امروز صبح بلندشدم فک کردم روزم تا الا هیچی نخوردم🗿
رسما داشتم جان میدادم
- Innate Domain🇵🇸.
نوشتنم به قدری تحلیل رفته که دلم میخواد دیگه ننویسم
ولی بی اهمیته باید از یه جایی شروع کنم.
_میشه نگاهم کنی؟
+نگاهت کنم؟برای چی؟
_میخوام چشمات و ببینم.
+نمیشه.نفرینت میکنه.
_نفرین؟شیرینه.
+دردناکه!
_برای من شیرینه.یه نفرین شیرین
+ولی اونا قشنگ نیستن.
_قشنگ نیستن؟چشمات مثل ابریشمه؛پاک و ظریف.
+ولی..ولی هرکس نگاهشون کرده مرده.
_میخوام نگاهشون کنم.سرت رو بیار بالا.
+باشه ولی قول بده بمونی.
_قول میدم!
+هی نگفتی قشنگن یا نه:)
- Innate Domain🇵🇸.
_میشه نگاهم کنی؟ +نگاهت کنم؟برای چی؟ _میخوام چشمات و ببینم. +نمیشه.نفرینت میکنه. _نفرین؟شیرینه. +درد
خلاصه..
اگه بد شده بزارین به حساب اینکه بی حوصله نوشتم...
یکی از مشکلات اساسی من با خانوادم اینه که برا بیرون رفتن من میرم نیم ساعت تو ماشین میشینم اینا هنوز دارن وسایل جمع میکنن:/
چهارتا وسیلس دیگه انقد معطل کردن نداره عزیزان من
من مانگاکای اتک و جوجوتسو و شیطان کش و توکیو رونجرز و نمیبخشم:/
رسما افسردگی گرفتم با این مانگا نوشتنشون