eitaa logo
جینگیلی ها👶🏻❤
1.5هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5.5هزار ویدیو
69 فایل
بچه که بیاد،شادی هم میاد 😀👩‍👧‍👦 ارتباط با ما✉ @Fatemebanu
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸اسما آلشلوصومعه، مادر ۳۴ ساله برازجانی با ۸ فرزند به نام‌های رقیه ۱۴ ساله، رضوان ۱۲ ساله، زهرا ۱۰ ساله، ابوالقاسم ۸ ساله، اسرا ۵ ساله، فاطمه ۴ ساله، زینب یک ساله و سنا یک ماهه: 🔅 من عاشق بچه‌ها هستم، همیشه آرزو داشتم در مهدکودک کار کنم و الان برای خودم مهدکودکی دارم. خانواده پدری من و خانواده پدری شوهرم (با ۴ پسر و ۲ دختر) عاشق فرزند هستند و همیشه از مشوق‌های اصلی من برای فرزندآوری بوده‌اند. برای فراهم شدن زمینه رفاهی فرزندان خود و به دلیل کمبود امکانات رفاهی و آموزشی در روستای خوشاب و پیشرفت فرزندانم به برازجان نقل مکان کردیم. پشتیبانی و یاری همسرم نقطه قوت زندگی ما بوده و چنانچه کمک همسرم برای نگهداری، مراقبت و فراهم کردن نیازهای من و بچه‌هایم نبود، توان من به تنهایی کفایت نمی‌کرد. یک مدت برای کاهش هزینه‌های اقتصادی، پرورش بلدرچین داشتیم که درآمد خوبی از آن کسب می‌شد؛ ولی متاسفانه دانه به نرخ دولتی با کمبود مواجه شد و گران بودن دانه آزاد، ما را از پرورش بلدرچین منصرف کرد. سخت‌ترین روزهای زندگی ما زمانی بود که بچه‌ها به خاطر مشکل آسم خود که ارثی است، چندین روز در بیمارستان بستری می‌شدند و یا از دستگاه بخور استفاده می‌کردیم تا مشکل تنفسی آن‌ها برطرف شود و شیرین‌ترین لحظات، همان زمان تولد هر بچه بود. فرزند پنجم خانواده، اسرا، در مسیر رسیدن به بیمارستان و در ماشین به دنیا آمد و با وجود ترسی که بر شوهر و همراه‌مان غالب شده بود؛ ولی زایمان بسیار راحت و بدون دردسری را گذراندم. در خانه ما باب شده است که همه بچه‌ها صبح زود بیدار باشند تا هم در کارهای خانه مشارکت کرده و هم به یکدیگر رسیدگی کنند و در عین حال چهار فرزندمان (رقیه، رضوان، زهرا و ابوالقاسم) به درس و مشق‌شان برسند. بچه‌های ما آموخته‌اند که باید در حفظ وسایل خود نهایت دقت را داشته باشند و چنانچه وسیله‌ای خراب شد باید با پول توجیبی‌های خودشان، آن را تعمیر یا از اول خریداری کنند. چند فرزند بودن برای من مزایای بیشتری داشته است، بچه‌ها در پخت و پز، نگهداری برادر و خواهرهای خود، جمع و جور، تمیزی و نظافت خود و بچه‌های کوچکتر حسابی کمک می‌کنند. به دلیل مسائل مالی و گرانی‌های موجود، مسافرت و تفریحات بچه‌ها حداقلی شده و به گردش و استفاده از وسایل بازی پارک و یا تفریح در باغ پدربزرگ اکتفا کرده‌ایم. ابوالقاسم در کنار تمام بازیگوشی‌های پسرانه‌ی خود؛ چون تنها پسر خانواده است در کارها بسیار از پدرش الگو می‌گیرد و هر وقت وسیله‌ای خراب شود، اصرار دارد که در نبود پدرش، آن را تعمیر کند. همسرم ابتدا راننده بود که به خاطر دوری از ما شغل خود را به کشاورزی تغییر داد و بعد از آن کارمند یک اداره شد که به دلیل مشکلات اقتصادی به شغل دوم که نانوایی بود رجوع کرد و با خاطر شکست‌هایی که در این حرفه داشت، آن را کنار گذاشت و در حال حاضر کارمند است. ما برای صرفه جویی در هزینه‌ها، برنامه‌های زیادی داریم برای مثال من خیاطی را آموختم تا هزینه‌های دوخت و دوز کم شود یا بچه‌ها لباس‌های بچه‌های بزرگ‌تر را می‌پوشند تا از خرید مجدد جلوگیری کنیم و یا خلاقیت‌هایی که در آشپزی به کار می‌برم هم، بسیار در این زمینه کمک کننده بوده است. با حداقل مواد خوراکی که در یخچال و خانه دارم تنوع غذایی بالایی را برای بچه‌ها به وجود می‌آورم که خیلی خوششان می‌آید و استقبال می‌کنند؛ یعنی سعی می‌کنم با آنچه که دارم برای آشپزی و پخت و پز غذا استفاده کنم و از خرید مجدد جلوگیری کنم. برای کاهش هزینه‌ها سعی داشتیم مدرسه بچه‌ها را در نزدیکی منزل در نظر بگیریم تا هزینه سرویس نداشته باشیم و یا به جای فرستادن بچه‌ها به پیش دبستانی با صرف وقت بیشتر و توجه دقیق به آن‌ها در خانه، آموزش لازم را به جای پیش دبستانی و مهد کودک، برای بچه‌ها در نظر بگیریم. فرزندانم هوای یکدیگر را دارند و در عین حال بسیار با استعداد هستند و در خانه، هم در درس‌ها به هم کمک می‌کنند و هم در کنار هم نقاشی، کاردستی و بازی‌های مختلف را انجام می‌دهند. فرزندان ما همگی تلاشگر هستند و سعی دارند با آموختن حرفه‌ای، کسب درآمد کنند؛ برای مثال دختر بزرگم، رقیه، با هدیه‌ای (۳ میلیون تومان) که از مسابقات کشوری نقاشی دریافت کرده بود، یک تکه طلا برای خود خرید. برای زایمان‌هایم مشکل خاصی به‌طور معمول ندارم مگر یک مورد که برای تولد زهرا بود و در آن تولد واقعا وحشت کردم.  زهرا، چون مشکل تنفسی داشت باید با نظارت ماما به دنیا می‌آمد؛ ولی به خاطر کم کاری پرستار بخش برای اطلاع به ماما، زهرا در آستانه خفگی کامل و با رنگ کبود شده به دنیا آمد و این تنها وقتی از تولد بچه‌ها بود که حسابی ترسیدم. من با کمبودها، مقاوم شده‌ام؛ ولی در عین حال امیدوار بودن همسرم و لبخند و رضایت او برای امیدوار کردن من و تحملم در سختی‌ها کافی است. 👶🏻@Jingiliiha👶🏻
🔸احترام به سالخورده امت من،احترام نهادن به من است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم 🔺روز جهانی سالمندان گرامی باد. 👶🏻@Jingiliiha👶🏻
📚 🔻 «من امام رضا علیه السلام را دوست دارم» 🖊 نویسنده:غلامرضا حیدری ابهری ⬅️ کتاب «من امام رضا علیه السلام را دوست دارم» دربردارنده‌ی نکاتی از زندگی امام معصوم است که با تصویرگری بسیار زیبا و جذاب و قلم روان برای کودکان دبستانی بسیار مناسب است. 👶🏻@Jingiliiha👶🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در هایی که برد و باخت برای آن ها تعریف شده است باید سه بار آن را با کودک انجام داد: - بار اول به او اجازه دهید شما را ببرد. این کار به اعتماد به نفس کودک کمک می کند. - بار دوم کودک را ببرید، تا مفهوم شکست را دریابد. - بار سوم کاری کنید که با تلاش بیشتر از دو دوره ی گذشته برنده شود تا یاد بگیرد برای موفقیت باید خیلی تلاش کرد. 👶🏻@Jingiliiha👶🏻
🔻سوالاتی که به تربیت کمک می کنند: ۱- بهترین قسمت امروزت چی بود؟ این سوال خوبی قبل از خواب است. با پرسیدن این سوال فرزند شما قبل از  خواب احساس رضایت و شادی می کند. این سوال عادت تمرکز روی بهترین بخش روز را در فرزندان ایجاد می کند و اگر به صورت منظم پرسیده شود به بخشی از طبیعت آن ها تبدیل می شود. ۲- چه چیزهایی هستند که به خاطرشون شکرگزار هستی؟  بهترین موقع پرسیدن این سوال هنگام صرف شام است. همه اعضای خانواده به صورت نوبتی می توانند به خاطر چیزهایی که در آن روز داشتند و اتفاق های خوبی که افتاده شکرگزاری کنند. یک رابطه بسیار قوی بین شادی و سپاسگزار بودن وجود دارد. ۳- خودت چطوری می خوای این مسأله را حل کنی؟ وقتی فرزندتان مشکلی را پیش شما مطرح کند، به نرمی و گرمی این سوال را از او بپرسید. سعی نکنید مشکل او را حل کنید. در طولانی مدت این به ضرر آن ها خواهد بود. به آن ها فرصت دهید خودشان مسائل خودشان را حل کنند و از تلاش برای حل کردن مسائل و حل کردن آن ها حس اعتماد به نفس به دست بیاورند. این هدیه ای ارزشمند است که می توانید به آن ها بدهید. اگه فرزندتان به شما گفت که نمی دانم چطور این مسأله را حل کنم، پاسخ دهید که من هم دقیقاً نمی دانم چه کار باید کرد، بیا با هم مسأله را حل کنیم. آدم های شاد کسانی هستند که مسائل پیش روی خود را حل شدنی می دانند و به توانایی خودشان در حل مسائل اعتماد دارند. ۴- چه احساسی داشتی؟ یکی از اساسی ترین بخش های شاد بودن، توانایی  فهمیدن و بیان احساسات است. اگر بتوانید احساسات خود را بیان کنید یعنی می توانید آن ها را درک کرده و از دیگران درخواست پشتیبانی کنید. وقتی فرزندتان مشکلی برایش پیش آمده و از چیزی ناراحت است و پیش شما می آید از او در مورد چیزی که ناراحتش کرده سوال بپرسید و با بی توجهی نگویید که” این که چیزی نیست "یا "بیا این بستنی رو بخور”. صحبت کردن در مورد چیزهایی که فرزندتان را ناراحت کرده او را نسبت به احساساتش آگاه تر می کند و موجب می شود از دانسته هایش در مورد احساسات خود به شکل مؤثر استفاده کند. 👶🏻@Jingiliiha👶🏻
امر و نهی دائم والدین چقدر در عدم اعتماد به نفس کودکان اثر می گذارد؟ خیلی زیاد! این والدین هیچ گاه نتوانسته اند به کودکانشان اعتماد کنند و قدرت تصمیم گیری به آنها بدهند. در صورتی که والدین هر چقدر به کودکانشان فرصت اشتباه و تصمیم گیری بدهند، آنها در آینده هم اعتماد به نفس بیشتری دارند و هم راحت تر تصمیم می گیرند. اگر والدین دائم کودک را کنترل کنند حتی دیگر کمتر می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. یادمان باشد بخش اعظم شخصیت ما در کودکی شکل می گیرد. 👶🏻@Jingiliiha👶🏻
از دلایل پرخاشگری کودک که ریشه در "محیط" تربیتی کودک دارد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱- محرومیت عاطفی ( دلبستگی ناایمن) ۲- عدم مواجهه با ناکامی ۳- محیط پرخاشگر ۴- مورد پرخاشگری واقع شدن کودک ۵- عادت به پرخاشگری و تبدیل این رفتار به یک الگوی رفتاری ۶- کودک از به کار بردن پرخاشگری به خواسته خود رسیده ۷- عدم مهارت در تنظیم هیجان (تنها روشی که کودک آموخته) ۸- عدم مهارت یا عدم شناخت والدین  در شیوه فرزندپروری ۹- اختلال در یکپارچگی حسی (بیش حسی یا کم حسی) ۱۰-  اختلالات رشدی مغز 👶🏻@Jingiliiha👶🏻
🔻سوالاتی که به تربیت کمک می کنند: ۱- بهترین قسمت امروزت چی بود؟ این سوال خوبی قبل از خواب است. با پرسیدن این سوال فرزند شما قبل از  خواب احساس رضایت و شادی می کند. این سوال عادت تمرکز روی بهترین بخش روز را در فرزندان ایجاد می کند و اگر به صورت منظم پرسیده شود به بخشی از طبیعت آن ها تبدیل می شود. ۲- چه چیزهایی هستند که به خاطرشون شکرگزار هستی؟  بهترین موقع پرسیدن این سوال هنگام صرف شام است. همه اعضای خانواده به صورت نوبتی می توانند به خاطر چیزهایی که در آن روز داشتند و اتفاق های خوبی که افتاده شکرگزاری کنند. یک رابطه بسیار قوی بین شادی و سپاسگزار بودن وجود دارد. ۳- خودت چطوری می خوای این مسأله را حل کنی؟ وقتی فرزندتان مشکلی را پیش شما مطرح کند، به نرمی و گرمی این سوال را از او بپرسید. سعی نکنید مشکل او را حل کنید. در طولانی مدت این به ضرر آن ها خواهد بود. به آن ها فرصت دهید خودشان مسائل خودشان را حل کنند و از تلاش برای حل کردن مسائل و حل کردن آن ها حس اعتماد به نفس به دست بیاورند. این هدیه ای ارزشمند است که می توانید به آن ها بدهید. اگه فرزندتان به شما گفت که نمی دانم چطور این مسأله را حل کنم، پاسخ دهید که من هم دقیقاً نمی دانم چه کار باید کرد، بیا با هم مسأله را حل کنیم. آدم های شاد کسانی هستند که مسائل پیش روی خود را حل شدنی می دانند و به توانایی خودشان در حل مسائل اعتماد دارند. ۴- چه احساسی داشتی؟ یکی از اساسی ترین بخش های شاد بودن، توانایی  فهمیدن و بیان احساسات است. اگر بتوانید احساسات خود را بیان کنید یعنی می توانید آن ها را درک کرده و از دیگران درخواست پشتیبانی کنید. وقتی فرزندتان مشکلی برایش پیش آمده و از چیزی ناراحت است و پیش شما می آید از او در مورد چیزی که ناراحتش کرده سوال بپرسید و با بی توجهی نگویید که” این که چیزی نیست "یا "بیا این بستنی رو بخور”. صحبت کردن در مورد چیزهایی که فرزندتان را ناراحت کرده او را نسبت به احساساتش آگاه تر می کند و موجب می شود از دانسته هایش در مورد احساسات خود به شکل مؤثر استفاده کند. 👶🏻@Jingiliiha👶🏻
🔶قصه لیلة المبیت آی قصه قصه قصه نویسنده:ن.اسکندری کاری از گروه شعر وقصه در مسیر مادری به نام خدا یکی بود یکی نبود غیراز خدای مهربون هیچکی نبود یه روز خدا به پیامبر مهربونمون (ع) فرمود : دشمن های بدجنس نقشه کشیدن که شما رو از بین ببرن 😱 ولی من میخوام شما زنده بمونی و به همه مردم دنیا خوبی ها رو یاد بدی 😍 به خاطر همین امشب از مکه بیرون برو و برو به سمت شهر مدینه اما ، یه نفر باید تو رختخواب شما بخوابه که دشمنا متوجه نشن که شما سرجات نیستی . چون اگه بفهمن دنبالت میان . پیامبر (ص) رفتن پیش علی مولا که خیلی دوستشون داشتن و میدونستن علی مولا خیلی شجاعن و حرف خدا رو همیشه گوش میدن پیامبر فرمودن : علی جان ، خدا بهم دستور داده از مکه برم .ولی دشمنا نقشه کشیدن امشب وقتی خوابم بهم حمله کنن .شما جای من میخوابی تو رختخوابم ؟ علی مولا نگران شد فکر میکنید نگران چی ؟ بله! نگران جان پیامبر که در خطر بود 😱 علی مولا از پیامبر پرسید : اگه من جای شما بخوابم ،شما سالم میمونید ؟ پیامبر فرمودن بله ☺️ علی مولا خوشحال شدن 😍، نگرانیشون برطرف شد .سجده کردن و خدا رو شکر کردن شب شد ، علی مولا تو رختخواب پیامبر خوابیدن و پیامبر هم از شهر مکه رفتن آدم های بد که دشمن پیامبر بودن دور خونه پیامبر جمع شده بودن .منتظر بودن نصف شب بشه .وقتی نصف شب شد ، ۴۰ تا مرد بدجنس رفتن تو اتاق پیامبر و پتو رو از برداشتن . با تعجب دیدن که جای پیامبر علی مولا خوابیده 😳 علی مولا هم بیدار شد و بدون ترس نگاهشون کرد اونا عصبانی شدن ، گفتن محمد کو ؟😤 علی مولا با شجاعت بهشون گفت :مگه پیامبر رو به من سپرده بودید ؟😂 اوناهم با عصبانیت میرن دنبال پیامبر هر کس از یه طرف میره چندنفرشون به سمتی میرن که پیامبر اونجا بودن پیامبر عزیزمون که متوجه دشمنا شده بودن تو غار کوچیکی به نام غار ثور پنهان (قایم) شدن دشمنا تا دم غارهم رسیدن😱 ولی وارد غار نشدن میدونید چرا بچه ها؟ چون دیدن دهانه ی غار یه تارعنکبوته و دوتا کبوترهم تو لونه شون خوابیدن ☺️😍 باخودشون گفتن اگه کسی وارد غار میشد خوب تارعنکبوت حتما پاره میشد 🤨 و این کبوترا هم از ترسشون می پریدن و اینجوری با آرامش تو لونه شون نمیموندن 🤨 بله بچه ها! عنکبوت کوچولو و کبوترای ناز به دستورخدا کاری کردن که دشمنا وارد غار نشن و نتونن پیامبر رو پیدا کنن به خاطر این فداکاری علی مولا فرشته ی خوب خدا حضرت جبرئیل پیش پیامبر اومد و این آیه رو خوند😍 وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ (ایه۲٠۷سوره ی مبارکه بقره) بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، مثل حضرت علی (ع) ، جان خودشون رو به خاطر خدا می‌فروشند و به خطر میندازن؛ و خدا با بنده هاش خیلی مهربونه😍 (خوندن آیات باعث انس بیشتر بچه ها با قرآن میشه و به جانشون مینشینه😊) 👶🏻@Jingiliiha👶🏻