❇️ سردار شهید حسن طهرانی مقدم تعریف میکرد:
♦رفته بودیم روسیه یک موشک فوق پیشرفته ای را از روس ها تحویل بگیریم. به افسر روسی گفتم فناوری ساخت این موشک را هم در اختیارمان بگذارید. خندید و گفت این تکنولوژی فقط در اختیار روسیه است شما ۵۰سال بعد هم به آن نمیرسید. وقتی برگشتیم ایران هر چه در توان داشتیم گذاشتیم
♦اما به در بسته خوردیم. دست به دامن امام رضا شدم. سه روز در حرم برای پیدا کردن راهی متوسل حضرت شدم تا اینکه روز سوم در حرم طرحی در ذهنم جرقه زد سریع آن را در دفتر نقاشی دخترم کشیدم. وقتی برگشتم عملیاتی اش کردیم و موشکی بهتر از موشک های روسی شد.
#سالگرد_شهادت🌹
@Javane_ir
جوانه های تشکیلات🌱
🍃فتأمل 📿 #ظرافتهای_کادرسازی (۲) 🤝 نسل امروز (نسلz) اگر احساس کند جایی رشد نمیکند، با خیال راحت م
🌿
#ظرافتهای_کادرسازی 🤝 (۳)
تربیت در عصر مقایسهها
نوجوان امروز در دنیایی بزرگ میشود
که هر صبحش که از خواب بیدار میشود ناخواسته خود را در معرض هزاران تصویر از "موفقیتهای آنی" و "ظاهرهای بینقص" دیگران مشاهده می کند.
🔻 پیامدهای این فضا:
آسیب به خودکارآمدی: او قبل از آنکه استعداد درونی خود را پیدا کند، توسط الگوریتمها با «بهترینهای دنیا» مقایسه شده است.
اضطراب مقایسهای: حس دائمی «کم بودن» یا ناکافی بودن ، که مانع اصلی رشد و اعتمادبهنفس میشود.
نوجوان قبل از آنکه خودش را پیدا کند،
با دیگران مقایسه شده است ؛ در ظاهر، در استعداد، در موفقیت. در چنین فضایی، مربی باید پناهگاه باشد نه قاضی!.
آری ، در فضایی که ملاکهای موفقیت ، بیرونی و سست هستند، مربی باید نقش قاضی (که با استاندارد بیرونی میسنجد) را کنار گذاشته و تبدیل به پناهگاه شود.
🔹وظایف تحولی مربی:
۱ـ کمک به نوجوان برای فهم این اصل که مسیر رشد، عمیقاً شخصی و غیرخطی است. هیچ دو نفری دقیقاً یکسان یا مثل هم رشد نمیکنند.
۲- پرهیز مطلق از مقایسهی برونفردی ("چرا مثل فلانی نیستی؟"). این مقایسه، عزت نفس نوجوان را در «مسیر رشد و خودسازی» نابود میکند.
۳- تقویت "ذهنیت رشد" و تمرکز بر فرآیند و تلاش، نه نتیجهی نهایی.
تربیت در عصر مقایسه یعنی:
یاد بدهیم نوجوان ، خود را با دیروزِ خودش مقایسه کند، نه با امروزِ دیگران.
🌱 | @Javane_ir
جوانه های تشکیلات🌱
اورژانس تشکیلات | عارضهیابی درونتشکیلاتی 🩺 🔹موضوع دوم: آفت تکروی در تشکیلات تکروی در تشکیلات،
اورژانس تشکیلات | عارضهیابی درونتشکیلاتی 🩺
🔹 موضوع سوم: سندرم بیبرنامگی در تشکیلات
بیبرنامگی در تشکیلات، فقط نبود یک جدول زمانبندی نیست؛ نشانهای از گمشدن جهت، رسوبکردن انرژیها و فروریختن نظم درونی است.
تشکیلات وقتی برنامه ندارد، بهجای حرکت، «واکنش» نشان میدهد؛ به جای پیشروی، فقط در برابر اتفاقات دفاع میکند. در چنین وضعی، نیروها فعالاند اما دستاوردی دیده نمیشود؛ جلسهها هست، اما اثر نیست.
بیبرنامگی پیامدهای پنهانی دارد:
نیروها سردرگم میشوند، مسئولیتها معلق میماند و تصمیمها از سطح «تدبیر» به سطح «رفع تکلیف» سقوط میکند.
مجموعهای که از امروز تا سه ماه بعدش تصویر روشنی ندارد، نمیتواند نیرو بسازد، امید بدهد یا خود را توسعه دهد.
درمان این عارضه، بازگشت به یک اصل ساده و حیاتی است:
برنامه یعنی نقشهی حرکت؛ بدون نقشه، هیچ مقصدی حاصل نمیشود. تشکیلاتی که برنامهمند میشود، دوباره جان میگیرد و نیروهایش احساس نقشآفرینی پیدا میکنند.
💊 #اورژانس_تشکیلات
🌱 | @Javane_ir
جوانه های تشکیلات🌱
🌿 #ظرافتهای_کادرسازی 🤝 (۳) تربیت در عصر مقایسهها نوجوان امروز در دنیایی بزرگ میشود که هر صبحش
🌿 #ظرافتهای_کادرسازی 🤝
(۴) زبان تربیت امروز؛ گفتوگو نه دستور
نوجوان امروز در عصری بزرگ میشود که بیش از هر زمان دیگری «آگاهی» در دسترس اوست. وقتی ذهن نوجوان پر از سؤال، تجربه، مقایسه و تحلیل است، دیگر زبان «دستور» جواب نمیدهد؛ او نیازمند شنیده شدن است، نه ساکت شدن. دورهای که نوجوان با یک جملهی «چون من میگویم» قانع میشد، گذشته است. اکنون اگر منطق و احترام در کار نباشد، مربی در نگاه او جایگاه اثرگذار پیدا نمیکند.
🔻 چرا گفتوگو؟
زیرا گفتوگو نهتنها انتقال پیام است،
بلکه ایجاد پیوند، اعتماد و پذیرش درونی است. نوجوان وقتی در تصمیمسازی شریک شود، خودش برای عمل انگیزه پیدا میکند.
🔹 اصول زبان تربیت امروز:
۱. پرسیدن بهجای گفتن:
بهجای «این کار را بکن»، بپرس: «به نظرت چه راهی بهتره؟»
پرسش، فکر را فعال میکند و مسئولیت میسازد.
۲. توضیح دادن بهجای تحکم:
نوجوان وقتی «چرایی» را بفهمد،
به «چگونگی» متعهد میشود.
۳. شنیدن فعال:
گاهی مشکل تربیتی، کمبود حرفزدن نیست؛ کمبود «فهم» است.
نوجوان باید بداند که شنیده میشود، نه اینکه صرفاً مدیریت میشود.
۴. اجازهی بازخورد دادن:
اگر نوجوان بتواند نقد کند،
تربیت حقیقی آغاز شده است.
تربیت امروز یعنی:
بهجای اینکه بگوییم «چرا اینطور شد؟»
بپرسیم «چطور میتونیم بهترش کنیم؟»
🌱 | @Javane_ir
🍃#فتأمل 📿
🔸قبل از ورود امام (ره) ، با دوستانِ روحانی ؛ جلسهای تشکیل دادیم و گفتیم :
خُب فردا امام وارد تهران میشود ..
باید از حالا آماده باشیم و تشکیلات بیت امام را منظم کنیم 👍🏻
هرکس مسئولیتی به عهده بگیرد ..
همه قبول کردند که بیاییم درباره این قضیه فکر کنیم
✅ جلسه گذاشتیم
بنده گفتم : من میشوم قهوهچی 😁
رفقا خندیدند و گفتند : شوخی میکنی⁉️
گفتم : نه❗️شوخی نمیکنم
اتفاقاً چون اهل چای هستم ، خوب درست میکنم ؛ بالاخره منزل امام ؛ یک چاےریز میخواهد ..
آن چایریز من باشم ☺️
👌🏻 اين حرف موجب شد كه جلسهی ما به يک سَمت خوب رفت ..
🔺 فرق است بين اينكه هركس بنشيند جايی و هدف بگيرند كه رئيس اين تشكيلات چه كسی باشد❓
من در دلم بگويم بالاخره من مناسبترم
شما بگوييد من مناسبترم
اينجا يک معارضه و دعوا میشود😑🤦🏻♀
⬆️ ما در اين دعوا ، به قول زورخانهچیها لنگ انداختيم ..
گفتيم ما نيستيم ؛ شغل ما قهوهچیگری
همه لنگ انداختند و کار سامان گرفت ..
📚{ سیدعلےحسینے خامنہ ای}
🌱 | @Javane_ir
▪️بار یک تاریخ بر دوش یک زن به غایت جوان
یکی از سختترین مقاطع تاریخ؛
همین دوره پایان نبوت
و انتقال به امامت است.
سنت این بود؛ پیامبری پس از پیامبری مبعوث شود. حالا نبی باشد یا رسول. به هر حال وحی قطع نبود. ارتباط با آسمان و نزول وحی جریان داشت. معجزه ظاهری انبیا وجود داشت حتی اگر مردم معجزات را به چشم میدیدند و ایمان نمی آوردند.
وحی پیش از رحلت رسول خدا(ص) تکلیف مسلمانان را تعیین نمود. بیعت ظاهری در غدیر رخ داد. هزاران هزار شاهد داشت. زنان هم در آن صحنه با جانشین پیامبر بیعت کردند.
به فاصله زمانی اندکی جامعه به عادت رفتاری همیشگی خود بازگشت. سرپیچی، سرکشی و نِسیان. پیامبر از دنیا رفت. دیگر قرار بر ارسال رُسل نیست. دیگر کتاب جدید و رسالت فرد دیگری اعلام نخواهد شد.
خدا دیگر از طریق وحی با انسان سخن نخواهد گفت. بشر در تمام طول عمرش از پیامبران سخن خدا را شنیده بود.
حالا بار سنگین نبوت باید روی دوش امامت بنشیند. مقام بلند الهی که در صورت عدم همراهی مردم بر زمین می ماند.
این لحظه آن مقطع کم نظیر
تاریخی است. بشر چنین تجربه نداشت.
اینجا بار روی دوش یک زن به غایت جوان افتاد.
بار ناتوانی فهم بشر روی یک زن باردار بود. با تمام اوصاف زنانه و مادرانه اش.
آن مردان جنگآور زخم بر صورت، تنومند و بازو ستبر!
مهاجران و انصار حاضر در غزوات
بیعت کنندگان روز نخست
جانبازان در رکاب پیامبر
با تمامی اوصاف مردانه
همه و همه جا زدند. جا ماندند.
سکوت کردند.
بار تاریخ روی دوش یک زن ماند.
یاور علی(ع) یک زن بود.
بشر مدیون آن زن است.
یک زن جوان کار تمامی مردان را کرد.
آن زن فاطمه(س) بود.
شهادت او تسلیت.
✍#دکتر_علیرضا_زادبر
▪️ | @Javane_ir
🌿 #ظرافتهای_کادرسازی 🤝
(۵) اعتمادسازی؛ ریشهی رشد تربیتی
نوجوان برای رشد، قبل از هر چیز «اعتماد» میخواهد؛ اعتماد به خودش، به مربیاش و به مسیری که در آن قدم گذاشته.
اگر این سه حلقه شکل نگیرد،
هیچ برنامهای— حتی اگر کامل و دقیق باشد—در دل او نمینشیند.
اعتماد، با اجبار ساخته نمیشود؛ با مشارکت و تجربه ساخته میشود. نوجوان باید ببیند که میتواند اشتباه کند، اما همچنان ارزشمند بماند.
🔻 چرا اعتماد مهمترین سرمایهی تربیت است؟
چون نوجوان وقتی اعتماد کند:
– سؤالهایش را پنهان نمیکند.
– استعدادش را رو میکند.
– با مسئولیت درگیر میشود.
– و مهمتر از همه: از مربی نمیترسد، بلکه به او تکیه میکند.
🔹 راههای عملی اعتمادسازی:
۱. پرهیز از واکنشهای هیجانی:
اگر هر اشتباهی را با عصبانیت پاسخ دهیم،
نوجوان یاد میگیرد حقیقت را پنهان کند، نه اینکه رشد کند.
۲. صداقت بدون تخریب:
راستگویی مربی مهم است، اما صداقتی که کرامت نوجوان را حفظ کند، ماندگار است.
۳. سپردن مسئولیت واقعی، نه نمایشی:
نوجوان به اندازهی مسئولیتی که میگیرد، اعتماد پیدا میکند. مسئولیتهایی که نتیجه دارد، قدرت میسازند.
۴. پذیرش خطا بهعنوان بخشی از مسیر:
اعتماد زمانی شکل میگیرد که نوجوان بداند خطا پایان رابطه نیست.
اعتماد یعنی:
«میدانم ممکن است اشتباه کنی،
اما مطمئنم میتوانی بهتر شوی.»
🌱 | @Javane_ir
🔰 حکمت های تشکیلاتی نهجالبلاغه
1⃣ «مُجْتَمِعٌ أَبْدَانُهُمْ، مُخْتَلِفَةٌ أَهْوَاؤُهُمْ»
بدنهایشان متحد (کنار هم اند) ، اما خواستهها و اهدافشان متفاوت است.
عبارت فوق ، از خطبه ۲۵ نهجالبلاغه توصیفی دقیق از یک جامعه یا تشکیلات ظاهراً متحد اما باطناً متشتت است.
تشکیلاتی که از دور «جمع» دیده میشود، اما از نزدیک «پراکنده» است. افرادش در جلسهها حاضرند، در عکسها کنار هماند، در گزارشها با هم معرفی میشوند؛ امّا وقتی نوبت تصمیم، اقدام و وفاداری میرسد، هرکدام راه و تحلیل خود را میرود.
در چنین فضایی «حضور فیزیکی» جای «وحدت حقیقی» را گرفته است. ساختار هست، جلسه هست، عنوانها و مسئولیتها هست؛ امّا آن چیزی که باید همه را به هم پیوند بدهد—هدف مشترک، ارزش مشترک و تحلیل مشترک—یا شکل نگرفته یا بهخوبی پرورش نیافته است.
این همان نقطهای است که تشکیلات، بیصدا فرسوده میشود: ظاهرش برقرار است، اما جانش از هم میپاشد.
اختلاف در «اهواء» یعنی تفاوت در انگیزهها و اولویتها؛ یعنی هرکس تشکیلات را تا جایی قبول دارد که با سلیقهاش سازگار باشد. این اختلاف، کمکم تبدیل میشود به چنددستگی پنهان، رقابتهای بیپشتوانه، بیاعتمادی و کاهش روحیه جمعی.
سبک رهبری علوی هشدار میدهد که این وضعیت خطرناکترین شکل تضعیف است:
تشکیلاتی که از بیرون منسجم است، اما از درون متلاشی؛ نه دشمن بیرونی لازم دارد، نه فشار خارجی . خودش از درون ، خودش را فرسوده میکند.
راه درمان از نگاه علوی روشن است:
پیش از ساختن ساختار، باید دلها را به هم تقریب کرد؛
پیش از تعریف نقشها، باید هدفها را یکی کرد؛
پیش از خواستن هماهنگی عملی، باید هماهنگی فکری و ارزشی ایجاد کرد.
وقتی «هوا»ها یکی شد، «بدن»ها خودبهخود همجهت میشوند. اما اگر هواها مختلف باشد، اجتماع بدنها فقط در حد یک عکس یادگاری است، نه یک تشکیلات واقعی.
#تشکیلات_علوی
🌱 | @Javane_ir