علامه اميني براي تصنيف كتاب الغدير، به كتابي نياز داشت.اما هر چه گشت آن را پيدا نكرد تا آنكه متوسل به حضرت اميرعلیهالسلام شد.
روزي در حرم برای توسل حضور داشت،
كه ديد شخص عربي آمد و رو كرد به ضريح
و با حالتی جسارتآميز گفت: اگر مَردي، كار مرا انجام بده! سپس رفت
هفته ديگر كه بازهم علامه در حرم بود، آن شخص آمد و رو كرد به ضريح و گفت: بله، مردي! كار ما انجام شد!!
علامه اميني خيلي ناراحت شد و با خود گفت: ما در خدمت شما هستيم، چند وقت است مراجعه ميكنيم، اعتنايي نميکنید.
شب در #عالم_رؤيا حضرت را زيارت ميكند
آقا ميفرمايد: آنها بدوي و بياباني هستند؛
زياد نبايد آنها را معطل كنيم. بايد با آنها مطابق "طفوليتشان" عمل كرد؛
اما شماها كه با ما آشنایی داريد، معطل هم بشويد؛ از #ولايت و ارادت شما كاسته نميشود...
#کلام_امیر
🆔@Kalam_Amir110
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈