eitaa logo
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
1.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
81 فایل
- به‌نام ِ‌خدای‌ِچشمانِ‌جهاد ؛ 💙 . . • - اینجا گوشه‌ای دنج از عاشقانه‌هایِ منو عزیزِبرادرم ؛ #جھاد‌جـٰان‌ : ) . . - اگر تو اینجایی بدون بی‌دلیل نیست ؛ قطعا دعوتِ خود شهیدجهادی . 🌱 ' • - شروطِ‌کانال : @jahad319 . . - گردان‌کانال : @jahad29 . .
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام🍃😍 👋 👌🌿+اینبار ڪانالی از جنس متفاوت برای افراد گوهر پسنداز جنس مذهبی 🙂♥️ 😻| یه پیشنهادی دارم برای شما شمایی ڪه سخت پسندی و دنبال یه ڪانال پر محتوا خوب میگردی ...🤔 😎✨هر چیزی ڪه دنبالشین تو ڪانال ما میتونید پیدا ڪنید 👇 🌻🍃 ، .یڪ صفحه با تفسیری متفاوت هر روز ، ، یا همون داستان_ڪوتاه 💥🌈 [همه چی از نوع مذهبی و شهدایی ] دیدنش ضرری نداره مجانیه🤓 👇👇👇🍃😌🍃🙃 https://eitaa.com/joinchat/3114270721C0f1e8f9885 🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪاش تقدیر بہ سرانجام شود... و ڪسی هست کہ میلش شده شود عشق یعنے حرم بی بی و من می دانم! باید این برود تا دلم ❤️ آرام شود... 🌙
بسم رب الجهاد ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت رمان 😍😍😍
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
پارت ۳۲ هم مقابلش ایستاده و با صدایی آهسته دلداریاش میداد که حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ای
پارت ۳۳ شهر زندگی میکرد. تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت و نمیدانستیم تا االن چه بالیی سر فاطمه و همسر و کودکانش آمده است. عباس سری تکان داد و در جواب دلنگرانی حیدر حرفی زد که چهارچوب بدنم لرزید :»داعش داره میره سمت تلعفر. هر چی هم زنگ میزنیم جواب نمیدن.« گریه زنعمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه کرد :»این حرومزادهها به تلعفر برسن یه شیعه رو زنده نمیذارن!« حیدر مثل اینکه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت. دیگر نفس کسی باال نمیآمد که در تاریک و روشن هوا، آوای اذان مغرب در آسمان پیچید و به »أشْهَدُ أنَ عَلِی اً وَلِیُّ اهلل« که رسید، حیدر از جا بلند شد. همه نگاهش میکردند و من از خون غیرتی که در ... @Jahad1370313
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
پارت ۳۳ شهر زندگی میکرد. تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت و نمیدانستیم تا االن چه بالیی سر فاطمه و
پارت ۳۴ صورتش پاشیده بود، حرف دلش را خواندم که پیش از آنکه چیزی بگوید، گریهام گرفت. رو به عمو کرد و با صدایی که به سختی باال میآمد، مردانگیاش را نشان داد :»من میرم میارمشون.« زنعمو ناباورانه نگاهش کرد، عمو به صورت گندمگونش که از ناراحتی گل انداخته بود، خیره شد و عباس اعتراض کرد :»داعش داره شخم میزنه میاد جلو! تا تو برسی، حتماً تلعفر هم سقوط کرده! فقط خودتو به کشتن میدی!« اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زنعمو را از شدت گریه بند آورد. زهرا با هر دو دست مقابل صورتش را گرفته بود و باز صدای گریهاش بهوضوح شنیده میشد. زینب کوچکترین دخترِ عمو بود و شیرینزبان ترینشان که چند قدمی جلو آمد و با گریه به حیدر التماس کرد :»داداش تو رو خدا نرو! اگه تو بری، ما ... @Jahad1370314
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴 سالگرد رحلت رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) را خدمت تمام مسلمانان جهان تسلیت عرض می کنیم.