eitaa logo
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
1.6هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
5.2هزار ویدیو
38 فایل
#کپی_مطالب_آزاد 🙂 ارتباط بامشاورین تنهامسیری @MoshaverTM پیشنهادات وانتقادات ونظرات @Montazer_hojat 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
سوار اتوبوس شدیم، به طوری اتفاقی من و زهرا کرمی کنار هم قرار گرفتیم زهرا شروع کرد به حرف زدن :منو شما چند تا رتبه با هم فرق داریم -بله میدونم :اسم من زهراست -منم نرگس ساداتم :ای جانم ساداتی... میگم نرگس با اونکه مانتویی چقدر با حجابی -ممنونم زهرا جان شروع کردیم به حرف زدن، باهم دوست شدیم زهرا اینا ۴ تا بچه بودن مرتضی- مجتبی- فاطمه - زهرا پدر زهرا جانباز جنگ بود تو عملیات کربلای ۵ جانباز شده بود چند ساعت بعد رسیدیم دریا، همه کنار هم آب بازی می‌کردن ولی من تنها روی یه تخت سنگ نشسته بودم و به دریا نگاه می‌کردم چند متر اون طرف تر زهرا و برادرش باهم آب بازی می‌کردن زهرا باحجاب کامل و برادرشم با لباس یقعه طلبگی معلوم بود خیلی باهم صمیمی بودند تا آقای صبوری همکلاسیمون رفت سمت آقای کرمی... زهرا هم اومد پیش من :نرگس پاشو بیا بریم صدف جمع کنیم باشه ناهار منو زهرا با هم خوردیم بعد از ناهار به سمت ویلا به راه افتادیم ویلای ما تا ویلای آقایون ۳۰۰ متری فاصله داشت فضای ببینشم یه جنگل سرسبز بود منو زهرا و یه دختر خانمی به اسم مرجان رفیعی با هم تو یه اتاق بودیم مرجان دختر کاملا بی حجابی بود من که انقدر خسته بودم بدون شام خوابیدم فردا صبح بعد از صبحونه زهرا اعلام کرد داریم میریم بازار محلی اما خانم‌ها حواسشون باشه از کاروان جدا نشن منو زهرا کنار هم راه می‌رفتیم خرید می‌کردیم چشمام خورد به یه دست فروش که لباس محلی می‌فروخت چهار دست خریدم برای خودم، نرجس سادات، رقیه سادات و زن سیدهادی بعدازظهر بعد از نماز، صرف ناهار یه مقداری استراحت به سمت چند تا امامزاده که تا ویلا فاصله داشتن حرکت کردیم من هم طبق معمول به حرمت مکانی که قرار بود بریم چادر سر کردم روز سوم اردومون در شمال رفتیم تلکابین سوار بشیم تعداد دخترا ۳۰ نفر بود و تو کابین ۶ تا خانم سوار شدیم عصری ساعت ۴ بعد از ظهر به سمت مشهدالرضا حرکت کردیم
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
‍ #بسم_رب_الحسین رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸 نویسنده: #رضوان_میم #قسمت_يازدهم #بخش_دوم چون اول راه بو
رمان: ✨🌸 نویسنده: چادر خیلی بهش میومد❤️گلی رو میگم. من به خاطر پادرد از زینب و نرگس عقب افتادم و توی راه گلی رو دیدم.اول نشناختمش ولی وقتی صدام کرد و طرفم اومد فهمیدم گلی خانومه.خیلی تغییر کرده ، دو روزی میشه ندیدمش، ولی هنوز یه سری افکار مزاحم داره😞 خلاصه شب رو توی یک حسینیه خوابیدیم و برای نماز صبح بلند شدیم که برسیم به بقیه بچه ها، نماز صبح رو که خوندیم روش رو کرد به من ازم پرسید: -رضوان جان! یک سوال. —جانم بگو زود فقط که راه بیوفتیم دیر نشه.🚶‍♀ -ببین چرا ما باید توی نماز چادر بپوشیم؟ خدا مگه به ما نامحرمه؟ —بریم توی راه بهت می گم. چادر هامون رو پوشیدیم و از موکب بیرون اومدیم.چند قدم نرفته بودیم که با کمال تعجب با یک موکب ایرانی مواجه شدیم که حلیم میداد!چه بویی هم داشت.خیلی جالب و حیرت انگیز بود.💫 آخه صبح اول صبح، اون هم تو این هوای پاییزی خیلی حلیم میچسبه. با گلی رفتیم دو تا حلیم گرفتیم و دوباره برگشتیم توی راه. یهو دیدم گلی بغض کرده و یک قطره اشک از چشماش افتاد پایین😢.منم تعجب کرده بودم. -چی شدی گلی؟ —هیچی هیچی. -خب بگو منم بدونم دختر خوب. همون جوری با بغض ادامه داد: —از دیروز تا حالا که راه افتادیم هرچی توی دل آدم اختیار میشه اینجا ظاهر میشه، سی ثانیه نگذشته از اون لحظه که توی دلم گفتم چقدر الان حلیم می چسبه😢.رضوان میگم مگه این از خصوصیات بهشت نیست که انسان هرچی اختیار کنه میارن جلوی روش؟ هیچی نمی تونستم بگم.هیچی... ادامه داد: —حالا ما اینجا با کلی امکانات و کلی بخور و بخواب داریم این راه رو میریم.همه چی برامون فراهمه.نمی تونم فکر کنم که بچه های دو برابر این راه رو با تازیانه بدون بابا طی کردن.😭😭 همین جوری که اشک می ریختیم راه می رفتیم.گلی زیر لب روضه می خوند و من گریه می کردم.انگار نمی شد توی این راه گریه نکرد...😔 حلیم هامون هنوز دستمون بود.گلی بعد از پاک کردن اشک هاش رفت کنار جاده و نشست تا کمی استراحت کنه.منم رفتم کنارش نشستم.خندمون گرفته بود، حلیم ها سرد سرد شده بودن. گلی گفت: -رضوان ولی خدایی سرد شده ش هم خوشمزس.😋 و با کلی ملچ و مولوچ افتادیم به جون حلیم ها. یه ذره دیگه به راهمون ادامه دادیم که رسیدیم به یک قسمتی از جاده که بیست نفر دو زانو نشسته بودن وسط جاده و دستمال کاغذی و عطر به زائر ها میدادن✨، صحنه عجیبی بود.از اون جا که رد شدیم به گلی گفتم: -گلی.تا حالا توی دنیا دیدی نوکر های یک ارباب اینجوری نوکریشو بکنن؟حتی وقتی هزار و چهارصد سال باشه که اون ارباب مرده باشه⁉️ هیچی نگفت فقط سری تکون داد و زیر لب شعری رو زمزمه کرد که من هیچ وقت فکر نمی کردم این شعر رو از زبون گلی بشنوم. پدرم نوکر و من نوکر و فرزند منم نوکر تو...❤️🖤 🌸
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
🗒 ‌#وصیت_نامه آسمانی ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌ #قسمت_یازدهم » 🌴💫🌴💫🌴 📢خطاب به
🗒 ‌‌‌ ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🔈خطاب به علما و مراجع معظم... ✍سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان به علمای عظیم الشأن و مراجع گرانقدر که موجب"روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی‌ها" هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. 🌹 🔹سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن که شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین می‌رود. 🔴این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمی‌ماند. 👌راه صحیح، *حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و است.* 💠نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه‌ی شما امام را ‌دوست داشتید و معتقد به راه او بودید 🔰راه امام، مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولیّ‌فقیه است. 🇮🇷🌸🇮🇷 ⚠️من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علما مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند....!! ✨حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ←ولایت فقیه→،میراث امام خمینی (ره) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند💯 من،*حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای* را خیلی‌مظلوم وتنها می‌بینم💔 🌷او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان ودیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید.✅ ⛔️اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود... 🔸⚜⭕️⚜🔸
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
🗒 ‌#وصیت_نامه آسمانی ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌ #قسمت_یازدهم » 🌴💫🌴💫🌴 📢خطاب به
🗒 ‌‌‌ ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🔈خطاب به علما و مراجع معظم... ✍سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان به علمای عظیم الشأن و مراجع گرانقدر که موجب"روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی‌ها" هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. 🌹 🔹سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن که شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین می‌رود. 🔴این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمی‌ماند. 👌راه صحیح، *حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و است.* 💠نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه‌ی شما امام را ‌دوست داشتید و معتقد به راه او بودید 🔰راه امام، مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولیّ‌فقیه است. 🇮🇷🌸🇮🇷 ⚠️من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علما مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند....!! ✨حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ←ولایت فقیه→،میراث امام خمینی (ره) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند💯 من،*حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای* را خیلی‌مظلوم وتنها می‌بینم💔 🌷او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان ودیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید.✅ ⛔️اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود... 🔸⚜⭕️⚜🔸 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦