eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.3هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ 👈 شأن نزول « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ » 📚 در تفسیر و از چنین نقل شده : « روزى در کنار چاه زمزم نشسته بود و براى مردم از قول صلى‌الله‌علیه‌وآله حدیث نقل مى‌کرد ، ناگهان مردى که عِمامه‌اى بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمده و هر مرتبه که از صلى‌الله‌علیه‌وآله حدیث نقل مى‌کرد ، او نیز با جمله صلى‌الله‌علیه‌وآله حدیث دیگرى را از صلى‌الله‌علیه‌وآله نقل مى‌نمود » . او را قسم داد تا خود را معرفى کند ، او صورت خود را گشود و صدا زد ! هر کس مرا نمى‌شناسد ، بداند من هستم ، با این گوش‌هاى خودم از صلى‌الله‌علیه‌وآله شنیدم ـ و اگر دروغ بگویم هر دو گوشم کَر باد ـ و با این چشمان خود این جریان را دیدم ـ و اگر دروغ بگویم هر دو کور باد ـ که صلى‌الله‌علیه‌وآله فرمود : « عَلِىٌّ قائِدُ الْبَرَرَةِ وَ قاتِلُ الْکَفَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ علیه‌السلام پیشواى نیکان است ، و کشنده کافران ، هر کس او را یارى کند ، خدا یاریش خواهد کرد ، و هر کس دست از یاریش بردارد ، خدا دست از یارى او برخواهد داشت » . سپس اضافه کرد : ! روزى از روزها با صلى‌الله‌علیه‌وآله در نماز مى‌خواندم ، وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى کمک کرد ، ولى کسى به او چیزى نداد ، او دست خود را به آسمان بلند کرده ، گفت : تو شاهد باش ! من در مسجد رسول تو تقاضاى کمک کردم ، ولى کسى جواب مساعد به من نداد . در همین حال علیه‌السلام که در حال بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد . نزدیک آمد و انگشترى را از دست آن حضرت بیرون آورد . صلى‌الله‌علیه‌وآله که در حال نماز بود ، این جریان را مشاهده کرد ، هنگامى که از نماز فارغ شد ، سر به سوى آسمان بلند کرده ، چنین عرض کرد : ! برادرم علیه‌السلام از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانى ، کارها را بر او آسان سازى ، و گره از زبان او بگشائى تا مردم گفتارش را درک کنند ، و نیز علیه‌السلام درخواست کرد ، که برادرش بود را وزیر و یاورش قرار دهى و به وسیله او نیرویش را زیاد کنى و در کارهایش شریک سازى ! ! من پیامبر و برگزیده توام ، سینه مرا گشاده کن ، کارها را بر من آسان ساز ، از خاندانم علیه‌السلام را وزیر من گردان ، تا به وسیله او ، پشتم قوى و محکم گردد . مى‌گوید : هنوز دعاى صلى‌الله‌علیه‌وآله پایان نیافته بود که نازل شد و به صلى‌الله‌علیه‌وآله گفت : . صلى‌الله‌علیه‌وآله فرمود : چه بخوانم ؟ گفت : بخوان : « اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِیْنَ آمَنُوا ... » . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ ✅ سندى بزرگ بر پيامبر مى‌گويد و بيمار شدند بـا جـمعى از ياران به آمدند ، و به گفتند : ! خوب بود نذرى براى فرزندان خود مى‌كردى ، و و كه خادمه آنها بود نذر كردند كه اگر آنها يابند روزه بـگـيرند بعضى از روايات و نيز گفتند ما هم مى‌كنيم بگيريم . چـيـزى نـگـذشـت كه هر دو يافتند ، در حالى كه از نظر مواد غذائى دست خالى بودند سه من جو قرض نمود ، و يك سوم آن را آرد كـرد ، و نـان پـخـت ، هـنـگـام افـطـار بر در خانه آمد و گفت : السلام عليكم یا اهـل بـيـت مـحـمـد سلام بر شما اى خاندان محمد مستمندى از مستمندان مسلمين هستم ، غذائى به من بدهيد خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت كند ، آنها همگى مسكين را بر خود مقدم داشتند ، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند . را هـمـچـنـان روزه گـرفتند و موقع افطار وقتى كه غذا را آماده كرده بودند (همان نـان جـويـن ) بـر در خانه آمد آن روز نيز ايثار كردند و غذاى خود را به او دادند بار ديگر با آب افطار كردند و روز بعد را نيز روزه گرفتند . در به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاى خود را به او دادنـد هـنـگـامـى كـه صبح شد دست و را گـرفـته بود و خدمت آمدند هنگامى كه آنـها را مشاهده كرد ديد از شدت گرسنگى مى‌لرزنـد ! : ايـن حـالى را كـه در شـمـا مـى‌بـيـنم براى من بسيار گران است ، سپس بـرخـاسـت و بـا آنـهـا حـركت كرد هنگامى كه وارد خانه شد ديد در عـبـادت ايـسـتـاده ، در حـالى كـه از شـدت گـرسـنگى شكم او به پشت چسبيده ، و چشمهايش به گودى نشسته پيامبر ناراحت شد . در همين هنگام نـازل گشت و گفت ! اين را بگير ، با چنين خاندانى به تو تهنيت مى گـويـد ، سـپـس  را بـر او خواند . كه از آيه  تـا آيـه كـه مـجـمـوعـا اسـت در ايـن مـوقـع نازل گشت . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ #علی علیه السلام #معلّم‌جبرئیل‌امین 💎 روزی جبرئیل در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول صحبت
﷽؛ فقط حیدر است 👈 شأن نزول « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ » 📚 در تفسیر و از چنین نقل شده : « روزى در کنار چاه زمزم نشسته بود و براى مردم از قول صلى‌الله‌علیه‌وآله حدیث نقل مى‌کرد ، ناگهان مردى که عِمامه‌اى بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمده و هر مرتبه که از صلى‌الله‌علیه‌وآله حدیث نقل مى‌کرد ، او نیز با جمله صلى‌الله‌علیه‌وآله حدیث دیگرى را از صلى‌الله‌علیه‌وآله نقل مى‌نمود » . او را قسم داد تا خود را معرفى کند ، او صورت خود را گشود و صدا زد ! هر کس مرا نمى‌شناسد ، بداند من هستم ، با این گوش‌هاى خودم از صلى‌الله‌علیه‌وآله شنیدم ـ و اگر دروغ بگویم هر دو گوشم کَر باد ـ و با این چشمان خود این جریان را دیدم ـ و اگر دروغ بگویم هر دو کور باد ـ که صلى‌الله‌علیه‌وآله فرمود : « عَلِىٌّ قائِدُ الْبَرَرَةِ وَ قاتِلُ الْکَفَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ علیه‌السلام پیشواى نیکان است ، و کشنده کافران ، هر کس او را یارى کند ، خدا یاریش خواهد کرد ، و هر کس دست از یاریش بردارد ، خدا دست از یارى او برخواهد داشت » . سپس اضافه کرد : ! روزى از روزها با صلى‌الله‌علیه‌وآله در نماز مى‌خواندم ، وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى کمک کرد ، ولى کسى به او چیزى نداد ، او دست خود را به آسمان بلند کرده ، گفت : تو شاهد باش ! من در مسجد رسول تو تقاضاى کمک کردم ، ولى کسى جواب مساعد به من نداد . در همین حال علیه‌السلام که در حال بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد . نزدیک آمد و انگشترى را از دست آن حضرت بیرون آورد . صلى‌الله‌علیه‌وآله که در حال نماز بود ، این جریان را مشاهده کرد ، هنگامى که از نماز فارغ شد ، سر به سوى آسمان بلند کرده ، چنین عرض کرد : ! برادرم علیه‌السلام از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانى ، کارها را بر او آسان سازى ، و گره از زبان او بگشائى تا مردم گفتارش را درک کنند ، و نیز علیه‌السلام درخواست کرد ، که برادرش بود را وزیر و یاورش قرار دهى و به وسیله او نیرویش را زیاد کنى و در کارهایش شریک سازى ! ! من پیامبر و برگزیده توام ، سینه مرا گشاده کن ، کارها را بر من آسان ساز ، از خاندانم علیه‌السلام را وزیر من گردان ، تا به وسیله او ، پشتم قوى و محکم گردد . مى‌گوید : هنوز دعاى صلى‌الله‌علیه‌وآله پایان نیافته بود که نازل شد و به صلى‌الله‌علیه‌وآله گفت : . صلى‌الله‌علیه‌وآله فرمود : چه بخوانم ؟ گفت : بخوان : « اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِیْنَ آمَنُوا ... » . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ ✅ سندى بزرگ بر پيامبر مى‌گويد و بيمار شدند بـا جـمعى از ياران به آمدند ، و به گفتند : ! خوب بود نذرى براى فرزندان خود مى‌كردى ، و و كه خادمه آنها بود نذر كردند كه اگر آنها يابند روزه بـگـيرند بعضى از روايات و نيز گفتند ما هم مى‌كنيم بگيريم . چـيـزى نـگـذشـت كه هر دو يافتند ، در حالى كه از نظر مواد غذائى دست خالى بودند سه من جو قرض نمود ، و يك سوم آن را آرد كـرد ، و نـان پـخـت ، هـنـگـام افـطـار بر در خانه آمد و گفت : السلام عليكم یا اهـل بـيـت مـحـمـد سلام بر شما اى خاندان محمد مستمندى از مستمندان مسلمين هستم ، غذائى به من بدهيد خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت كند ، آنها همگى مسكين را بر خود مقدم داشتند ، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند . را هـمـچـنـان روزه گـرفتند و موقع افطار وقتى كه غذا را آماده كرده بودند (همان نـان جـويـن ) بـر در خانه آمد آن روز نيز ايثار كردند و غذاى خود را به او دادند بار ديگر با آب افطار كردند و روز بعد را نيز روزه گرفتند . در به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاى خود را به او دادنـد هـنـگـامـى كـه صبح شد دست و را گـرفـته بود و خدمت آمدند هنگامى كه آنـها را مشاهده كرد ديد از شدت گرسنگى مى‌لرزنـد ! : ايـن حـالى را كـه در شـمـا مـى‌بـيـنم براى من بسيار گران است ، سپس بـرخـاسـت و بـا آنـهـا حـركت كرد هنگامى كه وارد خانه شد ديد در عـبـادت ايـسـتـاده ، در حـالى كـه از شـدت گـرسـنگى شكم او به پشت چسبيده ، و چشمهايش به گودى نشسته پيامبر ناراحت شد . در همين هنگام نـازل گشت و گفت ! اين را بگير ، با چنين خاندانى به تو تهنيت مى گـويـد ، سـپـس #‍ سـوره‌هـل‌اتـى را بـر او خواند . كه از آيه )تـا آيـه كـه مـجـمـوعـا اسـت در ايـن مـوقـع نازل گشت . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعے حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ ✅ سندى بزرگ بر پيامبر مى‌گويد و بيمار شدند بـا جـمعى از ياران به آمدند ، و به گفتند : ! خوب بود نذرى براى فرزندان خود مى‌كردى ، و و كه خادمه آنها بود نذر كردند كه اگر آنها يابند روزه بـگـيرند بعضى از روايات و نيز گفتند ما هم مى‌كنيم بگيريم . چـيـزى نـگـذشـت كه هر دو يافتند ، در حالى كه از نظر مواد غذائى دست خالى بودند سه من جو قرض نمود ، و يك سوم آن را آرد كـرد ، و نـان پـخـت ، هـنـگـام افـطـار بر در خانه آمد و گفت : السلام عليكم یا اهـل بـيـت مـحـمـد سلام بر شما اى خاندان محمد مستمندى از مستمندان مسلمين هستم ، غذائى به من بدهيد خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت كند ، آنها همگى مسكين را بر خود مقدم داشتند ، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند . را هـمـچـنـان روزه گـرفتند و موقع افطار وقتى كه غذا را آماده كرده بودند (همان نـان جـويـن ) بـر در خانه آمد آن روز نيز ايثار كردند و غذاى خود را به او دادند بار ديگر با آب افطار كردند و روز بعد را نيز روزه گرفتند . در به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاى خود را به او دادنـد هـنـگـامـى كـه صبح شد دست و را گـرفـته بود و خدمت آمدند هنگامى كه آنـها را مشاهده كرد ديد از شدت گرسنگى مى‌لرزنـد ! : ايـن حـالى را كـه در شـمـا مـى‌بـيـنم براى من بسيار گران است ، سپس بـرخـاسـت و بـا آنـهـا حـركت كرد هنگامى كه وارد خانه شد ديد در عـبـادت ايـسـتـاده ، در حـالى كـه از شـدت گـرسـنگى شكم او به پشت چسبيده ، و چشمهايش به گودى نشسته پيامبر ناراحت شد . در همين هنگام نـازل گشت و گفت ! اين را بگير ، با چنين خاندانى به تو تهنيت مى گـويـد ، سـپـس  را بـر او خواند . كه از آيه  تـا آيـه كـه مـجـمـوعـا اسـت در ايـن مـوقـع نازل گشت . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐