لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️#تدریس_کتب❇️
🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج13
طهارت
(: با تدریس استاد رضا حسینی •
⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه
#شرائع_الاسلام
#محقق_حلی
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری [14]:
شیخ در زهد و عبادت، یگانه روزگار و در میان خاص و عام مشهور بود. ایشان حتی در میان غیر شیعه به زهد و پارسایی معروف است و در این باره داستانهایی بر سر زبان هاست که بیان میشود:
۱. سلطان عثمانی چون از والی عراق که از اهل سنت بود احوال شیخ را پرسید، وی در پاسخ گفت: «و اللّه هو الفاروق الاعظم؛ به خدا سوگند! او فاروق اعظم است».
۲. در ایام حکومت نجیب پاشا قرار شد کسی جز نظامیان، در کربلا و نجف تفنگ نیاورد. به همین دلیل، در دروازه شهر، تفنگ زایران را میگرفتند و نام صاحبش را بر کاغذی نوشته، به آن میچسباندند و چون از شهر بیرون میآمد، تفنگش را به او میدادند.
برخی خبرچینان که بغض شیخ انصاری را در دل داشتند، به حاکم نجف گفتند که مردم، تفنگهای بسیاری به رسم امانت، در خانه شیخ مرتضی پنهان کرده اند. حاکم، صاحب منصبی را که از اهل تسنّن بود، مأمور کرد تا با مأموران وارد خانه
شیخ شوند و هر چه تفنگ در آن جا بود، بیاورند. آنان بی خبر به خانه استاد اعظم آمدند و اتاق ها، سردابه ها، چاهها و دیوارهای خانه را به دقت گشتند، ولی اثری از جنگ افزار ندیدند. حتی دیدند خانه شیخ فرش ندارد و چیزی نیافتند مگر چند وصله گلیم کُهنه و لحافهای بروجردی از بین رفته و اندکی وسایل مِسی که در خانههای فقیران نیز یافت میشود. مأمور شگفت زده شد و نزد حاکم رفت و گفت: «مردم خلافِ واقع گفته اند. این مرد کاملاً از دنیا و امور دنیایی کناره گیری کرده است». [۱]
۳. بالیوز، نماینده سیاسی انگلستان در بغداد که دو سال در پی شرف یابی به خدمت شیخ بود و موفق نشده بود، سرانجام روزی در بیابان، هنگامی که شیخ برای زیارت حضرت سلمان میرفت، او را از دور دید و گفت: «به خدا سوگند! وی یا عیسی بن مریم یا نایب خاص او است». [۲]
۴. روزی همسر شیخ انصاری از او خواست تا چادر شبی برای پوشانیدن رخت خوابهای منزل خریداری کند. شیخ به دلیل تقوا و پارسایی اش، بدین کار تن در نداد. همسر شیخ که از نمایان بودن رخت خوابها در گوشه اتاق ناراحت بود، پس از ناامید شدن از جلب موافقت شیخ، در خرید گوشت صرفه جویی میکرد. وی به جای سه سیر گوشت، تا مدتی دو سیر و نیم میخرید و با مبلغی که از این راه پس انداز میشد، توانست یک چادر شب بخرد.
وقتی شیخ، آن چادر را دید و چگونگی خرید آن را دانست، با ناراحتی گفت: «افسوس که تا به حال، مقداری از وجوه بیت المال بی جهت مصرف شده است. من گمان میکردم سه سیر گوشت، حداقلی است که ما میتوانیم با آن زندگی کنیم
و اکنون به نادرستی این پندار پی بردم. » آن گاه دستور داد تا آن چادر شب را پس دهند و از آن روز به بعد، به جای سه سیر گوشت، دو سیر و نیم بخرند. [۳]
۵. میرزاحبیب اللّه رشتی از شاگردان عالم و زاهد شیخ بود. روزی بر منبر درس گفت: «شیخ استاد، علمش را به من و ریاست و سیاستش را به میرزای شیرازی داد، ولی زهدش را با خود برد. » یکی از شاگردان از پای منبر به او گفت: «جناب استاد! شما نیز بسیار زاهدید».
میرزا حبیب اللّه با این که خود انسان وارسته ای بود، پاسخ داد: «ما و شما معنای واقعی زهد را نفهمیده ایم. به یاد دارم در سفری که در خدمت شیخ به زیارت کربلا میرفتیم، در میانه راه، توشه و غذای سفر ما تمام شد. از یک روستا، ظرف ماستی آوردند تا شیخ آن را بخرد و با نانش میل کند.
شیخ، بهای ظرف ماست را از فروشنده پرسید. وی جواب داد: چهار پول (هر چهل پول برابر با یک ریال بوده است)، در حالی که ارزش چنان ماستی درآن زمان، بیش از دو پول نبود. شیخ به آن شخص گفت: چون این جا صحراست و ما هم به ماست تو نیازمندیم، من ماست را به بهای سه پول از تو میخرم، ولی ماست فروش نپذیرفت. شیخ ماست را نخرید و نان خشک خود را در آب خیس کرد و خورد. ما سبب این عمل را از شیخ پرسیدیم. گفت: نفس من حق بیش از یک پول را بر من ندارد».[۴]
----------
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۱.
[۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۹.
[۳]: سیمای فرزانگان، ص ۴۳۰.
[۴]: استاد الفقها، ص ۱۶۴.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#زهد
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استاد، مبلغی .mp3
591.6K
❇️#روش_شناسی❇️
🎙علوم رجال، درایه، حدیث و... را چگونه باید خواند؟
🔹همه را باید #اجتهادی خواند، اما در علم درایه شناخت اصطلاحات کافی است.
🔸#فلسفه_فقه را به نظر من همه باید بخوانند، که اگر نخوانند خسارتش زیاد است.
💠استاد مبلغی
🔸کپی مطالب با ذکر منبع🔸⏬
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[15]:
۶. شخصی عبای بسیار خوبی را به عنوان هدیه به شیخ تقدیم کرد. شیخ عبا را پوشید و از آن بسیار تعریف و از آورنده آن تشکر کرد. سپس به ملارحمت اللّه، خادم خود دستور داد تا عبا را به بازار ببرد و بفروشد و با پول آن چند عبا بخرد.
خادم چنین کرد. آن گاه شیخ، عباها را به طلاب نیازمند داد و خود یکی از آنها را برداشت و پوشید. [۱]
۷. ناصرالدین شاه در سفر مشهد به خدمت فیلسوف معروف، ملاهادی سبزواری رسید. او را روی گلیمی کهنه دید و فیلسوف با همان وضع فقیرانه از او پذیرایی کرد. شاه روزی به یکی از خاصّان خود گفت: «ملاهادی را مردی بسیار زاهد یافتم. » آن شخص گفت: «شیخ انصاری از او هم زاهدتر بود؛ زیرا دنیا به شیخ روی آورد، ولی شیخ آن را نخواست، ولی دنیا به ملاهادی سبزواری روی ننمود. » شاه قاجار گفت: آری! [۲]
۸. هنگامی که شیخ خواست دخترش را به ازدواج برادرزاده اش، شیخ محمدحسن انصاری درآورد، حاج محمد صالح کبه، وکیل شیخ در بغداد به نجف آمد و از ایشان خواست تا اجازه دهد وی تمام مخارج این امر خیر را از مال خویش بپردازد. شیخ اجازه نداد و نپذیرفت و مراسم عروسی را با جهیزیه بسیار ناچیز انجام داد. [۳]
۹. از دختر شیخ نقل شده است: «در کودکی وقتی به مکتب میرفتم، رسم بود شاگردان، ناهارشان را به مکتب میآوردند و همراه با خانم معلم غذا میخورند. روزی به مادرم گفتم: از منزلِ برخی از عالمان، سینیهای غذا که در آن چند نوع طعام هست، به مکتب میآورند، ولی شما برایم نان و قدری تره میفرستید، به گونه ای که من شرمنده میشوم. شیخ سخن مرا شنید و با حالت تغیّر فرمود: بار
دیگر نان تنها برای او بفرستید تا نان و تره به دهنش خوش آید».[۴]
۱۰. دارایی شیخ هنگام وفات، معادل هفده تومان پول ایرانی بود که همان مقدار هم بدهی داشت، به گونه ای که بازماندگانش توانایی برگزاری مراسم عزا را نداشتند و یکی از اشراف وقت، آن را به عهده گرفت. شیخ انصاری از حقوق شرعی استفاده نمی کرد و حتی یک پول از حقوق فقیران را تصرف نکرد.[۵]
عبادتهای شیخ از سن بلوغ تا آخر عمر، گذشته از واجبات و نافلهها و دعاها و تعقیبات، به قرار زیر بوده است:
۱. قرائت یک جزء کلام اللّه ؛
۲. نماز حضرت جعفر طیار؛
۳. زیارت جامعه و عاشورا در هر روز.[۶]
----------
[۱]: استادالفقها، ص ۱۶۵.
[۲]: استادالفقها، ص ۱۶۵.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۲.
[۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۲؛ سیمای فرزانگان، ص ۶۵۸.
[۵]: شرح حال رجال ایران، ج ۶، ص ۲۶۱؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، صص ۱۱۲ ۱۱۳؛ ریحانه الادب، ج ۱، ص ۱۹۲؛ سیمای فرزانگان، ص ۴۵۸.
[۶]: قصص العلما، ص ۱۱۳.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استا د مبلغی.mp3
609.7K
❇️#روش_شناسی❇️
🎙چرا در گذشته زودتر به #اجتهاد میرسیدند؟
⭕چون اجتهاد خیلی مقدماتِ چندانی نداشت و وصول به آن سهل تر بود، بعدا پیچیده تر شد و اقوال ونگاه ها بیشتر شد.
🔵 فقیهانی که به اجتهاد میرسیدند به سادگی نبود، شب و روز نداشتند.
آقای #بروجردی شب ها تا صبح بیدار میماند، وگاهی اوقات مطالعه وی حتی تا حدی طول میکشید که نزدیک به قضا شدن نمازش میشد، وی غرق در مطالعه بود.
#مطالعه میکردند اینطور نیست که زود به اجتهاد میرسیدند.
🔴الان کار نمیکنند، اگر کار کنند خیلی شاید بتوان بهتر از گذشتگان بود...
💠استاد مبلغی
🔸کپی مطالب با ذکر منبع🔸⏬
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری [16]:
با وجود آن همه وجوه شرعی که شیعیان برای شیخ میفرستادند، وی مانند یک فقیر، زندگی را میگذراند. حتی اموالی را که به عنوان هدیه به وی میدادند، میان طلاب و نیازمندان تقسیم میکرد. [۱]
بازرگانان بغداد مبلغ قابل توجهی از حلال ترین سرمایه خود را برای شیخ فرستادند و پیغام دادند که این مبلغ از وجوه شرعی نیست تا شما اشکال کنید و آن را مصرف نکنید، بلکه از سرمایه خود ماست که میخواهیم به شما ببخشیم تا در کهولت سنی که دارید، در رفاه باشید. شیخ آن وجه را نپذیرفت و فرمود: «حیف نیست حال که عمری را به فقر گذرانده ام، در این آخر عمر خود را غنی کنم و نامم از فهرست فقیران محو شود و در آخرت، از مقام آنها بازمانم».[۲]
شیخ منصور انصاری برادر شیخ انصاری در زمان مرجعیت عامه شیخ، به قصد زیارت راهی مشهد مقدس گشت. هنگام حرکت، شیخ انصاری به او فرمود: در این سفر، خواه ناخواه، میان تو و شاه و امیران دولت ایران، ملاقاتی روی خواهد داد. عزت نفست را از دست مده و از آنها پولی قبول مکن و بدین وسیله، خود را بنده آنان نساز! وگرنه اگر چیزی از ایشان پذیرفتی، دیگر پیش من نیا و در بازگشت از مشهد، در دزفول بمان».[۳]
در دوران رهبری شیخ انصاری که وجوه شرعی بسیاری به وی میرسید، خانواده اش از نظر معیشتی در وضع سختی به سر میبردند و هزینه ناچیزی که شیخ برای خانه کنار میگذاشت، برای گذران زندگی کافی نبود. از این رو، همسرش نزد یکی از عالمان که پیش شیخ احترام و منزلتی داشت، از کمی مقرّری خانه شکایت کرد و از او خواست تا در این باره با شیخ گفت وگو کند تا اندکی بر آن افزوده شود. آن عالم خدمت شیخ رفت و خواسته خانواده را بیان کرد. شیخ به سخنان وی به طور کامل گوش داد، ولی هیچ نگفت. وقتی به خانه آمد، به همسرش فرمود: «لباسهای مرا شست و شو ده و آبهای چرکین آنها را نگه دار و دور مریز. » همسر شیخ به فرموده شیخ عمل کرد. شیخ فرمود: «آبهای چرکین را بیاور! » وقتی که آبها را آورد، به همسرش گفت: «بنوش! » او گفت: «بنوشم. یعنی چه؟ انسان از این چیزها متنفّر است و عاقل چنین نمی کند. » شیخ فرمود: «این مالهایی که پیش من است، در نظرم مانند همین آب چرکین است. همان گونه که تو نمی توانی و نمی خواهی از این آب بنوشی، من هم حق ندارم و برایم جایز نیست تا به شما بیش از آن چه اکنون میدهم، بپردازم؛ زیرا این سرمایه ها، حقوق فقیران است و شما با دیگر نیازمندان در نظرم یکسانید».[۴]
آیت اللّه العظمی موسی زنجانی میفرماید: «با وجود این که بسیاری از خواص، شیخ را بر صاحب جواهر مقدم میدانسته اند، ولی هر چه سراغ شیخ میروند که رساله بنویسد، او میگوید صاحب جواهر هست و به خود اجازه نمی دهد که در مقابل صاحب جواهر، موجودیتی برای خود قایل شود و رساله بدهد. این مطلب هم بر عقل و هم بر تقوای فوق العاده ایشان دلالت دارد».[۵]عالم بزرگوار آقامیرزامحمدتقی اردوبادی از مظفرالدین شاه قاجار و او نیز از یکی از عالمان نقل میکند: «وقتی در نجف اشرف، محضر شیخ انصاری حاضر میشدم، شبی در عالم واقعه، شیطان را دیدم که چند ریسمان در دست داشت. پرسیدم: اینها را برای چه به دست گرفته ای؟ گفت: اینها را به مردم میبندم و به سمت خود میکشم. در روز گذشته یکی از اینها را به گردن شیخ مرتضی انصاری انداختم و از اتاقش تا بیرون کوچه کشیدم، ولی در میان کوچه از قید رها شد و برگشت. وقتی بیدار شدم، خواب خود را نزد شیخ عرض کردم. شیخ فرمود: شیطان راست گفته است. شیطان دیروز میخواست به لطایف الحیل مرا گول زند؛ زیرا چیزی در خانه لازم شده بود و من پولی نداشتم. با خود گفتم یک قِران از سهم امام را که نزد من بی مصرف مانده است، به عنوان قرض برمی دارم و سپس ادا میکنم. وقتی آن پول را برداشتم و به کوچه آمدم، پشیمان شدم و آن را به جای اوّلش برگرداندم».[۶]هنگامی که نزدیک بیست هزار تومان نزد شیخ آورده بودند و او به تقسیم آن مشغول بود، شخصی آمد و چهار تومان طلب خود را از شیخ میخواست و میگفت: «برای شما مقداری گندم آورده بودم و مبلغ آن هنوز نرسیده و طول کشیده است. » شیخ فرمود: «چند روز دیگر مهلت بدهید. » آن مرد پذیرفت
و رفت. پرسیدند: «یا شیخ! این مقدار سرمایه در دست شماست، چرا طلب مردِ کاسب را ندادید و از او مهلت خواستید؟ » فرمود: «اینها مال فقیران است و ربطی به من ندارد و از مال خود چیزی ندارم. میخواهم این فرش را بفروشم و ادای دین کنم».[۷]
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۰؛ فقهای نامدار، ص ۳۲۷. [۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۱؛ سیمای فرزانگان، ص ۳۹۸. [۳]: سیمای فرزانگان، ص ۳۹۹. [۴]: سیمای فرزانگان، ص ۴۲۹. [۵]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، صص ۱۵ ۱۶.[۶]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۴. [۷]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۴.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
@Charayea
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️#تدریس_کتب❇️
🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج14
طهارت
(: با تدریس استاد رضا حسینی •
⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه
#شرائع_الاسلام
#محقق_حلی
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
Voice 001.m4a
36.89M
❇️#تدریس_کتب❇️
💠تدریس کتاب وسائل الشیعه، جلد اول، باب دوم ( ثبوت الکفر و الارتداد بجحود بعض الضروریات و غیرها مما تقوم الحجه فیه بنقل الثقات)
✳️ جلسه ششم
#وسائل_الشیعه
#احکام
#وجوب_عبادات_خمس
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[17]:
روزی مادر شیخ با اعتراض به شیخ گفت: «با این همه وجوهی که شیعیان نزد شما میآورند، چرا برادرت منصور را کم تر رعایت میکنی و به او مخارج کافی نمی دهی؟ » شیخ در این هنگام، بی درنگ کلید اتاقی که وجوه شرعی را در آن گذاشته بود، به او داد و گفت: «هر قدر صلاح میدانی به فرزندت بده، ولی در قیامت هم خودت جواب گو باش».
آن زن صالحه چون خود را در مقابل کاری بزرگ دید، از این کار خودداری ورزید و گفت: «هیچ گاه برای رفاه چند روزه فرزندم، خود را در قیامت گرفتار نخواهم کرد».[۱]
شیخ در اخلاص به اهل بیت عصمت و احترام به خاندان پیامبر از به جدّش جابر پیروی میکرد و کمال احترام را در حق ایشان به جای میآورد. برای نمونه، به چند مورد اشاره میشود:
۱ شیخ چند روزی دیرتر از وقت همیشگی برای تدریس حاضر شد. وقتی سبب را پرسیدند، فرمود: «یکی از سادات به تحصیل علوم دینی مایل گشته، ولی کسی حاضر نشده است که برای او مقدمات بگوید. به همین دلیل، من خودم درس او را به عهده گرفته ام».[۲]
۲ آقا شیخ منصور سبط الشیخ انصاری از پدرش نقل میکند: «یکی از عالمان بزرگ در خواب دید به مجلسی وارد شده است که پیغمبر در آن جا تشریف دارد و ائمه هدی علیهم السلام یکی پس از دیگری در سمت راست آن حضرت و عالمان شیعه به ترتیب زمانی در طرف چپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلمنشسته اند. در این هنگام، شیخ وارد شد و خواست زیر دست صاحب جواهر (استادش) بنشیند، ولی پیغمبر به او امر فرمود که نزد حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف قرار گیرد. شیخ از جهت احترام، در نشستن در آن محلّ شریف تأمل داشت تا آن که حضرت برای بار دوم دستور داد و شیخ پذیرفت و در خدمت امام زمان علیه السلام نشست.
وقتی حاضران علت را پرسیدند، پیامبر فرمود: او در زندگی، کمال احترام را نسبت به فرزندان و ذرّیه من به جا میآورد، به گونه ای که هیچ کدام از شما (عالمان) از این جهت به پایه او نرسیده اید. از این رو، این مقام و منزلت از میان شما به او اختصاص داده شد».[۳]
۳ سیدعلی دزفولی از یکی از خویشاوندانش نقل کرده است: «در نجف اشرف به سبب فقری که داشتم، خدمت شیخ رسیدم و او را از حالم آگاه ساختم. شیخ فرمود: در حال حاضر از وجوه شرعی چیزی نزد من نیست، ولی نزد فلانی
برو و بگو دو سال نمازِ استیجاری به تو بدهد. پول آنها را برای خود بردار؛ نمازها را من میخوانم». [۴]
----------
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۷۹؛ فقهای نامدار، ص ۳۳۰؛ سیمای فرزانگان، ص ۴۲۷.
[۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۲؛ سیمای فرزانگان، ص ۲۹۱.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۵.
[۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۶؛ سیمای فرزانگان، ص ۳۶۱؛ فقهای نامدار، ص ۳۲۹ داستان را به شکل دیگری نقل کرده است.
#دریا_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
شیخ طوسی در میان 6428نفری که نامشان را در کتاب رجال ذکر کرده، فقط به وثاقت171نفر وضعف 20نفر ومجهول بودن 42نفر تصریح میکند ونسبت به بقیه سکوت نموده است.
نجاشی فقط به وثاقت حدود 500نفر وضعف 44نفر از مجموع 1269نفری که در رجالش از آن نام برده است، اشاره کرده است.
پژوهشی در علم رجال، ص73
#رجال
#نجاشی
#شیخ_طوسی
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استاد محمد رضا جمعه زاده.mp3
830.4K
🎙استاد جمعه زاده
💠اینکه گویند: از زمان شیخ طوسی تا مرحوم ابن ادریس همه مقلّد هستند، این جمله صددرصد اشتباه است.
⭕بلکه از شیخ الی زماننا هذا همه جماعت مقلدند.
#استاد_مددی
#شیخ_طوسی
#ابن_ادریس
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#آمار_احادیث_کتب_اربعه
کافی: مجموع روایاتی که در کتاب کافی بدون احتساب روایات روضهٔ کافی امده است، 19001حدیث است که مشتمل بر16090حدیث مسند و536حدیث مرفوع و1917حدیث مرسل پ458حدیث موقوف میباشد.
•
من لا یحضره الفقیه: مجموع روایاتش 6288حدیث است که مشتمل بر 3971حدیث مسند و1792حدیث مرفوع و59حدیث مرسل و466حدیث موقوف میباشد.
•
تهذیب الاحکام: مجموع روایاتش16226حدیث است ومشتمل بر14847حدیث مسند و204حدیث مرفوع و922حدیث مرسل و252حدیث موقوف میباشد.
•
استبصار: مجموع روایاتش 6530حدیث میباشد ومشتمل بر6092حدیث مسند و40حدیث مرفوع و305حدیث مرسل و93حدیث موقوف است.
-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-
🌑این اعداد طبق آماری است که در نرم افزار درایة النور منتشر شده است.
‼️کپی باذکر منبع مجاز☑️
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2