📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۶۲
🔰 مضامین مشترک در میان اگزیستانسیالیست ها
چنانچه پیشتر گفته شد تنها عاملی که چه بسا بتواند همه ی فلاسفه و اندیشمندان اگزیستانسیالیست را، به رغم اختلافات بسیاری که از جهات مختلف با هم دارند، زیر عنوان اگزیستانسیالیست جمع کند، مضامین و مطالبی است که آنان به گونه ای در سخنانشان آورده اند؛ گرچه در تفسیر، تحلیل و توضیح آن مضامین، هنوز هم اختلاف نظر دارند.
♦️تفرد انسانی
اگزیستانسیالیست ها معتقدند نظام های فلسفی، همه ی امور، از جمله انسان را در چهارچوب و مقولات خاصی می گنجانند. به تعبیر دیگر، همه ی امور را با دید«کلی» و «ماهوی» می نگرند. این نوع نگرش، از این جهت دچار اشکال است که در آن، فرد فدا می شود؛ یعنی از فرد، حتی به منزله ی فردی از یک ماهیت کلی بحث نمی شود. در نظر فلاسفه ی اگزیستانسیالیست، نباید فردانیت انسان، در هیچ امری مضمحل شود. اینان برای تفرد انسانی اهمیت ویژه ای قائل اند.
حفظ تفرد انسانی، افزون بر جنبه ی نظری و فلسفی اش، جنبه ی عملی نیز دارد. اگر انسان فردیت خود را کنار گذارد و آن گونه رفتار کند که دیگران می کنند یا صنف و طبقه ی او اقتضاء دارد، در حقیقت، شخص و شخصیت انسانی خود را در وجود دیگران مضمحل کرده است.
آنچه فلاسفه ی اگزیستانسیالیست بدان سفارش می کنند، این است که انسان باید تا حد ممکن به گونه ای عمل کند که مقتضای طبع اوست، نه اینکه کارهای ما به گونه ای باشند که توقع و انتظار دیگران برآورده شود.
خلاصه اینکه تاکید اگزیستانسیالیست ها بر فردیت، هم برای نفی نظام های سنتی فلسفی است در بعد نظری، وهم برای نفی توده ای شدن انسان است در بعد عملی. ادامه دارد...
🔹درون ماندگاری
اگزیستانسیالیست ها معتقدند هر فرد انسانی درون ماندگار است؛ یعنی در خود می ماند و هیچ گاه بر دیگران ظاهر نمی شود. هیچ کس نمی تواند فرد دیگری را بر ملا کند. دیگران به «نمود» شخص دیگر واقف می شوند و از «بود» او کاملا بی خبرند. در اینجا اگزیستانسیالیسم به پدیدارشناسی نزدیک می شود. مسائلی همچون حب و بغض و امور نفسانی ما به پدیدار اشیاء تعلق دارد، نه به امور واقعی. پس از این جهت نیز انسان از نمود اشیاء که در درون خودش محقق است، فراتر نمی رود و در درون خویش باقی می ماند.
🔸گزاف بودن جهان
اگزیستانسیالیست ها معتقدند هیچ دلیلی برای« بودن» جهان وجود ندارد. جهان هست، چون هست. همچنین برای چگونگی جهان نیز اقامه ی دلیل لازم نیست. این عقیده مورد قبول اگزیستانسیالیست های الهی، مانند «گابریل مارسل» نیز هست؛ زیرا اینان نیز، وجود واجب الوجود را توجیه کننده ی این دو پرسش نمی دانند.
البته این گزاف بودن در نظر اگزیستانسیالیست ها مطلوب است؛ زیرا معتقدند اگر برای«بودن» و «اینگونه بودن» جهان علتی در کار می بود، اختیار از دست انسان گرفته می شد؛ و ازآنجا که اختیار بالاترین ارزش را دارد، این پوچی و گزاف بودن مطلوب خواهد بود؛ هرچند همین پوچی برای انسان ها حیرت آور و اضطراب آفرین است؛ زیرا ما نمی دانیم چه چیز ضامن بقای این جهان است. و در نتیجه هر لحظه احتمال می دهیم جهان به پایان برسد و همین امر، موجب «دلهره ی وجود» می شود. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
Part10_خاطرات مستر همفر.mp3
7.93M
🔰#کتاب_صوتی🔰
🎙عنوان : "خاطرات مستر همفر"(جاسوس انگلستان در کشورهای اسلامی)
🔺 قسمت دهم
👈 تولید اختصاصی کانال کتابخانه صوتی
🎤گوینده : #محمدرضا_پور_عباس
📕 پایان کتاب
#خاطرات_مستر_همفر
#دشمن_شناسی #وهابیت #انگلستان
📚 بررسی جریانات مارکسیستی
✍🏼 قسمت هشتم
🔰 واقعیتهای جامعه مارکسیستی
اما آنچه که در واقعیت اتفاق افتاد:
شعار کمونیستها:
(از هر کس بهاندازه امکاناتش و به هر کس بهاندازهی نیازش).
با این شعار توانستند توده مردم را فریب دهند و دولت موقتی را که بعد از تزار در روسیه روی کار امده بود را کنار بزنند. در واقع این انقلاب در کشوری رخ داد که بر خلاف پیشبینی مارکس صنعتی نبود بلکه کشوری در شرایط نیمه فئودالی قرار داشت بود و همچنین چین نیز دارای همین ویژگی (دهقانی) بود.
♦️۱. این انقلابات در کشورهایی رخ داد که دوران فئودالی را پشت سر میگذاشتند.
۲. در جامعه سوسیالیستی درست است که طبقه از بین رفت ولی طبقه جدیدی بوجود آمد بنام طبقه پرولتاریا که نماینده آن حزب کمونیست بود که وحشیانهترین سرکوب و دیکتاتوری را انجام میداد.
۳. اختلاف کارگر ساده و ماهر از بین نرفت چون این عین بیعدالتی است.
🔹۴. مالکیت خصوصی از بین رفت ولی در دست قدرتی برتر از سرمایهدار قرار گرفت یعنی در دست دولت.
۵. ابتدا پول از بین رفت و واحد روزشمار کار بنام ترود بوجود آمد ولی چون بسیار ابتدایی و ساده بود و جوابگوی جامعه نبود دوباره پول روی کار آمد و بانک هم برای انتشار اسکناس روی کار آمد و در نتیجه آن برقراری آزادی بازرگانی بوجود آمد.
۶. دولت نه تنها از بین نرفت بلکه بر عکس کشورهای سرمایهداری روز به روز قویتر شد.
🔸۷. در مورد خانواده با افزایش بچههای رها شده و فساد و فحشا و اینکه بیش از نیمی از ازدواجها منجر به طلاق شد به همین علت در سال ۱۹۴۹ محدودیتهایی را برای طلاق وضع کردند و مردم را تشویق به تشکیل خانواده کرده و آن را مایه افتخار دانستند.
۸. در زمینه وحدت جهانی با سیاستهای غلط رهبران کشورهای کمونیستی تابع شوروی یکی پس از دیگری مستقل شدند مانند: یوگوسلاوی –مجارستان- چین و.... .
۹. مورد آخر اینکه مردم و کارگران نه تنها آگاهی به دست نیاوردند و از خود بیگانگی بیرون نیامدند بلکه بر اثر اطاعت مطلق و بیچون و چرا از دستورات حزب کمونیست در وضعی بدتر از دوران قبل و حتی کلیسا قرار گرفتند چون که حزب هر گونه تجسس و فکر را ممنوع میکرد. (قلعه حیوانات نمونهای اعتراضآمیز به این وضعیت تداعی شده در اندیشه مارکسیستهاست). ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۶۳
🔰 ادامه بحث مضامین مشترک...
♦️آزادی و انتخاب
یکی از موضوع هایی که در آثار فلاسفه ی اگزیستانسیالیسم فراوان، درباره آن بحث و بررسی شده، مسئله ی آزادی است. هرقدر انسان آزادانه تر عمل کند، تفردش محفوظ تر است.
آزادی ای که فلاسفه ی اگزیستانسیالیست بیشترین ارزش را برایش قائل اند، غیر از مفهوم سیاسی و عرفی آن است. اینان معتقدند انسان هر آنچه را بخواهد، میتواند. خلاقیت، راز آزادی است. انسان در حقیقت می تواند چیزی دیوسیرت یا خیر و زیبا و مفید بیافریند.
🔹موقعیت های مرزی
اگزیستانسیالیست ها معتقد، ما انسان ها، در شرایط عادی و یکنواخت زندگی، بعضی زوایا و ویژگی های خویش را نمی شناسیم یا بد می شناسیم. مثلا اگر از خیلی ها پرسیده شود که آیا حسود هستید یا نه، پاسخ آنها منفی است، یا اگر از آنها بپرسیم شجاع هستید یا نه، پاسخ آنها مثبت است.
همین اشخاص وقتی در موقعیت خاصی قرار می گیرند، برای خودشان معلوم می شود که مثلا حسودند یا شجاع نیستند. در موقعیت های استثنایی است که گوهر انسان و واقعیت درونی اش آشکار می شود. البته همهی فلاسفه ی اگزیستانسیالیست، در تعیین حدود و اوضاع مرزی ای که مورد بحث ماست، اتفاق نظر ندارند.
🔸ارتباط با انسان ها
از امور کانون توجه عموم فلاسفه اگزیستانسیالیست، مسئله ارتباط انسان با انسان های دیگر است. آنان معتقدند هر فرد انسانی، در کنار سایر انسان ها هویت می یابد. یعنی چنین نیست که یک انسان بتواند، به صورت انفرادی عمل کند. تا انسان در جامعه نباشد، «فرد» نیست و «فردیت» ندارد. مشخصات فردی هرکس در جامعه بر می خیزد. برای شناخت خود هم، باید با دیگران ارتباط داشت. گویا دیگران آیینه اند، و هرکسی خود را در آن آیینه می بیند. اگر از اجتماع بیرون باشیم، حتی ضعف ها و قوتهای خودمان برایمان نامعلوم می مانند. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت نهم
🔰خلاصه بحث و نتیجه گیری:
♦️مارکسیسم یکی از ایدئولوژیهای غرب مدرن است که بر پایه آمیزه ماتریالیسم دیالکتیک با ماده گرایی جدلی با سوسیالیسم رادیکال بنا شده است.
مارکسیسم بر پایه اعتقاد به نظریه پیشرفت به ارائه یک تئوری در خصوص چگونگی تحول زندگی اجتماعی- تاریخی جوامع بشری و قوانین حاکم بر آن میپردازد.
مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی درقلمرو اقتصاد به برقراری اقتصاد سوسیالیستی والغای مالکیت خصوصی معتقد است و در حوزه سیاسی قائل به حاکمیت دیکتاتوری پرولتاریا تحت رهبری حزب کمونیست و بر اساس ایدئولوژی مارکسیسم است.
🔹شاید بتوان مهمترین ویژگیهای مارکسیسم در تفسیر رایج لنینیستی آن را اینگونه فهرست کرد:
۱. اعتقاد به ماتریالیسم به لحاظ هستی شناسی.
۲. اعتقاد به نسبی انگاری در حوزه معرفت شناسی واخلاق.
۳. اعتقاد به حاکمیت قوانین دیالکتیکی بر طبیعت، جامعه و تفکر انسانی
۴. اعتقاد به هدف دار بودن تاریخ و سیر آن به سوی یک غایت مشخص وازپیش تعیین شده یعنی تحقق جامعه بی طبقه کمونیستی.
۵. اعتقاد به اصالت عامل اقتصاد به عنوان موتور محرک اصلی تاریخ.
۶. اعتقاد به اینکه دولت، تجسم اراده طبقات حاکم است ودر همه ادوار تاریخ به استثناء جامعه کمون اولیه، دولت و طبقات اجتماعی متخاصم وجود داشته و دارند و با ظهور انقلاب کارگری و برقراری حاکمیت دولت سوسیالیستی (دیکتاتوری پرولتاریا) فاز اول کمونیسم که سوسیالسم است تحقق یابد و پس از طی یک دوره تکاملی از دل جامعه سوسیالیستی که مبتنی بر حکومت طبقه کارگر است جامعه کمونیستی پدید میآید که فاقد دولت و تضاد طبقاتی و مالکیت خصوصی است.
🔸طبق تئوری مارکسیسمی جوامع بشری تقریبا از مراحل تاریخیای شامل: کمون اولیه، جامعه برده داری، جامعه فئودالی، جامعه سرمایه داری عبور کرده و به سوسیالیسم و فاز برتر آن کمونیسم میرسند.
مارکسیسم، هم ادعای آن دارد که ایدئولوژی طبقه کارگر به عنوان انقلابی ترین طبقه جامعه است و هم مدعی است که علم شناخت قوانین حاکم بر جامعه واندیشه انسانی است و بدینسان خود را به عنوان امری قطعی و یقینی مطرح میکند؛ حال آنکه این یقین گرایی به هیچ روی با روش شناسی و معرفت شناسی نسبی انگارانه آن سازگاری ندارد.
♦️مارکسیسم مخالف نظام سرمایه داری لیبرال است و خواهان الغای مالکیت خصوصی و برقراری اقتصاد با برنامه دولتی سوسیالیستی است. مارکسیسم اگر چه داعیه انقلابی گری علیه جامعه سرمایه داری دارد، اما به دلیل ماهیت مدرنیستی و اومانیستی که دارد، صورت سوسیالیسم مدرن را جانشین لیبرالیسم مدرن میکند و راه حل آن به هیچ روی خارج از مرزهای مدرنیته را در نمینوردد ولذا حقیقتا انقلابی نیست و اگر چه لیبرال – سرمایه داری را نفی میکند، نهایتاً به اثبات صورتی دیگر از مدرنیته و اومانیسم میپردازد.
🔹مارکسیسم یک ایدئولوژی بشرانگارانه و الحادی است که معتقد به حاکمیت قوانین برخاسته از عقل نفسانیت مدار بشر مدرن است منتها مارکسیسم به اصالت اراده معطوف به قدرت جمعی معتقد است درحالی که لیبرالیسم به اصالت حاکمیت اراده نفس فردی بشر باور دارد.
مارکسیسم اگر چه شعار عدالت و نفی استثمار سر میدهد، اما در واقع با تأکید و خود بنیادی نفسانی بشر موج استثمار و از خود بیگانگی سرمایه سالارانه- منتها در شکل سرمایه داری دولتی به جای سرمایه داری خصوصی است.
🔸ایدئولوژی مارکسیستی پس از مرگ مارکس تغییرات زیادی را تجربه کرد و زیر شاخههایی مثل مارکسیسم لنینیسم، مارکسیسم مائوئیسم، مارکسیسم نو ومارکسیسم تجدید نظر طلب در آن پدید آمد. مارکسیسم لنینیسم به دلیل در دست داشتن قدرت سیاسی در شوروی واروپای شرقی برای دههها به عنوان تفسیر غالب و اصلی مارکسیسم مطرح میشد.
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۶۴
🔰اگزیستانسیالیست ها و مسائل
اخلاقی و ارزشی
اگزیستانسیالیست ها قواعد اخلاقی را که متضمن دستورهای کلی اند، نادرست می دانند. چون، اگر انسانها بخواهند خود را با این قواعد تطبیق دهند، در واقع، از آزادی خویش چشم پوشیده اند، در حالی که آزادی، مهم ترین ارزش انسان است. درفلسفه وجودی، قوانین و قواعد، تحمیل های بیرونی شمرده می شوند، و موجود انسانی را به زور در قالبی از پیش تعیین شده جای می دهند؛ و از این رو، او را از تحقق بخشیدن به خود اصیل و فریدش باز می دارند.
♦️بدین ترتیب، فلسفه ی وجودی به تشویق ان چیزی متمایل است که معمولا «اخلاق موقعیت» می نامند. مراد از اخلاق موقعیت این است که اصول، قوانین، دستورها و قواعد اخلاقی ای نداریم که به طور عام برای هرکسی معتبر باشد. هر موقعیت و شرایطی را باید خود شخص، به طور عینی و شخصی بررسی کند تا بفهمد در این موقعیت چه کاری درست است. معلوم است که هر موقعیت خاص، امری شخصی و تکرار ناشدنی است. بسیاری از فیلسوفانی که از اخلاق موضعی (موقعیت) دفاع می کنند، از کی یرکگارد و تا حدی از نیچه، الهام گرفته اند.
🔹ارزش های والا از دیدگاه اگزیستانسیالیست ها، آزادی، خلاقیت وعشق اند که آنها را می توان در تفرد یا «خود بودن» خلاصه کرد.
انسان ها در مقام دستیابی به ارزش های اخلاقی مرسوم و سنتی، ارزش های سه گانه ی بالا را فدا می کنند. یعنی هرکسی پیش خود می اندیشد که چه عنوان و محمولی بر او منطبق است و رفتارش را مطابق با آن عنوان تنظیم می کند.
🔸از آنجائیکه اگزیستانسیالیستها ارزش
های سنتی اخلاقی را نمی پذیرند، گاهی در نوشته ها و سخنان مخالفان، به نیهیلیسم
یا پوچ گرایی متهم می شوند. لیکن باید گفت گرچه آنان ارزش های سنتی را نمی پذیرند،
ارزش های دیگری را به جای آن ارزشهای سنتی می نشانند. پس نباید آنها را پوچ انگار دانست.
اما اگزیستانسیالیسم مروج نوعی ناامیدی است
و بر آن است که به هیچ وجه، زندگی رضامندانه امکان ندارد. آنان از این عدم تحصیل رضامندی، به « سرشت سوگناک زندگی» تغییر می کنند.
به این طرز فکر، «فلسفه یاس» می گویند. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت دهم
🔰 نگاهی به انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه
انقلاب اکتبر که انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر، اکتبر سرخ، قیام اکتبر و انقلاب بلشویکی نیز خوانده میشود، فصل مهمی در تاریخ روسیه و دومین و آخرین حرکت بزرگ از انقلاب این کشور بود که سببساز بهقدرت رسیدن حزب بلشویک در روسیه و برپایی نظام شورایی شد.
این انقلاب جنبشی اعتراضی ضدامپراتوری روسیه بود که در سال ۱۹۱۷ رخ داد و نهایتا به سرنگونی حکومت تزارها و برپایی اتحاد جماهیر شوروی انجامید. مبانی این انقلاب برپایه صلح-نان-زمین استوار، و شعار آن داس، چکش و ستاره بود
♦️ انقلاب روسیه فصل مهمی از تاریخ روسیه است که در پی خودکامگی تزار، تنگدستی مردم و پیامدهای مداخلهی روسیه در جنگ جهانی اول به وقوع پیوست و نهایتا به سقوط واپسین تزار روس انجامید.
این انقلاب یکی از جنجالیترین رویدادهای سیاسی قرن بیستم قلمداد میشود؛ انقلاب خشونتآمیزی که به دودمان رومانوفها و قرنها سلطهگری تزارها پایان داد.
در پی انقلاب روسیه، که در دو گام (نخست در ماه فوریه و سپس ماه اکتبر) رخ داد، بلشویکها به رهبری ولادیمیر لنین که یک انقلابی چپگرا بود، به قدرت رسیدند و حکومت تزار را نابود ساختند. بعدها بلشویکها نام خود را به حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تغییر دادند.
🔹این انقلاب در دو مرحله صورت گرفت:
نخست انقلاب فوریه ۱۹۱۷ رخ داد. در این انقلاب پس از یکسری اعتصابات، تظاهرات و درگیریها، نیکلای دوم، آخرین تزار روسیه از سلطنت خلع شد و یک دولت موقت به قدرت رسید. دولت موقت زیر نظر گئورگی لووف و الکساندر کرنسکی تشکیل شد.
اکثر اعضای دولت موقت، از شاخه منشویک (اقلیت) حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بودند.
🔸دومین مرحله، انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ بود. انقلاب اکتبر، تحت نظارت حزب بلشویک(اکثریت) شاخه رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه و به رهبری ولادیمیر لنین به پیش رفت و طی یک یورش نظامی همهجانبه به کاخ زمستانی سن پترزبورگ و سایر اماکن مهم، قدرت را از دولت موقت گرفت. در این انقلاب افراد بسیار کمی کشته شدند.
در طول این انقلاب درشهرهای اصلی روسیه همانند مسکو و سن پترزبورگ رویدادهای تاریخی برجستهای رخ داد. انقلاب در مناطق روستایی و رعیتی نیز پا به پای مناطق شهری در حال پیشروی بود و دهقانان زمینها را تصرف کرده و در حال بازتوزیع آن در میان خود بودند. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃🌹
✅ خصوصیات و امتیازات تنها کانال
جریان شناسی فکری، فرهنگی، سیاسی
در پیام رسان ایتا🔻
♦️مباحث سلسله دروس این کانال اختصاصی است و از هیچ کانال دیگری کپی و اقتباس نگردیده و در کانال دیگری یافت نمی شود.
🔹در این کانال بر خلاف اکثر کانالهای دیگر به هیچ وجه تبلیغات تجاری و اقتصادی درج نمی گردد. بارگذاری پستها محدود و کیفی می باشد و در ۲۴ ساعت حدود ۱۴ پست بارگذاری می شود.
🔸سلسله دروس جریانی در این کانال جهت تامین محتوای جلسات دانشگاهی و مساجد و فعالان جبهه فرهنگی بسیار مفید و کاربردی می باشد و با هدف مبارزه با تهاجم و شبیخون فرهنگی غرب و دشمن شناسی صورت می پذیرد.
💠 لطفا با ما همراه باشید. و ما را به دوستان خود و علاقمندان این مباحث معرفی نمایید.
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2435711052C25a8fe6362
🔴 جنگ های هیبریدی چیست ؟
🔹جنگ های هیبریدی یا ترکیبی تنها به میدان نبرد محدودنیستند بلکه دیپلماسی ، جنگ اقتصادی ، جنگ اطلاعاتی و حمله های سایبری نیز از جمله مولفه های آن هستند. در دکترین جنگ هیبریدی هدف این است که قوه عاقله ی یک کشور به صورت همزمان به بیش از ۵ نقطه متمرکز بشود تا قوه تصمیم گیری و اراده اش دچار خدشه شود.
🔸فشار اقتصادی برای گرفتن امتیاز در دیپلماسی، از روش های مرسوم این جنگ است .
امروزه شیوه های جنگ شیوه هایی نوین شده است.ایران از جمله کشورهایی است که چندین سال است درگیر جنگ های هیبریدی یا ترکیبی است که یکی از مهم ترین موارد آن جنگ اقتصادی است.
🔹دشمن برای آنکه بتواند ما را در جنگ اقتصادی شکست بدهد علاوه بر تحریم از حربه ی دیپلماسی و اطلاعاتی و سایبری نیز استفاده میکند و با ترکیب این ها می خواهد به هدفش برسد.مسئولین ما باید بدانند که برای پیروزی علاوه بر افزایش توان اقتصادی باید به افزایش قدرت در حیطه ی دیپلماسی و اطلاعاتی و سایبری نیز دست یابند.
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۶۵
🔰 مسائل معرفت شناختی در سخنان اگزیستانسیالیست ها
بیشتر فلاسفه ی اگزیستانسیالیست، به معرفت شناسی، به منزله ی بخشی از فلسفه های رسمی، التفات چندانی ندارند. با این حال بعضی از فلاسفه ی اگزیستانسیالیست به بعضی از مسائل معرفت شناختی پرداخته اند.
♦️یکی از مسائلی که در معرفت شناسی مهم تلقی می شود، بررسی جایگاه عقل و حس در کسب معارف است. معمولا فلاسفه را به عقل گرا، حس گرا یا تجربه گرا تقسیم می کنند.
اگزیستانسیالیست ها به عقل ستیزی مشهورند. آنان عقل را که در نظر عقل گرایان تنها منبع شناخت قلمداد شده است، از دسترسی به واقعیات ناتوان می دانند. در نظر آنان، روش شناخت، علم شهودی، و فایده ی علم جهت یابی در زندگی است که برای ما مشخص می کند انسان چگونه باید زندگی کند و از کدام زندگی باید بپرهیزد.
🔹بحث های صریح از شناخت و علم، در نوشته های اگزیستانسیالیست ها چندان رایج نیست. بیشترین توجه آنان معطوف به خواستن، عمل کردن و احساس است و اساسا شناسایی را امری عاطفی، و فهم را همواره مسبوق به نوعی حالت عاطفی می دانند. ما وقتی چیزی را می فهمیم که به آن اهتمام داشته، فایده اش را درک کرده باشیم.
🔸اغلب بحث می کنند که موهبت عقلانی انسان در پاسخ به نیازهای زیست شناختی او به کمال می رسد. فهمیدن جهان در وهله اول، توانایی برآمدن از پس آن است. شناختن راه خویش، شناختن چگونگی مرتب کردن اشیاء با اهداف و مقاصد انسان، و به خدمت گرفتن آنها، و نیز، شناختن چگونگی اجتناب از خطرهاست. این فهم را می توان فهم عملی نامید. فهم نظری، بر اساس فهم عملی به ظهور می رسد و هرگز نباید این دو فهم را مقابل یکدیگر دانست؛ زیرا شاید هیچ فهم نظری ای وجود نداشته باشد که یک سر از انگیزه ها و اهداف عملی تهی باشد.
باتوجه به مطالب فوق می توان گفت اگزیستانسیالیست ها به تجربه گرایی نزدیک ترند تا به عقل گرایی. البته باید توجه داشت که در صورتی می توان بینش شهودی آنان را تجربی دانست که تجربه را از تجربه حسی ظاهری، به تجربه ی درونی و وجدانی تعمیم دهیم.
پایان بحث اگزیستانسیالیسم
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت یازدهم
🔰زمینه های پیدایش انقلاب روسیه
از زمان شکست روسیه در جنگ ۱۹۰۵ با ژاپن، اوضاع بد اقتصادی، گرسنگی، عقب ماندگی و سرمایه داری و نارضایتی های گوناگون در بین مردم، سربازان، کارگران و نخبگان روسیه به وجود آمده بود. روسیه مدتها بعد از اروپای غربی و ایالاتمتحده صنعتی شد. وقتی سرانجام انقلاب صنعتی در اوایل قرن بیستم به روسیه رسید، تغییرات اجتماعی و سیاسی عظیمی را با خود به همراه آورد.
♦️برای مثال جمعیت شهرهای مهم روسیه نظیر سن پترزبورگ و مسکو در بین سالهای ۱۸۹۰ و ۱۹۱۰ تقریباً دو برابر شد. نتیجهی این افزایش جمعیت شلوغی شهرها و وضعیت نامساعد زندگی طبقهی جدیدِ کارگران صنعتی بود.
عوامل فراوانی نظیر افزایش جمعیت در اواخر قرن نوزدهم، فصل نامساعد کشاورزی به علت آبوهوای سرد شمال روسیه و مجموعهای از جنگهای پرهزینه که با جنگ کریمه (۱۸۵۶-۱۸۵۴) آغاز شد، روسیه را با کمبود مکرر منابع غذایی مواجه ساخت.
🔹کارگران روسی علیه سلطنت و مشکلات معیشتی دست به اعتراض زدند. این اعتراض به کشتار یکشنبهی خونین ۱۹۰۵ منتهی شد. صدها معترض غیرمسلح توسط سربازان تزار کشته یا مجروح شدند.
کشتار بیگناهان یکشنبهی خونین، جرقهی انقلاب روسیه را در سال ۱۹۰۵ شعلهور ساخت. در این زمان کارگران خشمگین با اعتصابهای فلجکننده در سرتاسر کشور به قتلعام مردم واکنش نشان دادند.
نیکلای دوم پس از کشتار سال ۱۹۰۵ وعده داد که با تاسیس مجلسهای منتخب یا دوما بهسوی اصلاحات گام برخواهد داشت.
🔸بیشتر مردم روسیه ایمان خود را به رهبری ناکارآمد سزار از دست داده بودند.
فساد در دستگاههای حکومتی رواج داشت، اقتصاد روسیه عقبمانده بود و نیکلای هر بار که مجلس دوما با او به مخالفت برمیخاست، دستور انحلال آن را صادر میکرد. طولی نکشید که میانهروها هم برای سرنگون ساختن سزار با تندرویان همصدا شدند.
حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه، اصلیترین معترض به سیاستهای نیکلای دوم بود که بهطور گسترده بین دهقانان کشاورزان و کارگران کارخانجات صنعتی علیه سیاستهای سیستم تزار فعالیت داشت. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۶۶
🔰ناسیونالیسم
مقدمه
بحث درباره ناسیونالیسم و بررسی اوصاف و مراتب آن، گرچه مربوط به عصر جدید و آثار و نتایج آن است، ولی مدتها است که مورد توجه افراد و جماعت های گوناگون قرار گرفته است و هر یك به شیوه خود به کاوش آن پرداخته و بسته به نوع نگاه یا شیوه تعاملی که با آن داشته اند، به نتایج متفاوتی دست یافته اند که در بیشتر موارد، صرفاً تعدد رهیافت یا تکثر سطحی و بی بنیاد مطالب و رویکردها نیست، بلکه به مراتب، دارای غنا و فربهی خاصی بوده و در پاره ای نمونه های آن به صورت منظومه های فکری و سیاسی نیز درآمده است.
این مباحث که از همان سرآغازهای ظهور این ایده شروع شده است تاکنون نیز باجدیت و اهتمام شایان توجهی ادامه یافته است.
♦️اگرچه در هر برهه ای، بسته به اوضاع و احوال حاکم، این جستارها، شکل و شمایل یا سمت و سوی خاصی داشته اند، در کل به نوعی، جریان اندیشه ورزی و تحقق دادن به مقتضیات و لوازم ملی گرایی را سامان داده و دست کم آن را پیگیری کرده است؛ به گونه ای که امروزه می توان این گونه تلاشهای انجام گرفته اعم از: فکری، فرهنگی، سیاسی و حتی نظامی را با عنوان تاریخ و فرهنگ ناسیونالیسم دسته بندی کرد و به مثابه یك مکتب، آن را در کنار یا دست کم در ذیل مکاتب و مرام های فکری و فلسفی جدید مورد توجه قرار داد. در عین حال، بسیاری از صاحب نظران بر این باور هستند که قومیت، قومگرایی و ناسیونالیسم از موضوعات حساس کشورها در عصر حاضر محسوب می گردد.
🔹طی نیم قرن اخیر تنشهای قومی به موازات افزایش ظرفیتهای اطلاعاتی دنیای مدرن فزونی یافته و مسائل جدیدی را به وجود آورده اند. انقلاب اسلامی ایران، نقطه آغازی در تحولات سالهای پایانی قرن بیستم به شمار می آید که مکاتب مختلف سیاسی از جمله لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیونالیسم و ... را به چالش کشیده است. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi