وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا
و ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ همان خورشیدی که در قلب آسمان با ضحایش دلبری میکند...
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا
و سوگند به ماهی که در جانشین خورشید میشود و مهتابش شکوه شب را به رخ میکشد..
سعادتم در بندگی توست...
سعادتم، انجام کارهای نیکی است که برای لبخندت انجام میدم....
همان هایی که در کتاب سفارشش را کردی...
لبخند رضایتت به داشته ها و نداشتههایم...
میارزد..:)
سوره شمس
🆔 @Javadpanahi 🌺
🍃حدیث
اگر کسی با کاردی تیز و برّان به دیگری حمله کند بهتر است از اینکه رو به رویش او را ستایش کند!
(رسول خدا صلوات الله علیه و آله/محجة البیضاء،ج5)
🆔 @Javadpanahi 🌺
🍃حدیث
🌷امام علی علیه السلام:
از نافرمانی خدا در خلوتها بپرهیزید
زیرا همان که شاهد است داوری می کند
📖نهجالبلاغه حکمت ۳۲۴
🆔 @Javadpanahi 🌺
از نیایش های حضرت فاطمه(ع):
خداوندا خودشیفتگی، خودنمایی، خودبزرگ بینی، ستم، حسادت، ضعف، شک، سستی، زیان، بیماری ها، بی پناهی، نیرنگ، خدعه، بلا و فساد را از گوش و چشم و همه اعضایم ریشه کن فرما، و اختیارم را به سوی آنچه تو دوست داری و تو را خشنود می کند، در دست بگیر، ای مهربانترین مهربانان.
فلاح السائل، ص۳۵۷
🆔 @Javadpanahi 🌺
🔴 محاسبه
✍ مرحوم حاج شیخ عباس قمی، در کتاب «منازل الآخرة » نقل فرموده است که:
شخصی به نام «ابن صمد، بیشتر اوقات شب و روز، اعمال خود را محاسبه میکرد، روزی به فکر محاسبه اعمال عمر خودافتاد، حساب کرد دید که شصت سال از عمرش گذشته است، پس روزهای این شصت سال را حساب کرد، دید که بیست و یک هزار وپانصد روز میشود، گفت:
«وای برمن! اگر روزی یک گناه، بیشتر نکرده باشم، وقتی خدا را ملاقات میکنم، بیست ویک هزار و پانصد گناه انجام داده ام»
این را بگفت و بیهوش افتاد...
روایت شده که: روزگاری حضرت رسول«صلی الله علیه و آله وسلم»در زمین بی گیاهی فرود آمد، به اصحاب خود فرمود: بروید هیزم بیاورید.
عرض کردند: ما، در زمین بی گیاهیم، و هیزم در آن یافت نمی شود.
فرمود: هر کس هر چقدر امکان دارد، بیاورد.
پس اصحاب هیزم آوردند و در مقابل آن حضرت روی هم ریختند، چون هیزمها جمع شد مانند کوهی به نظر میرسید، حضرت فرمود:
«گناهان شما نیز همین طور جمع میشوند. »
معلوم شد که مقصود آن حضرت، از امر به آوردن هیزم، این بود که اصحاب بدانند: همین طور که در آن بیابان خالی، هیزمی به نظر نمی آمد، اما وقتی که جستجو کردند و روی هم ریختند، مقدارکثیری هیزم جمع شد و مانند تلی گردید. بهمین نحو، گناهان ما به نظر نمی آید، اما اگر جستجو و حساب شود، گناهان بسیاری جمع میشود. چنانچه «ابن صمد» برای هر روز عمر خود، یک گناه فرض کرد، بیست و یک هزار و پانصد گناه شد.
📚 کتاب داستانهای شهید دستغیب (معاد و قیامت)
🆔 @Javadpanahi 🌺