eitaa logo
《یادداشت های فقهی_اجتهادی یک طلبه》
600 دنبال‌کننده
85 عکس
42 ویدیو
11 فایل
🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔴 #انتقادات و #پیشنهادات خود را در جهت رشد کانال، با ما @Abolhasanain110 در میان بگذارید.
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ ✍️تبیین ولایت سیاسی امیرالمومنین علیه السلام در حدیث غدیر بر اساس قرینه رفتاری عمامه گذاری آن حضرت توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله 1️⃣ مبتنی بر جدید ترین نظریات روان شناسی ارتباطات؛ انتقال یک معنا و مفهوم به دیگری، در صورتی بیشترین موفقیت و اثرگذاری را دارد که «زبان رفتاری» با «زبان گفتاری» گوینده در هماهنگی کامل باشند. متکلم علاوه بر انتخاب دقیق ترین واژگان، رفتارهایی باید از خود بروز دهد که گویایی مراد جدی و حقیقی واژه های خود است تا علاوه بر تاثیر گذاری عمقی بر ذهن مخاطب، هر گونه احتمال تحریف در مراد جدی خود را نیز از بین ببرد. 2️⃣ در نزد عرب زمان نزول وحی، عمامه گذاری _ همانند تاجگذاری پادشاهان _ نوعی از تشریفات بود که حکایت از مقام و منصب سیاسی و ریاست دنیوی داشت. برای اثبات این ادعا توجه به مستند زیر بایسته است: 🔻تفسیر «ابن ابی زمنین» از قدیمی ترین تفاسیر اهل سنت است که رویکردی ادبی در تفسیر واژگان و آیات قرآن دارد. او در شرح یکی از اشعار عرب فصیح جاهلی می نویسد: 🔹« ومن هذا قول الشاعر: وأشهد من عوف حلولاً كثيرة يحجون سب الزبرقان المزعفرا أي : يكثرون الاختلاف إليه ؛ لسؤدده ، وكان الرئيس يعتم بعمامة صفراء تكون علماً لرئاسته» 🔸« و از این باب است قول شاعر که می گوید: شاهد هستم که عوف رفت و آمد بسیاری با پادشاه و یا رئیس قبیله داشت و او از این رفت و آمد قصد این را داشت که رئیس قبیله به نام زبرقان که عمامه ای زرد رنگ به سر داشت را دشنام دهد. یعنی رفت و آمد آنها به سوی زبرقان زیاد بود زیرا او سید و رئیس قوم بود. و رسم و شیوه آنها بدین گونه بود که رئیس آنها عمامه ای زردرنگ به سرش می گذاشت تا اینکه این عمامه، علامت ریاست او بر مردمش باشد» 📚 ابن ابي زمنین، محمد بن عبدالله، تفسير القرآن العزيز، ج1، ص: 304 3️⃣ بر اساس گزارش های روایی شیعه و اهل سنت، رسول الله صلی الله علیه و آله در روز غدیر، بر سر امیرالمومنین علیه السلام عمامه سیاه رنگی قرار داد که برخی از موارد آن اشاره می شود: 🔷 ابن عدی جرجانی از علمای قدیمی رجالی و حدیثی اهل سنت است او با چند سند روایت می کند: 🔸«... عن أبي راشد الحبراني قال سمعت عليا يقول عممني رسول الله صلى الله عليه و سلم يوم غدير خم بعمامة سدل بين طرفيها على منكبي وقال ان الله أمدني يوم بدر ويوم حنين بملائكة معتمين بهذه العمة وقال ان العمامة حاجز بين المسلمين والمشركين ... ». 🔹ابوراشد حبرانی روایت می کند که شنیدم که حضرت علی علیه السلام می فرمود: رسول الله صلی الله علیه و آله در روز غدیر عمامه ای بر سر من نهاد که دو طرف آن تا بازوان من بود. سپس آن حضرت فرمود: همانا خداوند مرا در روز بدر و حنین با ملائکه ای کمک کرد که بدین شکل عمامه داشتند و فرمود: همانا عمامه جداکننده میان مسلمین و مشرکین است. 📚 ابن عدی جرجانی، عبدالله بن محمد، الكامل في ضعفاء الرجال، ج4، ص: 173 🔷 سید بن طاووس از علمای برجسته شیعه است. ویژگی این محدث بزرگ است بوده است که بسیاری کتب معتبر شیعه و سنی و اصول چهارصدگانه دسترسی داشته است. ویژگی دیگر کتب آن بوده است که مورد قبول اصحاب امامیه بوده و مستقیم از جلسات درسی ائمه علیهم السلام کتابت می شده است. سید بن طاووس در کتاب «الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان» خود روایت می کند: 🔸«وَ قَالَ فِي الْحَدِيثِ الْآخَرِ عَمَّمَ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيّاً يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ عِمَامَةً سَدَلَهَا بَيْنَ‏ كَتِفَيْهِ‏ وَ قَالَ هَكَذَا أَيَّدَنِي رَبِّي بِالْمَلَائِكَةِ ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِهِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَالَى اللَّهُ مَنْ وَالاهُ وَ عَادَى اللَّهُ مَنْ عَادَاهُ» 🔹«... در حدیث دیگر وارد شده است که رسول الله صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم حضرت علی علیه السلام را با عمامه ای معمم کرد که دو طرف آن تا کتف آن حضرت بود و سپس به آن حضرت فرمود: اینگونه پروردگار با ملائکه خودش، مرا کمک و نصرت نمود سپس آن حضرت دست حضرت را به دست خود گرفت و فرمود: ای مردم هر کس من مولای او هستم پس این علی مولای او است و خداوند هر کس که او را دوست بدارد دوست می دارد و هر کسی که با او دشمنی می کند او را دشمن می دارد» 📚ابن طاووس، على بن موسى، الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان، ص103 ✅ مبتنی بر مقدمات فوق باید گفت: رسول الله صلی الله علیه و آله علاوه بر انتخاب دقیق ترین عبارت ها و واژه ها، با معمم کردن امیرالمومنین علیه السلام در روز غدیر، از زبان رفتاری نیز برای بیان ولایت سیاسی آن حضرت استفاده کرده است. قرین شدن این رفتار با الفاظ حدیث غدیر، یک قرینه بسیار مهم در تحلیل مراد واقعی کلمه «مولا» است. 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
هدایت شده از دانشگاه امامت
✧❁﷽❁✧═ 🔷 مقاله بخوانیم ◀️ عنوان مقاله: بازخوانی آیه غار در پرتو دلالت های زبانی ◀️ نویسنده: حجة الاسلام و المسلمین عشایری منفرد، استاد دروس خارج حوزه علمیه قم ◀️ ضرورت مطالعه: از آنجا که اهل سنت آیه 40 سوره توبه را فضیلتی ویژه و مهم ترین دلیل مشروعیت خلافت ابوبکر می دانند، باید دلالت آیه را بر مدعای خود ثابت کنند. این مقاله با قلمی ساده و عالمانه و صرفا با تکیه بر قرائن متنی، آیه شریفه را بررسی و تفسیر نموده و ادعاهای علمای اهل سنت را با چالش جدی مواجه کرده است. ◀️ چکیده مقاله: «متکلمان و مفسران اهل تسنن بر انند که همراهی با پیامبر (ص) در غار یکی از فضایل خلیفه اول است. متکلمان شیعی غالبا توضیح داده اند که همراهی با ایشان فضیلتی برای او نیست. اما این مقاله توضیح داده است که همراهی او با پیامبر (ص) به گونه ای رقم خورده که باید یکی از مطاعن او شمرده شود.» ◀️ منبع مقاله: http://ashaiery.andishvaran.ir/fa/UserShowArticle.html?ItemId=40366 ✧❁دانشگاه امامت❁✧ 🆔 @Emamat110u
❁﷽❁ ✍️ تبیین قرینه وصیت و نزدیک بودن زمان وفات رسول الله صلی الله علیه و آله در تحلیل و شرح حدیث غدیر 🔸یکی از مهم ترین سفارشات اسلام، وصیت نمودن است. کسی که نشانه های مرگ را در خود احساس می کند، بایسته است نسبت به مهم ترین مسائل مرتبط با واجبات دنیایی و دینی خود، برای بعد از مرگ، وصیت کند. 🔹شخصیت وصیت کننده سهم بسیار مهمی در تعیین نوع وصایای او دارد. رسول الله صلی الله علیه و آله در دیدگاه قرآن شاهد، مبشر، نذیر، دعوت کننده به خداوند و چراغی روشن برای هدایت بندگان است. او نسبت به مومنین رئوف و رحیم است و برای هدایت آنها بسیار بسیار حسرت میخورد. 🔸پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خاتم و نگین انبیای الهی است. بسیار روشن است که وصیت چنین شخصی، در ارتباط با امور دینی و هدایت بندگان خداوند تا روز قیامت است. 🔹رسول الله صلی الله علیه و آله در روز غدیر اشاره صریح به نزدیک بودن وفات خود نموده و در صدد رفع مهم ترین دغدغه و امورات دینی و دنیوی مرتبط با هدایت مردم بوده است. 🔸 طبرانی و دیگر محدثین اهل سنت، چنین روایت می کنند: 🔻«... عن حذيفة بن أسيد الغفاري قال : لما صدر رسول الله صلى الله عليه و سلم من حجة الوداع نهى أصحابه عن شجرات بالبطحاء متقاربات أن ينزلوا تحتهن ثم بعث إليهن فقم ما تحتهن من الشوك وعمد إليهن فصلى تحتهن ثم قام فقال : يا أيها الناس إني قد نبأني اللطيف الخبير أنه لم يعمر نبي إلا نصف عمر الذي يليه من قبله وإني لأظن أني يوشك أن أدعى فأجيب وإني مسؤول وإنكم مسؤولون فماذا أنتم قائلون ؟ قالوا : نشهد أنك قد بلغت وجهدت ونصحت فجزاك الله خيرا ...» 🔺حذیفة بن اسید روایت می کند: وقتی رسول الله صلی الله علیه و آله از آخرین حج خود فارغ شد، یاران خود را در منطقه ای که درختان زیادی داشت و نام او بطحاء بود از رفتن نهی کرد و دستور توقف داد که در زیر درختان نزول کنند و همه خار و خاشاک را جمع آوری کنند و آن زمین را مرتب نموده و سپس آنجا نماز اقامه نمودند و بعد از آن فرمودند: ای مردم! همانا خداوند لطیف خبیر به من خبر داده است که همانا هر پیامبری نصف عمر پیامبر قبلی عمر می کند و من یقین دارم که وقت مرگ و دعوت خداوند برای من نزدیک است و من آن را اجابت می کنم و همانا من مسولیت دارم و همانا شما نیز مسئولیت دارید. نظر شما در این باره _ یعنی مسئولیت ما _ چیست؟ اصحاب گفتند: ما شهادت می دهیم که تو دستورات الهی را ابلاغ کرد و تمام تلاش و فداکاری خود را در این زمینه انجام دادی و خداوند به تو جزای خیر دهد...» 📚طبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد، المعجم الكبير، ج3، ص: 180 ✅ توجه به نزدیکی وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجة الوداع و شخصیت کلیدی و والای آن حضرت در امر هدایت بشریت تا روز قیامت، یک قرینه مقامیه برای تعیین مراد جدی کلمه «مولا» در بیان دیدگاه سیاسی اسلام برای مدیریت جهانی تا روز قیامت است. ❇️ تنها این امر است که باعث تناسب میان حکم، موضوع مطرح شده و جایگاه وصیت کننده می شود. حکم؛ ضرورت و وجوب وصیت است. موضوع؛ تبیین نظام سیاسی اسلام تا روز قیامت بوده و وصیت کننده؛ کل عقل و عقل کل، محور تمام انبیای الهی و شخص اول مخلوقات است. 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
❁﷽❁ واکاوی دلالت آیه تبلیغ بر اساس قرینه استظهاری تناسبت حکم و موضوع 🔸یکی از مهم ترین قرائن عرفی و عقلایی فهم یک متن، توجه به مناسبات میان حکم و موضوع است. قرینه مناسبت، مبتنی بر فهم ارتکازی عرف عام از دلیل است. 🔹یکی از مهم ترین کاربست های این قرینه، رفع اجمال از دلیل أخذ شده در آیات و روایات است. این قرینه عقلایی ابهام ها و خلأ های موجود در الفاظ دلیل را روشن نموده و آن را تنقیح می کند. 🔺توجه به قرینه مناسبت حکم و موضوع، ما را در فهم مراد از آنچه که رسول خدا (ص) در آیه تبلیغ، مأمور به بیان و ابلاغ آن بود، یاری می کند. توضیح آنکه خداوند در آیه 67 سوره مائده _معروف به آیه تبلیغ_ می فرماید: ▫️«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» 🔶 فراز«و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته» گویای آن است که مامور به رسول الله (ص) آنقدر دارای اهمیت است که در صورت انتفای آن، کل رسالت الهی آن حضرت از بین می رود! این گویای آن است که آنچه که آن حضرت مأمور به تبلیغ آن بوده، اهمیت و قیمت «رسالة الله» را داشته است. بسیار واضح است که بیان احکام فقهی و فرعی _ و لو در غایت اهمیت _ و یا بیان نصرت و محبت حضرت علی (ع) نمی تواند مصداق مأموربه آیه باشد تنها امری که می تواند هم وزن رسالت الهی بوده و با آن در کمال تناسب باشد، تعیین تکلیف امامت الهی و ولایت سیاسی بلافصل، تا روز قیامت است. 🔷توجه به فراز «و اللّه يعصمك من الناس»‌ نشان می دهد که آن چیزی که رسول خدا (ص) مأمور به تبلیغ آن از سوی خداوند بوده، امری است که با مقاومت و عدم پذیرش از سوی مردم مواجه می شده است. تضمین عصمت رسول خدا (ص) فرع بر وجود اسباب ایذاء، اهانت، عدم اعتناء و ناراحتی آن حضرت است. صرف بیان چند حکم ساده فقهی، یا بیان دوستی با حضرت علی (ع) نمی تواند مناسبتی با این فراز داشته باشد بلکه ابلاغ ولایت بلافصل سیاسی آن حضرت، در تناسب کامل با تضمین عصمت رسول الله (ص) است زیرا از یک سو این امر دارای حساسیت فوق العاده بوده و از سوی دیگر، موجب فوران کینه ها و انگیزه های دنیوی و حب و بغض های فروان می شده است. این امر با توجه به ویژگی های جانشین _ که بسیاری از نزدیکان مخاطبین را در راه اسلام کشته بوده _تایید می شود. 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
❁﷽❁ ✍️تبیین معنایی کلمه «مولی» به ولایت در تصرف مبتنی بر اعتراف خلیفه دوم 🔹یکی از قرائن مثبته ولایت سیاسی از کلمه «مولی» در حدیث غدیر، اعتراف خلیفه دوم در روایت معروف قضاوت امیرالمؤمنین علیه السلام میان دو اعرابی است. 💧این روایت را محدثین و حفاظ بزرگ اهل سنت همانند دارقطنی، حسکانی در «شواهد التنزیل»، محب الدین طبری در «ریاض النضرة» و «ذخائر العقبی»، ابن سَمّان در «الموافقة»، زمخشری در «تلخیص الموافقة»، باعونی شافعی در «جواهر المطالب» عصامی در «سمط النجوم» و ابن حجر هیثمی در «الصواعق» با چند طریق نقل کرده اند: 🔸«وعن عمر وقد جاء أعرابيان يختصمان فقال لعلي اقض بينهما يا أبا الحسن فقضى علي بينهما فقال أحدهما هذا يقضي بيننا؟ فوثب إليه عمر وأخذ بتلبيبه وقال: ويحك ما تدري من هذا، هذا مولاي ومولى كل مؤمن ومن لم يكن مولاه فليس بمؤمن» 🔹روایت از عمر است که دو بادیه نشین که با همدیگر مخاصمه داشتند نزد او آمدند خلیفه دوم به حضرت علی علیه السلام گفت: میان این دو قضاوت کن! حضرت قضاوت بین آن‌ها نمود. یکی از آن‌ها گفت: این شخص بین ما قضاوت می کند؟ در این لحظه عمر به سوی او حمله ور شد و گریبانش را گرفت و گفت: وای بر تو! آیا این شخص را می شناسی؟ این مولای من و مولای همه مؤمنین است و هر کس که مولایش حضرت علی علیه السلام نباشد، مؤمن نیست! 📚الرياض النضرة، ج 1، ص: 251 و الصواعق المحرقة، ج 2، 522، سمط النجوم، ج 2، ص: 14 و ذخائر العقبى، ج 1، ص: 68 ✍️بر اساس روایت فوق، خلیفه دوم، خود اعتراف نموده است که حضرت علی علیه السلام مولای او و مولای همه مؤمنان است. بسیار روشن است که «مولی» در روایت مورد بحث، به معنی ولایت و حق تصرف در شئون مولّی علیه است. برای روشن شدن این استظهار توجه به نکات زیر ضروری است: 1️⃣ بديهی است که قضاوت نمودن _به خلاف إفتاء_ به معنی حکم نمودن به همراه إعمال و تنفیذ آن در حق طرفین دعوا است. إعمال ولایت و اجرای حکم قاضی باعث تصرف در جان و مال و ... دیگران می شود و متعاقب آن فصل خصومت صورت می گیرد. 2️⃣ بعد از قضاوت امیرالمؤمنین علیه السلام، یکی از طرفین مخاصمه، به حکم او معترض می شود؛ خلیفه دوم برای پاسخ به شخص معترض، در قالب یک قیاس اولویت، اعتراف می کند که حضرت علی علیه السلام حتی حق ولایت بر خود او _ به عنوان خلیفه_ و همه مؤمنین دارد چه رسد به إعمال ولایت بر طرف اعتراض که یک اعرابی بادیه نشین است! 💧به عبارت فنی، خلیفه دوم اعتراف می کند که در ملاک إعمال ولایت و سلطه آن حضرت، تفاوتی میان خلیفه دوم، همه مؤمنین و اعرابی نیست و شخص اعرابی هیچ خصوصیت و ویژگی ندارد که مانع نفوذ قضاوت آن حضرت شود بلکه این ملاک درباره او قوی تر است. 👈بسیار واضح است که ملاک مورد بحث، مولویت و اولویت در تصرفی است که خود خلیفه دوم بدان معترف است. هر إعمال ولایتی که نسبت به اعرابی در حدیث ثابت شده است، برای همه مؤمنین نیز ثابت است. 3️⃣ برخورد شدید خلیفه دوم با اعرابی، متفرع بر اعتراض و عدم تمکین او نسبت به حکم امیرالمؤمنین علیه السلام است. خلیفه دوم در مقام ارائه دلیل برای اعرابی بوده تا او را ملزم به پذیرش حکم آن حضرت کند هر چند آن حکم و اعمال سلطه به ضرر او بوده باشد. ✅ نتیجه: اعتراف خلیفه دوم به مولویت حضرت علی علیه السلام متفرع بر قضاوت امیرالمؤمنین علیه السلام و اعتراض اعرابی به حکم او است. این امر، قرینه معینه قطعی است که معنی مولا در عبارت «... هذا مولاي ومولى كل مؤمن ...» به معنی ولایت در تصرف در شئون مولی علیه است و الّا اگر مولا به معنی صرف محبت به آن حضرت بود، این تفریع لغو و بی فایده می شد. 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
هدایت شده از پاسخگوی احکام شرعی
14.آیا جن می تواند به انسان آسیب برساند.mp3
452.8K
پاسخ به سوال: آیا جن می تواند به انسان آسیب برساند ؟ **** 🔸کانال «پاسخگوی احکام» https://eitaa.com/joinchat/2491285861C626bfe7640 ⏺ دریاف سوالات شما در آی دی زیر👇 @abu_muhammad 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
✧❁﷽❁✧═ 🔷 مقاله بخوانیم ◀️ عنوان مقاله: اعتبار سنجی تطبیقی تضعیفات داخلی نسبت به صدور روایات، از دیدگاه فریقین با محوریت سیره عقلا ◀️ نویسندگان: حجة الاسلام و المسلمین سید حمید جزائری، استاد دروس خارج حوزه علمیه قم و حجة الاسلام عبدالله بهرامی زاد پژوهشگر امامت و دانش پژوه مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام ◀️ ضرورت مطالعه: آشنایی با اسباب تضعیف روایت نقش بسیار مهمی در اعتبار سنجی ادله روایی دارد. این امر راه را برای فهم صحیح مبانی فقهی فریقین می گشاید و قوت مبانی اجتهادی امامیه را به رخ می کشد. ◀️ چکیده مقاله: یکی از روش های اعتبارسنجی حجیت صدوری روایات، بررسی تضعیفات واردشده به آن، با معیار ارتکاز و سیره عقلا است. بررسی تطبیقی تضعیفات مطرح شده در روایات فریقین، راه را برای شناخت بهتر مبانی حدیثی، فقهی و اصولی مذاهب اسلامی هموار نموده و نقاط قوت و ضعف مبانی اجتهادی را به وضوح نشان می دهد. در این نوشتار، با روش توصیفی و تحلیلی، به مهم ترین علل و اسباب داخلی تضعیف مطرح شده، شامل اسباب تضعیف سندی و متنی نسبت به روایات شیعه و اهل سنت، اشاره می کنیم. توجه به معیار های دوگانه در اعتبارسنجی، بی اعتباری تضعیفات و توثیقات رجالی، جریان ممنوعیت نقل و کتاب حدیث و عدم تفکیک میان عدالت رجالی(صدق راوی) و عدالت فقهی در نزد اهل سنت، نشان از قوت مبانی اصولی و اجتهادی امامیه نسبت به سایر مذاهب دیگر در این موضوع دارد. همچنین بر خلاف مبانی امامیه، قاعده عدالت صحابه، راه را برای هر نوع بررسی عقلایی صدوری روایات اهل سنت بسته است. تعصبات فکری و مذهبی به شدت در قضاوت های رجالی آنها تاثیرگذار بوده و با آنکه در نظر برخی از علمای رجال، مطلق تدلیس، یکی از اسباب مهم جرح و بی اعتباری صدوری روایت است، غالب اسناد روایات موجود در کتب روایی اهل سنت برخلاف روایات شیعه، خالی از راوی مدلس نیست. کثرت وسائط، ارسال و اضطراب در سند و متن روایت از اسباب مشترک تضعیف صدوری میان امامیه و دیگر مذاهب اسلامی است. ◀️ منبع مقاله: https://civilica.com/doc/1638642/ 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
❁﷽❁ ✍️تبیین معنایی کلمه «مولی» به ولایت در تصرف مبتنی بر اعتراف خلیفه دوم 🔹یکی از قرائن مثبته ولایت سیاسی از کلمه «مولی» در حدیث غدیر، اعتراف خلیفه دوم در روایت معروف قضاوت امیرالمؤمنین علیه السلام میان دو اعرابی است. 💧این روایت را محدثین و حفاظ بزرگ اهل سنت همانند دارقطنی، حسکانی در «شواهد التنزیل»، محب الدین طبری در «ریاض النضرة» و «ذخائر العقبی»، ابن سَمّان در «الموافقة»، زمخشری در «تلخیص الموافقة»، باعونی شافعی در «جواهر المطالب» عصامی در «سمط النجوم» و ابن حجر هیثمی در «الصواعق» با چند طریق نقل کرده اند: 🔸«وعن عمر وقد جاء أعرابيان يختصمان فقال لعلي اقض بينهما يا أبا الحسن فقضى علي بينهما فقال أحدهما هذا يقضي بيننا؟ فوثب إليه عمر وأخذ بتلبيبه وقال: ويحك ما تدري من هذا، هذا مولاي ومولى كل مؤمن ومن لم يكن مولاه فليس بمؤمن» 🔹روایت از عمر است که دو بادیه نشین که با همدیگر مخاصمه داشتند نزد او آمدند خلیفه دوم به حضرت علی علیه السلام گفت: میان این دو قضاوت کن! حضرت قضاوت بین آن‌ها نمود. یکی از آن‌ها گفت: این شخص بین ما قضاوت می کند؟ در این لحظه عمر به سوی او حمله ور شد و گریبانش را گرفت و گفت: وای بر تو! آیا این شخص را می شناسی؟ این مولای من و مولای همه مؤمنین است و هر کس که مولایش حضرت علی علیه السلام نباشد، مؤمن نیست! 📚الرياض النضرة، ج 1، ص: 251 و الصواعق المحرقة، ج 2، 522، سمط النجوم، ج 2، ص: 14 و ذخائر العقبى، ج 1، ص: 68 ✍️بر اساس روایت فوق، خلیفه دوم، خود اعتراف نموده است که حضرت علی علیه السلام مولای او و مولای همه مؤمنان است. بسیار روشن است که «مولی» در روایت مورد بحث، به معنی ولایت و حق تصرف در شئون مولّی علیه است. برای روشن شدن این استظهار توجه به نکات زیر ضروری است: 1️⃣ بديهی است که قضاوت نمودن _به خلاف إفتاء_ به معنی حکم نمودن به همراه إعمال و تنفیذ آن در حق طرفین دعوا است. إعمال ولایت و اجرای حکم قاضی باعث تصرف در جان و مال و ... دیگران می شود و متعاقب آن فصل خصومت صورت می گیرد. 2️⃣ بعد از قضاوت امیرالمؤمنین علیه السلام، یکی از طرفین مخاصمه، به حکم او معترض می شود؛ خلیفه دوم برای پاسخ به شخص معترض، در قالب یک قیاس اولویت، اعتراف می کند که حضرت علی علیه السلام حتی حق ولایت بر خود او _ به عنوان خلیفه_ و همه مؤمنین دارد چه رسد به إعمال ولایت بر طرف اعتراض که یک اعرابی بادیه نشین است! 💧به عبارت فنی، خلیفه دوم اعتراف می کند که در ملاک إعمال ولایت و سلطه آن حضرت، تفاوتی میان خلیفه دوم، همه مؤمنین و اعرابی نیست و شخص اعرابی هیچ خصوصیت و ویژگی ندارد که مانع نفوذ قضاوت آن حضرت شود بلکه این ملاک درباره او قوی تر است. 👈بسیار واضح است که ملاک مورد بحث، مولویت و اولویت در تصرفی است که خود خلیفه دوم بدان معترف است. هر إعمال ولایتی که نسبت به اعرابی در حدیث ثابت شده است، برای همه مؤمنین نیز ثابت است. 3️⃣ برخورد شدید خلیفه دوم با اعرابی، متفرع بر اعتراض و عدم تمکین او نسبت به حکم امیرالمؤمنین علیه السلام است. خلیفه دوم در مقام ارائه دلیل برای اعرابی بوده تا او را ملزم به پذیرش حکم آن حضرت کند هر چند آن حکم و اعمال سلطه به ضرر او بوده باشد. ✅ نتیجه: اعتراف خلیفه دوم به مولویت حضرت علی علیه السلام متفرع بر قضاوت امیرالمؤمنین علیه السلام و اعتراض اعرابی به حکم او است، این امر، قرینه معینه قطعی است که معنی مولا در عبارت «... هذا مولاي ومولى كل مؤمن ...» به معنی ولایت در تصرف در شئون مولی علیه است و الّا اگر مولا به معنی صرف محبت به آن حضرت بود، این تفریع لغو و بی فایده می شد. 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
❁﷽❁ ✍️ نقد اندیشه همسان انگاری إتخاذ واسطه بت ها از سوی مشرکین با مسلمانان از سوی سلفیت 🔸بی شک قوی ترین رسانه موجود در نزد عرب فصیح جاهلی، شعر و کلام دارای آهنگ و وزن است! شعر ابزاری کلیدی برای انتقال مفاهیم در جنگ فکری با دشمنان است. رسول خدا (ص) همواره از این ابزار، برای بیان حقایق ناب توحیدی استفاده می کرد. او شعرایی همانند حسان بن ثابت را تشویق به گفتن شعر برای مقابله با اشعار دشمنان اسلام می نمود. 🔹معرکه أحد یکی از مواردی است که رسول خدا (ص) برای تقابل با اندیشه های شرک آمیز قریش به کلام موزون تمسک کرد. بعد از شکست نظامی مسلمین، ابوسفیان با هدف تحقیر و به رخ کشیدن عقاید شرک آمیز خود، آن حضرت را خطاب قرار داد و گفت: «أُعْلُ هُبَلْ» ( هبل [بت معروف عرب جاهلی] غلبه و بزرگی با تو است!) رسول خدا (ص) در پاسخ او فرمود: «اللَّهُ أَعلَى و أَجلُّ» (الله دارای علو بالاتر و جلیل تر است) ابوسفیان با اصرار بر دشمنی و کینه خود دوباره گفت: «لنا العُزَّى و لاَ عُزَّى لكم» (ما عزی[بت خیلی معروف و بزرگ] داریم و برای شما عزی نیست) پیامبر خدا (ص) مجددا در پاسخ به او گفت: «اللَّهُ مَولاَنا و لا مَولَى لكم» (خداوند مولای ما است و شما مولایی ندارید) 🔸سند این واقعه در معتبرترین کتب روایی شیعه و اهل سنت آمده است: 📚 رک: تفسير العياشي ؛ ج‏1 ؛ ص201 و صحيح بخاري، ج4، ص: 1486، ح: 3817 ✍️درباره این روایت توجه به نکات زیر مهم است: 1️⃣ توجه به قرینه مقامیه تقابل نظامی و فکری رسول خدا (ص) با فرمانده مشرکین، نشان از اهمیت فوق العاده پیام های رد و بدل شده است. موضوع اصلی این پیام ها مسئله توحید و شرک است. 2️⃣ از یک سو ابوسفیان در صدد اثبات حقانیت شرک و بت پرستی و مشروعیت عبادت بت ها و خدا انگاری آنها بود و از سوی دیگر رسول خدا (ص) علو، برتری، عزت، مولویت ذاتی و حقیقی الله تبارک و تعالی را مطرح می کند و این حقایق را از بت های بزرگ عرب جاهلی مثل لات و عزی نفی می کند. 3️⃣ بسیار روشن است که بعد از پاسخ اول رسول الله(ص) به ابوسفیان مبنی بر نفی علو و برتری هبل و اثبات علو و جلالت انحصاری برای خداوند، ابوسفیان پاسخ آن حضرت را نپذیرفت و بر عقیده باطل خود اصرار نمود و برای بار دوم، دم از بت عزی زد که این بار نیز رسول خدا (ص) مولویت بت عزی _ و هر موجود خدایی دیگر _ را نفی و ولایت انحصاری را در خداوند تبارک و تعالی منحصر نمود. 4️⃣ توجه به قرینه تقابل و نفی علو، عزت، جلالت و مولویت بت ها از سوی رسول خدا (ص) نشان می دهد که در اعتقادات عرب جاهلی بت ها شأنی خدایی داشته و در اوصافی مثل مولویت، تدبیر عالم، علو، عزت و جلالت همانند خداوند تبارک و تعالی نزد مشرکین بوده است. این حقیقت در بسیاری از آیات قرآن اشاره شده است که به دو مورد زیر اشاره می کنیم: 🔻سوره انعام آیه یک: «... ثُمَّ الَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُون‏» بر اساس این آیه کفار و مشرکین بت های خود را عِدل و همسنگ خداوند تلقی می کردند. 🔻سوره شعرا آیه 98: «إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمين‏» بر اساس این آیه مشرکین بت های های خود را مساوی با جایگاه خداوند تبارک و تعالی می دانستند. 🔻سوره بقره آیه 165 «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّه» بر اساس این آیه مشرکین مکه محبوب هایی از بت ها همردیف و هم عرض الله تبارک و تعالی انتخاب کرده بودند و آنها را همانند خداوند تبارک و تعالی دوست می داشتند. ✅ نتیجه گیری: توجه به این نکته کلیدی نشان می دهد که انگاره وهابیت در رد توسل، استغاثه و شفاعت از اولیای الهی با همسان انگاری مشرکین و مسلمانان، با تمسک به آیاتی که خطاب آنها به مشرکین است، باطل است. توضیح آنکه: وهابیت اتخاذ هر نوع واسطه برای تقرب الهی از سوی مسلمانان در حیات برزخی اولیای الهی را همانند اتخاذ بت ها برای تقرب به خداوند از سوی مشرکین قلمداد و آن را عملی مشرکانه به حساب می آورد؛ این در حالی است که میان رفتار مشرکین و مسلمانان در اتخاذ واسطه تفاوتی جوهری و کلیدی وجود دارد؛ زیرا بر اساس آیات قرآنی و ادله روایی قطعی _همانند شعارهای مطرح شده در جنگ احد که شرح آن گذشت_ مشرکین مقامی خدایی به بت ها می دادند و برای آنها علوّ، جلالت و شأنی همرتبه با الله تبارک و تعالی قائل بودند این در حالی است که در اندیشه هیچ مسلمانی، ولیّ خدا مرتبه خدایی نداشته و هیچ گاه در ذهن جوینده شفاعت و توسل خطور نمی کند که این واسطه الهی، همردیف الله و مستقل از او و در کنار او است. 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
✍️ استدلال عقلی بر امامت امیرالمومنین (علیه السلام) بر اساس درک مصالح اجرایی و سیاسی جامعه اسلامی 🔹 رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هیچ گاه شهر مدینه را بدون آنکه جانشینی برای خود تعیین کند، ترک نکرد. آن حضرت هیچ گاه لشگری را برای جنگ نفرستاد مگر آنکه برای آن فرمانده ای تعیین کند. این امور از واضح ترین ملزومات رهبری و سیاست اجرایی یک کشور است. 🔸 مستند به آیات قرآن، روایات قطعی و حقایق مسلم تاریخی، ایام منتهی به وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روزهایی بوده که مسلمانان در معرض فتنه های بزرگ، اختلافات داخلی، نزدیکی به زمان و افکار جاهلیت، رخنه منافقین در صفوف مومنین، تهدید اساس حکومت نوپای اسلام توسط کفار و امپراتوری ایران و روم، بودند. 🔻حال چگونه ممکن است رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که در زمان حیات خود همیشه برای خود در مدینه جانشین تعیین می کرد، برای بعد از وفاتش، با وجود فتنه و خطرات فراوان فوق، اقدامی برای تعیین جانشین نکرده باشد؟ 🔹از دیگر سو، با وجود آنکه آن حضرت بارها از نزدیک بودن زمان وفات خود خبر می داد و نیز مدت زیادی در بستر بیماری بود، آیا عاقلانه است که مسلمانان هیچ پرسشی از تعیین جانشین و حاکم سیاسی بعد از وفات او نکرده باشند؟ مسلمانانی که در جزئی ترین امور دینی همانند: احکام حیض زنان، جنگ در ماه های حرام، میزان انفاق و ... از آن حضرت پرسش می کردند؟! ◀️ اگر بگویی: «با وجود نیاز مبرم به تعیین تکلیف خلافت سیاسی بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، صحابه هیچ مطالبه ای برای تعیین تکلیف سیاسی، از آن حضرت نکردند؛ می گوییم: این عدم سوال به دلیل آن بوده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با نص جلی و صریح، تکلیف جانشین بلافصل سیاسی خود را روشن کرده بود! ✅ آن حضرت در روز غدیر، امیرالمومنین (علیه السلام) را به صورت رسمی، علنی، صریح و به همراه تشریفات فراوان _ مثل بیعت لسانی، بیعت با فشردن دست، اعتراف و اقرار به اطاعت مطلق، اخذ تعهد جداگانه از سران قبائل و معارف صحابه و ... _ به جانشینی خود منصوب کرد و همین امر باعث شد برای احدی شبهه ای باقی نماند تا نیاز به سوال از جانشینی پیش آید! 📚برگرفته از: محمد حسن مظفر، دلائل الصدق لنهج الحق ج‏4 ؛ ص295، قم، چاپ: اول، 1422ق. 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
🔰سلسله نشست های علمی با موضوع: جریان شناسی نفوذ اهل کتاب در مدرسه صحابه مدرس : حجت الاسلام بهرامی‌زاد 🔸شنبه ها و دوشنبه ها 🔸ساعت ۱۰‌صبح 🔸 ۱۴ جلسه 🔸شروع کلاس ۳ تیر 🔸برادران و خواهران 🏫 قم گلزارشهدا خ شاهرودی روبه‌روی خ‌شهید سقایتی مجتمع زبان،ادبیات و فرهنگ شناسی جامعة المصطفی 🌐لینک ثبت نام: https://form.avalform.com/view.php?id=47401600 برای کسب اطلاعات ارتباط بیشتر به آیدی @ghods_shariif پیام بدهید. 🌐کانال مرکز مطالعات فلسطین https://eitaa.com/flastiin
هدایت شده از سید ابوعماد حیدری
بسم الله الرحمن الرحیم عرض ادب و احترام خدمت مدیر کانال دانشگاہ امامت بندہ سید ابو عماد حیدری ، پژوهشگر پاکستانی ھستم، و از نوشته ها، پستها و فیلمھا ی کانال استفادہ می کنم نیز به زبان اردو ترجمه و در کانال های خودم پخش می کنم. که بعضی از تولیدات رسانی ما حدود سی هزار بازدید دارد. بنده بابت مطالب ارزشمند از مدیر این کانال تشکر می کنم. لینک گروه واتساپ: https://chat.whatsapp.com/EdHdDZWYBUy05bskbT4wPd لینک یوتیوب: https://youtu.be/43Z6TgoyxvI لینک فیس بوک: https://www.facebook.com/syed.haidari.98?mibextid=ZbWKwL
🔖مقاله: ✳️ مصداق شناسی «اهل البیت» با تاکید بر تبیین و تفسیر نبوی از آیه تطهیر برای دیدن این مقاله به آدرس زیر مراجعه فرمایید👇👇👇👇👇 https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=15520 وبسایت رسمی: (www.valiasr-aj.com) ایتا: 🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/2849767479C0d5e53a286
❁﷽❁ ✍️ گوشه ای شخصیت آیة الله العظمی فاضل لنکرانی رحمة الله علیه در کلام شیخنا الاستاد آیة الله فاضل لنکرانی: 🔸افزون بر فقاهت، در ولایت‌‌مداری هم سرآمد بودند. در وصیتنامه‌‌شان می‌نویسد من پیامهای زیادی در مسائل مختلف نوشته‌‌ام اما امیدم برای قیامت خودم به این پیام‌هایی است که راجع به حضرت زهرا سلام الله علیها داده ام. 🔸من احساس می‌کردم هر مجلس روضه‌ای که برگزار می‌شد ایشان یک نورانیتی برای خود کسب می‌کرد. مجلس روضه را به این قصد تشکیل نمی‌‌داد که عده‌ای دورش جمع شوند تا عنوانی برای ایشان باشد. در مجلس روضه مثل یکی از مستعمین و افراد خدمتگزار بود. نسبت به مسئله ولایت سر سوزنی با کسی رودربایستی نداشت، و خیلی محکم از ولایت دفاع می‌‌کرد که همین هم قضایا و شواهدی دارد. 🔹 یک وقت جناب آقای قرائتی که خداوند ایشان را حفظ کند و شفا دهد، پیش مرحوم والد ما آمدند و گفتند حالتان چطور است؟ باز شبیه همین قضیه را فرمودند که چند شب است وقت خواب یک فکری ذهن من را درگیر می‌کند و تا صبح بیدارم و جوابی برایش پیدا نمی‌کنم! آقای قرائتی پرسیدند ناراحتی شما چیست؟ فرمودند فکر می‌کنم خدا مسئولیتی به عنوان مرجعیت در این دنیا بر دوش من گذاشت، حال اگر می‌توانستم از این طریق فریادی برای اسلام و شیعه بزنم اما نزده باشم، چه جوابی برای خدا دارم؟ من هر چه فکر می‌کنم چیزی که بتوانم در عالم قیامت عرضه کنم ندارم. آقای قرائتی گفتند: شما ندارید؟ این همه شاگرد، این همه کتاب، این همه خدمت! فرمودند نه، اینها که روشن است چیزی نیستند، اگر حق این مسئولیتی که خدا به من داده را درست ادا نکرده باشم چه کنم؟ https://fazellankarani.com/persian/lessons/25074 🔶 قابل توجه عمامه به سرهایی که به بهانه های واهی، پیام غدیر را به صرف دوستی و محبت اهل بیت علیهم السلام تقلیل می دهند و در دفاع از ولایت سیاسی امیرالمومنین علیه السلام مجامله می کنند! 🔻قابل توجه جریان هایی که به بهانه وحدت از گفتن مظلومیت های صدیقه طاهره سلام الله علیها دوری می کنند! مرجع بزرگ انقلابی، تمام امیدشان برای نجات تنها به بیانیه هایی بوده که برای احیاء و ترویج شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها صادر کرده است! 🔸قابل توجه طلبه نماهایی که به جای دفاع از حریم ولایت ائمه اطهار علیهم السلام، حملات بی رحمانه خود را متوجه مجموعه های دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام نموده اند! آیا فردای قیامت پاسخی برای امیر المومنین علیه السلام و صدیقه طاهره سلام الله علیها دارید؟ آیا انقلابی گری را در حمله به خودی ها و دفاع از وهابی ها و مولوی های معلوم الحال می دانید؟ أین تذهبون؟! 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
❁﷽❁ ✍️ تحریف دیدگاه امام خامنه ای درباره شیخ مفید؛ اخیر مجله الکترونیکی اخوت با تحریف و کج فهمی از سخنان امام خامنه ای مدعی شده است: 🔸«رفتار شیخ مفید، با مخالف مذهبی الگوی خوبی برای امروز نیست!» 🔻 در پست بعدی، به تبیین صحیح دیدگان امام خامنه ای و نقد این ادعا خواهیم پرداخت. 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
5.03M
✍️ تحریف دیدگاه امام خامنه ای درباره شیخ مفید؛ اخیر مجله الکترونیکی اخوت با تحریف و کج فهمی از سخنان امام خامنه ای مدعی شده است: 🔸«رفتار شیخ مفید، با مخالف مذهبی الگوی خوبی برای امروز نیست!» 🔻 در این فایل صوتی، به تبیین صحیح دیدگاه امام خامنه ای و نقد این ادعا خواهیم پرداخت. 🔶 ناقد: آقای بهرامی زاد 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence
✍️جریان شناسی پروژه نفوذ سکولاریسم در حوزه با نفی مقامات و ولایت تکوینی ائمه اطهار (ع) به بهانه غلوآمیز بودن 🔻اخیراً یکی از وابستگان به مجله الکترونیکی اخوت [مهدی مسائلی]، در یادداشتی مدعی شده است که اعتقاد به ظهور و بروز امامت باطنی و تکوینی ائمه (ع) مرتبط با فعالیت‌های غالیان بوده و عقاید امامیه در طول تاریخ تغییر یافته است. ⏪ دراین‌باره باید گفت: 🔹انگاره «تاریخ‌مندی و غلوآمیز بودن عقاید امامیه» اتهام مشترکی است که از سوی جریان‌های وهابی و سلفی، جریان‌های منحرف قرآنیان و غرب‌زده‌های سکولار علیه شیعه مطرح بوده است. 🔸بر اساس آیات قرآن _ همانند سوره نساء، آیه 171 _ رکن اصلی اعتقاد غلوآمیز، خدا انگاری اولیای الهی و قائل شدن به الوهیت و ربوبیت بالذات برای آن‌ها است. غلو اهل کتاب درباره عیسی مسیح (ع) روح‌الله و کلمة الله دانستن او، زنده کردن مردگان، اخبار غیبی، شفای بیماران و خلق موجودات به اذن الهی از سوی او نبود! بلکه فقط خدا انگاری حضرت عیسی (ع) بود! 📚رک: الاعتقادات، شیخ صدوق، صص: 93_ 94 و تصحیح اعتقادات الامامیة، شیخ مفید، فصل فی الغلو و التفویض ♦️مستند به روایت متواتر و قطعی قرب نوافل، یک بنده در قوس صعود قرب الهی می‌تواند، عین‌الله، یدالله، لسان الله و ... شود. بنده با نیل به مقام حب الهی، تجلّی اسماء حسنای الهی می‌شود. روشن است که انبیاء، ائمه و اولیای الهی مصداق اکمل این روایت هستند. 📚رک: الكافي (ط - الإسلامية)؛ کتاب الایمان و الکفر، باب من اذی المسلمین و احتقرهم، ج‏2؛ ص 352، ح: 7 و صحیح البخاری (ط. دار ابن کثیر)، کتاب الرقاق، باب التواضع، ص: 1617، ح: 6502 ✅ با وجود مستند قرآنی و سند متواتر روایی فوق _ که مضمون آن مورد اتفاق همه فرق اسلامی است_ ادعای تاریخ¬مندی عقاید شیعه و توهم اینکه «اعتقاد به مقامات عرشی و ولایت تکوینی ائمه ع) از نیمه قرن دوم اسلامی شکل گرفت» کاملاً بی‌اساس است. مراجعه به عقاید علمای شیعه _ همانند شیخ صدوق، مفید، طوسی و ... _ گویای این حقیقت است که تمام اصول عقاید امامیه مستند به‌حکم قطعی عقل و نصوص جلّی و قطعی قرآن و روایات متواتر صادره از معصومین (ع) بوده است. این امر هر نوع احتمال تغییر در اصول بنیادین اعتقادات شیعه در طول تاریخ را نفی می‌کند. ⏹بر اساس دیدگاه علمای رجال، بسیاری از اتهام‌های غلو: اولاً: ریشه در نفوذی‌های حکومت‌های بنی‌عباس علیه ائمه (ع) باهدف اقناع افکار عمومی برای کشتار شیعیان دارد. ثانیاً: بسیاری از اتهامات مرتبط با غلو اعتقادی، اجتهاد ظنی جارحین بوده که با بررسی‌های دقیق‌تر، بطلان آن ثابت شده است. ثالثاً: بسیاری از اتهام‌های غلو از سوی علمای قم در قرون اولیه به راویان حدیث، ربطی به حوزه اعتقادات راویان نداشته، بلکه به دلیل ترک برخی از واجبات و انجام محرمات فقهی بوده است. رابعاً: موارد اندک اختلافی در حوزه فروعات اعتقادی _ همانند مراتب بالای علم غیب و عصمت تامه و مطلقه_ به‌هیچ‌وجه نافی امور مسلمی مثل اصل ولایت تکوینی، عصمت، علم غیب و ... نمی‌تواند باشد. 📚رک: تنقيح المقال؛ ج‏6؛ ص 340 و ج‏19؛ ص 163 و الضعفاء من رجال الحديث؛ ج‏1؛ ص 114 ⏪ نفی تلازم میان مقامات سیاسی با مقامات معنوی ریشه در اندیشه سکولاریسم، اهل سنت اعم از متصوفه و سلفیه و جریان‌های انحرافی دیگر دارد؛ زیرا در دیدگاه آن‌ها، صرف عقل انسان یا اجماع اهل حل و عقد، محور تدبیر سیاسی جامعه بوده و هیچ نیاز و ضرورتی به وجود امر الهی، عقل کل، امام و خلیفة الله در جامعه نیست! ✅ این در حالی است که در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) و دیگر علمای شیعه، اعتقاد به مقامات باطنی و ولایت تکوینی و مقامات بالای امامت، پیش‌نیاز و مقدمه ولایت سیاسی و حجیت سنت ائمه (ع) و در تلازم قطعی با آن بوده و هدایت معنوی و باطنی، ارتباط مستقیم با هدایت اجتماعی و سیاسی دارد: «... اگر آن ولایت کلی را قبول نداشته باشد، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامی شیعه هم بجا بیاورید باطل است...» 📚صحیفه امام؛ ج 20، ص 115 ✍️ با قداست زدایی و نفی تلازم و انکار مقامات، راه برای جولان اندیشه‌های با منشأ بشری، در سیاست گشوده می‌شود و باعث کنار نهادن امر الهی و توحید در تشریع خواهد شد و این امر شاهراه گمراهی، ورود در طاغوت و نقطه شروع نفوذ شیطان و سکولاریسم و ... است. 《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》 🆔 @Ijtihad_Jurisprudence