https://eitaa.com/joinchat/583991680C8a8cae3fdc
اگه دوست داری هم انگیزه داشته باشی🤩
هم روحیه بگیری 😍
هم همسرانه یاد بگیری😋
هم داستان اونم از نوع واقعیش بخونی🤗
بیا اینجا
https://eitaa.com/joinchat/583991680C8a8cae3fdc
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان کوتاه ( افسار شتر بر دم خر بست )
ساربان : مرا ببخش، ببخش به خاطر اینکه تو را با تازیانه زدم، گاهی به تو آب وغذا نمیدادم، بار اضافه بر پشتت سوار کردم و… من به تو بد کردم،آیا با این وجود مرا حلال میکنی؟
راوی: شتر نگاهی به حال زار ساربان میاندازد،بعد از کمی مکث رو به اومیکند و میگوید
شتر: همه اینها را که گفتی حلال میکنم، اما یکبار با من کاری کردی که هرگز نمیتوانم از تو درگذرم و تو را ببخشم.
صداپیشگان: مسعود عباسی - کامران شریفی - مسعود صفری
بازنویسی و کارگردان: علیرضا عبدی
پخش روزهای یک شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی
@radiomighat
نمیدونم یادتون هست گاهی اینجا تو به وقت بهشت کمک برای سیسمونی جمع میکردیم؟
و بعد فیلم از خریدهایی که شده بود میذاشتیم؟
اگه سیسمونی رو جستوجو بزنید حتما پیدا میکنید.
خیریه ریحانهالنبی مسئول تهیه سیسمونی بود.
رادیو بانور - قسمت هفتم.mp3
13.32M
🎙رادیو بانور
قسمت هفتم: مادربزرگ گروه
به روایت خانم خدیجه خلیلی
«...میگوید مرد خانواده از یک چشم نابینا است و کارگری میکند؛ این خانهای هم که هستند اجارهای است. پیامش را استوری میکنم. باورم نمیشود اما...»
#رادیو_بانور
#قسمت_هفتم
🔸 www.mehrvare-banoor.ir
🔸 @radio_banoor
به وقت بهشت 🌱
🎙رادیو بانور قسمت هفتم: مادربزرگ گروه به روایت خانم خدیجه خلیلی «...میگوید مرد خانواده از یک چشم
این صوت یه داستان هست در مورد همون کمکها
و خانمی که وقت و حوصله میذاشتن برای خرید
خانم خدیجه خلیلی
به وقت بهشت 🌱
🦋🦋🦋🦋🦋 🍃🍃🍃🍃 🦋🦋🦋 🍃🍃 🦋 الههی نستوه #م_خلیلی برگ۲۱ الههی نستوه ۲۱ در حیاط را بستم. لامپ هال روشن بو
🦋🦋🦋🦋🦋
🍃🍃🍃🍃
🦋🦋🦋
🍃🍃
🦋
الههی نستوه
#م_خلیلی
برگ۲۲
دانشگاه اردوی مشهد گذاشت. نتوانستم بروم. شهریهام را هم دو قسطه میپرداختم. فکر حرم رهایم نمیکرد. دلم زیارت میخواست. شبزندهداری مسجد گوهرشاد میخواست. رویم نمیشد به بابا بگویم. قید زیارت را زدم اما دلم حرف حساب حالیش نمیشد. پکر بودم. کاش این را لاله و ماریا میفهمیدند. شاید انقدر ور دلم نمینشستند و حرف اینور و آنور را بزنند.
لاله چشمهای طلاییش را ریز کرد: خر کلهم کندهبود به حرف تو گوش کردم؟
گنگ نگاهش کردم. جلوی مقنعهش را مثل بادبزن تکان داد: خیس عرق شدم. ترم تابستونه برای چیم بود!
ماریا بیخ گوشم حرف میزد: خوراک من شده آلوچه. داداشم گفته یه بار دیگه آلوچه لواشک دست دیدم من میدونم و تو!
لاله پشت چشم نازک کرد: چیکار به تو داره؟
ماریا خندید. شانه بالا انداخت: میگه باید درست غذا بخوری.
_بیکاره لابد.
به لاله نگاه کردم. نمیدانم چرا با ماریا کج افتاده بود! ماریا موبایل را آورد جلویم: میخوای عکس آبجیمو نشونت بدم؟
لبخند زدم: آره.
تو آلبوم موبایلش میگشت: خیلی نازه. عکس عروسیشو دارم. بیا ببین.
خود ماریا بود. با صورتی گرد تو لباس سفید عروسی. دقیقتر نگاهش کردم: خیلی خوشگله! کی عروس شد؟
_دو سال پیش. خودش آرایشگره ولی شوهرش نذاشت کار کنه. خیلی دوسش داره. میگه نمیخوام خودتو خسته کنی.
ته دلم برایشان قند آب شد: الهی! خوشبخت باشن.
_ممنون. میگم تو یه کاری برام میکنی؟
_چی؟
_من دیگه نمیخوام آهنگ گوش کنم.
_خب گوش نکن.
_به جاش میخوام قرآن گوش کنم.
_آها.
_میتونی هر روز یه سوره برام بفرستی؟
پشت لبم را خاراندم: من یکی دو تا سوره بیشتر تو گوشیم ندارم.
_دو تا؟! ناسلامتی چادری هستی... قرآن تو گوشیت نداری؟!
_خب از رو قرآن میخونم. اگه واقعه و یاسینو بخوای دارم. بلوتوثتو روشن کن.
سر بالا انداخت: نـــــــــه! همه قرانو میخوام. هندزفری بذارم تو گوشم مدام گوش کنم.
_وا!
لاله عاقل اندر سفیه نگاهش کرد: کلهت میپوکه خو!
از حرف لاله به خنده افتادم.
ماریا دامن مانتویش را پایین کشید. فایده نداشت.به سر زانویش هم نمیرسید. دست از کشیدن مانتو برداشت. رو کرد به من: رو فلش قرآن نداری؟
_رو سیستم خونه دارم.
_مموریمو بدم بهت میبری قرآن بریزی روش؟
کار وقتگیری بود ولی قبول کردم: آره.
_ببین من فقط به تو اعتماد دارم. هیچی تو مموریم نیست جز عکس خواهرم. تو رو خدا نشون کسی ندی.
_خیالت راحت ولی...
آمد میان کلامم: ولی چی؟
_خستهکنندهس. نهایت بتونی روزی پنج صفه گوش کنی.
گوش ماریا به این حرفها بدهکار نبود. مموری را گرفتم، بردم خانه.
پیراهنهای نستوه را انداختم روی دست. زیاد شده بودند. همهشان هم اتو نکرده!
نشستم پشت میز. دعای عهد را از رادیو پخش کردم. نستوه آمد توی اتاق. سرم گرم کار خودم بود. نشست لب تخت. دستهایش را قلاب کرد. روی زانو گذاشت. زیر نگاهش تاب نمیآوردم. دلم نمیخواست زل بزند بهم.
دو سه تا را که اتو کردم، آمد این سمت تخت نشست. نیم متری باهام فاصله داشت. حسم میگفت میخواهد حرف بزند. چیزی که من از آن فراری بودم. قید چهار پنج پیراهن مانده را زدم. آقای فانی العجل العجل آخر دعا را میخواند. رادیو را بستم. از اتاق رفتم بیرون.
کپی یا انتشار به هر شکل حرام❌
✍🏻 م خلیلی
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
💠🪴💠
💠 اَلسَّلامُعَلَیکَیابَقیَّهاللهِالاَعظَم
💠 اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالفَرَج
💠 اَینَالمُنتَقَم؟!
ایمان داشته باش به فردایی که بعد از یک شب تاریک میآید.
✍🏻رومن رولان
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
گفت: « نماز کردند؟»
گفت: « آری»
گفت: «آه!»
یکی گفت:
«نماز همهی عمرم به تو دهم
آن آه را به من ده!»
📚مقالات شمس
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
32.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( علی داری میای پیش ما )
(به یاد شهید علی عباس مؤمنی نژاد)
علی: مادر دعا کن ایندفعه از جبهه شکلات پیچ برگردم
مادر: شکلات پیچ یعنی چی علی؟!
علی: شما دعا کن،وقتی برگشتم خودت متوجه میشی....
صداپیشگان: علی حاجی پور - مریم میرزایی - مسعود عباسی - محمد رضا جعفری - امیر حسن مؤمنی نژاد - خانم ژیانی - کامران شریفی - احسان فرامرزی
نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی
پخش روزهای پنج شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی
@radiomighat
هدایت شده از رینه
10.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میلاد حضرت زینب (س) و روز پرستار مبارک باد
موزیک ویدئو : پای ایران ایستاده ام
ویژه روز پرستار
کاری از میقات مدیا
تهیه کننده: احسان شادمانی
کارگردان: محمد هادی نعمتی
مدیر تصویربرداری: سید نوید حقیقی
تدوین: محمدرضا گودرزی
موسیقی : علی گرگین
شاعر: مرتضی حیدری آل کثیر
صدابردار : علیرضا عبدی
نریتور: نسترن آهنگر
بازیگر: فاطمه علی
@radiomighat
@radiomighat
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
15.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( گردان تک نفره )
( به یاد شهید عبدالرسول زرّین )
♦️ حسین: عبدالرسول... خودتی!!!
♦️ عبدالرسول: حاج حسین گرفتی مارو؟! پس کی میخوای باشم؟ خودمم دیگه!
♦️ حسین: مرتضی گفت زدنت که!!! پس چرا....
♦️ عبدالرسول: درست گفت بنده خدا،ولی فقط یه گوشم رو زدن هنوز یه گوش دیگه دارم
صداپیشگان: محمد رضا جعفری - علی حاجی پور- مسعود عباسی - امیر مهدی اقبال
نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی
پخش روزهای پنج شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی
@radiomighat