درمان کمخونی با کنجد و عسل!🍯 ◽️کسانی که کنجد میخورند کمتر دچار ریزش مو، چروک پوست و کم خونی می شوند. ◽️در صبحانه کنجد و عسل را جای دهید و برای طبخ غذاها از روغن کنجد استفاده نمایید. 🆔 @Javadpanahi 🌺

#تلاوت #استاد_جواد_پناهی 🆔 @JavadPanahi 🌺

🆔 @JavadPanahi 🌺

🆔 @JavadPanahi 🌺

🆔 @JavadPanahi 🌺

🆔 @JavadPanahi 🌺

🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉 #تلاوت #استاد_جواد_پناهی #محفل_انس_با_قرآن ✅ مجمع جوانان بنی فاطمه 💝 شامگاه تولدحضرت زهرا (س) 📖 آیات انتهایی سوره کهف وسوره کوثر ╔═.🍃.═════════╗ 🆔 @JavadPanahi🌺 ╚═════════.🍃.═╝

و ( آن دوزخیان، مالک دوزخ را ) ندا کنند که ای مالک، از خدای خود بخواه که ما را بمیراند ( تا از عذاب برهیم ) جواب دهد: شما ( در این عذاب ) همیشه خواهید بود. ✨🍃سوره زخرف آیه ۷۷ 🆔 @Javadpanahi 🌺

🌷 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند : ✍ گاه بنده بیمار می گردد پس دلش نازك می شود و برخی از گناهانی را که از او سر زده است ، به یاد می آورد و قطره اشکی ، هر چند کوچک ، از دیدگانش سرازیر می شود و آنگاه ، خداوند عزوجل ، او را از گناهانش پاك می سـازد. پس اگر او را از این بستر بیماري برخیزاَنـد ، او را پاك شـده از گناه بر میخیزاَنـد و اگر جانش را بسـتاند ، پاکیزه شده ازگناه میستاند. 📚 دانشنامه جامع احادیث پزشکی ، ج1 ، ص87 🆔 @Javadpanahi 🌺

❓به راستی قرآن با روح و قلب آدمی چه می‌کند؟ آن کس که حفظش کرد الله مقامش را بالا برد و هرکس به آن عمل کرد ، احوالش را اصلاح کرد 🔸 و آنکه غمی در دلش بود و قرآن را تلاوت کرد سینه اش گشاده گشت و با مشکلاتش به آسانی رو به رو شد و هر کس خود را تعلق خاطر داد ، قرآن برای برطرف ساختن همّ و غمش کافی شد 🔸 هنگامی که قرآن وارد قلبی می شود دنیا ازآن قلب خارج می شود و خوشبختی جایگزین آن می شود و شاخه های خیر و  برکت به آن قلب ریشه می دواند 🔸انسان عاقل، اگر قران را با بصیرت بخواند، ارزش دنیا را خواهد فهمید که هیچ چیز نیست، و همانا مزرعه آخرت است. 👈پس بنگر که چه چیزی کاشته ای برای آخرتت؟ 🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و علی آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🆔 @Javadpanahi 🌺

🔆 پندانه ✍ طمع، عزت را از انسان می‌گیرد 🔹عارف معروفی به مسجدی رفت كه دو ركعت نماز بخواند. 🔸کودکان در آن مسجد درس می‌خواندند و وقت نان‌خوردن كودكان بود. 🔹دو كودک نزدیک عارف نشسته بودند. یكی پسر ثروتمندی بود و دیگری پسر فقیری. 🔸در زنبیل پسر ثروتمند پاره‌ای حلوا بود و در زنبیل پسر فقیر نان خشک. پسر فقیر از او حلوا خواست. 🔹آن كودک گفت: اگر خواهی كه پاره‌ای حلوا به تو دهم، سگ من باش و چون سگان بانگ كن. 🔸آن بیچاره بانگ سگ كرد و پسر ثروتمند پاره‌ای حلوا بدو داد. 🔹بار دیگر بانگ می‌كرد و پاره‌ای دیگر می‌گرفت. همچنین بانگ می‌كرد و حلوا می‌گرفت. 🔸عارف در آنان می‌نگریست و می‌گریست. 🔹كسی از او پرسید: ای شیخ! تو را چه رسیده كه گریان شده‌ای؟ 🔸عارف گفت: نگاه كنید كه طمع‌كاری به مردم چه رسانَد. اگر آن كودک بدان نان تهی قناعت می‌كرد و طمع از حلوای او برمی‌داشت، سگ همچون خویشتنی نمی‌شد. 🆔 @Javadpanahi 🌺