eitaa logo
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
1.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
81 فایل
- به‌نام ِ‌خدای‌ِچشمانِ‌جهاد ؛ 💙 . . • - اینجا گوشه‌ای دنج از عاشقانه‌هایِ منو عزیزِبرادرم ؛ #جھاد‌جـٰان‌ : ) . . - اگر تو اینجایی بدون بی‌دلیل نیست ؛ قطعا دعوتِ خود شهیدجهادی . 🌱 ' • - شروطِ‌کانال : @jahad319 . . - گردان‌کانال : @jahad29 . .
مشاهده در ایتا
دانلود
*⚘﷽⚘ طلبه های جوان👳آمده بودند برای 👀 از جبهه 0⃣3⃣نفری بودند. که خوابیده 😴بودیم دوسه نفربیدارم کردند😧 وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜 مثلا میگفتند: چه رنگیه برادر؟!😐 شده بودم😤. گقتند: بابابی خیال!😏 توکه بیدارشدی نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️ خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉 حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇 قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه کنند!😃😄 فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا و گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿بچه ها و راه افتادیم👞 •| و زاری!😭😢 یکی میگفت: ممدرضا ! نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩 یکی میگفت: تو قرار نبود شهید شی! دیگری داد میزد: دیگ چی میگی؟ مگه توجبهه نمرده! یکی میکشید😫 یکی می کرد😑 در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق را بردیم داخل اتاق این بندگان خدا که فکر میکردند جدیه رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم : برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک نیشگون محکم بگیر☺️😂 رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت: محمد رضا این قرارمون نبود😩 منم میخوام باهات بیااااام😭 بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند! ماهم قاه قاه میخندیدیم😬😂😂😂😅 .....خلاصه آن شب با اینکه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم 😂 اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
😄 . نصفه شب ڪوفته از راه رسيد ديد تو چادر جا نيست بخوابـہ😬😩 شروع ڪرد سر و صدا؛ مگه اينجا جاے خوابـہ؟!🤨 پاشيد نماز شب بخونيد، دعا بخونيد😍😒 ما هم تحت تاثير حرفاش بلند شديم و اجبارا مشغول عبادت شديم ولی خودش راحت گرفت خوابيد😌😜😂 . .
🔔زنگ تفریح گوشي رو بردم زیر پتو مامانم گفت چيكار ميكني گفتم الكي مثلا چت می کنم با قابلمه محکم زد تو سرم .گفتم چرا میزنی گفت الكي مثلا تو سوسكي😂 😂😂😂 رفتم میوه فروشی، گفتم موز چنده گفت چل تومن، گفتم انار؟ گفت پنجاه، گفتم انبه؟ گفت هفتاد، گفتم از همین انبه‌ها سرمه‌ایشو ندارین؟ دیدم داره فک میکنه، گفتم چارخونه میخواما😳 بازم خدا رو شکر انبه چارخونه تولید نمیشه، دیگه نمیدونستم چه جوری از اون جهنم بیام بیرون 😂😂😂 ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﺍﮐﺸﻦ ميديدم ﯾﻬﻮ داداشم ﯾﻪ مشت ﻣﺤﮑﻢ ﺑﻬﻢ ﺯﺩ ... ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟؟؟!! ﻣﯿگه ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺣﺲ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺳﻪ ﺑﻌﺪﯼ ﺑﻬﺖ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻩ😕😢😂 منبع: 🌱@Jahad137013