eitaa logo
جهاد تبیینJahaadtabyyn
175 دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
26.8هزار ویدیو
141 فایل
مذهبی،سیاسی،قرآنی،اخبار،احادیث،نهج البلاغه،ورزشی،اطلاعات عمومی،اخبار،خنده،بهداشتی،سلامتی،حوادث و ...(موارد هنجار شکن و ضد اخلاقی، اسلامی، ولایی و قوانین ج ا ا توسط مدیران قابل حذف و پاک کردن در اسرع وقت در کانال است)جهاد تبیین فریضه ای قطعی،فوری و عینیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تحلیلگر ۵۷
🔴 🔻 از چه میدانید؟ رفقای نااهل پای شاهرخ را به و گعده‌های قمار، باز کرده بودند. هر بار که قمه به دست به خانه‌ برمی‌گشت دعا می‌کرد. اطرافیان به التماس‌های او می‌خندیدند اما او مصرانه امام زمان را صدا می‌کرد و می‌گفت: آقا! پسر مرا خودت کن! دعای مادر سرانجام کارگر افتاد. بحبوحه بود. آن روزها حتی قاب تلویزیون‌های ۱۴ اینچ کافه‌ها و کاباره‌ها هم مسّخر چهره و اخبار حضرت امام در شده بودند. رفقای شاهرخ می‌گویند اولین بار که صورت باصلابت (ره) را که دید پیک تازه لبالب شده‌اش را روی میز گذاشت. با آن قامت بلند و شانه‌های پهنش جلوی تلویزیون ایستاده به صحبت‌های آقا گوش کرد و از آن روزبه بعد به‌جای کردن و قشون‌کشی از این محله به محله‌ای دیگر پای ثابت تظاهرات و منبر مساجد شد. روز هفدهم آذر سال ۱۳۵۹ بود. نیروی‌های اعزامی عملیات بی‌سروصدا و شبانه به کانال نزدیک شدند و تا نزدیکی صبح ۳۰۰ نفر از نیروهای رژیم بعث را به هلاکت رساندند. اما با روشن شدن هوا نیروهای تحت امر از ستون خودی‌ها پشتیبانی نکردند. دشمن پاتک زد و در ناباوری شاهرخ و یارانش تعداد زیادی از رزمنده‌ها به خاک و خون کشیده شدند. شاهرخ در سنگر ماند و با آرپی‌جی شروع به منهدم کردن تانک‌های بیشمار دشمن کرد. در همین حین با فریاد از دوستانش می‌خواست زخمی‌ها ما را به عقب برگردانند. در همین وانفسا تیری به سینه اش اصابت کردند. یارانش دیدند که آن چطور به زمین افتاد. نیروهای بعثی بالای سر آمدند و با شناسایی او شروع به هلهله و پای‌کوبی کردند. ابوالفضل ضرغام مدت‌ها بود که با دلاوری‌هایش کابوس گردان‌های بعثی شده بود. کار به‌ جایی رسید که صدام برای سر او جایزه تعیین کرد. خبر رشادت‌های به جماران رسید. پیر انقلاب جمله‌هایی تاریخی و ماندگار در رثای شهادت شاهرخ ویاران بسیجی شده‌اش فرمودند: «اینان ره صدساله را یک‌شبه طی کردند. من دست و بازوی شمارا می‌بوسم و از خدا می‌خواهم من را با این محشور گرداند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ☑️ @tahlilgar57
هدایت شده از تحلیلگر ۵۷
🔴 🔻 از چه میدانید؟ رفقای نااهل پای شاهرخ را به و گعده‌های قمار، باز کرده بودند. هر بار که قمه به دست به خانه‌ برمی‌گشت دعا می‌کرد. اطرافیان به التماس‌های او می‌خندیدند اما او مصرانه امام زمان را صدا می‌کرد و می‌گفت: آقا! پسر مرا خودت کن! دعای مادر سرانجام کارگر افتاد. بحبوحه بود. آن روزها حتی قاب تلویزیون‌های ۱۴ اینچ کافه‌ها و کاباره‌ها هم مسّخر چهره و اخبار حضرت امام در شده بودند. رفقای شاهرخ می‌گویند اولین بار که صورت باصلابت (ره) را که دید پیک تازه لبالب شده‌اش را روی میز گذاشت. با آن قامت بلند و شانه‌های پهنش جلوی تلویزیون ایستاده به صحبت‌های آقا گوش کرد و از آن روزبه بعد به‌جای کردن و قشون‌کشی از این محله به محله‌ای دیگر پای ثابت تظاهرات و منبر مساجد شد. روز هفدهم آذر سال ۱۳۵۹ بود. نیروی‌های اعزامی عملیات بی‌سروصدا و شبانه به کانال نزدیک شدند و تا نزدیکی صبح ۳۰۰ نفر از نیروهای رژیم بعث را به هلاکت رساندند. اما با روشن شدن هوا نیروهای تحت امر از ستون خودی‌ها پشتیبانی نکردند. دشمن پاتک زد و در ناباوری شاهرخ و یارانش تعداد زیادی از رزمنده‌ها به خاک و خون کشیده شدند. شاهرخ در سنگر ماند و با آرپی‌جی شروع به منهدم کردن تانک‌های بیشمار دشمن کرد. در همین حین با فریاد از دوستانش می‌خواست زخمی‌ها ما را به عقب برگردانند. در همین وانفسا تیری به سینه اش اصابت کردند. یارانش دیدند که آن چطور به زمین افتاد. نیروهای بعثی بالای سر آمدند و با شناسایی او شروع به هلهله و پای‌کوبی کردند. ابوالفضل ضرغام مدت‌ها بود که با دلاوری‌هایش کابوس گردان‌های بعثی شده بود. کار به‌ جایی رسید که صدام برای سر او جایزه تعیین کرد. خبر رشادت‌های به جماران رسید. پیر انقلاب جمله‌هایی تاریخی و ماندگار در رثای شهادت شاهرخ ویاران بسیجی شده‌اش فرمودند: «اینان ره صدساله را یک‌شبه طی کردند. من دست و بازوی شمارا می‌بوسم و از خدا می‌خواهم من را با این محشور گرداند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ☑️ @tahlilgar57
هدایت شده از اخبار مقاومت اسلامی
💠بیانات امروز امام امت و رهبر انقلاب در جمع 🌏برکات بسیج، این ابتکار عظیم به‌قدری بود که امام در آذر سال ۶۷، یعنی ۹ سال بعد از تشکیل، آن خطابه‌ی والا و شیوا و بلند را در مدح بسیج ایشان صادر کردند. چه اتفاقی در این ۹ سال به دست بسیج در کشور افتاد که امام بزرگوار را آن‌جور تحت تاثیر قرار داد که آن بیان والا و شیوا و این تعبیرات عجیب را و این ادبیات عجیب را بکار بردند؟ 🔹حالا من چند جمله از آن ادبیات فاخر امام بزرگوار را میگویم که یادتان بیاید امام عزیز ما در این بیانیه در این خطابه در واقع با بسیج مثل یک پدری صحبت کرد که به فرزندان خودش عشق می‌ورزد. این عبارات را من می‌خوانم: «... بسیج مدرسه عشق، مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که بر گلدسته های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سر دادند....» 🔹چه ادبیات فاخری، چه تعبیرات بلندی: «... درخت پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می‌دهد...» 🔹بعد  امام با آن عظمت که دنیا را تکان داد، تاریخ را تکان داد، میگوید: «من افتخارم این است که بسیجی‌ام... من دست یکایک شما را میبوسم.» واقعا اینها فراموش شدنی نیست. 🔹خب، شما مخاطب این بیانید، شما بسیجیان امروز، امام نفرمودند بسیجی دهه ۶۰؛ شما، بسیجیان بعد از شما، تا دوره‌های آینده، همه مخاطب این امام میگوید من دست شماها را می بوسم. 🔹بسیجی‌بودن فرهنگ مجاهدان گمنام است. فرهنگ مجاهدان بی‌توقع و خطرپذیری است، نترسیدن است، خدمتگزاری است برای همه، برای کشور، از خود برای دیگران مایه گذاشتن است. 🔹بسیجی بودن یعنی مظلوم شدن برای اینکه مظلوم را رهایی ببخشد. دیدید در این قضایای اخیر بسیجی‌های مظلوم خودشان مظلوم واقع شدند، برای اینکه نگذارند ملت، مظلومِ یک مشت اغتشاشگر غافل یا جاهل یا مزدور بشود. خودشان مظلوم واقع میشوند، برای اینکه جلوی ظلم دیگران را بگیرند. 🔹 بسیجی دهه شصتی و دهه هشتادی و دهه نودی تفاوتی ندارند. شما دهه هشتادی و دهه هفتادی و ... هستید؛ جوانان نورس هستید؛ نه امام را دیده‌اید نه دوران انقلاب را دیده‌اید نه دوران دفاع مقدس را دیده‌اید، اما همان روحیه‌ی جوان تو میدان جنگ در شما هم هست. دهه‌ی شصت و نود و هشتاد ندارد؛ این حرفهای انقطاع نسلی و از این چیزهایی که میگویند، اینها حرفهای روشنفکری در گعده‌های روشنفکرانه است؛ واقعیتها غیر از این است. امروز بسیج، همان بسیج دهه شصت است. 🔹امروز، هم کشور ظرفیت دارد که بسیجی تربیت کند و رویشهای نوبه‌نو را در بسیج به وجود بیاورد. بسیج هم این ظرفیت را دارد که کشور را قدم‌به‌قدم با گامهای بلند جلو ببرد. 🔹این ظرفیت تازه به وجود نیامده، در دوران حکومت های طاغوتی، همین روحیه بسیج پروری ورود در میدان، نترسیدن، با دشمن سینه به سینه شدن در دوران گذشته هم بود. منتها یا بیگانه ها مسلط بر کشور بودند و سرکوب می‌کردند، یا خود حکومت ها فاسد بودند. 🔹حالا نمونه هایی‌ از سابقه روحیه بسیجی را من اینجا یادداشت کردم: در تبریز؛ شیخ محمد خیابانی است، او یک بسیجی است، قیام میکند، حرکت میکند بعد هم شهید میشود. در مشهد؛ محمدتقی‌خان پسیان. در رشت؛ میرزا کوچک‌خان جنگلی. در اصفهان؛ آقا نجفی و حاج‌‌آقا نورالله؛ در شیراز؛ آسد عبدالحسین لاری و بعضی دیگر از بزرگان علما، شیخ جعفر محلاتی در بوشهر؛ رئیسعلی دلواری. و در جاهای دیگر هم همینطور، زیاد است دیگر. 🔹اغلب، شرح حال اینها را شماها نمیدانید متأسفانه؛ باید کتاب زیاد بخوانید؛ باید شرح حال اینها را بفهمید، بدانید. 🔹غالباً اینها یا سرکوب شدند یا کمک نشدند یا دولتها برایشان مانع ایجاد کردند. این روحیه‌ی بسیجی وجود داشته اما در دوران انقلاب همین ظرفیت افزایش پیدا کرد به خاطر اینکه انقلاب روحیه‌ی ضد استکباری و ضد استبدادی مردم را تقویت کرد. 🔹امام بسیج را شجره طیبه دانستند. خصوصیت شجره طیبه این است، که در هر دوره ای، ثمرات شیرین خود، نتایج خودش رو بروز میدهد. 🔹در هر دوره ای حضور بسیج، زنده بودن انقلاب را نشان می‌دهد، نشان می‌دهد انقلاب زنده است، به کوری چشم آن‌هایی که از کلمه انقلاب وحشت میکنند، ناراحت میشوند؛ دوست ندارند اسم انقلاب آورده بشود؛ از انقلاب ابراز بیزاری میکنند، برائت میکنند اما وجود بسیج نشان میدهد انقلاب زنده است، انقلاب نوزاست، پدیدآورنده است. 👈دیروز بچه‌های تیم ملی ما چشم ملت ما را روشن کردند؛ ان‌شاءالله چشمشان روشن باشد... ادامه دارد... http://eitaa.com/akhbaremoqavemateislami