eitaa logo
طبیبِ جان
111هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3هزار ویدیو
102 فایل
🌺طبیبِ جان... همراهی برای جسم و جان 💎مجموعه تخصصی تربیتی جواهرالحیاة 🍜تغذیه @Taghzieh_tabaie_amzaj 💼آموزشگاه @Amoozesh_Javaher 📞مشاوره @Setare_mobin 💞همسرداری @Delbarkade 🛍️فروشگاه @FJawaher ⚘ارسال نظرات @Rahnama_javaher
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ویدئوکلیپ زیبای "لشکرگاه بین الحرمین" 🔻جبرئیل این روزها تو جاده‌ی کربلاته/با لباس مبدّل، خادم زائراته 🔻این شبها کلّ اهل آسمون، روی زمینند/جن و انس و فرشته، زائر اربعینند @Panahian_ir @Javaher_Alhayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✦❥❥✤﷽✤❥❥✦ 🔹الی المسیر بکربلا🔹 🍃🖤 شارع العباس 😭 🦋شب تاریک و آسمان تاریک کفر آماده و امام غریب 🦋میروم خیمه خیمه میگردم دلم‌امشب گرفته است عجیب 🦋دیدی‌ای دل که آخر عمری جگرم سوخت بی قرار شدم 🦋شرّل فامیل بد اسیرم کرد پیش آقام شرمسار شدم 🦋از امان نامه قصدشان این بود که بلرزد تن زنان حرم 🦋کور خواندند من ابالفضلم جان عباس هست و جان حرم 🦋از همان وقت پیش چشم خیام شدم از شرم زار و جان بر لب 🦋باید الان وضو بسازم و بعد بروم دستبوسی زینب 😭السلام علیک سیدتی! نوکرت آمده به دیدارت 😭چه شده غصه میخوری خانم به فدای قدت علمدارت 🌹خادم اهل بیت بودن را مادرم عاشقانه یادم داد 🌹نوکری کردن تورا بی بی به تمام‌جهان نخواهم داد 🌷شب بیست و یکم که یادت هست پدرم بوسه‌ها بدستم داد 😭گفت: زینب امانت است عباس دست‌های تورا به دستم داد 🌷من به قربان چشم‌های ترت سر عباس نذر معجر تو 🍃من میوفتم ز اسب روی زمین تا نیوفتد به خاک پیکر تو 🍃میخورم چهارهزار تیر و سنان تا که یک سنگ از تو دور شود 🍃میدهم چشم‌های خود را تا چشم‌های غریبه کور شود 🍃دور من هلهله شود غم نیس دور باد از تو خنده‌ی اشرار 😭سر من‌را عمود میشکند تا سرت نشکند سربازار «سید پوریا هاشمی» 😭به فدایت یا عباس ✦❥❥✤❥❥✤❥❥✤❥❥✤❥❥✦ دعا گوی همگی در کربلای معلا هستم🌺 🍀شارع العباس روبروی حرم باب الحوائج ✦❥••••••❉••••••❥✦ @Javaher_Alhayat ✦❥••••••❉••••••❥✦
شرمنده ام که از غصه تو نمرده ام...حسین😭 #شب جمعه #کربلاء #السلام علی الخدّ التریب نائب الزیاره همه بزرگواران، دانش پژوهان و تمامی مراجعین گرامی هستیم @Javaher_Alhayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طبیبِ جان
┄┄═✧🍃◾️﷽◾️🍃❁✧═┄┄ 🖤آمده ام پای پیاده سمت تو از نجف تا کربلا.... عمود به عمود....🦋 🌷السلام علی ساکن کربلا ▫️عمود ها ما را به کجا می برند...؟ 🍃میدانی آخر، این عمودها به کجا میرسد؟ آنقدر میروی تا میرسی به باب الحوائج...☀️ ✨یگ گنبد زرد و طلایی از دور میبینی و نگاه زوار به آن و سیل اشک جاری...🌧 🍃اینجا دیگر نمیتوانی گریه نکنی.. صدای هق هق مردم و لرزش شانه های خسته‌ی حاجتمند😭 چه میکند قمر بنی هاشم! همیشه شنیده بودم که زائر حسین اول باید از عباس اجازه بگیرد...❣ آقاجان!🌱 🕊اجازه میدهی به حریم عشق وارد شوم!؟ وقتی به نزدیکی حرم رسیدیم به دنبال جمعیت پیچیدیم... 📍تل زینبیه در حال تعمیر است و دورش حصار🍂 میرسیم به مقام خیمه های امام حسین! 🏴 🌴جایی که خیمه های حضرت برپا شدند و قیامتی برپاکردند...، هنوز آن خیمه ها برپاست.. اینجا دیگر نمیشود قدم برداشت... زانوان میلرزد و توانش را از دست میدهد.🍂 روی جدول پر از خاک کنار خیابان نشستم و چرخدستی شده عصایم... چشمها را می بندم... کمی که خوب نگاه کنی می بینی خیمه های حسین را ...🏴 🦋گاهی زن و بچه ها دم در خیمه می آیند...شتابان...مضطرب!🍃 میشنوی صدای دخترکی با قد و قامتی کوچک که چادر بر سر دارد.🥀 و خس خس کنان و نالان، افسار ذوالجناح را گرفته...⁉️ اینجا زمان که هیچ..⏱ امام زمان از حرکت می ایستد و او را پایین می آورد!⛅️ خیلی التماس میکند، التماسو و نازهای دخترانه!🙏🦋 آخر میرسد به این جمله: 🌹بابایییی... اول ما رو برمیگردونی مدینه...؟❣ 🌱چادر روی نیمه صورتش میگیرد و با گوشه نگاهش اشاره میکند به دشمن..🔥 🌱و می گوید: باباجون، میگماااا! نگاه کن ! اینا خیلی وحشین... ندیدی چطور علی اکبر، عموم عباس تکه پاره کردن😭 بابا من میترسم ازشون...خیلی ترسناکن!😥 اگه دنبالم بدون، من نمیتونم فرار کنم، می افتم زمین بابا...🥀😭 بابا ببین گوشواره هامو درآوردم... ببین عمه م زینب چه گره محکمی به چادرم زده... 🔅مرتب جملات را عوض میکند.... می بیند التماسش، راه به جایی نمیبرد...🥀 پاها را یکی یکی به زمین می کوبد و عرش خدا به لرزه می افتد..❗️ خدایا چه شده اینجاااا...❗️ چه قیامتی برپا کرده ای؟! 👣تمام ۴روز مسیر پیاده روی یک طرف و این لحظات یک طرف...🍃🍂 قلبم به تپش افتاده و شانه ها دیگر توانی ندارد😞 حتی چرخدستی و کوله را نمیتوانم بکشم...👜.... 🔺خدایا چرا انقدر بارم را سنگین کرده ام... ✨رسیدم به باب سدره المنتهی...🌿 ✨السلام علیک یا سدره المنتهی..✋ ❅ೋ @Javaher_Alhayat❅ೋ
┄┄═✧🍃◾️﷽◾️🍃❁✧═┄┄ ای حسین...🥀 غریب مادر حسین...😭 🌴اینجا کربلاست.... روضه مجسم و روضه خوان مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها..🌹 اینجا که می آیی تازه معنای روضه و غصه را می فهمی🍂 اینجا میفهمی که تا بحال اصلا گریه نکرده ای🍂 🔸اینجا کربلا... 🔸وادی غم و بلا... ....نقطه شروع زندگی من🌱..! اینجا روضه خوانی خیلی ساده است و فقط با دو جمله است...💧 🔅جمله اول را سر در ورودی حرم که نوشته است: ✨السلام علی السدره المنتهی 🔅درب بعدی که وارد میشوی...😭 آه....🍁 🔻والشمر جالس..نفس مادرش گرفت....🥀 و صدای ناله زمین و آسمان🌔 🍃🍂اینجا کافیست چشمها را ببندی و با خود، روضه خوانی امام زمان را شروع کنی... وقتی امام زمان هر صبح و شام گریه می کند تا حایی که به جای اشک، خون میگرید...🌓 میدانی معنایش چیست؟!؟! 🌾یعنی روضه را می بیند و می خواند... هنوز در کربلا..،عاشورا برپاست..🗡 خوب گوش کن...صدای گریه امام زمان...💔 ▪️...والشمر جالس علی صدرک...▪️ مولع... قابض... ذابح😭😭😭 تا جایی که نفسهای امام حسین در سینه حبس شد...🍂🍂 ▪️و رفع علی القناه راسه الشریف....▪️ ...الا یا اهل العالم... تا کی سر حسین به بالای نیزه ها...⁉️ ---------------------🦋 هوا بسیار گرم است و صحنها نسبتا خلوت... رفتم به زیر قبه حضرت اباعبدالله...☀️ 🦋جایی که دعا به اجابت میرسد... !...البته هر جایی که با امام باشی، دعا مستجاب است... اما اینجا فرق دارد...✨ !....صدای همهمه عجیبی در زیر قبه به گوش میرسد که تن و بدن را میلرزاند💗 🌟راس الدعا انتظار الفرج... ⭐️بعد از آن عاقبت بخیری برای شیعیان ... ⭐️و دعاهای دیگر برای خانواده و... دنبال روزنه ای برای رسیدن به ضریح هستم...🔅 به ناگاه میان جمعیت فاصله کمی ایجاد میشود تا ضریح... دستم را می رسانم به پنجره فولادها...✋ داخل ضریح رنگ خون است🥀 هم ارامش دارد و هم غوغا🍃🌊 هم عقده ها و بغضها باز می شود و هم گلویت را بغضها میفشرد..🌩 🌱خیره به قبرالحسین ... 🔺ناگاه صدای جمعیتی را می شنوم که هروله کنان می آیند...فریاد میزنند : ""لبیک یا حسین ""🏴 ▫️احساس میکنم دیگر دست و پا ندارم... ▫️بدنم بی حس شده است... 🔺 فشار زیادی آمده... چشمانم بسته شد و... وقتی چشمانم را باز کردم...در صحن روی زمین دراز کش بودم الحمدلله... 🍀 کاش میشد برای حسین بمیریم... کاش میشد برای یک ناله زینب ، هزاران بار جان بدهیم😔 ❅ೋ @Javaher_Alhayat❅ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄═✧🍃◾️﷽◾️🍃❁✧═┄┄ 🌒شبانگاه در کوچه پس کوچه های کربلا میگردیم ✨خیابان سدره 🌙از دور تابلوی آبی و سفید رنگ، مقام حضرت علی اکبر را می بینیم 🏞نزدیک می شویم...کوچه بسیار تنگ است و پر از مغازه ، یک لحظه به یاد کوچه های اطراف حرم در قم افتادم... 🌄از راه پله پایین می آییم، درست سمت راست 🌃یک پنجره فولاد میبینی که سر در آن نوشته است مقام شهادت حضرت علی اکبر...😭 🕊چقدر از خیمه های حسین دور است... بیش از ۵۰۰ متر راه است ▪️از خیمه ها تا اینجا دیده نمیشود. مخصوصا اگر گرد و خاک برپا شود ☘فقط باید بیایی نزدیک و روی زانو بیفتی و خیره شوی به علی اکبرهای روی زمین 😢همه چیز را می دانید دیگر نیازی به گفتن نیست... 😭فقط نمیدانم زینب چگونه این همه راه، از خیمه تا اینجا دویده است...تا این لحظه کسی قدوبالای زینب را ندیده بود 🌴دست پرنوازش خواهر به روی شانه برادر می خورد...حسین بدن پسرش را رها میکند و باچشمانی پر از خون می فرماید 🌿خواهرم...زحمتمان را به باد دادی...یادته تو مدینه چهارنفر دورت حلقه میزدیم...که کسی ناموس خدا را نبینه اینجا چکار میکنی خواهرم!!!! 🍀در این مقام برخی نماز می خوانند و برخی گریه کنان و برخی روی زمین افتاده اند و ناله می زنند😭 🖤آخر، کربلا هست و شب جمعه و روضه علی اکبر و... 🔆از همان کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک کمی پیچ و خم را عبور کردیم 💟جمعیتی گریه کنان...نکند رسیده ایم به مقام حضرت علی اصغر... 🌹حسین را می بینی روی دستش نوازدی را در آغوش گرفته...او چه میخواهد! 🔥حرمله چه جوابی میدهد، خدا میداند اینجا نیز به دیواره های کناری تکیه میزنم و روی خاک می نشینم... 👶🏻وقتی نوزاد داشته باشی، بهتر میفهمی که حسین چه کشیده است...مخصوصا وقتی که باید جواب مادرش را بدهی😭 برای حسین برگرداندن نوزاد تشنه خیلی سخت بود، چه برسد به اینکه... 😭می رویم سراغ باب الحوائج... 🖤ابتدا بین الحرمین رفتیم...جایی که آروزی هر کسی است که لحظه ای در آن باشد ♥️🌹اینجا بهشت است نمیدانم شاید بین دو بهشت، جنتان باشد... 🦋بعد از آن قصد حرم حضرت ابالفضل را میکنیم... 🍃اما نمیشود و جمعیت خیلی زیاد است.از دور زیارت کردیم و برگشتیم 💧دنبال آب میگردیم...وقتی خیلی تشنه شوی بدن ضعف میکند و چشمها تار میشود 💧فقط آب خنک درمان است 🍀وسط بین الحرمین آب سرد کن هست...یک لیوان آب و... 🌷اینجا بجای السلام علی الحسین باید بگویی ، الهی بفدای لبهای تشنه ی بچه های حسین... ❅ೋ @Javaher_Alhayat❅ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - چهل روزه چهل ماهه چهل ساله - محمود کریمی.mp3
4.2M
🖤40 روزه 40 ماهه 40 ساله 💔دل زینب کنار تو تو گوداله😭 🎚 ✦❥••••••❉••••••❥✦ @Javaher_Alhayat ✦❥••••••❉••••••❥✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اربعین است، جهان یڪسره هیأت شده است 💔 حـــرم یـــار، مُهیـّـــاے زیــــارت شـــده است 😢 🥀السلام علی الحسین 🥀و علی علی ابن الحسین 🥀و علی اولاد الحسین 🥀و علی اصحاب الحسین ‌ 🏴 اربعین حسینی خدمت همه شما بزرگواران تسلیت عرض میگوییم 🏴 ‌ ✦❥••••••❉••••••❥✦ @Javaher_Alhayat ✦❥••••••❉••••••❥✦
5d2089c845dff929709df174_4646828158960971821.mp3
19.84M
🎙 زیارت اربعین 🔺 با نوای: حاج میثم مطیعی 📝 متن دعا: meysammotiee.ir/files/other//ZiyaratArbaein.jpg #منتظر_لامرکم #جواهرالحیاه ✦❥••••••❉••••••❥✦ @Javaher_Alhayat ✦❥••••••❉••••••❥✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄═✧🍃◾️﷽◾️🍃❁✧═┄┄ 🍃روی پشت بام نشسته ام از دور هر دو گنبد مطهر پیداست..رنگ طلایی زیبایی دارد✨ 🌗 نزدیک غروب است و سرخی شفق چون ردّی خونین، آسمان و زمین را بهم دوخته است 🌷نمیدانم آسمان گریه میکند یا از زمین خون می جوشد 😭امروز باید به زیارت حضرت ابالفضل بروم ⛺️در موکب شهدای شهر بابک هستیم در خیابان شیخ وائلی 🏕از موکب بیرون آمدم.صداهای مختلف مداحی از چایخانه ها به گوش میرسد. خیابان پر از جمعیت...🛤 🏝مستقیم سمت چپ دو راه داری، یک راه از کنار علقمه می گذرد که میشود پشت مقام امام زمان علیه السلام و راه دیگر از مقابل مقام حضرت میگذرد 💧وقتی به آب می نگری، فهمیده میشود عزادار هست و نای حرکت ندارد ✨بازهم وارد خیابان سدره شدیم دو طرف خیابان پر از مغازه است و فن های بزرگ که آب و باد را باهم به زائران میزنند 🏞آخر خیابان از دور تابلوی سبزرنگ پیداست که نوشته است: السلام علیک یا سدره المنتهی 🌄خیابان این زندگانی نیز همین است.مهم این است که تو به کجا مشغول شوی.آیا نگاهت به امام زمانت هست؟! یا سرگرم مغازه ها میشوی! 🌷رسیدیم به حرم، سمت چپ که نگاه کنی، مناره ها و گنبد حرم ابالفضل را می بینی 🍃🌸خیل جمعیت ... ازدحام زیاااد 🌎میرسیم به ورودی حرم...صدای فریادهایی می آید "ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد" 🏴سر در ورودی ضریح، بزرگ روی پارچه مشکی با رنگ خون نوشته است: یا ساقی العطاشی بکربلا" 💧یعنی هر کسی تشنه ولایت است بیاید از دست ابالفضل سیراب شود 🖤چشمم به ضریح می افتد.نفس در سینه حبس است، اینجا اصلا نمیفهمی زنده ای 😭این اشکهای خروشان چه از جان چشمانم میخواهند! دستم بین جمعیت گیر کرده است و نمیشود اشکها را پاک کرد... 🌷یک لحظه یاد عاشورا افتادم...بله خیلی سخت است نتوانی چشمانت را پاک کنی...مخصوصا اگر تیر به چشمت خورده باشد و شوق دیدار حسین داشته باشی.. 😭آقاجان دیدی آخرش رسیدیم به کربلا دیدی آخرش حرم آمدم 💔بیچاره آنکه پیر شد و کربلا نرفت... 🖤وقتی زیر قبه میرسی روضه ها مرور می شود ...پاشو باغیرت 🕊زینب...سایه ش هم حجاب داشت...زینب همیشه پرده نشین بوده حالا میخواهد سوار ناقه شود و تنهاست سه ملعون و نامرد سمت زینب نزدیک میشوند 🌷آاااه بمیرم...فرشتگان در عرش بهم ریخته اند زینب نفرین میکند و زمین باز میشود...😭 چشمها نمیبیند...روی موج جمعیت متحرک 🌿آمدم بیرون...نمیدانم چه شده چرا بغضم بیشتر شده...انگار هزار حرف نگفته دارم 🖤نمیدانم کجا باید آرام کنم...بیرون می آیم.نگاهم به گنبد حسین می افتد درست است ، حسین باید همه را آرام کند...🖤 ❅ೋ @Javaher_Alhayat❅ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طبیبِ جان
┄┄═✧🍃◾️﷽◾️🍃❁✧═┄┄ #پست_موقت #سفرنامه_8 🍃روی پشت بام نشسته ام از دور هر دو گنبد مطهر پیداست..رنگ طل
┄┄═✧🍃◾️﷽◾️🍃❁✧═┄┄ ✨بسم رب کربلا✨ 🍃سلام بر قلب صبور زینب🍃 💔امروز اربعین است و چهل روز از شهادت حسین علیه السلام می گذرد و این چهل روز! نمیدانم شاید برای زینب چهل سال گذشت.... 😭چقدر سخت است فهمیدن معنای پیر شدن،مگر میشود! کسی همسرش را بعد از چند ماه ببیند و نشناسد... ☘موی سپید و قد خمیده و قرص قمری که چروک شده...درست است احوال زینب را می گویم. 🕊امروز زینب و حسین به هم میرسند... 🌴می گویند روزی قبل از رسیدن به کربلا به حسین گفتند، زینب و زن و بچه ها را به مدینه بفرستید 🌷زینب صدا را می شنود و سر مبارکش را از کجاوه بیرون می آورد و بلند صدا میزند : "" چه کسی میخواهد مرا از حسینم جدا کند""❗️ 🔆نمیتواند لحظه ای به دوری از حسین فکر کند 🚿امروز صبح غسل زیارت را در موکب عترت ابوتراب که چند قدمی پایین تر از موکب اصلی ما بود، گرفتیم،لباسها را شستیم 🌻صبح غریبی داشت ! هوا بوی استقبال می دهد استقبال از کاروان زینب ... 🦋راستی شب قبل یعنی شب اربعین در خیابانهای اطراف حرم، یک دور حرم را دور زدم ⛺️موکب به موکب،نمیدانم چه می خواهم... 🥃گاهی چایی میخورم و گاهی شربت و ... 😔گاهی در یکی از خیمه ها کمی مینشینم و همراه با عزاداران... 😭کربلا توصیف ندارد 👀دیدن دارد 🦋تنها هستم، تنها بودن در کربلا چه لذتی دارد 🌾اما نمیدانم چرا دلهره دارم،انگار کسی دنبالم میگردد ... 🌱یادم افتاد که قبلا کسی میگفت سادات در کربلا وقتی از حرم حسین دور میشوند ، اضطراب میگیرند 🕊فقط دلم میخواهد به سمت حرم بدوم و فرار کنم 🕋حرم امام حسین چه کشش عجیبی دارد.هرجا که بروی ، آخر میخواهی بیایی به حسین سلام بدهی و حتی در بغل او جا بگیری🥀 🌷در کربلا نیز همینطور بود،همه میخواستند خودشان را به گودال برسانند و حسین را بغل کنند 🌼فقط کافیست آواره شوی و صدا بزنی "یا أبه" یعنی باباجان 😭آنوقت است که از گودال صدای "الیّ" یعنی بیا اینجا در آغوشم، می آید ✍بازهم به مقام خیمه های زینب نزدیک شدم.به دیوارهای بِتُنی تکیه میدهم .حرم از دور دیده میشود... ✋🏻دست بر سینه سلام میدهم.. ✨بعد از آن به سمت باب القبله رفتم و زیارت نامه اربعین را امسال در بهشت می خوانم... 🌙...السلام علی قتیل العبرات‌...✨ ❅ೋ @Javaher_Alhayat❅ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Panahian-Clip-ZendegiJadid.mp3
1.01M
🎵زندگی جدید 🔻از کربلا که برگشتی خودتو تحویل بگیر! @Panahian_ir @Javaher_Alhayat
طبیبِ جان
┄┄═✧🍃◾️﷽◾️🍃❁✧═┄┄ #پست_موقت #سفرنامه_9 ✨بسم رب کربلا✨ 🍃سلام بر قلب صبور زینب🍃 💔امروز اربعین است و
🔺واقعا متنهای سفرنامه عالی بودن✔️ ممنونیم از استاد سید روح الله حسینی که دل ما رو کربلایی کردند👌
شما هم‌میتونید نظرات وپیشنهادات خودتون رو برامون ارسال بکنین😊🙏 🍃🔹 @Sadra_hayat 🔹🍃 جهت ارسال پیشنهادات وانتقادات🔺