🌴 زینب (س) ..... 🌴
▫️ وقتی زنان به قتلگاه نگاه کردند و شهدا را دیدند که جسمهایشان قطعه قطعه شده ، اجسامشان طعمه ی تیرهای پرتاب شده گردیده است و شمشیرها از خون آنان سیراب گشته است و سم ستوران اندامشان را خرد کرده است ، صدای خود را به فریاد بلند کرده بر سر و صورت زدند.
▫️ زینب سلام الله علیها گریه آلود و با صدایی رسا فرمود:
◾️ یا محمداه! این #حسین توست که در دشت افتاده و اعضایش از هم گسسته است و دختران تو به اسیری رفتند و ذریه ات به قتل رسیدند.
▫️ از این ناله ی جانگداز دوست و دشمن به گریه آمدند ؛ آنگونه که سرشکها بر البسه جاری گشت.
▫️ آنگاه #زینب_کبری دستانش را به زیر کشته ی برادر برد و آن را به جانب آسمان بلند کرده و گفت:
◾️ پروردگارا! این قربانی را از ما پذیرا باش. ◾️
#امام_شناسی #محرم #شام_غریبان #زینب (س)
📚 سرور دل پیامبر (ص) / ص805
🔆 ﷽ 🔆
💔 کمی روضه بخوانیم
◾️بفرمایید روضه،
▪️آدرس: دروازه ی ساعات
▪️بعد از ڪوچه ی تنگِ #یهودی ها
▪️تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه
▪️گرفته مجلسے ارباب در ڪاخ یزیدیّه
◽️ بفرمایید روضه با حضور ؛
▫️قاتلان ،شمر و سنان و حرمله امشب
▫️بفرمایید روضه با حضور ذاڪران
▫️این بار چوب #خیزران با لب ...
◾️بفرمایید روضه « شام »
▪️بعدش هم به صرف شام
▪️به صرف شام، بعدش هم شراب از جام
◽️ بفرمایید روضه شامیان،
▫️بعد از نماز مغرب و عشاء
▫️بفرمائید روضه شامیان
▫️با خطبه خوانے هایِ #زین_العابدین
▫️و #زینب_کبری
◾️ ندیدم مجلسے کامل تر
▪️از این مجلس روضه
▪️نه بی خود نیست اربابم
▪️در آورده سر از این مجلس روضه
◽️ که در آن قاسم و #عباس و اڪبر
▫️ بر روی نیزه، میان دارند
▫️و در هر گوشه ی مجلس
▫️شبیه عمّهی سادات و طفلان،
▫️ ڪربلایی های بسیارند ...
◾️ به نوبت راویان ، شمر و سنان
▪️و حرمله از #کربلا گفتند
▪️تمام قصّه را از ابتدا تا انتها گفتند
▪️ولی هر یک جدا از روضه ی
▪️سرهای از پیکر جدا گفتند ...
◽️ سپس بر منبرِ #تشت_طلایی
▫️آن لب ڪرب و بلایی
▫️آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد
▫️تمام نڪته ها را مو به مو
▫️در خواندن آیه رعایت ڪرد ...
◾️ حسین بن علے لب وا نکرده،
▪️ناگهان مجلس دگرگون شد
▪️از این سو چشمِ زین العابدین
▪️از آن طرف، زینب دلش خون شد
◽️ پس از لب خیزران برخواست آهسته
▫️ولے با شدّت از دست یزید افتاد
▫️#رقیه دید بالا رفت چوب خیزران،
▫️امّا خدا را شکر بر صورت ندید افتاد
◾️ به شدّت #خطبه خواندن های زینب،
▪️شور مےبخشد به این مجلس
▪️خصوصاً موقعِ طرز ادای
▪️اسمِ ارباب جهان،
▪️از بس حسین بن علے را میکشد با حس
▪️دل سنگ آب می گردد ...
▪️#رقیه بیشتر بی تاب می گردد
◽️ شما حالا بفرمایید روضه ،
▫️#اهل_بیت امّا به زور تازیانه ،
▫️راهیِ مجلس شدند آن شب
▫️شما حالا بفرمایید روضه ،
▫️بچّه ها ، از بس که #تازیانه خوردند
▫️از عدو، بی حس شدند آن شب
◾️ بفرمایید روضه ، روضه ی ناگفتنے
▪️در مجلس از آغاز بسیار است
▪️از این بسیار ها تنها ، یکیّ اش این که
▪️ زین العابدین بسیار #بیمار است
▪️یکے دیگر از این بسیار ها اینکه ،
▪️ڪمان حرمله ، بسیار در چشم همه
▪️ مشغول ِآزار است ...
◽️ بفرمایید روضه
▫️تا که #شام زینب کبری سحر گردد
▫️بفرمایید روضه تا مگر تعدادمان
▫️از دعوتے های یزید بی مروّت
▫️بیشتر گردد
▫️بفرمایید روضه
▫️تا که بازوهایمان امشب برای بچّه ها
▫️در وقت تازیانه مانند سپر گردد
◾️ بفرمایید روضه ، آدرس ؛
▪️دروازه ی ساعات
▪️بفرمایید روضه بچه ها ،
▪️تنها برای شادی #قلب_حسین
▪️و عمّه ی سادات ...
#حب_الحسین_یجمعنا🍃🥀
‼️ هر پدرى را كه بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و خرم گرديد، جز على بن ابى طالب (ع) كه #ولادت هر يك از اولاد او سبب حزن او گرديد.
🌸 در روايت است كه چون #حضرت_زینب متولد شد، اميرالمؤ منين (ع) متوجه به حجره طاهره گرديد، در آن وقت حسين (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض كرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى كردگار خواهرى به من عطا فرموده.
🥀 اميرالمؤ منين (ع) از شنيدن اين سخن بى اختيار اشك از ديده هاى مبارك به رخسار همايونش جارى شد. چون حسين (ع) اين حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصيبت و سبب حزن و اندوه پدر گرديد، دل مباركش درد آمد و اشك از ديده مبارك بر رخسارش جارى گشت و عرض كرد: «بابا فدايت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گريه مى كنيد، سبب چيست و اين گريه بر كيست؟»
🌼 على (ع) حسينش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: «نور ديده ! زود باشد كه سرّ اين گريه آشكار و اثرش نمودار شود.»كه اشاره به واقعه كربلا مى كند.
🌱 همين بشارت را سلمان به پيغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گرديد. چنان كه در بعض كتب است كه حضرت رسالت در مسجد تشريف داشت آن وقت سلمان شرفياب خدمت گرديد و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنيت گفت .
🌴 آن حضرت بگريست و فرمود: «اى سلمان جبرييل از جانب خداوند جليل خبر آورد كه اين مولود گرامى مصيبتش غير معدود باشد تا به آلام كربلا مبتلا شود،...»
📚 ناسخ التواريخ حضرت #زینب_کبري (س) / ج1 /ص45 و 46