14.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 چرا نماز را باید به زبان عربی خواند؟
.
✍🏻 سوالی که بیننده محترم از استاد میپرسند مبنی بر این است که چطور میشود خدا ما را امر به تنها زبان عربی در نماز کرده است در صورتی که هزاران زبان بر روی زمین وجود دارد ؟!!!!!
وجه تمایز یا علت انتخاب این زبان چه میتواند باشد ؟؟؟!
#نماز #عربی
#صلاه #نماز_اول_وقت
#شبکه_ولایت
@IRGCQODS
✴ #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
قسمت۱
#نماز_اول_وقت را فراموش نکن
🔶صدای اذان از رادیو به گو ماشین به گوش رسید، جوانی که در کنارم نشسته بود بلند شد و به طرف راننده رفت و به او گفت: آقای راننده! می خواهم نماز بخوانم.
راننده با بی تفاوتی و بی خیالی گفت: برو بابا حالا کی نماز می خواند! بعدش هم توجهی به این مطلب نکرد، ولی جوان با جدیت گفت: به تو می گویم نگهدار!…
♨راننده فهمید که او بسیار جدی است، گفت: اینجا که جای نماز خواندن نیست، وسط بیابان، بگذار به یک قهوه خانه یا شهری برسیم، بعد نگه می دارم.
خلاصه بحث بالا گرفت راننده چاره ای جز نگه داشتن نداشت. بالاخره ماشین را در کنار جاده نگه داشت، جوان پیاده شد و نمازش را با آرامش و طمأنینه خواند، من هم به تأسی از وی نماز خواندم.
🔷پس از نماز وقتی در کنار هم نشستیم و ماشین حرکت کرد از او پرسیدم: چه چیز باعث شده که نمازتان را اول وقت خواندید؟
گفت: من به امام زمانم، حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) تعهد داده ام که نماز را اول وقت بخوانم.
تعجب من بیشتر شد، گفتم: چگونه و به خاطر چه چیز تعهد دادید؟
⬅️ادامه دارد.......
سپاه سایبری قدس
✴ #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه قسمت۱ #نماز_اول_وقت را فراموش نکن 🔶صدای اذان از رادیو به گو ماشی
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه:
قسمت۲
#نماز_اول_وقت را فراموش نکن
گفت: من به امام زمانم، حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) تعهد داده ام که نماز را اول وقت بخوانم.
تعجب من بیشتر شد، گفتم: چگونه و به خاطر چه چیز تعهد دادید؟
🔻گفت: من قضیه و داستانی دارم که برایتان بازگو می کنم، من در یکی از کشورهای اروپایی برای ادامه تحصیلاتم درس می خواندم، چند سالی بود که آنجا بودم، محل سکونتم در یک بخش کوچک بود و تا شهر که دانشگاه در آن قرار داشت فاصله زیادی بود که اکثر اوقات با ماشین این مسیر را طی می کردم. ضمناً در این بخش، یک اتوبوس بیشتر نبود که مسافران را به شهر می برد و بر می گشت.
🔶برای فارغ التحصیل شدنم باید آخرین امتحانم را می دادم، پس از سال ها رنج و سختی و تحمل غربت، خلاصه روز موعود فرا رسید؛
درس هایم را خوب خوانده بودم، آماده بودم برای آخرین امتحان سوار اتوبوس 🚌 شدم و پس از چند دقیقه، اتوبوس در حالی که پر از مسافر بود راه افتاد، من هم کتاب جلویم باز بود و می خواندم، نیمی از راه آمده بودیم که یکباره اتوبوس خاموش شد، راننده پایین رفت و کاپوت ماشین را بالا زد، مقداری موتور ماشین را نگاه کرد و دستکاری نمود، آمد استارت زد، ماشین روشن نشد، دوباره و چندین بار همین کار را کرد، اما فایده ای نداشت؛
(این وضعیت) طولانی شد و مسافران آمده بودند کنار جاده نشسته و بچه های شان بازی می کردند و من هم دلم برای امتحان شور می زد و ناراحت بودم، چیزی دیگر به موقع امتحان نمانده بود، وسیله نقلیه دیگری هم از جاده عبور نمی کرد که با آن بروم، نمی دانستم چه کنم، در اضطراب و نگرانی و ناامیدی به سر می بردم، تا شهر هم راه زیادی بود که نمی شد پیاده بروم، پیوسته قدم می زدم و به ماشین و جاده نگاه می کردم که همه تلاش های چندسالهام از بین می رود و خیلی نگران بودم.
⬅️ادامه دارد.......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
#نماز_اول_وقت
اینخانمنمازروسبکمیشمرد!!
اززبونخودشبشنویدچیسرشاومد😞🤔
🇮🇷کانال اخبار سپاه قدس🇮🇷
@IRGCQODS
┄┅═✧❀🔴❀✧═┅┄