#داستان
#پولدار_محله
🔶 سنی ازش گذشته بود،
تقریبا۵۰ سالی میزد
حالا کم و بیششو نمیدونم
ولی همین حدودا بود🤔
💢 سرمایه ش که دستِ دماوند رو از پشت بسته بود 🙄⛰
خیلیا میشناختنش.
و جاهایی ک کارشون بخاطر پول لنگ میموند، ازش پول قرض میگرفتن...
🔴 اینم دست و دلش باز بود و پول میداد
ولی بشرطی که طرف مقابل موقع پس دادن قرض، مقدار بیشتری برگردونه بهش! 😒
بهتره بگم #نزول
🔺 یاد ندارم ب کسی پول داده باشه
مگر واسه نزول 😒
⚠️ #حرص و #طمعش بهش اجازه نمیداد یه بار بچه ها رو ببره شهر بازی.🎡🏟🎢🎠⛱
🔺 زنش بیچاره آرزو به دل مونده بود که موقع عید،بره خودشو شیک کنه یا وسایل خونه رو
عوض کنه😢
لباسای تن خودشو ک میدیدی،
فکر میکردی از جنگ جهانی دوم اومده.😒
⭕️ یادمه وقتی گفتیم گاو صندوق بخر واسه نگهداری پولات
میگفت :
مگه دیوونه شدم پولمو بدم به گاو صندوق 😤
تو کمد خیلی هم جاشون خوبه
کلیدشم ک همیشه با خودمه.😏
چهار تا بچه داشت.
۱۲ساله و ۹ساله و ۷ساله و اخریه هم ۳سالش بود✔️
🔹پنج سالی ازش بیخبر بودم
تا اینکه یه روز توی خیابون اتفاقی دیدمش!
لاغر شده بود...
پاهاش از توی کفش معلوم بود،
یه گونی روی شونه اش بود هم قد خودش!
💢 موهای ژولیده..!
معلوم بود چند ماهیه رنگ شامپو ب خودشون ندیدن😒
از یکی از مغازه دارای اطراف پرسیدم:
این همون سرمایه دار نیست ک توی بازار بهش میگفتن پولدار محله....؟😳
گفت :بله خودشه.
گفتم: پس چرا ب این روز افتاده؟
گفت : روزگاره دیگه!
این پولدار محله که حالا شده یه گدا،
دوساله پیش با خانمش میرن بیرون برای خرید.
🔸 بچه ها رو میذاره خونه و از ترس اینکه درو واسه یکی باز نکنن در هارو قفل میکنن!
⭕️بچه ها با هم بازی میکنن و اتفاقی آتش سوزی میشه!
بچه های بیچاره هم ک راه فرار نداشتن توی آتیش میسوزن!🔥🔥🔥
💢زنش بعد این اتفاق دیوونه میشه و الان توی تیمارستانه!
💢 سرمایه خودشم ک توی کمد چوبیش بود و همش نابود شد...
🔺دیگه چیزی براش نمونده.
الانم آواره ی خیابونا شده و اینم حال و روزش....
گفتم عجب دنیایی داریم...
اینم پولدار محله و عاقبت طمع!
🌹 @IslamLifeStyles