🔴آناتومی سلبریتیها
🔹🔸سلبریتیها عقدهی دیدهشدن دارند! برای آنها، زیر تابوت مردگان هم غنیمت است، بلکه عوض فاتحهخوانی برای مرحوم، کمافیالسابق خودشان را در معرض دید بگذارند!
♦️سلبریتی از همین الان، برای فوت هر پیشکسوت هر عرصهای، نقشهاش را کشیده! که چه بپوشد، چه بگوید، چه بگرید و چه بکند! سلبریتی عاشق جنجال است! ابراز وجود! و اظهار نظر! و اینهمه اگر مثلا با مرگ شجریان، بهتر میسر شود، سلبریتی را باکی از نقشهکشی برای تابوت استاد و ریختن آبغوره در افق معلومتر نیست! سلبریتی همان است که دههی ۶۰ شجریان را مسخره میکرد که چیست این هاهاهاهاها؟! و همان است که صدا و سیما را میزند که چیست اینهمه نمایش دعا و غم و گریه؟! و همان است که وسط روز روزه، پیج خود را با عکس غذا بهروز میکند! اما خب! صاحبعزای عدم پخش ربنا هم هست! پس سلبریتی یعنی لاشخور!
♦️اگر به روحانی رأی میدهد، از ورای «تشخیص» نیست؛ از برای «لاشخوری» است! برای سلبریتی، اگر که ماده باشد، حسن روحانی و حتی با عرض معذرت، پرویز پرستویی، ارزشی بیش از رژلبش ندارند! نوشتم «ماده» چرا که «زن» را موجودی مقدس میدانم! صدالبته سلبریتی از نوع نرش هم در حکم «ماده» است! به همان بیشعوری مواد! چوب خشک! شیر خشک! لنگ خشک! سلبریتی دوست دارد مردم بفهمند؛ دعوت افطار رئیسجمهور را لبیک میگوید یا نه! آهای مردم! هان ای خلقالله! بدبخت شدیم ما! میدانید چه شده؟! جماعتی از سلبریتیها نمیخواهند افطار روحانی را بروند! چی؟! «به شخمم»! چی؟! «میروند، به شخمم! نمیروند هم به شخمم!» نه! دیگر قرار نشد جگر خود را به رخ سلبریتیها بکشید!
♦️آخر، آخر طبع لطیف هستند سلبریتیها! آنقدر لطیف که حاضرند با ترک خانهی زلزلهزدهها سلفی بگیرند ولی حتی آجری را هم جابهجا نکنند! پس لاشخوری، شغل اصلی سلبریتیها است! اگر در لندن، برجی آتش بگیرد، ربطی به دولت انگلیس ندارد اما اینجا مورچهای هم موری را گاز بگیرد، حتما تقصیر نظام است! سلبریتی از جنگ، متنفر است ولی به رزمندگانی که بیرون مرزها میجنگند تا قدوم اجنبی، هرگز روی ناموس وطن ننشیند، ناسزا میگویند! به خدا قسم، هر ناسزایی، سزای سلبریتیها است، ولو آنکه بازیگر نقش حاجکاظم، عوض عباس، سلبریتیها را تصدیق و تقدیس کند!
♦️آقای بازیگر! کلا ۲ ساعت، فرورفتی در جلد قهرمان که آنهم فیلم بود و فیلم در بهترین تعریف ممکن یعنی دروغ، اما مادر من هر شب، نقش قهرمان را در عالم واقعیت، بازی میکند! با اشکهایش در فراق بابااکبر! دلم کباب شد نمیخواهی افطار روحانی بروی! دقیقا به شخمم!
✍ #حسین_قدیانے
🇮🇷 آیدی #جبههێانقلاب در پیام رسان های داخلی👇
iGap.net/Jebheye_Enghelab
sapp.ir/Jebheye_Enghelab
eitaa.com/Jebheye_Enghelab
gap.im/Jebheye_Enghelab
🔴 سرباز ولایتیم، نه نوچه ولایتی!
♦️یکم- عوض شدن نظر آدمیزاد، ذاتا نه بد است و نه خوب. باید وارد مصادیق شد و با مداقهای دقیق، پی برد که آیا تعویض نظر فلانی، صرفا بیانگر نگرش جدید اوست یا از ورای نان خوردن به نرخ روز! قیاس میان سخنان بسیار متضاد ولایتی دربارهی #برجام متأسفانه آدمی را یاد این مثل میاندازد «نه به آن شوری شور، نه به این بینمکی!» قدر مسلم اگر ولایتی #برجام را اینقدر بد میداند که الان میداند، لاجرم باید از دکتر جلیلی به صورت علنی عذرخواهی کند بابت آنهمه درشتی علیه ایشان. البته از کسی که به عهد خود با آقایان قالیباف و حداد عمل نکرد و الفبای اخلاق را به خوشآیند مرحوم هاشمی رسما ذبح کرد، نباید توقع بیجا داشت! باری از زندهیاد امیرحسین فردی شنیدم که نوع تعامل ولایتی در مقام رئیس انجمن قلم آنقدر متکبرانه است که واقعا حال آدمی را بههم میزند! الغرض! مایی که با تبختر و نفاق اصلاحطلبان یا اعتدالیها مشکل داریم، اگر در مواجهه با چندرنگیهای ولایتی و امثالهم سکوت کنیم، مردم در صدق بیان ما شک خواهند کرد!
♦️دوم- حتما حداد از ولایتی روراستتر است لیکن هنوز هم متوجه نمیشوم علت تقدیر از وی در همایشی با عنوان «مرد اخلاقمدار انتخابات» در بهار ۹۲ چه بود؟! در آن سال، حداد، ولایتی و قالیباف با هم پیمان بستند که ناظر بر نظرسنجیها به نفع نامزد پیشرو کنار بروند! بله! حداد عادل کنار رفت ولی هنوز هم نفهمیدهام دقیقا به نفع چه کسی! اما شاید گفته شود «علت قدردانی از حداد، مواضع انقلابی ایشان در مناظرهها بود!» دیگر بدتر! آیا ۴ تا جمله در دفاع از انقلاب توسط یکی در مایههای حداد، باید موجب تقدیر از ایشان آنهم در شمایل یک همایش شود؟! پس کی و کجا تقدیر میشود از آن حزباللهی جوان پیکموتوری که با ۲ بچه و زندگی در آپارتمان نیمبند مستأجری، حتی پشت ترک هوندا ۱۲۵ روزیرسان خود نیز مرتب آنلاین است و مکرر شبههزدایی میکند؟! آیا شاهد نوع مضحکی از «آپارتاید انقلابی» هستیم که دفاع از انقلاب را وظیفهی مسلم جوان انقلابی میداند اما یکهزارم این دفاع را اگر حداد و امثالهم کردند، حتما باید از اینان قدردانی شود؟! والله جوری جماعتی از پابرهنگان انقلابی در فضای مجازی و حقیقی مشغول دفاع از انقلاب هستند که آدمی گمان میبرد بابت این دفاع، حقوق و مزایا میگیرند لیکن مسافرکش و کارگر و کارمندند اغلب! بگذریم که بعضا رسما بیکارند!
♦️سوم- این را نوشتم، چرا که تا از این حرفها نزنیم، مردم، ما را نه «سرباز ولایت» که «نوچهی ولایتی»ها میخوانند!
✍ #حسین_قدیانے
🇮🇷 آیدی #جبههێانقلاب در پیام رسان های داخلی👇
iGap.net/Jebheye_Enghelab
sapp.ir/Jebheye_Enghelab
eitaa.com/Jebheye_Enghelab
gap.im/Jebheye_Enghelab
🔴 روضهی روز
🔹🔸دلت آرام باشد یا روحالله! یک علی مظلوم داری که حتی عوض نوادگان لاکچریات هم فحش بخورد و شعار دشت کند! شعارهای آشنا! شعارهایی که فلان نامزد و بهمان کاندیدا هم در ایام انتخابات مکرر سردادند لیکن زیرکانهتر! والله این همه ناسزا اگر نثار سیدعلی نمیشد، سنت تاریخ تکرار نمیشد! و فحشخور علی همیشه ملس است!
♦️چه روزگاری که «علی» بابت ثروت ناکثین و خباثت قاسطین و بلاهت مارقین و ایضا قصور و تقصیر یاران، فحشباران میشد؛ چه امروز که «سیدعلی» بابت ثروت ناکثین و خباثت قاسطین و بلاهت مارقین و ایضا قصور و تقصیر یاران، فحشباران میشود! خدایا! شکایت این همه مظلومیت مولای خود را نزد تو میآوریم!
و در یکی از غریبانهترین جمعههای تاریخ، از تو سئوال میپرسیم؛ آیا هنوز هم وقت آن نرسیده که به منجی آدم و آدمیزاد، اذن ظهور دهی؟!
خدایا! به ما صبر ایوب دادهای یا عمر نوح، که این همه با طولانی کردن زمان غیبت، امتحانمان میکنی؟! همهی این خون دلها، فدای سر «مهدی فاطمه» اما نمیبینی مگر بر و بحر را فساد گرفته و شدت فتنهها علیه ما زیادتر از زیاد است؟! خدایا! جز تو مگر کس دیگری را هم میپرستیم که گله نزد او ببریم؟! و جز تو مگر کس دیگری را هم داریم که نیمهشبها التماسش کنیم؟! خدایا! این نجوای عبد با معبودی است که دلش به حال دیدهی بارانی یعقوب سوخت! و دلش به حال نوح و ابراهیم و موسی و عیسی سوخت!
♦️خدایا! ما را ذرهای به لطف و یاری تو تردید نیست ولی راستش دیگر تاب دوری بیش از این آفتاب را نداریم! اگر بهترین جای «احسنالقصص» آنجا بود که چشم پیر کنعان به جمال یوسف روشن شد، کاش هر چه زودتر روشن کنی چشم حضرت ماه را به جمال حضرت خورشید! نه اینگونه پنهانی که الان هست! آنگونه آشکار که وعده دادهای! و تو وعده دادهای؛ «الا ان حزبالله هم الغالبون»! وقت رسیدن آن روز را و آن غلبه را تو میدانی و ما نمیدانیم! ما فقط یک چیز میدانیم! مرتب بیاییم درگاه تو و منظم فریاد بزنیم؛ «العجل»! خدایا! ما گناه داریم! بار گناه آدم، روی دوش ما افتاده! از بهشت، دورترین فرزندان آدمیم! ساکن قعر آخرالزمان! همعصر با ولیعصر و دور از حضرت! پر از امید و سرشار از حسرت!
♦️خدایا! محرم نزدیک است و نانجیبان، باز هم خواب تنهایی مسلم را دیدهاند! سوگند به تو، میمانیم پای شمع، چون پروانهها! و میایستیم پای ماه، چون ستارهها! دیروزمان محسن وزوایی داشت و امروزمان محسن حججی! روزگار جنگ، محمد بروجردی را داشتیم و در این جنگ روزگار، محمد بلباسی! به حق خون مطهر شهیدان راهت، رحمی کن به ما خدایا!
✍ #حسین_قدیانے
🇮🇷 نشانی #جبههێانقلاب در پیام رسان های داخلی👇
@Jebheye_Enghelab
sapp.ir/Jebheye_Enghelab
eitaa.com/Jebheye_Enghelab
✅چه خواهد شد؟!
◀ بسیار عالی/حتما مطالعه کنید
این روزها پرسش بالا را خیلیها از خیلیها میپرسند اما اساس این سئوال، ریشه در ۲ ضعف ذاتی آدمی دارد؛ ترس و یأس! ترس و یأس اما همان مکر ابلیس است تا مؤمنین و مؤمنات را بیندازد در منجلاب سرخوردگی! پس اولا مراقب نقشه شیطان باشیم و ثانیا خدا را و این همه لطف و مدد الهی را فراموش نکنیم! واقعیت آن است که اول بار نیست که متأثر از خباثت دشمن و خیانت دشمندوست و بلاهت دوست، گاه از خود میپرسیم «چه خواهد شد؟!» خوب است به یاد آوریم دیروز و دیروزها را! اولین ساعات روز ۱۲ بهمن ۵۷ که هنوز مطمئن نبودیم از آمدن امام، مگر نپرسیدیم «چه خواهد شد؟!» و حتی بعد از نشستن پرواز انقلاب، مگر باز نپرسیدیم «چه خواهد شد؟!» آری! این سئوال آشنای ما بندگان ضعیف است؛ وقتی که تحریم شدیم، وقتی که تهدید شدیم و وقتی که رسما جنگ شد! «چه خواهد شد؟!» روز سقوط خرمشهر؛ «چه خواهد شد؟!» شب شکست کربلای ۴؛ «چه خواهد شد؟!» فتنه ۱۸ تیر؛ «چه خواهد شد؟!» فتنه بزرگتر ۸۸؛ «چه خواهد شد؟!» اولی اما ختم شد به سوم خرداد و دومی به کربلای ۵ و سومی به یومالله ۲۳ تیر و چهارمی هم به یومالعیار ۹ دی! ما در ورای جنگ تحمیلی، با وجود همه حضورمان، درگیر «چه خواهد شد؟!» شدیم اما خدای بالاسر، از جنگ، گنج ساخت تا محسن وزوایی خودی نشان دهد! تا هر آنکه مرد است، عیار خودش را ببرد بالاتر! آیا بدون جنگ، باز هم آن دانشجوی پرشر و شور اصفهانی میتوانست محمود شهبازی شود؟! اگر ما بندگان ضعیف هستیم، دلیل نمیشود خدا قادر نباشد از پیله کرم ابریشم، پروانه بسازد! «جنگ» پیله کرم ابریشم بود و «شهید ابراهیم هادی» پروانه! «ما عرضه نداریم» پیله کرم ابریشم بود و «شهید مجید شهریاری» پروانه! بلاشک بدترین جای دنیا برای زنده ماندن موسی، کاخ فرعون بود لیکن بنگر قدرت خدا را و حکمت خدا را که کلیمالله را عدل در همان کاخ فرعون بزرگ کرد! در شبی از شبهای جبهه، تمام زحمات اروند و والفجر ۸ داشت به فنا میرفت اما خدا با رساندن یک بولدوزرچی روستایی به نام «شهید علیاشرف مظاهری» ورق معرکه را به نفع رزمندگان اسلام برگرداند! ترس از جنود شیطان است و یأس هم اما ما را امامی بود خداباور که وقتی جنگ شد، آن را تشبیه به سنگاندازی دیوانهای کرد و وقتی خونینشهر آزاد شد، آن را به تمامه نوشت پای «الله» پاسدار حرمت خون شهیدان! تو بگذار در این شهر و آن خیابان، عمال دشمن اصلکاری با سوءاستفاده از اعتراض مردم، چند تایی هم شعار نثار سیدعلی کنند ولی مگر تنها میگذارد خداوند، آن رهبری را که بارها از مردم خواست «دقت کنید به که رأی میدهید»؟! حرف، البته زیاد است، منجمله با عزیزان شورای نگهبان! اساس بعضی تأیید صلاحیتها خواباندن صدای اعتراض همان جماعتی بود که معالاسف این شبها نشان دادند حتی با گلایههای مردم هم خوب بلدند کاسبی کنند و «نقد به قوه مجریه» را بدل به «ناسزا علیه اصل نظام» کنند! ولی مگر اول بار است که فحش ناکثین و قاسطین و مارقین را علی دشت میکند؟! از به کار بردن این جمله در رسانه رسمی مملکت، عذرخواهم لیکن فحشخور علی، همیشه ملس بوده! گنه کرد در پاستور، وزیری و به جرمش شهید محمد بلباسی باید توضیح دهد که چرا رفت سوریه! شهیدی با ۴ فرزند که آخری یعنی زینب، چند ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمد! واقعا جا دارد اینگونه بنویسم که اگر محمد بلباسی، زن و بچه و زندگی را رها نمیکرد تا دشمن در همان کشور دیگر، متوقف بماند و قدوم نحسش خاک پاک وطن را آلوده نکند، آیا باز هم اینقدر راحت میتوانستیم به روحانی رأی بدهیم لیکن از نظام انتقاد کنیم؟!
#حسین_قدیانی
🇮🇷 نشانی #جبههێانقلاب در پیام رسان های داخلی👇
@Jebheye_Enghelab
sapp.ir/Jebheye_Enghelab
eitaa.com/Jebheye_Enghelab
هاشمی را من کشتم!
حسین قدیانی: از خدا پنهان نیست؛ از شما چه پنهان که یکروز در راهپیمایی ۲۲ بهمن، هرچه محافظان عالیجناب را کنار میزدم، باز هم به ایشان نمیرسیدم! یکبار موفق شدم ۷ حلقه از محافظان ایشان را بشکافم ولی در حلقهی هشتم گیر کردم! هاشمی برایم حجرالاسودی بود که تا دستش را نمیبوسیدم، آرام نمیگرفتم! و خب! چون دیدم با وجود اینهمه محافظ، بوسیدن دست آیتالله ممکن نیست، نقشهی خطرناکی کشیدم! نقشه این بود؛ حفر یک کانال زیرزمینی از خیابان مقدس اردبیلی تا استخر فرح! چرا که از قبل شنیده بودم داخل استخر، حاجآقا تنها شنا میکنند! خدا میداند با چه مشقتی رفتم داخل چاه فاضلاب واقع در خیابان مقدس اردبیلی و حالا نکن، کی بکن! برای حفظ امنیت نقشه، فقط نیمهشبها کار میکردم و فقط هم ۴ ساعت! از یک بامداد تا یکساعت قبل از اذان صبح اما نه به افق تهران! دقیقا به افق استخر فرح! القصه! طبق نقشه، شبی رسیدم به زیر استخر! نه حالا دقیقا زیر استخر! زیر استخر که آب بود و نمیشد کند! منظورم همان جایی است که دایو را میگذارند! چکشی زدم و نور را دیدم و چکشهای بعدی را زدم و آمدم بالا! و چون دمدمای اذان صبح بود و تا رسیدن حاجآقا چند ساعت وقت بود، همهی لباسهایم را- قطعا به جز شرط!- درآوردم و بنا کردم شنا! واضح است مایو نداشتم! ماماندوز هم نبود! از این هفتیها هم نبود الحمدلله! حالا چه کار داری تو به این چیزها؟! به این کار داشته باش که زنیکهی طاغوتی- فرح را میگویم!- چه جایی شنا میکرد! و تازه فهمیدم آیتالله، چرا در استخر فرح، شنا میکند! آیا بدون شنا در استخر فرح، میتوان طاغوت را شناخت که بعد بخواهی علیه آن دست به قیام بزنی؟! قطعا نه! درون آب و در همین فکرها بودم که سروصدایی شنیدم! فهمیدم آیتالله دارد میآید! یک آن ترسیدم و خودم را در همان استخر فرح، خیس کردم! عذاب وجدانی گرفته بودم! تا آیتالله بیاید، ماندم زیر آب! داشتم خفه میشدم که بالاخره آیتالله آمد! و خوب یادم هست با خودش گفت: «استخر چرا بوی بدی میدهد؟!» اشاره داشت به خیس کردن من! دوباره القصه! همین که آیتالله در آب، شیرجه زدند، من که پایین آب بودم، ایشان را بغل کردم و همان زیر آب، دستشان را بوسیدم! اما ای داد بیداد! آیتالله که فکر نمیکرد کسی زیر آب باشد، از شدت ترس، نگو دچار ایست قلبی میشود! چه کنم، چه نکنم؛ مجددا دستشان را بوسیدم و از همان کانالی که کنده بودم- البته مرتبش کرده بودم که تابلو نشود!- رفتم و از چاه فاضلاب مقدس اردبیلی آمدم بالا! عذاب وجدان داشتم تمام این مدت! اما الان راحتم...
#حسین_قدیانی
🇮🇷 نشانی #جبههێانقلاب در پیام رسان های داخلی👇
@Jebheye_Enghelab
sapp.ir/Jebheye_Enghelab
eitaa.com/Jebheye_Enghelab
همان سید ۸۸
حسین قدیانی: الحمدلله که در «عیدالله اکبر» پای این متن نشستهام! چرا ما ولایت فقیه را قبول داریم؟! بالاتر! چرا امام معتقد بود؛ «ولایت فقیه امتداد ولایت رسولالله است»؟! یا الله! جوری رهبر انقلاب پای این دولت ایستاده، کأنه رئیس قوهی مجریه، نه منتخب اکثریت ملت، که منصوب خودشان هستند! همین دیروز دیدیم که باز هم حضرت آقا در مواجههی با حضرات، از در محبت و اندرز و پند و پدرانگی وارد شدند! پس ایستادگی رهبر انقلاب پای رأی مردم، تنها محدود به ۸۸ نمیشود! آقا آن سال، جوری و این سالیان، جوری دیگر، ایستادهاند پای آرای ملت! چه وقتی جماعتی بخواهند با دروغ و فتنه، زیر میز مردمسالاری دینی بزنند و چه وقتی خود دولت، کار و کارنامهی مناسبی نداشته باشد؛ این ولی فقیه است که پای رئیسجمهور و دولت برآمده از رأی جمهور میایستد! شاید... تأکید میکنم؛ شاید اگر شیخحسن منصوب خود آقا بودند تا الان طی حکمی جای خود را به دیگری داده بود، لیکن احترام ولی فقیه به انتخاب مردم، نه تنها احترام ویژهای است، بلکه از بالاترین مظاهر مردمسالاری دینی در نظام جمهوری اسلامی است! قدرمسلم حضرت آقا از همه بهتر واقف بر مشکلات هستند و از قضا اگر بنا به بیان «دیدید گفتیم» باشد، هیچ کس شایستهتر از رهبر حکیم ما نیست که بگویند؛ «دیدید گفتیم دود رأی بد شما مردم، قبل از هر چشمی وارد چشم خودتان میشود!» یا «دیدید گفتیم خیری حتی خیر دنیوی در مذاکره با آمریکا نیست!» طرفه حکایت اینجاست؛ چنان دولت متکی به حمایت رهبر انقلاب است که تو گویی کابینهی حسن روحانی را از صدر تا ذیل، حضرت آقا چیدهاند! شگفتا! حتی در نقد برجام هم، عوض طعنههای مرسوم اهل سیاست، در اوج معرفت، سخن از اشتباه خود میرانند! اگر تا کنون در خوانش تاریخ، متوجه فرق علی علیهالسلام و معاویهی ملعون نشدهای، بیا تا همین امروز برایت قصهی سیدعلی را تعریف کنم! آری! سیدعلی پیش و بیش از آنکه یک «رهبر سیاسی» باشد، یک «رهبر اخلاقی» و یک «رهبر دینی» و یک «رهبر انسانی» است! و چنین رهبری، موجسواری نمیکند! و کار پوپولیستی نمیکند! عجیب است! در شرایطی که حتی همکاسههای دولت هم مدام علیه روحانی سخن میگویند، برخورد ولی فقیه با قوهی مجریه، کاملا لیّن و مهربانانه است! پس خامنهای، نه «تَکرار سیاست» که «تِکرار ولایت» است! این روزها من و ما هم تعجب میکنیم از این همه رواداری، اما تا «الله» هست، ولی فقیه حتی درگیر امت حزبالله هم نیست! عنصر انقلابی شاید خواهان برکناری روحانی هم باشد! و مگر عناصر دیگر نیستند؟! این اما «همان سید ۸۸» است! نه امروز، سید و سالار انقلاب، عاشق چشم و ابروی روحانی هستند و نه دیروز، عاشق رئیسجمهور سابق بودند! بحث بر سر «رأی مردم» است و حرمت خاص آن در نظام جمهوری اسلامی! در این منظومه، برای حضرت آقا هیچ اهمیتی ندارد که رئیسجمهور مستقر، رأی خودشان هم بوده یا نه؛ در هر حال، حمایت میکنند از دولت! قطعا این حمایت، مشروط است اما هست! تحریر حکمی ۲ خطی که «من ناظر بر معضلات موجود و انباشتهشدن آنها، دیگر ادامهی این دولت را به صلاح نمیدانم» برای رهبری که تنها از خدا حساب میبرد، از آب خوردن هم راحتتر است و چه این عزل، از راههای پیشبینیشده محقق شود و چه از ذات حکم حکومتی- بنا به جو موجود- حتما و قطعا با حمایت آحاد ملت روبرو خواهد شد اما ۳ نکته برای رهبر عظیمالشأن انقلاب، بسی حائز اهمیت است؛ اولا نگهداشتهشدن حرمت انتخابات و نتیجهی آن! گیرم همهی رأیدهندگان به یک رئیسجمهور، نادم از رأی خود شوند؛ باز هم آن رأی حرمت دارد! و مادام که بشود و جا داشته باشد، رهبر نظام تن به تعویض آنرمال هیچ دولتی نخواهند داد! ثانیا و در ادامهی بند قبل، اتمام دورهی ۴ و یا ۸ سالهی هر دولت- الا با شرایطی کاملا ویژه- خواست فطری رهبر انقلاب است! ثالثا و در ادامهی ۲ بند قبل، دولت، از نظر حضرت آقا باید تا آخرین ساعت استقرار خود، مسئول کردهها و نکردههایش باقی بماند! لذا علاوه بر مباحث اخلاقی، دینی و انسانی، جمهوری اسلامی ذاتا نظامی نیست که به این راحتیها از نتیجهی یک انتخابات قانونی، چشمپوشی کند!
#حسین_قدیانی
👇👇👇👇
👆👆👆👆
شاید... و باز هم تأکید میکنم؛ شاید این دولت به ۸ سال نرسید ولی هر حمایت و صدالبته تذکری اگر لازم باشد، از رهبر معزز خواهیم دید تا به آن روز نرسیم! آن روز، فقط روز ضربه خوردن روحانی نیست و فقط روز ضربه خوردن جمهور و جمهوری نیست؛ روز ضرر رهبر و نظام و اسلامی هم هست! لذا اگر این و آن، تنها مو را میبینند؛ آقا پیچش فردای مو را هم میبینند! سال ۹۰ ای بسا که با خود زمزمه میکردند؛ «چرا هنوز پای فلانی ایستاده رهبر؟!» جواب: «به همان علت که هنوز پای بهمانی ایستاده رهبر!» پس بحث فلانیها و بهمانیها نیست! و نیک اگر بنگری، ایستادگی خامنهای پای اصل انتخابات و ماهیت «جمهوری» در نظام «جمهوری اسلامی» است! حدس من این است آقا به روحانی رأی ندادهاند اما یقین من این است؛ نگاه ولایت به ملت، مثل شماری از معاویههای عصر کنونی نیست که حسنکی را تَکرار کنی یا حسنکی را به زعم خودت برکنار! برای سیدعلی، دوم خرداد و سوم تیر و ۹۲ و ۹۶ همانقدر عزیز است که میخواهم بنویسم ۹ دی! آقا فرق میکند با آقانماها! هیهات! دشمن قادر نخواهد بود این جمهور را علیه رهبری بشوراند که خود، مدافع اول رأی جمهور است! که حتی از مخالف نظام هم دعوت به حضور پای صندوق آرا میکند! که هم به جای ملت و هم به جای دولت، عذرخواهی میکند! در موضوع برجام، اگر در کل این هستی، تنها یک فرد بیگناه وجود داشته باشد، همان رهبری است که مکرر به آقایان هشدار داد که به امضای یانکیها، هیچ تضمینی نیست، لیکن زنده باد آن پدر دلسوز که حتی بابت گناه فرزند هم، میگوید؛ «من اشتباه کردم!» با این همه، خامنهای اما همانگونه که شرحش رفت، هرگز پوپولیست نیست! او به حرمت راه و رأی مردم و شاید منباب کسب تجربه، روزی میآید و اذن مذاکره با آمریکا میدهد ولی نه تا هر روز و نه تا هر کجا! لذا ما یک «مردمداری» داریم و یک «مردمنمایی»! آن بدترکیب متوهم منحرف که ادعا دارد؛ «مردم، روحانی را نمیخواهند» پاک یادش رفته بدترکیبان متوهم منحرفی هم بودند که سالیانی پیش داعیه داشتند؛ «مردم، احمدینژاد را نمیخواهند»! و چون «مردمداری» کیلویی نمیشود، آقای ما، هم دیروز بر دهان یاوهگویان کوفتند، هم امروز! خامنهای همان رهبری است که صبح دوم خرداد گفت: «هیچ کس برای من مثل هاشمی نمیشود» و البته روزهای قبلش با تمدید دورهی هاشمی مخالفت کردند و روزهای بعدش با ابطال انتخابات! و این همان سیدی است که هرگز زیر بار نامهی سرگشاده علیه انتخابات نرفت ولی در عین حال، تصریح کردند که معطوف بر مبارزه با زندگی اشرافی، احدی حق ندارد خطای هاشمیزادهها را پای خود هاشمی بنویسد! هر روز خدا هم هاشمی و هاشمیها به خامنهای، طعنه بزنند، باز هم سینهی رهبر ما، جای کینه نیست! شما فرض کن کسکی پیدا شود که بگوید؛ «حتی سردار سپاه قدس هم باید با رأی مردم، انتخاب شود»! آنکه همه کسش خداست، باز هم پدری میکند در حق او! و دیدیم که کرد! پس خامنهای، نه آن مرد است که در وصفش بسنده کنیم که کی و در کجا زاده شد! خامنهای، آن ابرمرد است که شرحش را باید در غدیر نوشت! و بنازم این تقدیر را! حقا که کامل کرد روحالله بتشکن، رسالت خود را با صحه بر رهبری سیدعلی! و آرام کرد دل خود را! فیالحال صدر اسلام نیست؛ صدر انقلاب است! و اصحاب غدیر به کربلا رسیدهاند لیکن فاتحانه! و در انتهای افق، قدس را میبینند! و مگر نه آن است که خامنهای مدام از ما نگاه به قله را و امید را میخواهد؟! والله این سید والاتبار، فتحی را و فردایی را میبیند که به چشم ما نمیآید! و مگر ۴۲ کسی فهمید راز سربازان درون گهواره را که خمینی گفت؟! کشتیات را بساز حضرت آقا! ما به نوح چشمان تو ایمان داریم!
#حسین_قدیانی
🇮🇷 نشانی #جبههێانقلاب در پیام رسان های داخلی👇
@Jebheye_Enghelab
sapp.ir/Jebheye_Enghelab
eitaa.com/Jebheye_Enghelab
عاشورا ماند؛ اربعین هم میماند
وطن امروز؛ ۱۰ شهریور ۱۳۹۷
حسین قدیانی: یکی با «مسلمیه» و یکی با «موسم حج» و یکی با «سعی صفا و مروه» و یکی با «دعای عرفه» و یکی با «عید قربان» و یکی با «غروب خورشید روز غدیر خم» و یکی هم مثل سیدهخانوم با «صدای زنگ سینی به دستان کمک به هیأت» متوجه میشود «محرم» نزدیک است! چادر به کمر میبندد و بدوبدو میرود برای بچهها اسپند دود میکند تا مبادا «متوسلین به حضرت قاسم» چشم بخورند! پارسال خودم در کوچه دیدم که یک تراول پنجاهی گذاشت در سینی بچهها، علاوه بر آن ۱۰ تومانیهای نوی ممهور به مهر علی که به هر کدامشان یکی داد! عاشق این بچهها و این اسم ناز هیأتشان است؛ نیست که اسم پسر خودش هم «قاسم» بود! شهیدی از خیل شهدای والفجر ۸ که البته هنوز بعد از ۳۳ سال پیکرش برنگشته! و آنجور که همرزمان شهید تعریف میکنند، بعید هم هست برگردد! نشسته بود تنهایی روی قایق عاشورا لب ساحل اروند که چند گلوله، آتش شد بر همه بدنش! قایق افتاد و قاسم هم افتاد و نه که جزر و مد آب زیاد بود، هر چه بچهها جستوجو کردند، هیچ نیافتند از آن پیکر قطعهقطعهشده، الا ساعتی که دیگر ثانیههایش جلو نمیرفت و دقیقا روی زمان شهادت قاسم، ثابت مانده بود! هنوز هم ثابت مانده! داردش سیدهخانوم! ۳۳ سال است هر روز صبح ساعت هفت و ربع- همان زمانی که ساعت قاسم نشان میدهد- ساعت را میگذارد جلویش و بنا میکند خواندن زیارت عاشورا! و همین که به «السلام علیک یا اباعبدالله» انتهای زیارت میرسد، هایهای اشک میریزد! آتشی بود! آتشی بود که حتی به بدنه قایق هم رحم نکرد، چه برسد به بدن قاسم! ۱۹ ساله! اعزامی از تهران! دانشجو! بسیجی! سیدهخانوم میگوید: «خودم سربند «یا زهرا» را بستم پیشانیاش، قبل از اینکه سوار اتوبوس شود! نورانی شده بود! پارسال که اربعین رفتم کربلا، مدام قاسم میآمد جلوی چشمم! در عمود نمیدانم شماره چند، جماعتی جوان را دیدم که همه سربند «یا زهرا» داشتند! انگار همهشان قاسم بودند! نگاه کردم دیدم ساعتم که به زمان کربلا تنظیمش کرده بودم، هفت و ربع است! از کیفم ساعت قاسم را درآوردم! همان بود! همان هفت و ربع همیشگی!» قسم به شهدا و ساعت و ساحت شهادتشان، خدا پاسداری میکند از عاشورا! اگر قرار بود با ۴ تا شبهه و طعنه و کنایه و زخمزبان، دست از دامان محرم برداریم، قاسم شهیدمان هر روز صبح، زیارت عاشورا نمیخواند! زنجیرهایها روزی علیه این زیارت نوشتند که «باید زیارت عاشورایی دیگر و عاری از عبارات خشونتبار بنویسیم» اما خدا با زیارت باشکوه و جهانشمول اربعین، جوابشان را داد! قلم به مزدهایی که امضای حرامیان را تضمین میخوانند و رنگ لوگو را با پرچم یزیدیان ست میکنند، نه عجب که حالا و به انحای مختلف، عزمشان بر تخریب اربعین جزم باشد! نیست هر غلطی در مثلا تحریریه خود میکنند و هر دروغی را بهراحتی میبافند، زائر مشهد و کربلا را هم مثل خود میبینند! شگفتا! در شرایطی داعیهدار عفت و عرق ملی و ناموس وطن شدهاند که خود غربزدهشان مسافر تور شهوت و کذب هستند و مکرر اماکن فسق و فجور دنیا را بر سر ایران خراب میکنند! این جماعت اگر شرف سرشان میشد، آیا رنگ لوگوی چرکنامه خود را با پرچم قاتلان غیورمردانی که سختی جنگ در دیار غربت را به تن خریدند تا هرگز بعضی اتفاقات تلخ و تکاندهنده کشورهای منطقه در ایران عزیزمان نیفتد، ست میکردند؟! هدف شومشان که کاملا واضح است؛ تفرقه انداختن میان ملل مسلمان بویژه ایرانیها و عراقیها، بلکه از شکوه زیارت اربعین بکاهند! و این هم واضح است که پشتسر این همه لجاجت، جوخههایی هستند که به جوجهها خط میدهند! عاقبت آن همه پولی که دشمن در کنگرهاش تصویب میکند تا علیه مقاومت استفاده شود، هزینه امثال همین یاوهگوییها میشود! که غربزده عراقی، ذهن ملت عراق را نسبت به زائر ایرانی مخدوش کند و غربزده ایرانی، ذهن ملت ایران را نسبت به زائر عراقی! و این توطئه، صدالبته فقط علیه «امنیت ملی» خودمان نیست و با بررسی همه جوانب اگر بنگری، متوجه میشوی که هدف، تخریب امنیت ملی منطقه مقاومت است، با همان نقشه قدیمی تفرق و دودستگی!
#حسین_قدیانی
@Jebheye_Enghelab
👇👇👇👇
👆👆👆👆
و حقا که جا دارد گلهمند باشیم بابت سکوت گوشخراش مدعیالعموم! اینجا فقط بحث خبط و خطا و خیانت یک روزنامه نیست؛ بحث یک جریان است که ناظر بر فاصله انداختن میان مردم کشورهای منطقه، بنا دارد اربعین را بزند! زیارتی که به استناد دوست و اعتراف دشمن، در حال حاضر مهمترین برگ برنده جهان اسلام علیه آمریکا و اسرائیل است، آن هم در عصری که مکه و مدینه، دست عمال گوش به فرمان آمریکا و اسرائیل است! و حکایت قدس، تو گویی اسیر است! از قضا، جای ورود نهادی مثل «شورایعالی امنیت ملی» همینجاست، نه آنجا که قلمزن متعهد، معطوف به مشکلات مردم، چند تا نقد درست به دولت وارد میکند! از «دلنوشت شهادت» سوق پیدا کرد این متن به «یادداشت سیاست» و چارهای هم نبود اما قدرمسلم، خدایی که «زیارت عاشورا» را نگه داشت، حافظ «زیارت اربعین» هم خواهد بود! و این درست که پیکر قاسم والفجر ۸ هنوز هم برنگشته، لیکن چه خوب گفت وزوایی شهید که «ما کربلا را برای خودمان نمیخواهیم، برای نسلهای آینده میخواهیم»! گمانم همان گونه که زیارت عاشورا منجر به باز شدن راه کربلا شد، زیارت اربعین هم ختم به رهایی قدس بشود! آن سالیانی که امام بزرگوار ما فرمود «راه قدس از کربلا میگذرد» قاسم سلیمانی درگیر کربلای ۵ بود و هنوز حتی به کربلا هم نرسیده بودیم! اینک اما به کوری چشم دشمنان و دشمنپرستان، جوری مردم عراق از زوار اربعین سید و سالار شهیدان پذیرایی میکنند که جهان را به حیرت واداشته! خودم در سفری خیلی سال پیش دیدم همان اشتیاق ما را به کربلا، مردم عراق دارند به زیارت مضجع نورانی امام رضا علیهالسلام! و با چه حسرتی! و چه بغضی! و چه اشکی! خود آقا به کمر جماعت بیشرف بزند که اینجور میخواهند وارونه نمایش دهند حقایق را! سوزش غربزدهها از شورش خلق عالم، گویی تمامی ندارد! نه تیر سهشعبه، حریف پرواز خون علیاصغر شد و نه این شعبات شبهه قادر است از حرارت محبت امام عاشورا بکاهد! بخواهی یا نخواهی، نبض حوادث دنیا، دست علمدار کربلاست! بدبخت و بیچاره، جماعتی که توهم زدهاند در وعده شمر، تضمینی هست! ما الگو از عباس و قاسم و عبدالله میگیریم و خوب میدانیم برای عمرسعد، ری اصلا گندم ندارد! زندهباد آن شیرزن عراقی که برای «سیدهخانوم» نان تنوری درست کرد تا زائر اربعین آقا را تکریم کرده باشد! و به یقین، ما باز هم این جاده را خواهیم رفت و باز هم عمودها را خواهیم شمرد و باز هم با دیدن سربندهای «یا زهرا» یاد شهدا خواهیم افتاد! عشق است زیارت عاشورا، با همین عبارات فعلی! یزید و شمر و پسر مرجانه را لعن میکنیم؛ اینجا به زنجیرهایها برمیخورد! البته حق دارند! رنگ لوگویشان ست با پرچم بازماندگان همین جانورهاست! لذا عشق است زیارت اربعین با همین عمودهای فعلی! عشق ما به قدمگاه جابر اگر بسته به ۴ تا دروغ بود، که حتی در عید قربان هم هوایی محرم نمیشدیم! اصلا هر چه بیشتر در راه کربلا زخم بخوری و زخمزبان بشنوی، لذتش بیشتر است! فدای صوت و صورت قاسم شهید که در قایق عاشورا داشت زیارت عاشورا میخواند و هنگام سلام بر حضرت اباعبدالله، جرعهنوش باده شهادت شد! ۳۳ سال گذشت و ما عاشقتر شدیم! دل توی دل «سیدهخانوم» نیست که بچههای هیأت حضرت قاسم، کی زنگ در خانهاش را به صدا درآورند امسال! صبر کن شیرزن قهرمان! صبر کن مادر شهید! اندکاندک جمع مستان میرسد…
#حسین_قدیانی
🇮🇷 نشانی #جبههێانقلاب در پیام رسان های داخلی👇
@Jebheye_Enghelab
sapp.ir/Jebheye_Enghelab
eitaa.com/Jebheye_Enghelab
آقای روحانی! با گارد خودتان مینویسم...
حسین قدیانی: جناب شیخ حسن روحانی! این مختصر را دارم با همان استدلال خودتان مینویسم! دقیقا! و عینا! مستند به ۲ فرمایشتان؛ اولا تهدید منتقدان به دیار باقی با عبارت زشت و بیادبانهی «بروید به جهنم» و ثانیا شعارکی را مبنای تهدید به قتل خود دانستن، این فرض بدیهی و حق مسلم برای ما محفوظ است که حضرتعالی را نه «عامل قتل» که بالاتر؛ «آمر قتل» روحانی شهید محمد تولایی بدانیم! اگر اینگونه باشد- که ناظر بر دستفرمان خودتان، اصلا و ابدا بعید نیست!- ننگ ابدی بر شما! و اگر قوهی قضاییه، با شما همان را نکند که با آن چند طلبه کرد، هم به علت این #تبعیض و هم به علت این #دروغ که #خط_قرمز دارند و مدعی هستند ندارند، ننگ ابدی بر قوهی قضاییه! و اگر جریان حزباللهی، شبیه این فریاد را سر ندهد، ننگ ابدی بر جریان حزباللهی! و اگر جمهوری اسلامی نیز از این مطالبهی کاملا به حق، چشمپوشی کند، لاجرم باید تنها و تنها و تنهای تنها، پناه به بقیةالله ببریم! و از خداوند منان «مهدی فاطمه» را بخواهیم! مسئلةٌ! آیا زیبنده است تاریخ در وصف نظامی با این همه شهید مظلوم، بردارد بنویسد که «جمهوری اسلامی، الههی تبعیض بود»؟!
#روحانی_شهید_محمد_تولایی
#شهید_محمد_تولایی
#محمد_تولایی
#حسین_قدیانی
╭┅──────┅┅╮
¦ @Jebheye_Enghelab 👈
╰┅──────┅┅╯
#استاد هم مثل #علامه
#تتلو هم مثل #اصلاح_طلبان
🔷زنک آشغال که صدالبته #آشغال فقط مال یک دقیقهی اوست، برداشته علیه یکی از سخنرانان جناح انقلابی، نوشته: «معلوم نیست این «استاد» که به او میگویند، اسمش است یا لقبش! ماندهام با این سن، چطور این یک الفبچه شده استاد»! الغرض! یادگار کروموزومی مرحوم حاجاحمدآقا، معلوم نیست این «علامه» که به او میگویند، اسمش است یا لقبش! ماندهام با این سن، چطور این یک الفبچه شده علامه! قطع به یقین، اگر در سن آن سخنران، استاد نمیتوان شد؛ در سن این مردک هم علامه نمیتوان شد! و از قدیم گفتهاند که «جواب های، هوی است!»
🔷سایتک آشغال با سوءاستفاده از چرندیات محض تتلو علیه حماسهی حسینی و فرهنگ شهادتطلبی، او را «قلادهدریدهی هار» لقب داده! سلمنا! تتلو همین است لیکن سخنپراکنی علیه حماسهی حسینی و فرهنگ شهادتطلبی، تنها مختص تتلو نیست! او با زبان خودش و مثلا اصلاحطلبان با زبان خودشان! او امروز و مثلا اصلاحطلبان، دیروزها و امروزها! «فرهنگ شهادت، خشونتآفرین است»، «باید زیارت عاشورای جدیدی، عاری از عبارات خشونتبار نوشت»، «مردم آزادند حتی علیه خدا راهپیمایی کنند»، «من هم شارلی هستم» و «سرتیپ حسین همدانی در سوریه کشته شد» تنها بخشی از اراجیف مثلا اصلاحطلبان علیه مقدسات و راه و رسم شهادت است! ستکردن لوگو با رنگ پرچم لعین تکفیری، قیاس رزمندگان دفاع مقدس با «سربازان وحشی قوم آتیلا»، شامورتیبازی علیه رنگ مشکی در آستانهی ماه محرم و علیه حضرت رقیه در روز سوم از دههی اول عزاداری، بخش دیگری از این کارنامهی کثیف است! لذا مثلا اصلاحطلبان از تتلو، هم قلادهدریدهتر هستند و هم هارتر! و باز هم از قدیم گفتهاند که «جواب های، هوی است!»
🔸پینوشتها
۱- به تلویح و تصریح، در نقد کم و کیف بعضی سخنرانان جناح خودی، نیز در نقد مواجههی گلدرشت و غیر حرفهای دوستان با پدیدههایی از قبیل تتلو و حتی چرخنده، نوشتهام اما آنقدر معرفت دارم که به اقتضا، چنین هم بنویسم!
۲- مراد از آن «زنک» عمهی «خالد تیماوی» ملیپوش سابق عربستان است که اخیرا علیه انقلابیهای ایران، قلاده دریده و هار شده! زنیکهای است برای خود! اذهان مریض، اینور و آنور نگردند!
۳- «مردک» فوقآمد که یادگار کروموزومی آسیداحمد است! ما از خمینی کبیر آموختهایم که حتی اگر خود خمینی هم خواست استفادهی عنوانی از خون شهدا و خون دل پابرهنهها بکند، خاک بریزیم بر سرش! لذا لعنت خدا بر بتتراشان! تفرعن و تبختر از آنِ این مردک باشد و جانش را روحانی #شهید_محمد_تولایی بدهد؟!
#حسین_قدیانی
╭┅──────┅┅╮
¦ @Jebheye_Enghelab 👈
╰┅──────┅┅╯