ثبتنام چراغ خاموش
نامزد های اصلاح طلب
♦️پنج حزب اصلاحطلب از جمله اعتماد ملی، کارگزاران سازندگی، حزب اسلامی کار و خانه کارگر و حزب مردمسالاری به اعضای خود پیشنهاد دادند در انتخابات نامزد شوند.
🔹این خبر را محمدرضا خباز، (معاونت امور تقنینی در معاونت پارلمانی دولت روحانی) عنوان کرد. وی به روزنامه آرمان گفت: در بین جریان اصلاحطلبی دو نگاه حاکم است. یک نگاه، برخورد جبهه اصلاحات است که عدهای معتقد بودند باید کاندیدا داد و عده دیگری میگفتند نباید کاندیدا معرفی کرد.از طریق سخنگوی جبهه اعلام شد که ثبتنام کنید یا خیر، تکلیف با خود افراد است.
♦️خباز افزود: اما 5 حزب اصلاحطلب مقداری پا را فراتر گذاشتند. حزب اعتماد ملی، حزب کارگزاران ، حزب اسلامی کار و خانه کارگر، مردمسالاری و حزب دیگری که حضور ذهن ندارم، اعلام کردند که به اعضای خودمان پیشنهاد میکنیم اگر احساس میکنند رای دارند و مایلند ثبتنام کنند.
🔹در همین حال، مصطفی کواکبیان اعلام کرد: از اصلاحطلبهای مجلس دهم که آمار گرفتم، حدود ۲۵ نفر ثبتنام کردهاند، یعنی اگر همین افراد تأیید صلاحیت شوند میتوان یک لیست (در تهران) ارائه کرد.
♦️پیش از این، مهدی آیتی فعال اصلاحطلب خبر داده بود: حزب کارگزاران، شعبههای استانیاش را فعال کرده است و اگر جبهه اصلاحات لیست ندهد، لیست جداگانه خود را میدهد.
🔹از سوی دیگر، کمالالدین پیرموذن گفته است: افراد نزدیک به خاتمی، سیدحسن خمینی و لاریجانی و... پیگیری کردهاند تا افرادی برای نامزدی در انتخابات ثبتنام کنند. برخی افراد اصلاحطلب در این مرحله پیشثبتنام کردهاند اما نمیخواهند علنی کنند.
♦️او به خبرآنلاین گفت: در جلساتی که با برخی از این آقایان مثل جهانگیری، مرعشی، باهنر، لاریجانی و... داشتیم قرار بود برای حضور بیشتر افرادی که نام برده بودم تلاشهایی صورت گیرد و آقای جهانگیری به جد تا حصول نتیجه نهایی پیگیر باشند. پیگیر هستم که بتوانیم ۱۷۰ کاندیدا را مورد حمایت قرار دهیم.
🔹از سوی دیگر، جلال میرزایی عضو فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس دهم به روزنامه شرق گفت: واقعیت امر آن است که حسن روحانی یا علی لاریجانی و چهرههایی از این دست، سالیان متمادی در مناصب حضور داشتهاند و برای جوانان و فعالان اصلاحطلب و معتدل دیگر حضور این افراد جذابیت چندانی ندارد و از حضور آنها در انتخابات استقبال نمیکنند. لاریجانی، جهانگیری، عارف و سایر احزاب به افراد نزدیک خود پیشنهاد کردهاند که ثبتنام کنند.
💢روزنامه کیهان
@IMANI_mohammad
💢کلبه وحشی
اسفند 1348 وقتی یعقوب نیمرودی افسر کارکشته رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا از ارتش رژیماشغالگر قدس کنارهگیری کرد و روزنامه معاریو از ورود او به حوزه اقتصادی و تجارت بینالملل خبر داد؛ کارشناس اداره هفتم ساواک با رصد این رویداد طی نامهای به اداره ششم نوشت: «اشتغال جدید وی [...] به احتمال زیاد پوششی برای فعالیت اطلاعاتی در خلیجفارس و شیخنشینها خواهد بود.»
کارشناس ساواک اما اشتباه میکرد. فعالیتهای اقتصادی نیمرودی اگرچه میتوانست ظرفیت خوبی برای پوشش اقدامات امنیتی باشد اما این فعالیتها بیش از آنکه پوششی باشد؛ واقعی بود و ادامه فعالیتهای سیاسی و امنیتی نیمرودی به حساب میآمد. آنطور که از خاطرات سرهنگ نیمرودی برمیآید؛ او در دور جدید فعالیتهایش برای پیشبرد اهداف سیاسی اسرائیل در منطقه از مسیر اقتصادی میکوشید. چیزی که از آن با عبارت «صلح[عادیسازی روابط با اسرائیل] بر پایه تجارت» یاد میکرد...
... سال 1982 رونالد ریگان رئیسجمهور وقت آمریکا طی سخنرانی معروف خود در وستمینستر لندن؛ پیشنهاد «تقویت زیرساختهای دموکراسی» را در سایر کشورهای جهان(غالبا کشورهای غیرهمسو با آمریکا و یا وابسته به اتحادیه جماهیر شوروی) داد. پیشنهادی که در تلاقی با دیگر اقدامات وزارت خارجه آمریکا منجر به پایهگذاری موقوفه ملی دموکراسی(NED) در سال 1983 شد. به منظور بهرهبرداری از ظرفیتهای اقتصادی در دستیابی به این هدف، یکی از چهار بازوی اصلی انایدی(NED) از همان آغاز با محوریت اقتصاد در ذیل اتاق بازرگانی آمریکا شکل گرفت: «مرکز کسبوکار خصوصی بینالمللی»(CIPE).
سال 2005 انایدی(NED) پروژهای با محوریت ایران را در اختیار سایپ(CIPE) گذاشت. هدف، ساخت و توسعه یک بخش خصوصی منطبق با ارزشهای آمریکایی در ساختار اقتصادی ایران بود. این پروژه در گام اول به شناسایی افراد مستعد میپرداخت، گام دوم شامل آموزش آنها همسو با ایدههای سایپ(CIPE) میشد و گام آخر رشد و تقویت آنها در فضای اقتصادی ایران بود. انجمن بینالمللی مدیران ایرانی(i-aim) یکی از مجریان این پروژه بود که سال 1384 در کانادا تأسیس و برای فعالیتهایش از طرف سایپ(CIPE) تأمین مالی شد. آنها همایشهای متعددی با این هدف در ایران و خارج از ایران برگزار کردند اما با آشوبهای سال 1388 تغییراتی اساسی اتفاق افتاد.
تغییر اساسیای که پس از آشوبهای 1388 و همسو با راهبرد «دولتداری قرن بیستویکم» وزارت خارجه آمریکا در پروژه سایپ(CIPE) برای ایران اتفاق افتاد مبتنی بر ظرفیت فناوریهای نوین و کسبوکارهای نوپا بود. سایپ(CIPE) از طریق انجمن بینالمللی مدیران ایرانی(i-aim) رویدادی به نام پُل(iBRIDGES) را برای کار بر روی شبکه کسبوکارهای نوپا، فعالان اقتصاد دیجیتال و کارآفرینان حوزه فناوریهای نوین در ایران راهاندازی کرد. همایش پُل(iBRIDGES) طی سالهای مختلف در برکلی(۲۰۱۴)، برلین(۲۰۱۵)، بارسلونا (۲۰۱۶)، تورنتو(۲۰۱۹) و همایش مجازی(۲۰۲۰) برگزار شد. نکته قابل توجه حضور گسترده کسبوکارهای نوپای ایرانی و فعالان این حوزه در رویدادهای پُل(iBRIDGES) با حمایت دولت تدبیر و امید[!] بود.
زیستبوم کسبوکارهای نوپا در کشور و به تبع آن بخشی از فضای اقتصاد دیجیتال ایران چگونه با غفلت مسئولان دولت وقت بیمار شد. مسئولان دولت وقت در خوشبینانهترین حالت هیچ فهمی از حوزه فناوریهای نوین نداشتند. آنها به رهاشدگی و بیقاعدگی در این حوزه افتخار و آن را با برچسبهای عامیانه مثل «رقابت آزاد»، «مخالفت با سانسور» و... توجیه میکردند. نتیجه 8 سال غفلت در نظاممند کردن کسبوکارهای دیجیتال مبتنی بر فناوریهای نوین، شکلگیری یک کلبه وحشی در اقتصاد دیجیتال ایران است. قلمرویی که اگرچه در حوزه قضایی ایران قرار دارد اما پایبندیاش به قوانین ایران در کمترین حالت ممکن است.
هنوز در کشور ما هیچ قانونی سکوهای دیجیتال را در مقابل استفاده از دادههای کاربرانشان به آنها پاسخگو نکرده و کاربران سکوها عموما نمیدانند دادههایی که از آنها جمعآوری میشود چگونه مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. هیچ قانونی برای حمایت از کسبوکارهای نوپای کوچک بااشتراکگذاری بانک دادههای شرکتهای بزرگ(و یا حداقل بخشی از آن) وجود ندارد. و در لایهای عمیقتر به نظر میرسد چندان به این مسئله فکر نشده که الگوی اقتصادی شرکتهای بزرگ مبتنی بر فناوریهای نوین که منجر به از بین رفتن کسبوکارهای کوچک به نفع شرکتهای بزرگ فناوری میشود، چقدر با الگوی اقتصادی مد نظر «جمهوری اسلامی ایران» سازگار است؟...
💢یادداشت روز کیهان
🔹سید محمد عماد اعرابی
https://kayhan.ir/fa/news/271602/%DA%A9%D9%84%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%AD%D8%B4%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2
قرن آمریکایی
یا آمریکای فرسوده ؟
🔹"چه چیزی ۷۶ساله، و تمام شده است؟ قرن آمریکایی! نفوذ آمریکا رو به کاهش است، همانند پایان خفتبار امپراتوری بریتانیا دوران ابرقدرت مسلط رو به پایان و قرن آمریکایی به سر رسیده است".
♦️نظریه پردازان بسیاری در غرب، مانند تحلیلگر روزنامه گاردین معتقدند رویای قرن آمریکایی به پایان رسیده است. اما "پایان قرن آمریکایی" را نباید صرفا در ضعف نظامی و پسرفت نفوذ آمریکا در کشورها دید.
🔹بزرگ ترین اقتصاد دنیا، با ۳۲ هزار میلیارد دلار بدهی، بدهکار ترین دولت دنیا هم هست. تعداد گرسنگانی که نیازمند کوپن غذایی هستند، از مرز ۵۰ میلیون نفر گذشته؛ یک نفر از هر ۶ آمریکایی.
♦️"آمریکای فرسوده"، تعبیری است که تدریجا جای "قرن آمریکایی" می نشیند. در کمتر از ۲۵ سال، قرن جدید آمریکایی رنگ باخته است.
🔹نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان وقت آمریکا تابستان دو سال قبل هشدار داد: "زیرساخت ها، جاده ها، پل ها و شبکه آب ما رو به زوال است. شبکه برق ما دربرابر قطعی ها، آسیب پذیر است".
♦️همان زمان جو بایدن در ویسکانسین گفت: "من تمام تلاش خود را برای متحد کردن آمریکا انجام دادم. برخی از دوستانم میگویند غیرممکن است. ما درباره موضوعات زیادی دچار شکاف هستیم. از هر ۵ مایل بزرگراه و جاده در آمریکا، یک مایل آن در وضع بد قرار دارد. وضع برخی از ایالتها به مراتب بدتر است. از ساخت ۵۰ درصد پلهای ما بیش از ۵۰ سال گذشته. از نظر مهندسان بیش از هزار پل در ویسکانسین دچار مشکلات ساختاری هستند. حالا ببینید در سراسر کشور وضع چگونه است".
🔹پیش از بایدن، ترامپ به ABC NEWS گفته بود: "ایالات متحده در حال فرو پاشیدن است. ما هزینه ساخت یک مدرسه در بروکلین یا لسآنجلس را نداریم. شیکاگو مانند افغانستان شدهُ هر چند روز یک بار شماری از مردم هدف گلوله قرار میگیرند. میخواهم مطمئن شوم در دوره من هیچ کس در خیابانهای ما به خاطر بیمه و فقر نخواهد مرد. پلهای ما ویران شدهاند. ما پول ساخت یک مدرسه را نداریم. سیاستمداران ما برای مدتی طولانی، مردم را مأیوس کردهاند. با ۶ تریلیون دلاری که در جنگ خاورمیانه هزینه کردهایم، میتوانستیم کشور را دو بار بازسازی کنیم. جادهها، پلها، تونلها و فرودگاههای ما مکان های از رده خارج است".
♦️برای درک "فرسودگی آمریکا" لازم نیست ناکامی های کاخ سفید در غرب آسیا، جنگ اوکراین، رقابت با چین و شکست های راهبردی در مقابل ایران را مرور کنید.
🔹آمریکا در مهار بحران های طبیعی ناتوان است. نمونه آن، مفقود شدن ۸۵۰ نفر در آتش سوزی های شهر «مائویی» واقع در هاوایی. این رقم، در دنیا بی سابقه است.
♦️آمریکا در طول چند دهه، همه مشکلات را به شکل میخ مدیده، چون چکش (زور) داشته است. بنابراین عجیب ندانید که برای مهار آتش سوزی هم که ۱۰۶ قربانی قطعی داشته، ۷۰۰ نیروی پنتاگون را به صف کند.
🔹در چنین شرایطی، گزارشگر فاکس نیوز به دولت آمریکا می گوید: "میلیاردها دلار به اوکراین میفرستید اما از کمک به هاوایی ناتوانید".
@IMANI_mohammad
💢 قدرت ائتلاف سازی؛
افول آمریکا و صعود حریفان
🔹ائتلاف سازی، هنر کشورهای دارای "راهبرد، قدرت، نفوذ و تعامل" است. توافقات و پیمان های جمعی، قدرت تولید می کنند.
🔹در حالی که آمریکا (و غرب) مدت هاست ناتوان از تشکیل ائتلاف های جدید هستند، جهان فرا غرب در حال تاسیس سازمان های متنوع است.
🔹روزنامه گاردین به تازگی نوشت: "قرن آمریکایی مانند پایان امپراتوری بریتانیا به سر آمده است". در حالی که ائتلاف های "آمریکا ساز"، رو به از هم گسیختگی می رود، ائتلاف هایی مانند بریکس و شانگهای، سرگرم یارگیری، از آسیا تا آفریقا، و قاره آمریکا هستند.
🔹هر چه از کارکرد سازمان های غرب ساز (مثل ناتو یا حتی شورای امنیت) کاسته می شود، کارکرد سازمان های شرقی (فرا غرب) قوت و گسترش بیشتری پیدا می کند.
🔹این واقعیت، تقویت گزاره ای است که در چند سال اخیر، در ادبیات مقامات غربی تکرار شده:
🔻- نیکولا سارکوزی: «محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق یعنی آسیاست. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچ وجه مسلط نیستیم.»
🔻- جوزپ بورل: «تحلیلگران از مدتها قبل درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفتهاند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است»
🔻- ولفگانگ ایشینگر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ: «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند.»
🔹اکنون ائتلاف های پویا و قدرتمندی در جهان شکل می گیرند که آمریکا و تروئیکای اروپایی (انگلیس و فرانسه و آلمان) از آنها حذف شده اند.
🔹هیچ بعید نیست که تدریجا در ادامه روند فعلی، برخی کشورهای اروپای شرقی یا حتی فرانسه و آلمان، ناچار از درخواست عضویت در پیمان هایی مثل بریکس شوند.
🔹ائتلاف هایی مانند ناتو، اتحادیه اروپا و جی هفت، به حداقل آورده برای اعضا رسیده اند و بعضا حتی زیان آن برای برخی اعضا، و سود آن صرفا برای برخی دیگر بوده است.
🔹آمریکا زمانی تلاش داشت ائتلاف هایی مانند ناتو، ناتوی عربی، شورای همکاری خلیج فارس و پیمان ابراهیم، را در مقابل رقبای خود قرار دهد. اما اغلب این ائتلاف ها به واگرایی دچار شده و اعضای آن سودای تعاملات جدید با ایران، چین و روسیه را در سر می پرورانند.
🔹هر قدر جهان فرا غرب در حوزه تعاملات اقتصادی، دیپلماتیک، سیاسی و امنیتی به هم نزدیک تر می شوند، ائتلاف های برساخته آمریکا، دچار بی کارکردی (یا ضد کارکرد) و واگرایی بیشتر می شوند.
🔹این واقعیت را می توان در پیشی گرفتن اقتصاد چین، تاب آوری اقتصاد روسیه در مقابل تحریم و افزایش درآمد ها، تشدید روند دلار زدایی از تجارت میان کشور ها، مغلوبه شدن جنگ آمریکایی اوکراین، خنثی شدن حربه شورای امنیت، شکست های نظامی آمریکا در افغانستان و عراق و سوریه و.... مشاهده کرد.
🔹جمهوری اسلامی ایران، نقش منحصر به فردی در معماری جهان جدید و متکثر ایفا کرده و بنابراین باید جایگاه شایسته خود را در نظم جدید کسب کند. باید برای این راهبرد در حال اجرا، دائما پایش و برنامه ریزی کرد.
@IMANI_mohammad
.
"غوغای روحانی نگر"؛
این قسمت: بحران گندم!
https://eitaa.com/IMANI_mohammad/4269
@IMANI_mohammad
محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
. "غوغای روحانی نگر"؛ این قسمت: بحران گندم! https://eitaa.com/IMANI_mohammad/4269 @IMANI_mohammad
.
"غوغای روحانی نگر"؛
این داستان: بحران گندم!
🔹تشدید واردات گندم و قاچاق آن در دولت قبل، قابل کتمان نیست. دولت روحانی، هم قیمت پایین تری را برای خرید می پرداخت که برای کشاورزان به صرفه نبود، و هم پرداخت مطالبات آنها را با تاخیر انجام می داد که موجب دلسردی می شد.
♦️نتیجه این روند، افزایش از سر ناچاری واردات بود. دولت روحانی در چهار ماه پایانی خود، همه بودجه ارزی سال ۱۴۰۰ را هزینه کرده بود. بنابراین، اگر همان روند ادامه پیدا می کرد، می توانست بحران بزرگی را بیافریند.
🔹کشور در اثر سیاست های نادرست، از خودکفایی در تولید گندم در ابتدای دهه ۹۰، به واردات ۷ میلیون تُن گندم در سال ۱۴۰۰ رسید. در اثر عدم شفافیت در توزیع و مصرف، بخش قابل توجهی از گندم وارداتی و آرد یارانهای، قاچاق میشد.
♦️متاسفانه در سال ۱۴۰۰ (نیمسال پایانی دولت دوازدهم)، میزان خرید تضمینی گندم از کشاورزان، به ۴.۵ میلیون تن کاهش یافت و به ناچار، بیش از ۷ میلیون تن گندم از طریق واردات تامین شد.
🔹این در حالی بود که بحران های آب و هوایی و جنگ اوکراین، موجب کاهش تولید جهانی گندم و افزایش قیمت این کالای راهبردی شده بود و بنابراین، امنیت غذایی ما هم مانند برخی کشورهای دیگر تهدید می شد.
🔹اما کشور ما در دو سال اخیر توانست بخش مهمی از بحران جهانی قحطی را پشت سر بگذارد. بر اساس گزارش "گلوبال هانگر ایندکس"، ایران رتبه ۳۵ "کشورهای دارای کمترین گرسنه" را در بین ۲۰۰ کشور دارد و شاخص گرسنگی در محدوده Low قرار گرفته است.
♦️به گزارش فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل )، تعداد گرسنگان جهان ظرف یک سال، ۴۶ میلیون نفر، و در مقایسه با سال ۲۰۱۹ میلادی، ۱۵۰ میلیون نفر بیشتر شده است. ۸۲۸ میلیون نفر در جهان گرسنه اند و ۳.۱ میلیارد نفر، از عهده تامین یک رژیم غذایی سالم بر نمیآیند".
🔹در چنین وضعیتی از بحران جهانی، سال گذشته در ایران با همت و تدبیر دولت، ۷.۵ میلیون تن گندم به صورت تضمینی از کشاورزان خریداری شد. امسال هم تا کنون، میزان خرید تضمینی گندم از مرز ۱۰ میلیون تن فراتر رفته و در تامین گندم نان تقریبا خودکفا شده ایم.
♦️نزدیک شدن به مرز خودکفایی در تولید گندم به موازات کاهش قاچاق، با سیاست های حمایتی و نظارتی (شفاف سازی مصرف) اتفاق افتاده است، ولو امثال آقای رشیدپور نفهمند یا نخواهند که بفهمند.
@IMANI_mohammad
💢 راز گشایی تیتر ها
از معمای اختلاف افکنی -۱
«کوچه دادن به دشمن، بدترین نوع خیانت است». این هشدار حکیمانه را شهید سلیمانی مهر ماه ۱۳۹۵، در حالی بیان کرد که جریان غربگرا، در حال معبرگشایی برای دشمن بود. اما کوچه دادن به دشمن، فقط در همان مصداق برجامیزاسیون خلاصه نمیشود. دامن زدن به اختلاف در میان نیروهای انقلابی و دستگاههای حاکمیتی نیز، کوچه باز کردن برای دشمنان است. همافزایی دولت، مجلس و دستگاه قضایی به ویژه در دو سال اخیر، موفقیتهای چشمگیری را برای کشور فراهم کرده است. طبیعتا این همدلی و تعاون، دشمنان بزرگی دارد؛ و در این میان، کدام ضربه به همدلی و همافزایی، موثرتر از اختلافافکنی؟
۱) این تیترهای دروغ یا اغراق شده (و بعضا متناقض) در رسانههای زنجیرهای بیگانه و دنباله آنها در فضای رسانهای داخلی را مرور کنید که با وجود همدلی بالای آقایان رئیسی و قالیباف و اغلب وزیران و نمایندگان، چگونه از هیچ یا کاه، کوه میسازند: «جنگ قالیباف و رئیسی در کف خیابان؟ تعارف مجلس با دولت به پایان رسید»/ جدال توئیتری تیم قالیباف و رئیسی بالا گرفت؛ دعوای تیم قالیباف و رئیسی به فضای مجازی کشیده شد/ ورود دولت به انتخابات مجلس، ورود قالیباف به انتخابات ریاست جمهوری/ قالیباف، رئیسی را با مشکلات تنها گذاشت/ حاملان تفکر مصباح یزدی، کجای دولت و مجلس هستند؟ جبهه پایداری؛ مغز و ارگانیسم دولت رئیسی/ اختلافات قالیباف و رئیسی واقعی است/ این دولت، دولت جبهه پایداری است/ نقشه اتاق فکر افراطیون برای انتخابات مجلس؛ خویشتنداری قالیباف مقابل حامیان رئیسی به پایان رسید/ برخی اخبار، از جلسات انتخاباتی اعضای دولت حکایت دارند؛ حمله گازانبری به قالیباف! اتحاد پایداری و دولت برای فتح مجلس دوازدهم/ خیز قالیباف برای ریاست جمهوری/ دولت رئیسی 4 ساله میشود؟».
۲) همچنین این تیترها را ببینید: «پایداری از ریاست مجلس در سال جاری دور شد؛ آیا اختلافات قالیبافیها و پایداریها تشدید میشود؟/ هدف شریان چیست؟ دولت رئیسی به دنبال حذف قالیباف/ پیام تیم قالیباف به رئیسی: ابراهیم حذر کن! اختلافات جریان قالیباف و دولت علنی میشود/ در آینده نزدیک، شاهد دعوای قالیباف و رئیسی خواهیم بود/ دعوای دولت و مجلس، جنگ زرگری است/ پیشبینی دعوای مفصل اصولگرایان؛ جبهه پایداری میخواهند مجلسی وکیلالدوله ایجاد کنند/ از سیسمونی گیت قالیباف تا پرسش از قدرت فهم رئیسی/ جبهه پایداری، متحد استراتژیک شخص رئیسی است/ جلسات منظم دولت و جبهه پایداری برای «خالصسازی»/ جریان بذرپاش مشغول موج دوم خالصسازی است/ دولت با کمک پایداری، میخواهد انتخابات مجلس را مهندسی کند./ رئیسی در انتخاب کابینه، به جبهه پایداری محل نداد/ پشت پرده تحرکات ضد رئیسی پایداریها/ اختلاف پایداری و قالیباف، دعوا بر سر لحاف ملاست/ جلیلی، نامزد نمایشی بود، نه پوششی/ جلیلی، میخواهد نتیجه 8سال زحمت برای دولت سایه را ببیند/ جلیلی علیه رئیسی؛ نجواهای اختلاف بخشی از جریان پایداری با سیاستهای رئیسی/ رسانه قالیباف، پایداری را از لیست اخراج کرد؛ پایداری لیست جدا میدهد».
۳) نه رئیسی، احمدینژاد است، و نه قالیباف، لاریجانی؛ ایضا دولت و مجلس. اما دشمنان ملت ایران و جمهوری اسلامی، یک جبهه واحد بیشتر نیستند. آقایان احمدینژاد و لاریجانی (دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی)، از همکاری و همافزایی دو ساله، به جدایی و سپس تقابل شدید در سال ۱۳۹۱رسیدند. جالب است بدانیم برخی حامیان احمدینژاد معتقد بودند آقای حداد عادل به اندازه کافی مدیریت و همراهی ندارد و بنابراین در مجلس هشتم، سراغ حمایت از ریاست لاریجانی رفتند. همچنین برخی افراد مثل مطهری، با حمایت خاص احمدینژاد در فهرست جریان انقلاب در مجلس هشتم قرار گرفتند، اما گذر زمان، برخی غفلتها از سوی طرفین و نفوذ و دو به هم زنی طیفهای نفاق، موجب تقابل تدریجی دولت و مجلس و نهایتا لجن مال کردن همدیگر در ماجرای استیضاح وزیر رفاه و کار (بهمن سال ۱۳۹۱) شد. میوهاش را هم پنج ماه بعد، ائتلاف اشرافیت غربگرا در انتخابات سال ۱۳۹۲ چیدند؛ و آن هشت سال پر خسارت را به کشور تحمیل کردند.
💢 ادامه دارد
@IMANI_mohammad
💢 راز گشایی تیتر ها
از معمای اختلاف افکنی -۲
۴) اختلاف شخصیتها به خودی خود آن قدر موضوعیت نداشت، که تاثیر آن در ناامید کردن مردم و امیدوار کردن بدخواهان.
رهبر انقلاب در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۹۱ فرمودند: «البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ اشکالی هم ندارد- دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده- اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهای گوناگون، به اختلاف علنی،گریبانگیری، به مچگیری در مقابل چشم مردم منتهی شود... اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسی احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده است".
ایشان همچنین اوایل بهمن ۹۱، در دیدار شماری از رؤسای کمیسیونهای مجلس و برخی مقامات دولتی، ضمن گلایه از فضای مجادله و تعارض، از آنها خواسته بودند اهتمام به امور خطیر کشور را در اولویت قرار داده و حتی مسائل مهم را فدای «اهمّ» که همان مسائل کلان کشور و از جمله دغدغههای معیشتی مردم و معضل تورم است، کنند. در پی این رهنمود، جلساتی برای هماندیشی دولت و مجلس برقرار شد، اما برخی طرفین مجادلات به فاصله ۱۰ روز، ماجرای تلخ جلسه استیضاح را پدید آوردند و متعاقب این فضای خود مشغولی و فرسایش، دولتی اشرافی و منفعل در برابر غرب سر کار آمد.
۵) با گذشت بیش از یک دهه، چرا مجددا به اختلافات مجلس و دولت و دیگر نهادها و نیروهای انقلابی دامن زده میشود؟ پاسخ اصلی را باید در سلسله شکستهای غرب دید. آمریکا و غرب در منطقه و جهان، قافیه را باختهاند و چاره کار را در اختلاف افکنی، مشغول سازی و تضعیف ایران قدرتمند میبینند. اجازه بدهید، از عناوین رسانههای غربی کمک بگیریم. چند نمونه از هزاران تیتر و تحلیل مشابه را مرور کنید:
«اندیشکده کوئینسی: آمریکا ناتوان از ادامه جنگ در اوکراین است»/ «گاردین: قرن آمریکایی به سر رسیده و نفوذ آمریکا در غرب آسیا مانند پایان خفت بار امپراتوری بریتانیا، رو به پایان است»/ «نهاد سلطنتی خدمات دفاعی- امنیتی انگلیس: روسیه با الگو برداری از ایران، در حال عبور از تحریمهای غرب است»/ «نیوزویک: آمریکا از تحولات جا مانده و خاورمیانه در حال دور شدن از آمریکاست»/ «سناتور لیندسی گراهام: خروج از افغانستان، شرمآورترین تصمیم در تاریخ سیاست خارجی آمریکا بود»/ «آرون دیوید میلر مذاکرهکننده سابق، فارین پالیسی: آمریکا میان انواع بحرانها مجبور به توافق است. هیچ توافق خوبی با ایران وجود ندارد و این انتخاب، بین بد و بدتر است. برای دولت آمریکا که گرفتار مجموعه از معضلات، از جنگ اوکراین و روسیه تا رقابت با چین است و انتخابات را در پیش دارد، تلاش برای جلوگیری از افزایش تنش، یک بازی هوشمندانه است. آخرین چیزی که بایدن به آن نیاز دارد، تنش با ایران است»/ «اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها: دولت بایدن، تسلیم ایران شد. توافق برای آزادی ۶ میلیارد دلار از اموال ایران، نشانه ضعف دولت آمریکا است».
۶) همچنین این عناوین را ببینید: «تامیر هیمن، مدیر موسسه تحقیقات امنیت ملی اسرائیل: امروز هیچ چیزی جز اراده خود ایرانیها نمیتواند آنها را محدود کند. آنها بدون سلاح هستهای به بازدارندگی رسیدهاند و این یعنی همان وضعیت عالی از نگاه ولیفقیه در برابر غرب»/ «روزنامه کویتی الرای: تقویت شمار نیروهای آمریکا در منطقه بیش از آن که پیامی به دشمنانش باشد، خطاب به دوستانش است. آمریکا زورش به دشمنانش نمیرسد، میخواهد دوستانش را از نزدیکی به چین و ایران بترساند»/ «دویچه وله: پیمان بریکس، هژمونی نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم را به چالش کشیده است»/ «بلومبرگ: بریکس، ایران و عربستان و دیگر کشورها را فرا میخواند تا بر وزن خود بیفزاید»/ «نشنال اینترست: آمریکا از عهده پهپادهای ارزان قیمت ایران که ستون قدرت نظامی آن کشور در منطقه شده، بر نمیآید»/ «اکونومیست: تفاهم با ایران و پاداش دادن به این کشور خطرناک است، اما آمریکا چاره دیگری ندارد»/ «متیو کانتینی تحلیلگر امریکن اینتر پرایز: بایدن با حقارت در حال امتیاز دادن به ایران است»/ «المانیتور: موفقیتهای ایران، آمریکا را مجبور به توافق میکند» /»نشریه نوول ابزرواتور: آمریکا به خاطر بلبشوی پدید آمده در اثر جنگ اوکراین و به هم خوردن ائتلافهای قدیمی، مجبور به واگذاری امتیاز به ایران شده است/ «بی بیسی: هیچ گزینهای روی میز دولت آمریکا برای فشار به ایران باقی نمانده است»/ «رویترز: جنگ اوکراین، اقتصاد اروپا را به لیگ بازندهها فرستاد»/ «فارن افرز: موقعیت ایران در ماههای اخیر بدون توافق با آمریکا بهبود یافته است.»/ «وال استریت ژورنال: رهبر ایران به شکل هوشمندانه، در حال تشکیل خاورمیانه بدون آمریکاست».
💢 ادامه دارد
@IMANI_mohammad
💢 راز گشایی تیتر ها
از معمای اختلاف افکنی -۳
۷) موفقیتها و پیروزیهای پیاپی، نباید کسی را در میان نیروهای انقلاب، سرمست و مغرور کند؛ یا از طراحی شبانهروز دشمنان غافل سازد. این عبرت بزرگ جنگ اُحُد برای همیشه تاریخ است؛ آنجا که برخی از رزمندگان به توهم پایان جنگ با مشرکان (و جمعآوری غنائم)، تنگه راهبردی را رها کردند و دشمن از همان نقطه شبیخون زد. باید مراقب سُکر نعمت و قدرت، و خوابزدگی در خط مقدم بود. اختلاف، همیشه محتمل است، اما مجادلات رسانهای و به حاشیه انداختن موفقیتها، آن هم در آستانه انتخاباتی مهم، اصلا نمیتواند طبیعی باشد.
در همین موضوع انتخابات، هر چند برخی محافل اشرافی غربگرا ژست مخالفخوانی میگیرند، اما گزارشها از اقدام پرحجم و در عین حال چراغ خاموش آنها (از جمله ثبتنام دست کم ۸۰۰ نفر) حکایت میکند. نقشه غربگرایان بر این است که به بروز اختلاف میان جریان انقلابی فرصت بدهند، بلکه از طریق واسطهها یا عناصر کم ظرفیت، به اختلاف دامن بزنند. بروز اختلاف، میتواند موجب دلسردی و کاهش مشارکت مردم، یا ریزش کلیت رای نیروهای انقلابی شود.
۸) تعامل و تعاون سازنده نیروهای وفادار به انقلاب، موضوعی بسیار فراتر از انتخابات است. کیفیت عبور از پیچ مهم تاریخی جهان و رسیدن به قلههای پیشرفت و اقتدار، به یک معنا، موکول به همین تعاون یا تقابل و تخاذل نیروهای انقلابی است.اینجاست که مراقبت از کامل نکردن پازل دشمن اهمیت پیدا میکند. در این باره، رهبر انقلاب ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ فرمودند: « گاهی اوقات، دشمن کار را به گونهای ترتیب میدهد که حرف حقی، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا میخواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون میخواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از ۱۰۰ یا ۲۰۰ قطعه تشکیل شده؛ یک قطعهاش هم همین حرف حقی است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند. اینجا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیاری لازم است... چه طور تمایلات دشمن را کشف کنیم؟ چه طور بفهمیم که این کار به نفع دشمن است یا به ضرر دشمن؟ این همان جایی است که به اهتمام کامل، مطلقاً سهلانگاری نکردن و هوشیاری و بیداری کامل احتیاج دارد.».
۹) رهبر حکیم انقلاب، همچنین ۲۱ دی ماه ۱۳۸۸، در دیدار فراکسیون انقلاب اسلامی (مجلس هشتم) توجه دادند:
«یک مطلب کلی را باید همیشه در نظر داشته باشیم و آن این است که توقع کم گذاشتن در کفه حق را از همه کس باید داشت؛ یعنی انسان نباید بیتوقعیاش بشود. انسان کامل و بیعیب و نقصی که آدم هیچ راهی برای اشکال بر او نداشته باشد، پیدا نمیکنیم به جز معصومین. باید یک مقداری آماده بود برای آنچه که انسان آن را کوتاهی و جفا و بیوفایی بنامد... بله ایناشکال (در دولت یا مجلس) اگر وجود نداشت بهتر بود. حالا که اشکال وجود دارد، چه کار باید بکنیم؟ آرمانگرایی باید ما را به سمت بالا بکشاند. جوری نباشد که به خاطر دیدن برخی ناهنجاریها که با آرمانگرایی مخالف است، حرکت ما دچار وقفه یااشتباه و انحراف شود، یا از آن مسیری که دارد، به جای دیگری مشغول بشود. اگر منکری میبینید، نهی از منکر کنید، اگر چنانچه معروفی هست که بر زمین مانده، امر به معروف کنید. اما این موجب نشود که آدم، این منکر یا این نقطه منفی را بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند، یا فرض کنید که فاصله ایجاد شود، یا تعارض کند یا تخریب کند؛ کما این که بعضیها همین جورند...اشکالات را تذکر بدهید مانعی ندارد؛ منتها سعی کنید بیش از آن مقداری که حد و حق این اشکالات است، برایش حساب باز نکنید. اولاً راه حمل بر صحت را به کلی و در مواردی نبندید... ثانیاً وحدت مهم است. البته ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم. این را باید حفظ کرد؛ ولو با اغماضهایی. بعضی از اغماضها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند، خوب بکند، ولی آدم باید ببیند حق چیست. یک جاهایی باید برخی اغماضها را برای یک مصلحت بزرگتری انجام داد که حالا در این مورد بحث ما، مصلحت، اتحاد و اتفاق و با هم بودن و یک حرف زدن و یک صدا داشتن و اینهاست».
💢 یادداشت روز کیهان
@IMANI_mohammad
فرار به جلو، این قدر گل درشت ؟!
🔹"عضویت ایران در بریکس، شلیک به تحریم های آمریکا". چرا این تیتر باید به غربگرایان بر بخورد؟ مگر ادعا نمی کردند مسئله شان، لغو تحریم هاست؟ پس چرا تدارک برای بی اثر کردن تحریم ها، آنها را به دست و پا می اندازد؟!
♦️غربگرایان ادعا می کردند ایران به عضویت بریکس پذیرفته نخواهد شد، اما حالا که این پیشگویی های شان هم خلاف از آب درآمده، شروع کرده اند به فرار به جلو!
🔹احمد زیدآبادی از گردانندگان روزنامه هم میهن نوشته است:
🔸"اینکه محفل کیهان و نیروهای همسوی از عضویت ایران در بریکس اظهار شوق و شادی کردهاند، برای ما هم جای خوشحالی دارد. تا باشد از این نوع شوق و شادیها!
🔸از تشویق حوثیها به حملۀ موشکی به دوبی و ابوظبی و ریاض تا رسیدن به ذوقزدگی برای پیوستن به یک گروه بینالمللی، واقعاً راه کوتاهی نیست.
🔸امیدوارم روزی که جمهوری اسلامی بنا به اصرار و پادرمیانی همین گروه بریکس، برجام یا صورتی از آن را امضاء کرد، محفل کیهان باز هم به همین اندازه شور و اشتیاق نشان دهد!
🔸حالا اگر دلش خواست میتواند آن را هم "شلیک به تحریمها" و یا اصلاً "مفتضح کردن آمریکا" بنامد! برای ما حالش مهم است وگرنه قالش به خودش مربوط است!".
🔹این ادبیات در نوع خود یک پیشرفت است؛ چرا که غربگرایان ادعا می کردند شرط عضویت در بریکس و شانگهای، تسلیم شدن در برجام و FATF است و چین و روسیه گفته اند ایران برای تجارت با آنها یا عضویت در پیمان ها، چاره ای جز تمکین به برجام ندارد (!)
🔹قدیم تر که بیشتر مجال لاف زنی داشتند و دست شان رو نشده بود، حتی خرید واکسن را به برجام و FATF گره زدند. اما وقتی ۱۵۰ میلیون دُز واکسن خریداری شد و با انجام واکسیناسیون، مرگ روزانه ۷۰۹ نفر به صفر رسید، ماجرا را مسکوت گذاشتند.
♦️اگر افزایش صادرات نفت از زیر ۳۰۰ هزار بشکه در دولت برجام، به بالای ۱/۵ میلیون بشکه -بعضی هفته ها ۱/۹ میلیون بشکه- خبری امید بخش برای مردم است، فشار خون غربگرایان را بالا می برد؛ چرا که بدون برجام و FATF رُخ داده است.
🔹حالا هم خیالپردازی می کنند که شاید بریکس، ایران را به بازگشت به برجام مجبور کند! به مرغی می مانند که در قفس بزرگ شده؛ دنیا را در قالب تنگ همان قفس می بینند و هیچ درک دیگری ندارند.
♦️عضویت در بریکس، یک بده بستان، با سود طرفینی است؛ چنان که بلومبرگ نوشت: "بریکس، ایران، عربستان و دیگر کشورها را فرا میخواند تا بر وزن خود بیفزاید".
🔹زیدآبادی حتی عاجز از درک این معناست که نفوذ و قدرت بلا منازع ایران در منطقه، موجب اقبال کشورها و پیمان ها به تعامل با کشورمان شده؛ بنابراین نقش آفرینی در تعیین سرنوشت جنگ های منطقه را نقطه مقابل عضویت در بریکس وانمود می کند.
♦️این در حالی است که قدرت تعیین کننده و فیصله بخش ایران در مسائل مهم منطقه، موجب سر عقل آوردن رقبا شده؛ همچنان که دیگران نیز روی این اقتدار بلامنازع منطقه ای، حساب می کنند.
🔹«محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق است. ما بر خلاف گذشته بر جهان مسلط نیستیم»؛ «تحلیلگران از مدتها قبل درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفتهاند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است»؛ و «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند.»
♦️تعابیر فوق، ارزیابی نیکولا سارکوزی، جوزپ بورل و دیوید ایشینگر است. اما امثال زید آبادی نمی خواهند بفهمند، چون بیرون آمدن از قالب دیکته شده غرب، برای شان سخت است. ما آزادی آنها از قفس را می خواهیم؛ اما گویا از استقلال و آزادی هراسانند.
@IMANI_mohammad
به قلهها نزدیک شدهایم
یک تصویر چند بعدی - ۱
"به قلّه ها نزدیک شده ایم، نباید خسته بشویم". فهم هر کدام ما از این بیان رهبر انقلاب چیست؟ چه دریافتی از "قله ها" و میزان دوری و نزدیکی به آنها داریم؟ و برای پویش ملی در این مسیر، کدام نقش را ایفا می کنیم؟
۱) شاید کسانی در نگاه اول، انبوه مشکلات و چالش ها را ببینند و بنابراین، نزدیک شدن به قله ها را دور از تصور بشمارند. در مسیر صعود به قله ها (آرمان ها/ مطلوب ها) نباید توقع حرکت در یک بزرگراهِ هموار و خلوت را داشت.
به تعبیر رهبر انقلاب در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۹۵: «هیچ جادّه آسفالته ای در مقابل هیچ ملّتی نیست؛ باید راه را با همّت خودشان هموار کنند. ملّت هایی که به اوج معنویّت و مدنیّت و رفاه و سعادت رسیدند، این جوری حرکت کردند».
ایشان همچنین، ۲۵ فروردین ۱۳۷۸ در دیدار فرماندهان ارتش، با انتقاد از سهل اندیشی فرموده بودند: «هر حقیقتی دشمنانی دارد. آن کسی که انتظار دارد در جاده آسفالته زندگی، بدون هیچ دست انداز و بدون هیچ معارض و خطر حرکت کند، انسان ساده لوحی است که بالاخره هم با سر خواهد غلتید و از پا درخواهد آمد. جاده زندگی، جاده پُر پیچ و خمی است. با هر قدم نزدیکتر شدن به اهداف والا، مشکلات و خطر های تازه ؛ بعضی بزرگتر از مشکلات قبل وجود دارد. لذا راه زندگی، راه بی درد سری نیست؛ توقّع بی درد سری نباید داشت... کسی که در میدان جنگ دچار هزیمت می شود، قبلا در درون خود دچار هزیمت شده است. اگر در درون خود دچار هزیمت نشویم، در بیرون هیچ دشمنی نمی تواند ما را منهزم کند».
۲) هیچ ملتی از مسیر بزرگراهیِ بی زحمت، به پیشرفت نائل نشده است. ملت هایی که به برخی از ابعاد پیشرفت رسیده اند، دهه ها سختی و زحمت کشیده اند تا مسیر را هموار کنند؛ هر چند که در کشورهای مصطلح پیشرفته هم، چالش و بعضا بحران های بزرگ، کم نیست.
حتی کشورهایی که با جنگ و اشغالگری و غارت دیگران سعی کردند به قله های ثروت و سرمایه در دنیا برسند، ده ها سال گرفتار چالش ها و تبعات آن بوده اند. مانند آمریکا و شوروی و آلمان و ژاپن.
۳) در تعریف "قله ها/ آرمان ها" ممکن است تفاوت فهم و نگاه های "حداقلی/ حداکثری" وجود داشته باشد. به عنوان مثال، آیا پیشرفت، صرفا با "توسعه (Development)" معنا می شود، یا معانی فراتری دارد؟ زمانی تئوریسین های ناتوی فرهنگی مثل والت ویتمن روستو، مراحل رشد و توسعه را چنان ترسیم می کردند که نهایتا در قله، به مدل "کاپیتالیستی/ لیبرالیستی/ دموکراتیک" برسد.
اما آیا واقعا قله، جایی است که اکنون آمریکا ایستاده است؟ آمریکا همین حالا به عنوان تنها ابرقدرت مصطلح، با بالاترین میزان بدهی در دنیا (۳۲ هزار میلیارد دلار)، گرسنگی ۵۰ میلیون شهروند نیازمند کوپن غذایی، بالا ترین میزان جنایت و خشونت مسلحانه میان شهروندان، حجم بالای بزهکاری و زندانیان، و مشکلاتی از این نوع، دست به گریبان است.
💢 ادامه دارد
@IMANI_mohammad
به قلهها نزدیک شدهایم
یک تصویر چند بعدی - ۲
۴) ما نمی خواهیم در نهایت توسعه و پیشرفت، تبدیل به آمریکای فرسوده یا کشورهای مشابه آن شویم. تمدن مطلوب ما جایی است که در آن، نه کسی نسبت به "دیگر شهروندان/ دیگر ملت ها"، ظلم و تعدی کند و نه ستم دیگران را بپذیرد. آرمانشهر ما، جمع آوری و انباشت ثروت ها و در عین حال، مانور نا برابری و تجمل -چنان که در زندگی مدرن ماتریالیستی در نوع کشورهای به اصطلاح پیشرفته دیده می شود- نیست. آرمانشهر ما کار و زحمت و تلاش برای همه، و پیشرفت و برخورداری برای همه است. و در کنار این تمهید عدالت، باید به چنان رشدی از فضائل رسید که از زیست صرفا حیوانی فرا تر رود و به مراتب عالی انسانیت صعود کند.
۵) فهم افراد در جوامع بشری، از نهایت صعود به قله ها و همچنین میزان همت شان متفاوت است. بعضی ها در مسیر صعود به قله ها، همان ایستگاه اول و دوم صعود -اولین تپه ها- را مقصد می پندارند؛ یا در اثر خستگی و بی حوصلگی متوقف می شوند. و حال آن که فتح قله ها، غیر از رسیدن به تپه ها است.
در عین حال، فارغ از این که کدام موقعیت ها را تپه (ایستگاه/ منزل) و کدام را قله بدانیم، در این که پیشرفت های اقتصادی و قدرتمندی نظامی و نفوذ منطقه ای را موفقیت در صعود بدانیم اتفاق نظر وجود دارد. بنابراین، مهم است که عنایت کنیم چه کسانی رنج و زحمت به جان می خرند و هزینه می دهند تا منابع قدرت ملی و پیشرفت فراهم شود؛ و چه کسانی، در مسیر استهلاک یا واگذاری منابع اقتدار به دشمنان قدم بر می دارند.
۶) مسئله دشمنان فقط این نیست که مثلا نرخ رشد علمی ایران در برخی سال ها، به ۱۱ برابرِ میانگین نرخ جهانی رسیده است.
حتی فقط این هم نیست که ایران پنجمین کشور دنیا در حوزه نانو، یازدهمین کشور در پرتاب ماهواره، جزو ۱۳ کشور دارنده چرخه کامل سوخت هسته ای، جزو پنج کشور اول حوزه سلولهای بنیادین، پنجمین کشور دارای فناوری های پیشرفته موشکی و پهپادی، و رتبه نخست هوافضا در غرب آسیا است.
اینها همه فرع بر یک رویداد مهم تر است و آن این که ملت ایران توانسته، اعتماد به نفس و اراده مستقل پیداکند و از استیلای روانی قدرت ها خارج شود. این، همان رویداد مهمی است که "تامیر هیمن، مدیر موسسه تحقیقات امنیت ملی اسرائیل" درباره اش گفت: "امروز هیچ چیزی جز اراده خود ایرانی ها نمی تواند آنها را محدود کند. آنها بدون سلاح هسته ای به بازدارندگی رسیده اند و این یعنی همان وضعیت عالی از نگاه رهبر ایران در برابر غرب".
اظهارات هیمن، ادامه سخنان «هرتسل هالوی» (فرمانده رکن اطلاعات در ستاد کل ارتش اسرائیل) است که آبان ماه ۱۳۹۴ خطاب به مدیران مجموعه خود گفت: «از ابتدای انقلاب ۱۹۷۹، ما ۳ برابر رشد علمی داشته ایم، اما رشد ایران ۲۰ برابر شده. آنها به برتری فنی نزدیک می شوند. جنگ واقعی در آینده نیست؛ همین حالا جریان دارد. برداشته شدن فاصله ۳۰ سال پیش، برای ما بسیار پرهزینه خواهد بود. جنگ امروز، جنگ ذهن هاست و تبلیغات طرف مقابل می تواند روحیه اسرائیلی ها را درهم بشکند».
۷) بی تردید، نمی توان حساب جریان فراگیری را که برای تولید منابع قدرت ملی، شب و روز نمی شناسد و حتی از جان عزیز هزینه می کند، با جریانی که ادبیات دشمن را در بی ارزش شمردن منابع اقتدار تکرار می کند، یکی پنداشت.
مهم است که دقت کنیم چه کسانی، به مانع زدایی در مسیر پیشرفت کمک می کنند و چه کسانی در کنار جریان خارجی معارضه و مزاحمت، نقش می آفرینند؟ جان گذاشتن بر سر پیشرفت برنامه هسته ای و استفاده از مزایای آن در تولید انرژی، اصلاح ژنتیک، صنعت و کشاورزی، محیط زیست، پزشکی، تولید دارو، و شیرین سازی آب کجا؛ و بی مقدار نمایی و تعطیلی این سرمایه راهبردی کجا؟
تولید قدرت بازدارنده نظامی و امنیتی و دیپلماتیک کجا؛ و تهدید وانمود کردن این اقتدار برای توسعه اقتصادی کجا؟! گسترش نفوذ منطقه ای و عمق راهبردی کشور به عنوان تکیه گاه سیاست خارجی کجا؛ و اقتدار میدان را مزاحم دیپلماسی پندااشتن کجا؟ به جان خریدن زحمات برای خودکفایی در تولیدات راهبردی مانند گندم و بنزین و برق کجا؛ و خودکفایی در تولید گندم را مسخره خواندن، پالایشگاه سازی را کثافت کاری نامیدن، نیروگاه سازی را زیر سوال بردن، و تبعیت از دیکته های غرب کجا؟
💢 ادامه دارد
@IMANI_mohammad