eitaa logo
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
1.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
81 فایل
- به‌نام ِ‌خدای‌ِچشمانِ‌جهاد ؛ 💙 . . • - اینجا گوشه‌ای دنج از عاشقانه‌هایِ منو عزیزِبرادرم ؛ #جھاد‌جـٰان‌ : ) . . - اگر تو اینجایی بدون بی‌دلیل نیست ؛ قطعا دعوتِ خود شهیدجهادی . 🌱 ' • - شروطِ‌کانال : @jahad319 . . - گردان‌کانال : @jahad29 . .
مشاهده در ایتا
دانلود
همه جا هست ، حتی تا رده های بالا ... قصه ی در لباس خودی است که میدرند و ضربه میزنند. روزی با همان مرد سی و چند سالِ تشکیلاتی ، گرم صحبت بودم. او از رفیق های شهیدش میگفت، از آن گمنام های که پرنام ترین های روزگار بودند.. اواسط صحبتش نفس عمیقی کشید ، معلوم بود که سینه اش پر از درد بود. دست پدرانِ اش را روی شانه ام گذاشت گفت:《 آن زمان که مثل تو افسر جوان بودم ، مدام به دنبال این بودیم که از ناخودی و بیرون ضربه نخوریم اما هرچه که گذشت... میدونی جوون سختی ماجرا کجاست؟! اونجایی که با از ضربه میزنه..اونجایی سخته که دیگه فرق از معلوم نیست ، آنقدر نقششان را خوب بلدند بازی کنند که تا نفوذ میکنند.》 هر جمله ای که میگفت انگار دشنه ای داغ بر جگر او فرو میکردند. بین صحبت هایش چیز های میگفت که ذهنم را حسابی مشغول کرده بود ؛ که پشت سرهم از و ضربه میزند ، نه اینکه از بیرون ضربه بزند بلکه از میزند ... این خوردن ها و خوردن ها برای این است که یادمان رفته خون شهدایمان را !! یادمان رفته که چرا رفتند و دیگر برنگشتند!!. حتی فکر میکنیم کسی است که بدستش گرفته و به سمت خودمان شلیک میکند!!..در صورتی که یادمان رفته شاید نفوذی در باشد و فقط بگیرد و کسانی را دور خودش جمع کندکه ندارند و آنها هم بگیرند. این یعنی ... عده ای از همان بازیگران در گوشه و کنار هستند که حتی از یک پله میسازند تا به اهداف سوخته ای که هیچ وقت به آن نمیرسند ، برسند. قصه کوتاه.. عیب کسان منگر و احسان خویش            دیده  فرو بر به گریبان خویش ◾️دست نوشته های یک افسر جنگ نرم... @Jahad1370313