eitaa logo
جهاد تبیینJahaadtabyyn
172 دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
21.7هزار ویدیو
88 فایل
مذهبی،سیاسی،قرآنی،اخبار،احادیث،نهج البلاغه،ورزشی،اطلاعات عمومی،اخبار،خنده،بهداشتی،سلامتی،حوادث و ...(موارد هنجار شکن و ضد اخلاقی، اسلامی، ولایی و قوانین ج ا ا توسط مدیران قابل حذف و پاک کردن در اسرع وقت در کانال است)جهاد تبیین فریضه ای قطعی،فوری و عینیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از املاک کشوری دلتا
🔶 ۲۰ محرّم دفن بدن جُون در 🔶 بعد از ده روز از واقعه جمعی از بدن شریف جُوْن، غلام را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند. 📚 بحار الأنوار ج٤۵ ص۲۲ کسی بود که علیه السلام او را به ۱۵۰ دینار خرید و به بخشید. هنگامی که ابوذر را به تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مراجعت کرد و در خدمت علیه السلام بود تا بعد از آن حضرت به خدمت مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکّه و از به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم و اجازه خواست. حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. جون خود را به قدم های مبارک علیه السلام انداخت و بوسید گفت: ای پسر ، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به گرفتار هستید شما را رها کنم؟ جون با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت: آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من است. یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند. با آنکه جون پیرمردی ۹۰ ساله بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه‌ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه‌ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود: «اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام» بار الها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما. از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منوّر و بویش معطّر بود. 📚 وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام ص۱۱۵