- هر روز غم تازه تری آمد و نگذاشت
دنبال غم کهنه ی دیروز بگردیم ؛
ما حنجره در حنجره در حنجره بغضیم
ما آینه در آینه در آینه دردیم .
- دلم میخواست گوری باشم
که در آن میبایست تو را دفن کنند
تا تو را برای ابدیت میان بازوان خود میداشتم .
- کاش در این دنیای واهی کسی را داشتم
تا بیهراس از عاقبت درد دلهام
تمام آنچه در ذهنم میرقصد را برایش بازگو کنم .