#نفوذی همه جا هست ، حتی تا رده های بالا ...
قصه ی #گرگ_های_انسان_نمای_همخون در لباس خودی است که میدرند و ضربه میزنند.
روزی با همان مرد سی و چند سالِ تشکیلاتی ، گرم صحبت بودم.
او از رفیق های #گمنام شهیدش میگفت، از آن گمنام های که پرنام ترین های روزگار بودند..
اواسط صحبتش نفس عمیقی کشید ، معلوم بود که سینه اش پر از درد بود. دست پدرانِ اش را روی شانه ام گذاشت گفت:《 آن زمان که مثل تو افسر جوان بودم ، مدام به دنبال این بودیم که از ناخودی و بیرون ضربه نخوریم اما هرچه که گذشت...
میدونی جوون سختی ماجرا کجاست؟! اونجایی که #خودی با #لباس_خودی از #درون ضربه میزنه..اونجایی سخته که دیگه فرق #ناخودی از #خودی معلوم نیست ، آنقدر نقششان را خوب بلدند بازی کنند که تا #راس_بدنه نفوذ میکنند.》
هر جمله ای که میگفت انگار دشنه ای داغ بر جگر او فرو میکردند.
بین صحبت هایش چیز های میگفت که ذهنم را حسابی مشغول کرده بود ؛ #نفوذی که پشت سرهم از #چپ و #راست ضربه میزند ، نه اینکه از بیرون ضربه بزند بلکه از #درون میزند ...
این #ضربه خوردن ها و #خون_زخم خوردن ها برای این است که یادمان رفته خون شهدایمان را !! یادمان رفته که چرا رفتند و دیگر برنگشتند!!.
حتی فکر میکنیم #نفوذی کسی است که #اسلحه بدستش گرفته و به سمت خودمان شلیک میکند!!..در صورتی که یادمان رفته شاید نفوذی در #کلیدی_ترین_جایگاه_مقام باشد و فقط #تصمیمات_اشتباه بگیرد و کسانی را دور خودش جمع کندکه #فهم_و_تخصص ندارند و آنها هم #تصمیمات_اشتباه بگیرند.
این یعنی #جاسوسی_غیر_مستقیم...
عده ای از همان بازیگران در گوشه و کنار هستند که حتی از یک #شهید_گمنام پله میسازند تا به اهداف سوخته ای که هیچ وقت به آن نمیرسند ، برسند.
قصه کوتاه..
عیب کسان منگر و احسان خویش
دیده فرو بر به گریبان خویش
◾️دست نوشته های یک افسر جنگ نرم...
#نفوذ
#جاسوسی_غیرمستقیم #خائنین_همخون
#منافق
#عده_فلان
#بصیرت_زینبی_س
#نفوذی_خودی
#روباه_سیاه
@Jahad1370313