اگر از منِ قبلی بپرسی که ابراز عملی یا ابراز زبانی قطعا میگم ابراز عملی و هرچیم طرف ابراز زبانی کنه نمیتونه اثباتش کنه
ولی الا میخوام بگم دوتاش مهمه دوتاش خیلی خیلی مهمه هرچند خودم توی دوتاش اصلا خوب نیستم اما گاهی اوقات یه نفر هرچقدرم ابراز عملی ببینه نیاز داره به شنیدن یه حرفایی تا روح متلاطمش و آروم کنه. یعنی به نظرم یه بخشی از باور برمیگرده به حرفایی که گاها با این استدلال که "خب با عملم نشون دادم" ازش میگذریم!
اینکه نزدیک سه هفتهی تمامه و شاید بیشتر گالریم و مرتب نکردم و همینطوری گذاشتم بمونه برای منی که همون لحظه مرتب میکردم اصلا چیز خوبی نیست
اگر شما همین الا بری از آدمای رو زمین بپرسی اگه قرار باشه همیشه با یکی روزات و بگذرونی کی و انتخاب میکنی و جلوشون دونفر قرار بدی که یکیشون حرف میزنه و اونیکی اکثرا سکوت میکنه بیشترشون میگن فرقی نداره مهم اینه شخصیتش چجوری باشه.
ولی یه حقیقتی؛ چیزی که میگن مهم نیست، چیزی که عمل میکنن مهمه. بیشتر آدما دلشون میخواد کسی پیششون باشه که حرفی برای گفتن داشته باشه تا حوصلشون سر نره یا خسته نشن و خب آدمای کمی پیدا میشن که بتونن سکوت و تحمل کنن!
واقعا حس میکنم باید یه زبان اختراع کنم که تمام کلماتش و خودم ساخته باشم تا موضوعات مختلف ذهنم و بتونم باهاش برسونم