eitaa logo
🌸🍃اشعار و مناجات امام زمانی🍃🌸
990 دنبال‌کننده
206 عکس
220 ویدیو
54 فایل
✅ #فیلم ✅ #صوت ✅ #متن اشعار و سرودها در رابطه با حضرت مهدی علیه السلام 🔵کپی مطالب کانال بلا مانع حتی با جایگزین کردن لینک کانال و گروه خودتان 🔸التماس دعا 🔸 ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @tavasolnameh 🆔 @hzrt_mahdi . التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🌸هستم گدای کوی تو، چشمم بود بر سوی تو شاید ببینم روی تو، یابن الحسن یا بن الحسن گیرم سراغت را کجا، در مروه ای یا در صفا در سامرا یا کربلا، یابن الحسن یا بن الحسن عشقت نهفته در دلم، مهرت سرشته با گلم کی میشود حل مشگلم، یابن الحسن یا بن الحسن یک شب به دیدارم بیا، تا من به اشک دیده ها شویم کف پای تو را، یابن الحسن یا بن الحسن تو خوب خوبی من بدم، گفتی بیا من امدم از درگهت مکن ردم، یابن الحسن یا بن الحسن مولا به جان مادرت، آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت، یابن الحسن یا بن الحسن 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
۲۴ آبان ۱۴۰۳
🌸 قسمت نشد كه گاه به گاهی ببینمت حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت تكلیف بی قراری این دل چه می شود اصلاً شما اگر كه نخواهی ببینمت ای كاش یك سه شنبه شبی قسمتم شود در راه جمكران سر راهی ببینمت یا فاطمیه ای شود و بین كوچه ای در حال كار نصب سیاهی ببینمت آقاخدا نیآورد آن لحظه ای كه من سر گرم میشوم به گناهی ببینمت با این دلِ سیاه و تباهم چه دلخوشم بر این خیالِ کهنه یِ واهی: ببینمت دارم یقین که روز ِ وصالِ تو میرسد ذکر ِ لبم شده که الهی ببینمت
۲۴ آبان ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ آبان ۱۴۰۳
. وقت است که از چهره ی خود پرده گشایی  «تا با تو بگویم غم شب های جدایی»  اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران  «چون عودم و از سوختنم نیست رهایی»  «من در قفس بال و پر خویش اسیرم»  ای کاش تو یکبار به بالین من‌آیی  در بنده نوازی و بزرگی تو شک نیست  من خوب نیاموختم آداب گدایی  عمری ست که ما منتظر آمدنت، نه  تو منتظر لحظه‌ی برگشتن مایی  می خواستم از ماتم دل با تو بگویم  از یاد رود ماتم و دل چون تو بیایی  امشب شده ای زائر آن تربت پنهان؟  یا زائر دلسوخته‌ی کرب و بلایی  ای پرسشِ بی‌پاسخِ هر جمعه‌ی عشّاق  آقا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟   ✍ .
۲۴ آبان ۱۴۰۳
. می خوانم از سوز جگر اقا ببخشید از غصه شد خاکم به سر اقا ببخشید با هیزم و اتش به قصد کشت ابلیس شد سوی جنت حمله ور اقا ببخشید راه نجاتی پشت در پیدا نمی کرد هر قدر می زد بال و پر اقا ببخشید سینه سپر امد به یاری علی اه از ان لگد تا شد سپر اقا ببخشید در کنده شد از جا و بار شیشه اش ریخت در زیر پای چل نفر اقا ببخشید هم ریشه های رو سری هم پیروهن سوخت از شعله های روی در اقا ببخشید در خانه اش بر اولین مظلوم عالم بی حرمتی شد اینقدر اقا ببخشید پای برهنه بی عبا با دست بسته در کوچه ها با چشم تر اقا ببخشید هر قدر میزد هر کسی با هر سلاحی میزد مغیره بیشتر اقا ببخشید با هم تبانی کرده اند انگار از پیش میخ در و تیر سپر اقا ببخشید امروز مادر سینه اش شد خورد از در از نعل ها فردا پسر اقا ببخشید شاعر ؟ .
۲۴ آبان ۱۴۰۳
. با عج در چرا ای ماهِ زیبا رویِ بی همتا ، نمی آیی؟ چرا ای یوسف گم گشته زهرا ، نمی آیی؟ بیا از پشت ابرِ غیبت ای خورشیدِ حق بیرون بگو با من تو ای پنهان ترین پیدا ، نمی آیی؟ دوباره فاطمیه آمد ای آقا ، بیا برگرد طناب افتاده دور گردنِ مولا ، نمی آیی؟ عزا برپا نمودیم و به در چشمانمان خشکید مگر در مجلس انسیه الحورا ، نمی آیی؟ بیا از چادر مادر ، غبار کوچه را بردار ببین بر روی چادر مانده رد پا ، نمی آیی؟ ✍️ .
۲۴ آبان ۱۴۰۳
🌺 در 🟢السلام علیک یا صاحب الزمان 🟢 مجنون حریف غصه ی لیلا نمی شود زخم فراق بی تو مداوا نمی شود آب از سرم گذشته در این موج بی کسی ساحل حریف طعنه ی دریا نمی شود من آمدم به درد دلم چاره ای کنی حالا مگر به جان تو فردا نمی شود قدری بیا و حال خراب مرا ببین حالی بپرس کم ز تو آقا نمی شود دلخوش به هیئتم که همیشه حضور تو جز در هوای روضه ی سقا نمی شود جان دو دست حضرت عباس جان مشک آقا بیا که بخت دلم پا نمی شود آقا به جان پهلوی زهرا ظهور کن درد مدینه بی تو مداوا نمی شود آقا شنیده ایم که بهار ظهور تو بی انتقام حضرت زهرا نمی شود شعراز: علي اشتري 🟩 کانال اشعارو مناجات امام زمانی🔻 https://eitaa.com/joinchat/2107310290C3a6462568c
۲۷ آبان ۱۴۰۳
🌺 در 🟢السلام علیک یا صاحب الزمان 🟢 دلهاي ما لب تشنه‌ي باران نورت چشم انتظار صبح زيباي ظهورت مي باري عطر روشناي صبح دم را بر جاده هاي شب زده وقت عبورت ما را ببر با خود به ديدار خداوند از سمت سهله جمکران، از کوه طورت آقا اگر هم قلب ما از جنس سنگ است شايد شود نيمه شبي سنگ صبورت هر روز بين کوچه هاي فاطميه لبريز ماتم مي شود چشم غيورت صاحب عزا با واهمه مي خوانم امشب مرثيه هاي مادرت را در حضورت حس مي کني آن التهاب شعله ها را لحظه به لحظه ، مو به مو ، صورت به صورت هر روز قبر بي نشاني ندبه دارد چشم انتظار صبح زيباي ظهورت شعراز: یوسف رحیمی 🟩 کانال اشعارو مناجات امام زمانی🔻 https://eitaa.com/joinchat/2107310290C3a6462568c
۲۷ آبان ۱۴۰۳
🌺 در 🟢السلام علیک یا صاحب الزمان 🟢 بعد از گذشت این همه لیل و نهارها تازه شدیم مثل همه بی قرارها غفلت که همدم همه ی لحظه های ماست کوتاه کرده دست مرا از نگارها میل گناه در دل ما موج می زند بیهوده نیست این همه دوری ز یارها در این زمانه هیچ کسی فکر یار نیست! یعنی گرفته آینه ها را غبارها در راه وصل او قدمی برنداشتیم جا مانده ایم گوشه ی تنگ حصارها افعال خویش را همه توجیه می کنیم با کثرت مشاغل و با این شعارها ... این چه بساطی است که ما در می آوریم بی حرمتی به او بُوَد این گونه کارها دیدار یار لازمه اش پاکی است و بس تقوا مداری است نشان عیارها خواهیم اگر که او نظری هم به ما کند باید شویم آینه ی مهزیارها او را به حق پهلوی زهرا قسم دهیم شاید نجاتمان دهد از گیر و دارها شعراز: محمد فردوسي 🟩 کانال اشعارو مناجات امام زمانی🔻👇🏿👇🏿👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/2107310290C3a6462568c
۲۷ آبان ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۷ آبان ۱۴۰۳
🌺 در بگو برای رضای شما چه باید کرد ؟ برای آمدنت جز دعا چه باید کرد چه سخت می گذرد روزها بدون شما بگو برای ظهور شما چه باید کرد دلم ز کثرت غفلت ز یاد تو مرده بدون ذکر تو آب بقا را چه باید کرد عجیب شهر دل آشفته پر از کدورت شد نمانده مهر و خلوص و صفا ...چه باید کرد شکست عهد من و قلب پاک تو با هم مرا بخوانی اگر بی وفا ؛ چه باید کرد کبوتر حرم خیمه گاه تو نشدم چه شد که مانده ام از تو جدا چه باید کرد عجل اگر برسد رخصتم نفرمایید برای رفتن تا کربلا، چه باید کرد به سینه ای که شکسته چه مرهمی داری برای آنکه بگیرد شفا، چه باید کرد تو را به ناله زهرا، تو را به اشک علی برای یاری حق شما چه باید کرد علیه السلام @hal_khosh
۲۸ آبان ۱۴۰۳
. خانه‌ را بر سرم از داغِ خود آوار مکن جارو از فضه مگیر آب شدی کار مکن تب مکن  لرزه مکن  خوب شو و  خواب برو لب مگز  حرف بزن  دردِ خود انکار مکن نان نپز  خاک مگیر  آرد مکن  راه مرو بسترت جمع مکن  کار به اصرار مکن به خود از درد مپیچ  آب مشو  چهره نگیر بغلی باز کن و  حالِ حسن زار مکن   نفسی آب بنوش  آه مکش  سرفه مکن زخمِ خود تازه مکن  مقنعه خونبار مکن نفسم حبس نمان  آینه‌ام خورد مشو قسمتم خنده‌ی  نا‌مردمِ بی‌عار مکن حرفِ تابوت نزن  باز وصیت ننویس یاد محسن نکن و بر جگرم خار مکن گفتمت فاصله‌گیر  آتش و بغض و لگد است حرفی از من نزن و  تکیه به دیوار مکن گفتم ای در مشکن  شعله نزن  سینه مسوز زخم،  مسمار مزن  آه که مسمار مکن را باز مکن  باز کفن را مشمار صحبت از غسلِ تن و نیمه‌شبِ تار مکن دست لرزان و نخ و سوزن و چشمِ تارت آه ای یار مکن  یار مکن  یار مکن پیراهن را بسپار و غم گودال نخور زینبت را نشکن  صحبت دیدار مکن زینبت زار زند دشنه‌نزن تیغ مَبُر پیراهن را مکش و زخم تلنبار مکن جرعه‌ای آب، لبش خشک تنش پامال است نیزه‌ها را مشکن  این‌همه نیزار مکن شمر برگرد، گلو را سه نفر بوسیدند خنجرت بی‌اثر است  اینهمه اصرار مکن ۱۴۰۳/۰۸/۲۳ .
۲۸ آبان ۱۴۰۳