eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
492 دنبال‌کننده
586 عکس
262 ویدیو
109 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰سابقه جنایت سوار کردن مظلومان بر شتران بی محمل در رفتار بنی امیه در روایات ما درباره دو نفر دیگر این جنایت نقل شده است. 🔸نخست درباره صحابی بزرگ رسول خدا ابوذر غفاری (علیه الرحمة و الرضوان) که عثمان دستور داد وی را بر شتری بدون محمل به ربذه تبعید کنند. همچنین درباره ماجرای دستگیری حضرت ابوذر از شام و فرستادن ایشان به مدینه نیز مسعودی نقل کرده است که ابوذر را بر روی جهازی خشک (قتب یابس) بر روی شتر به مدینه آوردند که این باعث شده بود درون ران های ابوذر کنده شود (یعنی گوشت ران های او از پا جدا شده باشد) طوری که به ابوذر گفته شد با این وضع خواهی مرد! ولی وی طبق پیش بینی پیامبر خدا می دانست که از این واقعه نمی میرد. این در حالی است که درباره مرکب های اهل بیت علیهم السلام نیز همین تعبیر اقتاب یابسة یعنی جهاز خشک آمده است. به نظر می رسد منظور از جهاز خشک این است که به طور طبیعی باید زیراندازی که روی شتران می اندازند طوری نرم باشد که بدن و پای سوار خود را آزار ندهد اما جنایتکاران بنی امیه، اهل بیت (علیهم السلام) را بر جهازی این چنین سوار کرده بودند. این یعنی همین یک مورد از جنایات بنی امیه و یزید (علیهم أشد لعائن الله) می توانست باعث تلف شدن بانوان و دخترکان حرم پیامبر (صلوات الله علیه و آله) شده باشد. 🔸دومین مورد معاویه بود که به زیاد دستور داد عبدالله بن هاشم مرقال را از بصره از خانه ای که در آن پناه گرفته بود بیرون کشد و دست او را بر گردنش ببندد و بر جهاز شتر بدون پوشش سوار کنند و بدون غذا به نزد معاویه ببرند. در نقل ابن ابی الحدید است که وقتی عبدالله بن هاشم را به مجلس معاویه رساندند لاغر شده و چهره او تغییر کرده بود.
🔴3. مکشفات وجوههن یکی از روضه هایی که قلب آل الله را محزون ساخته است و انسان در نقل آن متحیر می شود این است که برخی نقل ها در توصیف حال بانوان حرم اهل البیت (علیهم السلام) تعبیر «مکشفات وجوههن» و برخی تعبیر «مکشفات الشعور» و برخی دیگر تعبیر «مکشفات الوجوه و الرئوس» یا «مکشفات الوجوه و الشعور» دارد: به عنوان نمونه ای از نقل های فراوان به چند نقل از غارت خیام تا ورود به دمشق اشاره می شود. 🔴غارت لباس اهل خیام در عصر عاشورا در جريان غارت خيمه‏ها، نقل شده است كه فاطمه‏ى صغرى- عليهاالسّلام- به امّ‏كلثوم- عليهاالسّلام- عرض كرد: «يا عَمَّتاهُ، هَلْ مِنْ خِرْقَةٍ أَسْتُرُ بِها رَأسى عَنْ أَعْيُنِ النُّظّارِ؟ فَقالَتْ: يا بِنْتاهُ، وَ عَمَّتُكِ‏ مِثْلُكِ‏، فَرَأَيْتُ رَأسَها مَكْشُوفَةً، وَ مَتْنَها قَدِ اسْوَدَّتْ مِنَ الضَّرْبِ.» اى عمّه، آيا پارچه‏اى دارى تا با آن سرم را از چشم بينندگان بپوشانم، پس حضرت- عليهاالسّلام- فرمود: اى دخترم، عمّه‏ى تو نيز مانند تو مى‏باشد [فاطمه صغرى- عليهاالسّلام- مى‏گويد:] ديدم او هم سرش باز است و پشتش در اثر كتك خوردن، سياه شده است‏. 🔴نقل این مصیبت در حرکت کاروان از کربلا سید ابن طاووس در لهوف می نویسد: « و أقام‏ بقيّة يومه‏ و اليوم الثّاني إلى زوال الشّمس، ثمّ رحل‏ بمن تخلّف من عيال الحسين عليه السّلام، و حمل نساءه صلوات اللّه عليه على أحلاس أقتاب الجمال‏ بغير و طاء مكشّفات الوجوه بين الأعداء، و هنّ ودائع الأنبياء، و ساقوهنّ كما يساق سبي‏ التّرك و الرّوم في أشدّ المصائب و الهموم» ‏ همچنین در طرائف می آورد این مصیبت از عراق تا شام ادامه داشته است. 🔴نقل این مصیبت در حرکت کاروان از کوفه مقاتل مختلفی از جمله سبط ابن الجوزی این مصیبت را در ضمن نقل حرکت کاروان از کوفه به شام با تعبیر «مکشفات الوجوه و الرئوس» آورده اند:« در حالی که دست های آنان را با طناب بسته بودند که بین آنان زنان و دختران و کودکان از خانواده رسول خدا بر جهاز شتران، به ریسمان بسته شده، با سر و صورت های گشوده بودند به طوری که مردم چهره آنان را می دیدند. این در حالی است که به نقل مرآة الجنان: «مردم در هر شهری برای دیدن آنان از خانه ها بیرون می آمدند.» همچنین ابن حبان از علمای عامه می نویسد: «ثمّ أركب الأسارى من أهل بيت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم من النّساء و الصّبيان أقتابا يابسة مكشّفات الشّعور، و أدخلوا دمشق كذلك. 🔴نقل این مصیبت در ورود به شام قرب الاسناد نقل می کند: «عن عبد اللّه بن ميمون، عن جعفر بن محمّد، عن أبيه عليهما السّلام قال: لمّا قدم‏ على يزيد بذراري الحسين عليه السّلام ادخل بهنّ نهارا مكشّفات وجوههنّ‏، فقال أهل الشّام الجفاة: ما رأينا سبيا أحسن من هؤلاء، فمن أنتم؟ فقالت سكينة بنت الحسين: نحن سبايا آل محمّد.» 🔴🔴معنای واژه «حواسر» یا «حاسرات» 🔴🔴 برخی از واژه «حاسرات» یا «حواسر» استفاده کرده اند. ابن ابی الحدید نقل می کند: «و حملوا النّساء على الأقتاب حواسر.» همچنین دعبل خزاعی می گوید: « بنفسي من آل النبي خرائد حواسر لم تعرف عليهم بسترة» یعنی جانم فدای دختران و بانوان آل رسول خدا که بر چهره آنان نقاب نبود.» درباره واژه «حاسر» باید توجه داشت ماده «حسر» به معنای کشف و کنار زدن لباس است لذا اگر گفته شود «حاسر الرأس» یعنی سر برهنه و اگر درباره مرد گفته شود «حاسر» باز به همان معنا می آید اما اگر واژه «حاسر» درباره زن به کار رود لزوما به معنای سر برهنه نیست بلکه طبق لسان العرب و برخی کتب دیگر لغت «امرأة حاسرة» را به «مکشوفة الوجه» معنا کرده اند یعنی زنی که نقاب بر چهره نداشته باشد. لذا صرفا بر اساس این واژه نمی توان حاسرة را به معنای سر برهنه معنا کرد. 🔸نظرات مختلف درباره نقل این مصیبت عظما مرحوم دربندی بر خلاف عالمانی که در بالا به برخی از آنان اشاره کردیم در بیانی در کتاب اسرار الشهادة معتقد است نباید اینگونه مصائب را به زینب کبری و ام کلثوم سلام الله علیهما و امثال آنان از خاندان نبوت نسبت داد بلکه احتمال دارد این تعابیر درباره برخی از همراهان ایشان باشد. اما مازندرانی در معالی السبطین معتقد است نقل هایی که درباره حضور اهل بیت در کوفه است در حقیقت درباره دوبار ورود به کوفه است: یکی مربوط بعد از عاشورا است که اهل بیت در حال اسارت و بدون پوشش در کوفه حضور پیدا کردند اما دیگری مربوط به بعد از اربعین است که همراه با احترام و پوشش مناسب وارد کوفه شدند و خطبه هایی که از اهل بیت در کوفه نقل شده است نیز مربوط به همین حضور دوباره در کوفه است. کلام آیت الله سعادت پرور در لزوم افشای این جنایات در ابتدای این نوشته آورده شد.
🔴4. جمع شدن مردم برای تماشای اسیران در این باره قبل و بعد این عنوان بیاناتی ذکر شده است که در اینجا به همین مقدار اکتفا می شود. 🔸ابن نما درباره ورود کاوران به کوفه نقل می کند:«واجتمع الناس للنظر إلی سبی آل الرسول ...» 🔸حضرت أم کلثوم در مرثیه منسوب به ایشان خطاب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جمع شدن مردم برای تماشای اهل بیت شکوه می کند و عرضه می دارد: «فَلَوْ نَظَرَتْ عُيُونُكَ لِلْأُسَارَى‏ عَلَى أَقْتَابِ‏ الْجِمَالِ مُحَمَّلِينَا رَسُولَ اللَّهِ بَعْدَ الصَّوْنِ صَارَتْ‏ عُيُونُ النَّاسِ نَاظِرَةً إِلَيْنَا» یعنی «یا رسول الله ای کاش چشمانت بر اسیران می افتاد آنگاه که بر جهاز شتران برده می شدند! ای رسول خدا بنگر که بعد از عمری در پرده عفاف و حجاب بودن چشمان مردم به تماشای ما نشستند.» 🔸در مقاتل آمده است: « مردم در تمام منازل بین راه و شهرها برای دیدن آنان از خانه ها بیرون می آمدند». 🔸اعتراض زینب کبری به یزید در مجلس آن ملعون نیز در احتجاج طبرسی و سایر مقاتل آمده است:«أَ مِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ تَسْتَشْرِفُهُنَّ الْمَنَاقِلُ‏ وَ يَتَبَرَّزْنَ لِأَهْلِ الْمَنَاهِلِ‏ وَ يَتَصَفَّحُ‏ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ وَ الْغَائِبُ وَ الشَّهِيدُ وَ الشَّرِيفُ وَ الْوَضِيعُ وَ الدَّنِيُّ وَ الرَّفِيعُ لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِنَّ وَلِيٌّ وَ لَا مِنْ حُمَاتِهِنَّ حَمِي‏» یعنی: «اى پسر كسانى كه جدّمان (پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم در فتح مكّه) آنها را آزاد نمود، آيا از عدالت است كه تو زنان و كنيزان خود را پشت پرده بنشانى و دختران رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم را به صورت اسير به اين سو و آن سو بكشانى، پرده حجاب آنان را کنار زده و هتک کرده ای و چهره آنان را آشکار نموده ای تا دشمنان آنان را از شهرى به شهرى ببرند و بومى و غريب چشم به آنها دوزند و نزديك و دور، شريف و پست، چهره آنها را بنگرند، در حالیکه نه از مردان آنها یاوری مانده است و نه از حامیان آنها نگهدار و كمك‏كننده‏اى؟» به خصوص این مصیبت بزرگ در شهر دمشق به اوج خود می رسد، که از شروع روز تا رسیدن به مجلس یزید اهل بیت را در ميان تماشاگران بگردانند تا آن‏كه آنان را به دروازه دمشق آوردند و در پله ‏هاى در مسجد جامع به پا داشتند. يعنى همان‏جا كه اسيران را نگه مى‏داشتند.
🔴5. گرداندن اسیران در بازارها در نقلی که از زیارت ناحیه مقدسه آمده است فرمود: «یطاف بهم فی الاسواق» همچنین از نقل هایی که درباره حرکت اسیران در دمشق آمده است روشن می شود که حضرات را در شهر گرداندند و حتی در جایی که اسیران را برای تماشا نگاه می داشتند اهل بیت را متوقف کردند. از کلمات حضرت زینب در محاجه با یزید نیز همین معنا استفاده می شود که آن عزیزان را شهر به شهر و کوچه به کوچه می بردند.
🔴6. پابرهنگی اسیران در گزارش لهوف در هنگام حمله به خیام چنین آورده است: «قَالَ الرَّاوِي ثُمَّ أُخْرِجَ النِّسَاءُ مِنَ الْخَيْمَةِ وَ أَشْعَلُوا فِيهَا النَّارَ فَخَرَجْنَ حَوَاسِرَ مُسَلَّبَاتٍ حَافِيَاتٍ‏ بَاكِيَاتٍ يَمْشِينَ سَبَايَا فِي أَسْرِ الذِّلَّةِ» یعنی سپس زنان از خیمه بیرون رانده شدند و خیمه ها به آتش کشیده شد و زنان در حالیکه پوشش نداشتند و چادر و زیور آنان به غارت رفته بود و پابرهنه و گریان بودند از خیمه با حالت اسارت بیرون آمدند. در نقل تسلیة المجالس درباره حرکت کاروان در روز یازدهم تعبیر «پابرهنه (بدون کفش و پاپوش)» نیز برای اسیران به کار رفته است.
🔴7. بستن اسیران با طناب و زنجیر آهن یکی از مصائب دیگر اهل بیت در سفر از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام بستن بازوی اسیران با طناب و زنجیر است. با این تفاوت که در برخی نقل ها تعبیر «حبل» یعنی طناب آمده است و در برخی نقل ها تعبیر «حدید» یعنی آهن آمده است. شاید وجه جمع بین این دو گروه از نقل ها این باشد که برخی اسیران با طناب و برخی دیگر را با زنجیر بسته و می بردند. (اللهم العن أول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک) 🔴در ادامه به برخی از نقل ها اشاره می شود. این نقل ها نشان می دهد در تمام این مسیر این جنایت استمرار داشته است 🔸نقل زیارت ناحیه مقدسه (و صفدوا فی الحدید ... ایدیهم مغلولة الی الاعناق) در زیارت ناحیه مقدسه درباره آغاز حرکت از کربلا این تعبیر آمده است: «و صفدوا فی الحدید فوق أقتاب المطیات تلفح وجوههم حرورالهاجرات، يساقون في الفلوات‏، أيديهم مغلولة إلى الأعناق، يطاف بهم في الأسواق.» یعنی «اهل بیت را با زنجیر آهنی بر بالای جهاز شتران بسته بودند در حالیکه دستهای آنان با زنجیر آهنی به گردن بسته شده بود.» واژه «صفد» را به معنای بستن با زنجیر آهنی دانسته اند که تقریبا مرادف با واژه «غلّ» است. البته علامه طباطبایی صفد را به «زنجیری که دست را به گردن وصل می کند یا هر زنجیری که دو چیز را به هم وصل می کند» معنا کرده اند. در این نقل دو نکته نهفته است اول اینکه بستن با زنجیرهای آهنی بوده است و دوم اینکه دست ها به گردن بسته شده بود. 🔸نقل شیخ مفید (غل جامعه) درباره کوفه شیخ مفید روایت می کند: وقتی امام سجاد (علیه السلام) وارد کوفه شد به گردن مبارک ایشان «غل جامعه» بود دستهای ایشان به گردن بسته شده بود. در مجمع البحرین آورده است: غل جامعه یعنی زنجیری که دست ها را به گردن وصل می کند. 🔸خونریزی از رگ گردن امام سجاد در کوفه (به نقل از مسلم جصاص) در بحار به نقل از مسلم جصاص آمده است که: «دیدم از رگهای گردن علی ابن الحسین (علیهما السلام) خون جاری است.» در تفسیر علی ابن ابراهیم به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است این غل جامعه تا مجلس یزید بر گردن امام سجاد علیه السلام بود و وی آن را باز کرد. 🔸غل زدن به حضرت در حرکت از کوفه به شام ابن زیاد در زمان حرکت از کوفه دستور داد زنجیری را به گردن امام سجاد (علیه السلام) زدند. این احتمال هست که در مدتی که حضرات در زندان کوفه بوده اند غل و زنجیرها باز شده باشد و دوباره برای حرکت به شام زنجیرها را بسته باشند.
🔴ادامه مطلب گذشته درباره زنجیر و طناب بستن به اسیران کربلا 🔸نقل لهوف (مقرنون فی الحبال) درباره مجلس یزید لهوف می نویسد:«بانوان حرم رسالت را در بند ریسمان وارد مجلس یزید کردند.»‏ در عبارت این نقل واژه «مقرنون فی الحبال» قابل بررسی بیشتر است از آنجا که واژه «تقرین» در قرآن محل اختلاف مفسرین شده است برخی آن را به معنای بستن دستان به گردن دانسته اند و برخی به «بستن دو نفر به یکدیگر» معنا کرده اند. برخی نیز «مقرنین» را از ماده «قران» به معنای طنابی که با آن دو چیز یا دو نفر را به هم می بندند معنا کرده اند. به هر حال آنچه می توان برداشت کرد این است که «مقرنون فی الحبال» یعنی اسیران را با طناب به یکدیگر بسته بودند اما اینکه این جمله لزوما به معنای «بستن دستها به گردن» باشد نیاز به تامل بیشتر دارد. اما این نکته نیز قابل توجه است که «تقرین» در اینجا یا به معنای این است که دستها را به گردن بسته بودند یا اگر به معنای بستن اسیران به یکدیگر باشد باز هم طبق مرسوم وقتی می خواهند دو نفر یا چند نفر را با طناب به یکدیگر ببندند مرسوم این است که طناب را یا به گردن یا به بازوی اسیران ببندند. البته با توجه به روایاتی که درذیل تصریح به بستن طناب به گردن برخی اهل بیت کرده است مطلب روشن تر خواهد شد. همین معنا در نقل الانوار النعمانیة سید نعمت الله جزائری و منتخب طریحی آمده است که: «طناب را به گردن امام سجاد (علیه السلام) و حضرت أم کلثوم و به بازوی زینب کبری و سکینه خاتون و دیگر دختران بسته بودند و هر گاه از حرکت باز می ایستادند آنان را می زدند ...» 🔸نقل سبط ابن جوزی (موثقین فی الحبال) در تذکرة الخواص آمده است: امام سجاد در مجلس یزید به وی اعتراض کرد و فرمود : «ای یزید به نظر تو رسول خدا چه حالی دارد و قتی ما را بسته به طناب و بدون پوشش مناسب بر روی جهاز شتران ببیند» 🔸در غل و زنجیر بودن دوازده نفر از کاروان در حضور یزید از امام باقر نقل شده است که فرمود: «هنگامی که ما به مجلس یزید برده شدیم، ما دوازده نفر غلام [به معنای جوان و نوجوان] بودیم و بزرگترین ما حضرت علی ابن الحسین امام سجاد (علیهما السلام) بود. و دست همه ما با زنجیر به گردن بسته شده بود.» در نقل دیگر امام سجاد (علیه السلام) به یزید فرمود: «اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ما را در زنجیر می دید آزادمان می کرد.» در روایت سید نعمت الله جزائری آمده است که حضرت سکینه خاتون در حال رویا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را دید. در ضمن سخن فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از حال امام سجاد (علیه السلام) سوال می کند و سکینه خاتون عرض می کند: «یا جدتاه! بارها قصد کشتن او را کردند ولی بیماری او مانع آن شد زیرا به صورت روی زمین افتاده بود [و طاقت بلند شدن نداشت] لباس های او را غارت کردند ای کاش او را می دیدی وقتی او را بر شتری لاغر و زخمی سوار کردند و بر گردن او زنجیری سنگین بستند پس [امام سجاد] به گریه افتاد از علت گریه او سوال کردیم فرمود وقتی به این زنجیر نگاه می کنم به یاد زنجیر های اهل آتش می افتم پس از آن ظالمین درخواست کردیم آن زنجیر را از آن حضرت باز کنند اما پای آن حضرت را از زیر شتر به هم زنجیر کردند. نگهان دیدیم از ران پای او خون جاری شد.»
Mohjat.NetNamahang Gheir Karbala Koja Beram 1404 Salahshor [Mohjat_Net].mp3
زمان: حجم: 1.2M
من تنها محضر تو زانو میزنم با چشمم صحن تو رو جارو میزنم تو سختی تنها به شما رو میزنم حسین تو امیری تو خیر کثیری تو سختی زندگی تو دستامو میگیری سر و سرور ای حضرت دلبر تو شام سیاه دنیا تو ماه منیری ای شمس الضحی ای بدر الدوجی قسمت کن بیام بازم کربلا **** دل تنگم من برای بین الحرمین اونجا که دو تا جنته در طرفین مهمونم تو بهشت عباس و حسین حسین کس و کارم ای صبر و قرارم با گوشه به گوشه ی حرم خاطره دارم تار و پودم ای بود و نبودم غیر کربلا کجا برم جایی ندارم ای شمس الضحی ای بدر الدوجی قسمت کن بیام بازم کربلا **** ای ارباب ای مظهر عزت و شرف ای ارباب با تو زندگی داره هدف روشن کن چشمامو به ایوان نجف حسین کوه غیرت ای مظهر عزت خوبا میگیرن از تو هنوز فیض شهادت نمیدونم میشه باز بخونم یک بار دیگه تو صحن تو نماز جماعت ای شمس الضحی ای بدر الدوجی قسمت کن بیام بازم کربلا غیر کربلا کجا برم .
Mahmoud Karimi1_1140469086.mp3
زمان: حجم: 3.85M
اگر کشتن چرا آبت ندادن.. چرا زان در نایابت ندادن ♫ اگر کشتن چِرا خاکت نکردن کفن بر جسم صَد چاک نکردن.. ♫ اگر کشتن چرا مویت کشیدن!! چو گرگان پنجه بر رویت کشیدن ♫ برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری ♫ چرا بر تن برادر سر نداری؟؟؟ بمیرم من مَگر مادر نداری ♫ دانلود مداحی اگر کشتن چرا خاکت نکردن محمود کریمی خودم دیدم حیسن را سربریدن خودم دیدم که در خونش کشیدن!! ♫ خودم دیدم گلویِ اصغرم را خودم در ورکشیدم اکبرم را! ♫ وای حسین وای حسین تموم زندگی مال حسینه ♫ دلم همواره دنبال حسینه مگه هر کی بَد شد دل نداره… ♫ مگه عشقت برام حاصل نداره مگه ادم بدا عاشق نمیشن…….
اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله عازمِ عرشِ خداییم اباعبدالله ما به شوقِ حرمت، سر به بیابان زده ایم در دلِ نور رهاییم اباعبدالله آتشِ عشقِ حرم در دلِ ما شعله ور است شوقِ آن صحن و سراییم اباعبدالله هر طرف می‌نگرم رنگِ افق خونین است ذاکرِ راسِ جداییم اباعبدالله داغِ تفتیده ی صحرا وُ بیابان به جگر بی تو در شور و نواییم اباعبدالله خیمه ها سوخته وُ قتلگه وُ عمّه وُ تل سر و پا غرقِ عزاییم، اباعبدالله هئیت و دسته وُ سنج و علم و بیرقِ خون ما به پابوسِ تو آییم اباعبدالله عشق در جاده ی دیدارِ شما گم شده است ما دل و جان به فداییم اباعبدالله هجرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ ما راهیِ کوی ولاییم اباعبدالله پرچمِ قافله سالار حسین در راه است زائرِ خونِ خداییم اباعبدالله یک قدم مانده که عاشق به وصالت برسد اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله!
من به عهد خود دراین عالم وفا کردم حسین  شام را گشتم هوای کربلا کردم حسین  .  بسته بودم با توپیمانی من از روز ازل  روی آن پیمان قبول ابتلا کردم حسین  .  روزعاشورا تو جان دادی کنارنهر آب  من زسیل اشک طوفانها کردم حسین  .  تا بماند پرچم اسلام اندر اهتراز  چتر آه خود به روی سر لوا کردم حسین  .  درکنارنعش خونین تو در روز رحیل  باسرشک دیده از دل عقده وا کردم حسین  .  کوفه را دیدم به من دارد سر بیگانگی  یاد روز و روزگار آشنا کردم حسین  .  چون علی اندر فصاحت با وقار فاطمی  صحبتی چون صحبت شیر خدا کردم حسین  .  اسکتوا گفتم به مردم شدجرس ها هم خموش  زنده یاد خطبه های مرتضا کردم حسین  .  من سخن گفتم علی را دید اندر کوفه خلق  شهر را فی الجمله شهر لافتی کردم حسین  .  شکوه ها دارم ز وضع مجلس ابن زیاد  کس نمی داند در آن مجلس چه ها کردم حسین  .  چون تعدی کرد از حد شد برون ازخویشتن  با غرور زینبی او را صدا کردم حسین  .  گفتمش ای زاده مرجانه بی شرمی مکن  بیش از این واضح سخن گویم حیا کردم حسین  .  روز روشن بهر ما در شام شام تیره شد  شب همه شب درنماز شب دعا کردم حسین  .  منزلم ویرانه بود ولی به لطف منطقم  کاخهای عشق در دلها بنا کردم حسین  .  زد شرر برهستی من بزم یزید  استعانت اندرآنجا ازخدا کردم حسین  .  باوقاحت اوسخن ازملک ونزع وملک گفت  بعداز او من هم به حق حمد وثنا کردم حسین  .  گفتمش ظالم خدا هرگز نداد این سلطنت  حق وباطل را زهم جدا کردم حسین  .  دخترت درکنج غربت جان داد به جانان ومن  مدفنش را گوشه ویرانسرا کردم حسین  .  تا اسیران حجازی شد زمحصور خلاص  با نوای شور قصد نینوا کردم حسین  .  آمدم اندرکنار تربت دلجوی تو  شکوه ها از روزگار بی وفا کردم حسین  .  هرکس ازجام ولایت خواست سیرابش کنم  جرعه ای زان می به خوندل هم عطا کردم حسین  .  وای براو گر رود راهی به غیراز راه من  زود می بیند به راه خود رهاکردم حسین  شاعر حاج حیدر خوندل
زیارت ... تشنه لب کربلا، السلام السّلام راس تو بر نیزه ها، السلام السلام ای هدف تیرها، السلام السلام کشته ی شمشیرها، السلام السلام فاطمه را یادگار، السلام السلام حجت پروردگار، السلام السلام به ماه نورانیت، السلام السلام به زخم پیشانت، السلام السلام به یار و سردار تو، السلام السلام عباس علمدار تو، السلام السلام ای شَه ارض و سما،السلام السلام ای قمر کربلا، السلام السلام غریب دور از وطن، السلام السلام به قاسم ابن الحسن، السلام السلام به غنچه ی پرپرت، السلام السلام به شِبه پیغمبرت السلام السلام به زخم و بر خون تو، السلام السلام به پیکر جونِ تو السلام السلام به گنبد و حائرت، السلام السلام به اشک هر زائرت، السلام السلام به شُوذب و زُهَیرت ،السلام السلام به تُربت بُریرَت ،السلام السلام به حُرّ غم نَصیبت، السلام السلام به عابِس و حَبیبت، السلام السلام به مرتضی باب تو، السلام السلام تمام اصحاب تو ،السلام السلام --------------- به فاطمه مادرت، یاحسین، یاحسین مرا مران از درت، یاحسین، ياحسین آمده جان بر لبم، یاحسین یاحسین خاک ره زینبم، ياحسین یاحسین قسم به میر نجف، یاحسین یاحسین ببین مسیر نجف، یاحسین یاحسین زائرِ کوی توام، یاحسین یاحسین عاشق روی توام، یاحسین یاحسین ای همه تاب و تبم، یاحسین یاحسین همیشه ذکر لبم، ياحسین یاحسین یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) 😭😭😭😭😭 از همه زائران کوی دوست، التماس دعا داریم ما فقیران را هم دعا کنید... 🖤🖤🖤🖤🦋🦋🦋