eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
16.6هزار دنبال‌کننده
555 عکس
327 ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی عزرائیل نزد موسی علیه‌السلام آمد، موسی علیه‌السلام پرسید: «برای زیارتم آمده‌ای یا برای قبض روحم؟» عزرائیل: برای قبض روحت آمده‌ام. موسی: ساعتی به من مهلت بده تا با فرزندانم وداع کنم. عزرائیل: مهلتی در کار نیست. موسی علیه‌السلام به سجده افتاد و از خدا خواست تا به عزرائیل بفرماید که مهلت دهد تا با فرزندانش وداع کند. خداوند به عزرائیل فرمود: «به موسی علیه‌السلام مهلت بده!» عزرائیل مهلت داد. موسی علیه‌السلام نزد مادرش آمد و گفت: «سفری در پیش دارم!» مادر گفت: «چه سفری؟» موسی علیه‌السلام فرمود: «سفر آخرت.» مادر گریه کرد. موسی علیه‌السلام نزد همسرش آمد، کودکش را در دامن همسرش دید، با همسر وداع کرد، کودک دست به دامن موسی علیه‌السلام زد و گریه کرد، دل موسی علیه‌السلام از گریه کودکش سوخت و گریه کرد. خداوند به موسی علیه‌السلام وحی کرد: «ای موسی! تو به درگاه ما می‌آیی، این‌گریه و زاریت چیست؟» موسی علیه‌السلام عرض کرد: «دلم به حال کودکانم می‌سوزد.» خداوند فرمود: «ای موسی! دل از آنها بکن، من از آنها نگهداری می‌کنم و آنها را در آغوش محبتم می‌پرورانم.» دل موسی علیه‌السلام آرام گرفت. و به عزرائیل گفت: جانم را از کدام عضو می‌گیری؟ عزرائیل: از دهانت. موسی: آیا از دهانی که بی‌واسطه با خدا سخن گفته است جانم را می‌گیری؟ عزرائیل: از دستت. موسی: آیا از دستی که الواح تورات را گرفته است؟ عزرائیل: از پایت. موسی: آیا از پایی که من با آن به کوه طور برای مناجات با خدا رفته‌ام؟ عزرائیل نارنجی خوشبو به موسی علیه‌السلام داد، موسی علیه‌السلام آن را بو کرد و جان سپرد. فرشتگان به موسی علیه‌السلام گفتند: یا اهون الانبیاء موتا کیف وجدت الموت؛ ای کسی که در میان پیامبران، از همه راحت‌تر مردی، مرگ را چگونه یافتی؟ موسی علیه‌السلام گفت: کشاة تسلخ و هی حیة؛ مرگ را مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند، یافتم. ‌‌‎‌
آرامش بی انتها کربلا کربلا شیرینیِ خاطره ها کربلا کربلا یه طرف غفلت دلم ، یه طرف اشتیاق تو چه کنم با گناه دل ، چه کنم با فراق تو کربلا کربلا ای تب و تاب غمت ، دار و ندارم دست منو برسون به دست یارم اون منو دوست داره که من دوسش دارم کربلا کربلا حسرت روز و شب بچگیامی دور شدم از تو ولی تو رؤیاهامی تو به خدا همونی که من میخوامی آرامش بی انتها کربلا کربلا شیرینیِ خاطره ها کربلا کربلا یکی بود و یکی نبود، زیر این گنبد کبود واسه دل بردن از خدا ، کسی غیراز خودت نبود ای آقام ای آقام کاش دوباره ببینم پائین پاتو از ما دریغ نکنی کرببلاتو باز دوباره بطلب خاطرخواهاتو ای آقام ای آقام از دل من میدونم که خبر داری ای تو که آبروی این گرفتاری تو شب اول قبر تنهام نذاری آرامش بی انتها کربلا کربلا شیرینیِ خاطره ها کربلا کربلا
🍁 درنزدیکی عید نوروز سبک: چو گیسوی تو من ،،،،،، ❤️❤️❤️❤️❤️❤️، خدایا سال نو از ره رسیدو مادرم نیست جدا گشتن زمادر ای خدا در باورم نیست غمین و بیقرارم به دل صد ناله دارم خدایا ناامیدم که من مادر ندارم ۲ ❤️❤️❤️ زمان سال تحویل خون بگریم از فراغش چنان ناله کنم تا سینه ام سوزد ز داغش به هجرش من اسیرم دگر از دنیا سیرم همه شادند ولیکن من از داغش غمینم ❤️❤️❤️ چسان باور کنم آن نازنینم خفته در خاک سزا باشد کنم من از غم او سینه ام چاک کجا رفت مهربانم عزیزم همزبانم از آنروزی که رفته سیه شد روزگارم ❤️❤️❤️ باشیم تاجی گوزوم نوری گلستانیم آنیدی صفای مجلس و هم محفلیم یاریم آنیدی گیدوب الدن نگاریم یگانه تکیه گاهیم نجه مسرور اولوم که گیدوب دارو نداریم ❤️❤️❤️ آنا جان سن گیدندن گللرون ایوده سولوبدی بولود مثلی ایو اهلی سنسیز ای مادر دولوبدی نه تئز گیتدون الیمدن نه آیرولدون ائلیمدن نفس چکدوقجه مادر آدون دوشمز دیلیمدن به قلم ذاکر اهل بیت ذوالقدر ابهری ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
‍ 🌹شهیدی که از قبرش بوی عطر برمشامـ میرسد🌹 ✅شهید پلارک از زبان مادرش؟ 🔸در 13 سالگی تا به هنگام شهادت 23 سالگی نماز شبش ترک نشده بود.  💢شب‌های بسیاری سر بر سجده عبادت با خدای خود نجوا می کرد و اشک می ریخت...  مادرش اینطور نقل کرده که پسرش در مدت عمرش چهارکار را هرگز ترک نکرد:  1. نماز شب  2. غسل روز جمعه 3. زیارت عاشورای هر صبح 4. ذکر 100 صلوات در هر روز و 100 بار لعن بنی امیه ♻️اشک‌های شهید سید احمد پلارک امروز رایحه معطری است که انسان‌ها را تسلیم محض اراده و قدرت آفریدگارش می‌کند. ⭕️ مرحوم آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه در وصف این شهید والامقام فرمودند: «یکی از نهرهای بهشت از زیر قبر مطهرشان رد می‌شود». خیلی ها او را با نام شهید عطری می شناسند. میگویند خودش به مادر وصیت کرده که بعد از شهادتم از مزارم بوی حسین علیه السلام به مشامتان می رسد. حقیر که توفیق زیارت قبر مطهر این شهید را پیدا کردم واقعاً نتوانستم بوی عطری که از قبر ایشان به مشامم رسید را با عطرهای دنیوی مقایسه کنم بوی عطرش خیلی خاص است. رایحه دلپذیر و مشام نواز معطری که از خاک شهید سید احمد پلارک که پایانی ندارد نظر همگان را به خود جلب می کند. کسانی که زیاد بهشت زهرا می‌روند، به او می‌گویند شهید عطری خیلی‌ها سر مزار شهید سید احمد پلارک نذر و نیاز می‌کنند و از خدای او حاجت و شفاعت می‌خواهند؛ او معجزه خداوند است. از سنگ قبرش همیشه عطر ترشح می‌کند، همیشه نمناک است و هم بوی گلاب و گلهای معطر دارد. هیچ وقت روز سر مزار شهید سید احمد پلارک خالی نیست همیشه میهمان دارد. 📝 آدرس مزار: بهشت زهرای تهران، قطعه ۲۶، ردیف ۳۲، شماره۲۲ أللَّھُمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَرَج ‌‌‎
✅ده خصلت در نماز ✍پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌واله فرمود: نماز ستون دین است و در آن ده خصلت است: ❶ زینت صورت و آبروی نمازگزار است؛ ❷ نور و روشنی دل است؛ ❸ باعث و سبب راحتی بدن است؛ ❹ سبب نزول رحمت است؛ ❺ چراغ آسمان است. جایی که نماز خوانده می شود برای آسمان ها مانند ستاره ای می درخشد. ❻ سبب سنگینی عمل در ترازوی اعمال است؛ ❼ سبب خشنودی پروردگار است؛ ❽ بهای بهشت است؛ ❾ اُنس در قبر است؛ ❿ حجاب و پرده ای از آتش جهنم است. و کسی که نماز را به پا داشت دین را بپا داشت. و کسی که نماز را ترک کند دین را نابود کرد. 📚مواعظ العددیّه،ص 224 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔰دليل ماندن دهان و چشم مرده چيست؟⁉️ در آیه قرآن می خوانیم : 🍀فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ؛ براى هر قوم و جمعيّتى، زمان و سرآمد (معيّنى) است . هنگامى كه سرآمد آن ها فرا رسد، نه ساعتى از آن مى كنند، و نه بر آن پيشى مى گيرند.» ✔️از معصوم (ع) سؤال كردند که بعضى از اموات و مردگان را مى بينيم آن ها باز است و بعضى بر هم و بسته است. كدام يك علامت و است؟ 🔶حضرت فرمود: آن كه چشمش باز است، موقعى كه مرگ آمد، چشمش باز بود. نداشت كه چشمش را بر هم گذارد. آن كه چشمش بر هم و بسته است، موقعى كه مرگ آمد، چشمش بر هم بود. مهلت نداشت چشم را باز كند. 📙سوره اعراف،آيه 34.
🔻سخن عزراییل_بسیار تکان دهنده... 🔶مرحوم شهید دستغیب (ره) در کتاب “داستانهای شگفت” حکایتی درباره اهمیت آورده اند که خلاصه آن چنین است: 🔷یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب حضرت عزراییل را می بیند. پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟ ملک الموت می فرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم. شیخ می پرسد: روح او در چه حالی است؟ عرزاییل می فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ. خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است. آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟ فرمود: نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام! فرمود: نه! گفتم پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا. نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند، نایب می گرفت. 📗“داستان های شگفت،  حکایت ۱۱۰” 🕊ظهـــور نـزديــڪ اســت🕊 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌
1_1258829047.mp3
6.1M
و دلسوز با آسمانی دکلمه با نی ‍ آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو... تو کجایی پدرم...؟! آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو... بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا... آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو... جانِ من حرف بزن! امر بفرما پدرم. آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو... کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست  آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو... پدر ای یاد تو آرامش من...! امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟! جانِ من زود بیا بغلم کن پدرم...! آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو... به خدا دلتنگم! رو به رویم بِنِشینی کافیست همه دنیا به کنار... گرچه از دور ولی، من تو را میبوسم آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو. .. از عالم خاک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ در فراق مادر (سبک من ماندم تنهای تنها ) با قلم : (بهنام تخت مینا تبریزی) آی ننه گل هارداسان گل .گللرون آغلار قالوبدی آیرلیق درده سالوبدی اهل خانه سن گئدندن .دیده تر گریان قالوبدی صبریمی الدن آلوبدی دودمانون سن گئدندن یوخ صفاسی یوخ صفاسی واربالالارون ائووندن صونرا آیا بیر هاراسی روحیمه ای جان آناجان من سنه قربان آناجان من خوشیدیم هرزماندا اوشیرینلی سوزلروندن غم یاغاردی گوزلروندن ساغلیقیندا کاش دوتیدیم اوقوجالمیش اللروندن کاش اوپیدیم گوزلروندن گل داریخدیم سنسیز ائوده گل بیزیله بیر مقال ایت بولمدوخ قدرون اگر چه گل آنا حقون حلال ایت روحیمه ای جان آناجان من سنه قربان آناجان قلبیمی غملر آلاندا دردیمی جانه آلاردون سن کناریمده قالاردون چوخ گجه من یاتمیاندا دیندروب لایلای چالاردون من یاتیب اوندان یاتاردون سن که گئتدون دردیمی هیچ غم گونومده بیر بیلن یوخ آغلیاندا گوزلریمین یاشینی سن تک سیلن یوخ روحیمه ای جان آناجان من سنه قربان آناجان (بیاد مادران آسمانی) نوشته شده ۱۳۴۰۰/۱/۲ بهنام تخت مینا تبریزی 👇👇👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام مابه روح وبر روان مادرشهید درودمابه صبربی اَمانِ مادرشهید سلام مابه دامنِ نجیب ولاله پرورش به قلب بی ریاومهربانِ مادرشهید سلام مابه همّت وبه صبر زینبیِ او درود ما به قامتِ کمانِ مادرشهید سلام مابه خلوت وبه ناله پسرپسر به هِق هِق وبه اشک بی اَمانِ مادر شهید سلام مابه خانه ای که ازشهیدجز پلاک زپیکرش نداردهیچ نشان مادر شهید دلش همیشه بیقرارزبس کشیده انتظار خبر بیاورید از جوانِ مادر شهید تمام ماه وسال رابه انتظارمانده حیف گرفته آخر انتظار توانِ مادر شهید خبرچه داری از دلِ مادر جاویدالاثر پسر پسر نیفتد از لسانِ مادر شهید چه مادران که آرزوبه گوربرده اند ولی ز جبهه بر نگشته پهلوانِ مادر شهید براه مکتب حسین به زینب اقتدا نمود بیا که زینبی شویم بسان مادرشهید عزیزترین عزیزشان فدای انقلاب شد به شکوه وانشد دمی زبان مادر شهید چه گریه هاکه کرده اندزداغ لاله هایشان کسی ندیده چشم خون چکان مادر شهید اگرچه داغ دیده اندغم فراق دیده اند نشدکسی که بشنود فغان مادر شهید چه ناثواب گفته بودشهیدتان به چند رفت شکسته نیش حرفش استخوان مادرشهید نماد فخرو عزتند چشم وچراغ ملتند گران بُوَد برای ما خزانِ مادر شهید بسان مادر شهید اگر شویم منتظر رسدامام عصرمابه جان مادرشهید خدادگربه مارسان مهدی صاحب الزمان به حق حضرت بتول همان مادر شهید درود«مداح»به روان پاک خیل شهدا سلام او به نام جاودان مادر شهید 🖊️شاعر: علی اکبر اسفندیار http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ لطفا نشر با ذکر منبع «در ثواب نشر لینڪ کانال سهیم باشید». ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‍ لاله بهاری ای لاله بهارم مادر مروز خانه        از غصه جان سپارم مادر مروز خانه آتش زدی بجانم ای مادر جوانم          بنشین دمی کنارم مادر مروزخانــــه بابا مبرزخانه تابوت مادرم را           جز او کسی ندارم مادر مرو زخانــه امشب بیاد رویت ای مادر عزیزم       گردیده گریه کارم مادر مروزخانــــه ای سایه سر من فرخنده مادر من           بنگر که بیقرارم مادر مرو زخانـه مادر تو در حقیقت فرشته ی نجاتی       خورده گره بکارم مادر مرو ز خانه ای ماه پر فروغم در آسمان هستی          چراغ شام تارم مادر مرو ز خانه دربوستان دنیا مانند گل شکفتی              عطر خوش بهارم مادرمروزخانه گل در چمن شکفته چشمم ز غم نخفته    در ناله چون هزارم مادرمروزخانه رفتی چو از کنارم آتش زدی بجانم          گوهر زدیده بارم مادرمرو زخانه از غصه دل غمینم دیگر ترانه بینم       بر جان زدی شرارم مادر مروزخانه شیدا بود همیشه در انتظار مادر              بین قلب داغدارم مادر مرو زخانه **********************