eitaa logo
معارف اسلامی
611 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
242 فایل
🔷 برای ارتباط با مدیر کانال از این آیدی استفاده کنید 👇🏻 @drhosseins
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از داستان راستان🇵🇸
✨﷽✨ ✅ داستان شیعه شدن پرفسور برلون توسط دعای ابوحمزه ثمالی 🔸 مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند. 👈مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می کردند، پس از این مساله پروفسور برلون گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم. ⁉️ وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است . 🔹 بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند و اینچنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده اند قرار دارد. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___ 🌍 🌍
کتابی مفید در باره سه نزدیک به _ مطالعه آن را به دوستان پیشنهاد می کنم.
🔸 که بود؟ 1- دوران مشروطه 2-رهبر جناح اقليت روشنفكر و تجدد خواه اولین مجلس مشروطه 3-استاد اعظم «لژ بيداري ايرانيان» 4-یکی از عاملان نهضت 5-حامي و کارگزار 6-نقش آفرینی در تنظيم 1933 7-تلاش در جهت حرکت کشور به سمت ‌‌
علیه السلام: پاداش آن که تو را کرد آن نیست که سازی. ، قسمتی از نامه 31
چرا نشدی؟! از مهر ماه ۱۳۶۹ شمسی، هفته‌ای یک روز به یک مدرسه‌ی راهنمایی، در روستای امین‌آباد از روستاهای شهر ری می‌رفتم و به عنوان کارورزی در آنجا تدریس می‌کردم. البته درس ثابت و مشخصّی برای من تعیین نشده بود و به عنوان « المعلمین» نقش ایفا می‌کردم. هر کلاسی را که دبیرش غایب بود به من می‌سپردند. عجیب اینکه همیشه هم کلاس برای من بود! از سر و وضع دانش‌آموزان پیدا بود که مردمان روستا افراد فقیری بودند. من در این کلاس‌ها علاوه بر موضوع درس و کتاب، نکاتی از تجارب شخصی خود نیز برای دانش آموزان بیان می‌کردم. یک روز نکاتی را در مورد اصول مطالعه‌ی صحیح بر روی تخته نوشتم و برای بچه‌ها توضیح دادم و از آن‌ها خواستم که این نکات را رعایت کنند. از آن میان دانش‌آموزی دست بلند کرد و گفت: «اجازه آقا! شما که این همه چیزهای خوب بلدی چرا دکتر نشدی؟!» البته منظور او از دکتر، پزشک بود. من بلافاصله در جواب او گفتم: «اگر دکتر می‌شدم، خوب یک نفر به دکترها اضافه می‌شد، اما آمدم، معلم شدم تا ان شاء الله از میان شما صدها دکتر و مهندس تربیت کنم.»
به زودی های میرسد. مثل هلو، آلو، زردآلو، گیلاس، آلبالو و... هسته این میوه‌ها را دور نیندازید، بلکه بشویید و خشک کنید. بعد آن‌ها را در یک دستمال تمیز و در جای خشک گذاشته و در ماشین تان بگذارید. وقتی به گردش و یا سفر می‌روید، این دانه‌ها را در دل طبیعت و زیر خاک خالی کنید. اگر با این عمل ساده بتوانیم به ایجاد فقط یک درخت کمک کنیم، مٱموریت‌مان را انجام داده‌ایم. تبدیل کردن این دنیا به جایی سر سبز یک موفقیت خواهد بود. دولت در سال‌های اخیر در بین شهروندانش، این عملیات را بدین فرم هدایت کرده و موفقیت زیادی کسب نموده. شمار درختان میوه در طبیعت بدین صورت افزایش یافته(مخصوصا در مناطق شمالی تایلند). هم در این ابتکار عمل به تایلند پیوسته است. ایجاد و تکثیر درخت در با این روش ساده اما مؤثر، حمایت از نسل آینده است. لطفا بازنشر کنید. سیروس مقدمی
علامه یزدی: یکی از اساتید بزرگ ما(1)، تا مدت ها بعد از فوت همسرش، ناراحت بود و گاهی اشک می ریخت؛ وقتی به خود جرأت دادیم و علت را از ایشان پرسیدیم، بعد از تعاریفی که از همسر خود کردند گفتند "در عمرم یک چیزی که مرا ناراحت کند، از ایشان ندیدم". این ، است و البته زمینه چنین زندگی بهشتی ای برای همگان وجود دارد. (1)مرحوم علامه طباطبایی
✍🏻 یادداشت حضرت درباره بسم‌الله الرحمن‌الرحیم 🔹دعا، وسیله‌ی مؤمن و ملجأ مضطر و رابطه‌ی انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بی‌رابطه‌ی روحی با خدا و بدون عرض نیاز به غنی بالذات، در عرصه‌ی زندگی سرگشته و درمانده و هدر رفته است؛ «قل ما یعبؤا بکم ربیّ لولا دعاؤکم». 🔹بهترین دعا آن است که از سرمعرفتی عاشقانه به خدا و بصیرتی عارفانه به نیازهای انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه واله‌وسلّم) و اهل‌بیت طاهرین او - که اوعیه‌ی علم پیامبر(ص) و وراث حکمت و معرفت اویند - می‌توان جست. ما بحمداللَّه ذخیره‌یی بی‌پایان از ادعیه‌ی مأثوره‌ی از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) داریم که انس با آن، صفا و معرفت و کمال و محبت می‌بخشد و بشر را از آلایشها پاکیزه می‌سازد. 🔹مناجات مأثوره‌ی ماه شعبان - که روایت شده اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بر آن مداومت داشتند - یکی از دعاهایی است که لحن عارفانه و زبان شیوای آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالی‌یی همراه است که نظیر آن را در زبانهای معمولی و محاورات عادی نمی‌توان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست. 🔹این مناجات، نمونه‌ی کاملی از تضرع و وصف حال برگزیده‌ترین بندگان صالح خدا با معبود و محبوب خود و ذات مقدس ربوبی است. هم درس معارف است، هم اسوه و الگوی عرض حال و درخواست انسان مؤمن از خدا. 🔹مناجاتهای پانزده‌گانه که از امام زین‌العابدین حضرت علی‌بن‌الحسین (علیه‌السّلام) نقل شده، گذشته از خصوصیت بارز دعایی مأثور از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)، این مزیت را داراست که به مناسبت حالات مختلف مؤمن، مناجاتها را انشا فرموده است. 🔸خداوند به همه توفیق استفاضه و خودسازی به برکت این کلمات مبارک را عنایت فرماید. آمین. ۶۹/۱۰/۱
💠 بخشی از (1) 🔸 اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُكَ وَاْسمَعْ نِدائى اِذا نادَيْتُكَ وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَيْتُكَ ▫️خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعايم را هنگامى كه تو را خوانم و بشنو صدايم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من كن هرگاه با تو راز گويم 🔅فقَدْ هَرَبْتُ اِلَيْكَ وَوَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيكَ مُسْتَكيناً لَكَ مُتَضرِّعاً اِلَيْكَ راجِياً لِما لَدَيْكَ ثَوابى ▫️زيرا من به سوى تو گريختم و پيش رويت ايستادم در حال بيچارگى و فروتنى به درگاهت و اميدوارم ثوابم را كه در پيش تو است 🔸 وتَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَتَخْبُرُ حاجَتى وَتَعْرِفُ ضَميرى وَلا يَخْفى عَلَيْكَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَمَثْواىَ ▫️و تو آنچه را من در دل دارم مى دانى و حاجتم را آگاهى و از نهادم باخبرى و سرانجام كار و سرمنزل من بر تو روشن است 🔅 وما اُريدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتى ▫️و نيز آنچه را مى خواهم از گفتارم بدان لب گشايم و آن طلبى را كه مى خواهم به زبان آرم و اميد آن را براى سرانجام كارم دارم ، 🔸 وقَدْ جَرَتْ مَقاديرُك عَلَىَّ يا سَيِّدى فيما يَكُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَريرَتى وَعَلانِيَتى وَبِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيادَتى وَنَقْصى وَنَفْعى وَضَرّى ▫️اى آقاى من مقدّرات تو بر من جارى گشته در آنچه از من تا آخر عمر سر زند چه از كارهاى پنهانم و چه آشكارم و بدست تو است نه به دست ديگرى كم و زياد شدن و سود و زيان من...
هرچه بیشتر بخوانید، بیشتر از برخوردار خواهید شد...
به نام خدا امروز دوشنبه 26 فروردین سال 1398 هجری شمسی، حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای قرائتی مهمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی بود. بعد از نماز جماعت ظهر و عصر به مناسبت روز جوان و میلاد حضرت علی اکبر علیه‌السلام برای حاضران سخنرانی کرد. آقای قرائتی گفت: «۵۰ سال است به معلمی مشغول است و خود را صاحب نظر در معلمی می‌داند.» وی نکته‌های متعدد ارزشمندی در رابطه با جایگاه معلمی و ارزش علم بیان کرد، از جمله این‌که در داستان حضرت عزیر وقتی که او سؤال کرد: خدا چگونه این مرده‌ها را زنده می‌کند؟» برای پاسخ به این سؤال خدای متعال او را ۱۰۰ سال میراند. یعنی ارزش علم آن‌قدر زیاد است که برای یادگیری آن صد سال مردن هم می‌ارزد. *** وی در قسمت دیگر از سخنان خود گفت: «برای سخنرانی و گفت و گو با دانشجویان دانشگاه مصطفی به قم دعوت شده بودم، عمده مخاطبان سنّی بودند. بعد از دو ساعت گفتگو درباره مباحث مختلف از حاضران پرسیدم: «مهدی کیست؟» جواب دادند: «موعود آخرالزمان است. پیامبر(ص) مژده‌ی ظهورش را داده، وقتی ظهور کند جهان را پر از عدل و داد می‌کند.» وی در ادامه به حاضران گفته بود: «بروید یک مهدی پیدا کنید و با او بیعت کنید!» گفته بودند: «تعیین او به دست ما نیست، او را خدا تعیین کرده است!» وی گفت: گفتم: «پس چطور خلیفه اول را تعیین کردید. اگر تعیین خلیفه و جانشین رسول خدا به دست مردم نیست اولی هم نیست و اگر به دست مردم است آخرین را هم تعیین کنید.» وی اظهار کرد که مخاطبان همچنان مات و مبهوت نگاه می‌کردند.» *** از توصیه‌های دیگر آقای قرائتی به دانشجویان دبیری، «مطالعه‌ی زیاد» بود. ایشان گفتند: «برای اینکه به شمار زیادی آدم چایی بدهید، باید مرتب سماور را پر آب کنید. چنان‌که امام صادق فرمود: «اگر هر جمعه به علم ما اضافه نشود، علم ما ته می‌کشد.» وی افزود من سطح چهار حوزه را تمام کرده‌ام و بعد خود به مطالعه پرداختم. تا کنون ۴۰ کتاب نوشته‌ام که بعضی از آن‌ها کتاب درسی دانشگاه است. مانند نکات حقوقی قرآن برای دانشجویان رشته‌ی حقوق. وی از کتاب تمثیلات خود نیز یاد کرد. *** توصیه‌ی دیگر ایشان، «پرداختن به ورزش» بود. او گفت: «ورزش کنید ولی تماشای ورزش نکنید، تماشای ورزش مانند تماشای اسکناس‌های یک بانک است که هر چه تماشا کنید چیزی از آن پول‌ها به شما داده نمی‌شود. بنابراین عمر خود را به تماشای فوتبال ایتالیا و اسپانیا تلف نکنید. به شما چه که کدام یک گل زده است!» *** نکته‌ی مهم دیگر از سخنان وی این بود که باید تبلیغ و معلّمی «چهره به چهره» باشد و به صورت عمومی کفایت نمی‌کند. او افزود: «من این مطلب را از یک دیوانه یاد گرفتم! دیوانه‌ای وارد مسجد کاشان شد و خطاب به عموم حاضران گفت: «پدر سوخته!» و بعد فحش‌های دیگری داد. همه فقط خندیدند، اما وقتی رو به تک تک افراد گفت: «با تو بودم»، «با تو بودم.» او را گرفتند و از مسجد بیرون کردند. *** آقای قرائتی گفت: «شهید بهشتی یک روز از تهران به منزل ما در قم آمد و ضمن تحسین هنر معلمی من گفت: «می‌ترسم معلمی و تخته سیاه و جوانان را فراموش کنی و واعظ عمومی شوی، لذا من حاضرم هزینه‌ی زندگی تو را بپردازم تا بدون دغدغه همین معلمین را ادامه دهی.» من هم به او گفتم: «قول می‌دهم که نه برای هزینه، بلکه به خاطر احترام به این سفر شما و اهتمام شما دست از معلمی و تخته و کلاس برندارم و تاکنون دست از معلمی برنداشتم.» *** ایشان از شهید رجایی نیز یاد کرد که از او پرسیده بود: «قرائتی با همزه است یا عین؟» در جواب گفته بود: «قرائت قرآن با همزه است، قراعت با عین نداریم!» شهید رجایی گفته بود: «چرا نداریم: «القارعة ماالقارعة و ماادراک ماالقارعة» بعد این دعا را خوانده بود: «اللهم انی قرعت باب فضلک بید رجائی» که هم قرع با عین دارد و هم اسم خود شهید رجائی! *** آقای قرائتی گفت: «شبی در تلویزیون برای امکان طولانی بودن عمر امام زمان(ع) به این آیه در داستان حضرت عزیر «فانظر إلی طعامک و شرابک لم یتسنّه» استناد کردم. از دفتر مقام معظم رهبری به من زنگ زدند که ایشان از این استدلال ابراز خوشحالی و تحسین کردند. طبق این آیه، خدای متعال در مدت ۱۰۰ سال غذا و نوشیدنی حضرت عزیر را سالم نگه داشت و فاسد نشد. همچنین خدای متعال موی مژه و ابرو را که تغذیه‌اش با موی سر یکی است، از رشد بازداشته، درحالی که موی سر و ریش هر هفته رشد می‌کند، موی مژه و ابرو در طول سالیان ثابت می‌ماند. *** نکته دیگری که او خطاب به دانشجو معلّمان بر آن تأکید کرد، این بود که «کلاس درس را شاد نگه دارید» و مخاطبان را بخندانید. آنگاه این مثل را زد که «خنده مانند تکان دادن گونی در حال پر شدن است، ظرفیت را بیشتر می‌کند.»
نکته دیگر اینکه نباید انسان به خاطر کاستی در یک جنبه، ناامید شود؛ گاه ممکن است کسی چهره زیبایی نداشته باشد، اما به هنر دیگری آراسته باشد. مثل اینکه کسی قدش بلند است اما همتش کوتاه و برعکس کسی قدش کوتاه ولی همتش بلند است. توصیه‌ی دیگر آقای قرائتی این بود که «به نیت پول کار نکنید»، البته پول لازم است و اگر به شما دادند بگیرید ولی نیتتان پول نباشد. الآن شما این‌جا به نیت تنفس اکسیژن نیامده‌اید، اکسیژن را خودبخود تنفس می‌کنید. وی افزود من اینجا به نیت پول نیامده‌ام، -سپس با اشاره به حاج آقا فضلعلی مسئول نهاد مقام معظم رهبری گفت: - امّا اگر حاج اقای فضلعلی به من پول بدهد آن را می‌گیرم، ایشان اگر شک دارد می‌تواند امتحان کند.» وی سپس از خاطره‌ای یاد کرد که وقتی پیشنهاد دادم از طریق ستاد اقامه‌ی نماز طلاب را برای اقامه‌ی نماز جماعت به مدارس بفرستیم، حضرت آیت الله خامنه‌ای استقبال کردند و گفتند: «طرح بسیار خوبی است.» گفتم: «آقا پول بدهید، درست است که حضرت ابوالفضل(ع) خالصاً مخلصاً مبارزه می‌کرد، ولی اسب حضرت ابوالفضل(ع) جو می‌خواهد. طلاب هم برای رفتن به مدارس کرایه ماشین می‌خواهند. گرچه باید نماز را قربة الی الله بخوانند.»