم داشته.». این دقیقاً همان نتیجه و نمایشی بود که روحانی نیازمند بود؛
🔻اینکه مردم حاضرند برای چند کیلو مرغ و برنج با هم درگیر شوند. درست است که روش توزیع چندان مناسب نبود، اما اگر بتوان جایزه فستیوال جهانی را به خود گرفت، به تحقیر چند روزهای که بازیگران آن شدند، می ارزید»!
@IMANI_mohammad
تفاوت و توافق روحانی با بایدن
🔹آقای روحانی و جو بایدن، یک تفاوت باهم دارند و یک اشتراک و توافق!
♦️فرق شان در این است که دولت بایدن، کنگره را پشتوانه چانه زنی و زیاده خواهی خود می بیند. وقتی طرف ایرانی می گوید باید تضمین بدهید که دوباره توافق را زیر پا نمی گذارید"، مقامات آمریکایی می گویند نمی توانیم، چون کنگره چنین اجازه ای نمی دهد(!)
🔹هیچ بد و بیراهی هم علیه کنگره نمی گویند؛ چرا که نوع قوانین تحریمی شدید علیه ایران، با همراهی نمایندگان و سناتور های دموکرات به دست آمده است. آنها در هر چه با جمهوری خواهان اختلاف داشته باشند، در دشمنی علیه ایران اتفاق نظر دارند.
♦️متاسفانه در این طرف، آقای روحانی اصرار مشکوکی دارد بر این که نقش مشابهی برای پارلمان قائل نباشد و از ایستادگی مجلس بر حداقل حقوق ملت ایران به عنوان ابزار مقاومت و چانه زنی استفاده نشود. بر عکس، سعی می کند ناکامی حاصل از اعتماد به دشمن را گردن مجلس بیندازد!
🔹اما اشتراک! چنان که از ادبیات مقامات آمریکایی و روحانی در چند هفته اخیر بر می آید، گویا توافق حاصل شده؛ ولی نه توافق برای احقاق حق ایران، که آمریکا نمی پذیرد.؛
♦️توافق بر سر این که هر دو، مجلس و سایر مراجع قانون ایرانی را عامل نرسیدن به توافق در وین معرفی کنند و آمریکای خبیث و عهدشکن تبرئه شود! یعنی دولت آمریکا می تواند برای تبرئه خود از همه خیانت ها، در شورای امنیت یا دیوان لاهه، صرفا به خلاف گویی های آقای روحانی استناد کند!
🔹مقامات دولت بایدن برای کتمان مخالفت خود با لغو همه تحریم های پسا برجامی (به شکل قابل راستی آزمایی) و ارائه تضمین روشن، ادعا می کنند توپ در زمین ایران است و رهبری ایران باید تصمیم بگیرد(!)
♦️این دروغ در حالی است که رهبر انقلاب، موضوع را به شورای عالی امنیت ملی سپرده اند و قانون بازدارنده مجلس (با وجود دو سال تاخیر و پنج ماه تعلل دولت روحانی) تحت نظارت و هدایت همین شورای عالی، به تصویب رسیده است.
🔹متاسفانه آقای روحانی و مدیرانش، به جای تمکین از قانون و تصمیمات اجماعی "شورا"، هر چند وقت یک بار، مجلس یا شورای عالی امنیت ملی، شورای نگهبان، و مجمع تشخیص مصلحت را مانع توافق معرفی می کنند؛ و حال آن که جنازه برجام سه سال است روی زمین مانده.
♦️ دولت بایدن حاضر نیست به همان توافق اوباما برگردد. بلینکن، نام برجام را "توافق سابق"! گذاشته است. آمریکایی ها در حالی که از همان سال 94 علیه لغو تحریم ها کارشکنی کرده اند، می گویند بند های رو به پایان تعهدات ایران باید تمدید شود و تعهدات برجامی افزایش یابد!
🔹همچنین می گویند ایران باید مذاکره برای کاهش توانمندی های دفاعی و منطقه ای خود را بپذیرد؛ بی آن که توقع ارائه تضمین از سوی آمریکا داشته باشد! تحریم های پسا برجامی را هم چند دسته تقسیم کرده اند و نیمی از آن را همچنان اعمال خواهند کرد!
♦️انتظار این بود که آقای روحانی اگر در انعقاد برجام، هشدار های دلسوزانه صاحب نظران را نشنید، لااقل در هفته های آخر دولتش، بهانه دست دشمن ندهد و بر خطوط قرمز برآمده از عبرت های برجام متعهد بماند.
🔹او اما گویا با دادن آدرس های خلاف واقع و غبار آلود کردن فضا، مصمم است ثابت کند آنچه در این هفت هشت سال در زمینه بزک کردن دشمن و نشاندن جبهه خودی به جای متهم انجام شده، فراتر از خطا، و یک خط بوده است.
@IMANI_mohammad
.
🔹خوش آن بی، مهربانی هر دو سر بی...
♦️استاندار ناکارآمد خوزستان در اوج انتقادات مردم و احضار به دادگاه در پرونده نیشکر هفت تپه، سال گذشته از سوی روحانی به ریاست سازمان ملی استاندارد گماشته شد!
#هواداری
@IMANI_mohammad
🔹مأموریت دوگانه
ائتلاف اعتدال و اصلاحات
♦️یادداشت روز کیهان:
https://kayhan.ir/
@IMANI_mohammad
مأموریت دوگانه
ائتلاف اعتدال و اصلاحات - ۱
ائتلاف مدعی اصلاحات و اعتدال، غالبا بیرون از «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت»، نقشآفرینی کرده است. پدرخواندهها و رسانههای این جریان غربگرا، نوعا مشغول «ترویج دودستگی و حاکمیت دوگانه، ناکارآمدسازی دولت، ناراضیتراشی، تضعیف اقتدار ملی، و تحریف واقعیات» بودهاند.
آنها در حالی که آمریکا بدترین دوره خود را سپری میکند، در حال پمپاژ گزارههای تحریفشده هستند. ضمنا میخواهند انتقام «ورشکستگی به تقصیر» را با کارشکنی مقابل رئیسجمهور منتخب بگیرند.
1- روزنامه نیویورک تایمز اواخر بهمن 1399، با تاکید بر اینکه بایدن تحریمها را لغو نخواهد کرد، نوشت: «بایدن میداند که برای احیای برجام باید تحریمها علیه ایران را لغو کند؛ اما این کار را نمیکند، چون مستلزم اعتراف به حقیقتی تلخ است. با وجود تحریمهای اوباما علیه ایران و تلاش برای براندازی در ونزوئلا و سوریه، این کشورها امروز کنترل قاطعانهتری نسبت به قبل دارند... چرا کنار گذاشتن سیاستهایی که اثبات شده بسیار ناکارآمد و غیراخلاقی هستند، دشوار است؟ پاسخ واضح است: اساسا کنار گذاشتن آنها مستلزم اعتراف به حقایقی سخت از سوی واشنگتن است. مقامات آمریکا ترجیح میدهند به تحریمها ادامه دهند تا اینکه ناتوانی خود را بپذیرند».
همان ایام، هفتهنامه فرانسوی «اکسپرس» از قول«برونو ترتره» (معاون مؤسسه تحقیقات راهبردی پاریس) اذعان کرده بود:«هدف غرب از دعوت به مذاکرات جدید، همانند مذاکرات برجام، فقط به دست آوردن وقت برای مهار ایران است و نه رسیدن به توافق. هدف از امضای برجام، به دست آوردن زمان جهت کُند کردن فعالیتهای اتمی ایران بود. امروز نیز همین هدف، در دستور کار قرار دارد. با وجود ختم دوره ترامپ، غرب حاضر نیست به توافق شش سال پیش بازگردد.».
بر خلاف این واقعیات روشن، غربگراها وانمود میکنند آمریکا، آماده لغو تحریمهاست و این طرف ایرانی (مجلس، شورای عالی امنیت ملی و...) است که نمیگذارد برجام احیا شود.
2- نامعادله قدرت میان ایران و آمریکا تغییر کرده است. اگر نشریه «امریکن اینترست» ژانویه 2017 نوشت «ایران با پیروزیهای مهم در عراق و سوریه، در میان 7 قدرت بزرگ سال، شامل آمریکا، چین، ژاپن، روسیه، آلمان و هند قرار دارد»، نامزد ریاست سازمان سیا، چهار سال بعد، سخنان مشابهی را ادا کرد.
ویلیام برنز، قبلاً سفیر آمریکا در مسکو و معاون وزارت خارجه بود و در مذاکرات هستهای یک دهه قبل با ایران شرکت داشت. او اواخر فوریه 2021، به عنوان نامزد ریاست سازمان CIA، در نشست کمیسیون اطلاعات سنا گفت:
«در صحنه بینالمللی که بیش از پیش پیچیده و رقابتی شده، رویکرد چین، بزرگترین چالش ژئوپولیتیک آمریکاست... روسیه و ایران، دیگر تهدیدهای بزرگ امنیتی هستند... آمریکا باید برای مقابله با تهدیدهای ایران، راهبردی فراتر از مسئله هستهای داشته باشد. جلوگیری از توانمندی هستهای، فقط یک جزء این راهبرد است. باید با موشکهای بالستیک و اقدامات ایران در منطقه مقابله کرد. حتی اگر ایران به توافق برگردد، باید چارچوبی برای ایجاد محدودیتهای قویتر و طولانیتر برنامه هستهای و سایر اقدامات ایران داشته باشیم».
روزنامه لوموند نیز ۱۵ دی ۹۹ در تحلیلی به قلم «ژان پیر فیلیو» (استاد دانشگاه مطالعات سیاسی پاریس)، از نفوذ منحصر به فرد ایران خبر داد و نوشت:
«تحولات سال 2020 نشان داد کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه، روندی غیر قابل بازگشت شده. آمریکا نتوانست مانع نفوذ فزاینده ایران شود. تصمیمات بینظم و ترتیب ترامپ، نباید ذهن را از رویداد اصلی غافل سازد: حضور آمریکا در منطقه از زمان اوباما تدریجاً رنگ باخته و این روند به شکلی برگشتناپذیر ادامه خواهد یافت. در ماجرای ترور سلیمانی و حمله تلافیجویانه به پایگاه عینالاسد، آمریکا نتوانست مانع نفوذ فزاینده ایران شود... آمریکا قبل از آنکه در پرونده اسرائیل- فلسطین به کلی منفعل شود، در سوریه، یمن و لیبی به حاشیه رانده شد... در این میان، نه روسیه به رغم حضور در سوریه، و نه چین با وجود سرمایهگذاری گسترده در منطقه خاورمیانه، نتوانستهاند خلأ استراتژیک را پر کنند».
💢ادامه دارد💢
@IMANI_mohammad