ا تکرار کردم صدایی شنیدم ناخود آگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح ) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم ! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد : از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد.*
*بعد گفت : «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»*
🌹 *شادی روح مطهرش 5 شاخه گل صلوات بر محمد و آل محمد*🌹
*شهید احمد علی نَیِری*
🌷🌷🌷
[۹/۱۱، ۲۳:۲۸] منتسب به حسینم: سلام
چیزی براتون میفرستم کیف کنید ولی قول بدین برا همه خیلی دعا کنین
ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم اباعبدالله روی نوشته زیر انگشت بزن
http://app.imamhussain.org/tour/
وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کردهر جای حرم که دوست داريد زیارت کنید. بنده رو هم دعا کنید. زیارتتون قبول باشه
التماس دعا
[۹/۱۱، ۲۳:۲۹] منتسب به حسینم: 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
سلام و درود خداوند مهربان بر شما میهمان عزیز سفره پر برکت نهج البلاغه
فایل صوتی قسمت چهارم حكمت 456 نهج البلاغه: بی ارزشی دنیا و بهای انسان
وَ قَالَ (عليه السلام): أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا؟ إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ، فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا.
بهاى جان آدمى (اخلاقى):
و درود خدا بر او، فرمود: آيا آزاد مردى نيست كه اين لقمه جويده حرام دنيا را به اهلش واگذارد؟ همانا بهايى براى جان شما جز بهشت نيست، پس به كمتر از آن نفروشيد.
💠خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ⁉️‼️
✅ کانال جهادی نور1️⃣🔽
https://chat.whatsapp.com/Jv6McMQNtvqHEnirvF0ETt
✅کانال جهادی نور 2️⃣🔽
https://chat.whatsapp.com/DM5bCjVUlRzB1WmV8GUG9o
✅کانال جهادی نور 3️⃣🔽
https://chat.whatsapp.com/DATBCzMwlraHiP1pVOrhOl
✅کانال جهادی نور در ایتا 🔽
🆔️https://eitaa.com/Janoor
[۹/۱۱، ۲۳:۳۰] منتسب به حسینم: 🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
🔥 #گناهشناسی🔥
😈 #زنای_چشم👀
در روایتی از حضرت عیسی (علیه السلام) آمده است که:
«اگر با نگاه شهوتآلود به زنی تماشا کنی همان وقت در دلت با او #زنا کردهای!»[1]
در روایتی دیگر حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نگاه آلوده را زنای چشم معرفی کرده است:
«ِکلِّ عُضوٍ مِنْ ابْنِ آدمَ حَظٌّ مِنَ الزِّنا: اَلْعَینُ زِناها النَّظَرُ؛
برای هر عضوی از بدن انسان، بهرهای از زنا دارد و زنای چشم، چشمچرانی و نگاه آلوده است.»[2]
جالب اینجاست که روانشناسان هم زنای چشم را تأیید کردهاند:
«شخص از چشمچرانی لذت میبرد و از دیدن اندام برهنه تحریک میشود و این تحریک برای شخص بیمار (چشمچران)، همان لذت آمیزش جنسی را در فرد معمولی دارد.»[3]
لذا چشمچرانی از نظر اسلام حرام است و عذاب دردناکی در انتظار چشمچران خواهد بود که البته این عذاب انعکاس و تجسم خود عمل در عالم معاد است.
حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در این باره می فرمایند:
«کسی که چشمانش را از نگاه به #نامحرم پر کند، روز #قیامت، خداوند میخهای آتشین بر چشمانش فرو می کند و آنها را از آتش پر کند، تا وقتیکه بهحساب مردم رسیدگی کند، سپس امر میشود که او را به جهنم ببرند؛ »[4]
📗[1]. انجیل متی، 5 / 27 / 28.
📕[2]. میزان_الحکمه، ج12، ص: 237، ح 20315.
📒[3]. طب_روحانی، ص 258، عبدالکریم بیآزار شیرازی.
📘[4] . ثواب_الاعمال، ص 338.
💠خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ⁉️‼️
✅ کانال جهادی نور1️⃣🔽
https://chat.whatsapp.com/Jv6McMQNtvqHEnirvF0ETt
✅کانال جهادی نور 2️⃣🔽
https://chat.whatsapp.com/DM5bCjVUlRzB1WmV8GUG9o
✅کانال جهادی نور 3️⃣🔽
https://chat.whatsapp.com/DATBCzMwlraHiP1pVOrhOl
✅کانال جهادی نور در ایتا 🔽
🆔️https://eitaa.com/Janoor
[۹/۱۱، ۲۳:۴۳] منتسب به حسینم: 💎 *جنگ نمک:::*
🕎 نمک مصرفی اروپا و آمریکا طبیعی و با قیمت *بسیار بالاست*
🕎 نمک مصرفی ژاپن ها، *نمک طبیعی* دریاست
🕎 سرانه مصرف نمک در ژاپنی ها *یازده قاشق چایخوری* در روز است و از بیشترین طول عمر برخوردارند
🕎 *خوردن نمک تصفیه شده و شیمیایی برای قوم یهود حرام است*
🕎با جای
🔴کمک رسانی خالصانه
✍وقتی #حضرت_موسی علیه السلام به خاطر مصونیت از شرّ طرفداران فرعون از مصر به مَدْین هجرت کرد در راه دختران شعیب را دید که در کناری منتظر ایستاده اند تا آب بردارند و چوپان ها برای گوسفندان خود آب می کشند. موسی به کمک آن ها رفت و برای آن ها آب کشید.
دختران شعیب کمک موسی علیه السلام را به پدر خود گزارش دادند و یکی از آن ها به دستور پدر به دنبال موسی علیه السلام رفت و او را به منزل خود دعوت کرد. دختر شعیب علیه السلام از جلو حرکت کرد و موسی به دنبال او می رفت، باد به شدّت می وزید و لباس های آن دختر را به این سو و آن سو می برد. وقتی موسی علیه السلام این صحنه را مشاهده کرد از او درخواست کرد از پشت سر حرکت کند و او را به سوی منزل راهنمایی کند تا چشم او از نگاهبه #نامحرم محفوظ بماند.
وقتی موسی علیه السلام وارد منزل شد، شعیب علیه السلام بر سر سفره شام نشسته بود، به او گفت: ای جوان! بر سر سفره بنشین و شام بخور.
موسی علیه السلام گفت: «اَعوذُ بِاللَّه» (به خدا پناه می برم)
شعیب علیه السلام: چرا این جمله را بر زبان آوردی؟ مگر تو گرسنه نیستی؟
موسی علیه السلام: بله گرسنه هستم. امّا می ترسم این غذا در برابر کمکی باشد که به دخترانت کرده ام. مااز خاندانی هستیم که چیزی از عمل آخرت را به سراسر زمین که پر از طلا باشد نمی فروشیم. شعیب گفت: نه واللَّه. منظور من معاوضه با کار شما نیست؛ بلکه این عادت من و پدرانم می باشد که مهمان را گرامی می داریم و به او طعام می دهیم. موسی علیه السلام نشست و غذا خورد.
📚بحارالانوار، ج 13، ص 21
📚 قصه های تربیتی / محمد رضا اکبری
✅باماهمراه باشید گروه جهادی نور
📲روبیکا
https://rubika.ir/joing/DACJGDHH0LXOIEUDEVNZFTGFYJJDNONE
✅گروه جهادی نور
📲ایتا
https://eitaa.com/Janoor
🔴کمک رسانی خالصانه
✍وقتی #حضرت_موسی علیه السلام به خاطر مصونیت از شرّ طرفداران فرعون از مصر به مَدْین هجرت کرد در راه دختران شعیب را دید که در کناری منتظر ایستاده اند تا آب بردارند و چوپان ها برای گوسفندان خود آب می کشند. موسی به کمک آن ها رفت و برای آن ها آب کشید.
دختران شعیب کمک موسی علیه السلام را به پدر خود گزارش دادند و یکی از آن ها به دستور پدر به دنبال موسی علیه السلام رفت و او را به منزل خود دعوت کرد. دختر شعیب علیه السلام از جلو حرکت کرد و موسی به دنبال او می رفت، باد به شدّت می وزید و لباس های آن دختر را به این سو و آن سو می برد. وقتی موسی علیه السلام این صحنه را مشاهده کرد از او درخواست کرد از پشت سر حرکت کند و او را به سوی منزل راهنمایی کند تا چشم او از نگاهبه #نامحرم محفوظ بماند.
وقتی موسی علیه السلام وارد منزل شد، شعیب علیه السلام بر سر سفره شام نشسته بود، به او گفت: ای جوان! بر سر سفره بنشین و شام بخور.
موسی علیه السلام گفت: «اَعوذُ بِاللَّه» (به خدا پناه می برم)
شعیب علیه السلام: چرا این جمله را بر زبان آوردی؟ مگر تو گرسنه نیستی؟
موسی علیه السلام: بله گرسنه هستم. امّا می ترسم این غذا در برابر کمکی باشد که به دخترانت کرده ام. مااز خاندانی هستیم که چیزی از عمل آخرت را به سراسر زمین که پر از طلا باشد نمی فروشیم. شعیب گفت: نه واللَّه. منظور من معاوضه با کار شما نیست؛ بلکه این عادت من و پدرانم می باشد که مهمان را گرامی می داریم و به او طعام می دهیم. موسی علیه السلام نشست و غذا خورد.
📚بحارالانوار، ج 13، ص 21
📚 قصه های تربیتی / محمد رضا اکبری
ـــــــــــــــــــــــ
✅باماهمراه باشید گروه جهادی نور
📲روبیکا
https://rubika.ir/joing/DACJGDHH0LXOIEUDEVNZFTGFYJJDNONE
✅گروه جهادی نور
📲ایتا
https://eitaa.com/Janoor