لحظه ی مرگ
مجالس ختم و ترحیم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
وقتی میاد لحظه ی مرگ
از رو درخت می ریزه برگ
راه نفس بسته می شه
شیشه ی بشکسته می شه
اسم تو می شه محتضر
عمر تو می شه مختصر
می بینی عمر چقدر کمه
دنیا پُر از درد و غمه
چند دهه عمر و زندگی
حرص و طمع ، دوندگی
اندازه ی پلک زدنه
خوردن آ ب دهنه
تو موندی و حال خراب
دنیا داره حساب کتاب
نگاه به خوشه ات می کنی
نظر به توشه ات می کنی
نداشتی انباشت بکنی
چی کاشتی برداشت بکنی
وقتی که نا امید می شی
منتظر نوید می شی
تو چشم به راه منتظری
طلوع صبح سحری
یه عمری دم از او زدی
نوکریش و رقم زدی
گفته میام سر می زنم
اگر چه بی بال و پرم
راه نفس که بسته شد
قفل قفس شکسته شد
فُلْکِ نجات خودش می یاد
نوکرش و خودش می خواد
تو رو در آ غوش می گیره
نوکر در آ غوش می میره
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
مادر دعام کن
در عزای جانسوز مادر
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
خدا می دونه خدا می دونه
چشام ابر بهاره
خدا می دونه خدا می دونه
بابا چه سوگواره
خدا می دونه خدا می دونه
بی مادری چه سخته
هر کی نداره مادر نداره
مظلومه و بد بخته
مادر دعام کن،یه بار صدام کن(2)
خدا می دونه خدا می دونه
چقدر سنگینه این داغ
خدا می دونه خدا می دونه
می سوزه گل های باغ
خدا می دونه خدا می دونه
غمین و بی قرارم
به جز گریه به جز زاری
دیگه کاری ندارم
مادر دعام کن،یه بار صدام کن(2)
خدا می دونه خدا می دونه
اون میوه ی بهشته
خدا می دونه خدا می دونه
مهرش به دل نوشته
خدا می دونه خدا می دونه
داره مهری خدایی
مادر خوبم ای مهربونم
چقدرسخته جدایی
مادر دعام کن،یه بار صدام کن(2)
خدا می دونه خدا می دونه
پدرم نیمه جونه
خدا می دونه خدا می دونه
داره روضه میخونه
خدا می دونه خدا می دونه
گرمای خانه ام رفت
خدا می دونه خدا می دونه
گل کاشانه ام رفت
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
@nav
در فراق دایی
مجالس ختم و ترحیم
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::
دلم گرفت بهونه
از تو داره نشونه
دایی مهربونم
مسافر خزونه
امون از این زمونه
داره روضه میخونه
دنبال تو می گردم
تو غربت شبونه
غم می زنه جونه
هر روزه توی خونه
مصیبت و غم تو
به دل ما می مونه
تو مجلس ات رونه
قدم ز غم کمونه
خدا می دونه دایی
چقدر بودی نمونه
عشقت تا کهکشونه
گرمای آشیونه
رفتی سفردایی جان
الا گل گلخونه
مادرم نیمه جونه
اشک های دونه دونه
می ریزه از فراغت
روی گل های خونه
::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان
آی مردم آی مردم
مجالس ختم و ترحیم
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
========================
آی مردم آی مردم ، ابر چشام بهاریه
آی مردم آی مردم ، این چه روزگاریه
آی مردم آی مردم ، دردی دارم به سینه
آی مردم آی مردم،داغش به دل میشینه
آی مردم آی مردم،جگرم گشته صدچاک
آی مردم آی مردم ، عزیزم رفته در خاک
آی مردم آی مردم ، از زمونه گِلِه دارم
آی مردم آی مردم ، بی قرار و بی نگارم
آی مردم آی مردم ،آ تیش گرفته هستیم
آی مردم آی مردم ،رفته سفر سر مستیم
آی مردم آی مردم،چه رسمی داره روزگار
بادخزون تا میوزره خزون میشه باغ بهار
آی مردم آی مردم،گل ها همه پرپر میشن
ازغم گلهادلهای ما غمگین ومضطر میشن
آی مردم آی مردم، چرخ فلک چه بیرحمه
رحم نداره بادخزون،همه روباخود میبره
بیا بیا فکری بکن ، نوبت ما هم می رسه
دنیامی مونه مامیریم،حُبّ دنیادیگه بسه
========================
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
مسافر بهشتی
بدرقه عزیزان سفر کرده به آخرت
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
به به چه سر نوشتی
مسافر بهشتی
چه عاشقونه حالا
از عاشقی نوشتی
تو پر زدی و رفتی
مهر و صفا تو کِشْتی
تو رگ و ریشه ی ما
چیده شدی توخشتی
رسیده فصل ماتم
در مه اردیبهشتی
عشقت و تو دل ما
با صد غزل سرشتی
با اون همه عاشقی
تو عازم بهشتی
::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
خدای مهر .....مادر
تقدیم به تمام مادران
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
به قربان صدای گرم مادر
فدای دست های نرم مادر
فدای صورتِ مظلوم مادر
دل رنجیده و معصوم مادر
الا ای گرمی کاشانه مادر
صفا و زینت هر خانه مادر
شهید زنده ی مهر و محبت
به قربانت ای رفته به غربت
میان عالم و آدم ندیدم
به هرگوشه،هرجاسر کشیدم
تمام خلقت حق شد هویدا
مثالت را نکردم هیچ پیدا
خدا یکدانه گوهر آفریده
گلی زیبا چو مادر آفریده
بهشتش را نهاده زیر پایش
زِمهر خودبه او داده خدایش
نباشد کفر می گویم به عالم
خدای مهر باشد او به آ دم
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
لحظه ی مرگ
مجالس ختم و ترحیم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
وقتی میاد لحظه ی مرگ
از رو درخت می ریزه برگ
راه نفس بسته می شه
شیشه ی بشکسته می شه
اسم تو می شه محتضر
عمر تو می شه مختصر
می بینی عمر چقدر کمه
دنیا پُر از درد و غمه
چند دهه عمر و زندگی
حرص و طمع ، دوندگی
اندازه ی پلک زدنه
خوردن آ ب دهنه
تو موندی و حال خراب
دنیا داره حساب کتاب
نگاه به خوشه ات می کنی
نظر به توشه ات می کنی
نداشتی انباشت بکنی
چی کاشتی برداشت بکنی
وقتی که نا امید می شی
منتظر نوید می شی
تو چشم به راه منتظری
طلوع صبح سحری
یه عمری دم از او زدی
نوکریش و رقم زدی
گفته میام سر می زنم
اگر چه بی بال و پرم
راه نفس که بسته شد
قفل قفس شکسته شد
فُلْکِ نجات خودش می یاد
نوکرش و خودش می خواد
تو رو در آ غوش می گیره
نوکر در آ غوش می میره
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
مادر دعام کن
در عزای جانسوز مادر
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
خدا می دونه خدا می دونه
چشام ابر بهاره
خدا می دونه خدا می دونه
بابا چه سوگواره
خدا می دونه خدا می دونه
بی مادری چه سخته
هر کی نداره مادر نداره
مظلومه و بد بخته
مادر دعام کن،یه بار صدام کن(2)
خدا می دونه خدا می دونه
چقدر سنگینه این داغ
خدا می دونه خدا می دونه
می سوزه گل های باغ
خدا می دونه خدا می دونه
غمین و بی قرارم
به جز گریه به جز زاری
دیگه کاری ندارم
مادر دعام کن،یه بار صدام کن(2)
خدا می دونه خدا می دونه
اون میوه ی بهشته
خدا می دونه خدا می دونه
مهرش به دل نوشته
خدا می دونه خدا می دونه
داره مهری خدایی
مادر خوبم ای مهربونم
چقدرسخته جدایی
مادر دعام کن،یه بار صدام کن(2)
خدا می دونه خدا می دونه
پدرم نیمه جونه
خدا می دونه خدا می دونه
داره روضه میخونه
خدا می دونه خدا می دونه
گرمای خانه ام رفت
خدا می دونه خدا می دونه
گل کاشانه ام رفت
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
آی مردم آی مردم
مجالس ختم و ترحیم
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
========================
آی مردم آی مردم ، ابر چشام بهاریه
آی مردم آی مردم ، این چه روزگاریه
آی مردم آی مردم ، دردی دارم به سینه
آی مردم آی مردم،داغش به دل میشینه
آی مردم آی مردم،جگرم گشته صدچاک
آی مردم آی مردم ، عزیزم رفته در خاک
آی مردم آی مردم ، از زمونه گِلِه دارم
آی مردم آی مردم ، بی قرار و بی نگارم
آی مردم آی مردم ،آ تیش گرفته هستیم
آی مردم آی مردم ،رفته سفر سر مستیم
آی مردم آی مردم،چه رسمی داره روزگار
بادخزون تا میوزره خزون میشه باغ بهار
آی مردم آی مردم،گل ها همه پرپر میشن
ازغم گلهادلهای ما غمگین ومضطر میشن
آی مردم آی مردم، چرخ فلک چه بیرحمه
رحم نداره بادخزون،همه روباخود میبره
بیا بیا فکری بکن ، نوبت ما هم می رسه
دنیامی مونه مامیریم،حُبّ دنیادیگه بسه
========================
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
مسافر بهشتی
بدرقه عزیزان سفر کرده به آخرت
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
به به چه سر نوشتی
مسافر بهشتی
چه عاشقونه حالا
از عاشقی نوشتی
تو پر زدی و رفتی
مهر و صفا تو کِشْتی
تو رگ و ریشه ی ما
چیده شدی توخشتی
رسیده فصل ماتم
در مه اردیبهشتی
عشقت و تو دل ما
با صد غزل سرشتی
با اون همه عاشقی
تو عازم بهشتی
::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
وَبَشِّرِ الصَّابِرِين
َ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ
قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
شعر مجالس ختم و ترحیم
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
::::::::::::::::::::::::::::::
مصیبت و درد و غم ، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
اندوه و آ ه و ماتم ، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
دل رفته ا ز دستم ، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
غمین و زار و خستم، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
مهمان گشته درخاک، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
ازخاک به سوی افلاک،وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ ، و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
پر میکشی ای جانا ، و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
دیده ی ما بارانی ، و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
تو جانی و جانانی ،و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
بهار من خزان شد ، و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
سنگ قبرت نشان شد،و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بر سینه و سر زنم ، یا رحمة الواسعه
روح رفته از تنم ، یا رحمة الواسعه
تشییع تو با کفن ، یا رحمة الواسعه
به یاد آ ن بی کفن ، یا رحمة الواسعه
روضه ی شاه بی سر، یارحمة الواسعه
به یاد اشک مادر ، یا رحمة الواسعه
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
در سوگ برادر
مجالس ختم و ترحیم
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
::::::::::::::::::::::::
برادر میوه ی باغ بهشت است
برادرحامی یک سرنوشت است
برادرشاه بیت ویک رباعی ست
سرشک اشک چشمانم، جاریست
برادر یار و همراه و حبیب است
برای درد خواهر او طبیب است
برادر گوهرِ اسرار راز است
پر و بال عقاب اما چو باز است
برادر کوه درد و کوه صبر است
ولی افسوس مهمانِ به قبراست
برادر چون پدر محبوب خواهر
نباشد هیچ کس همچون برادر
گل باغ بهشتم کی خزان شد
شب ظلمت برایم این جهان شد
الهی خواهری غمگین و محزون
نبیند این مصیبت چشم،پرخون
ولی داغِ برادر داغِ جانسوز
بسوزاند دلت را هر شب و روز
به یاد او ببارد ابر ، باران
نوای نی به گوش آید عزیزان
::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
خدای مهر .....مادر
تقدیم به تمام مادران
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
به قربان صدای گرم مادر
فدای دست های نرم مادر
فدای صورتِ مظلوم مادر
دل رنجیده و معصوم مادر
الا ای گرمی کاشانه مادر
صفا و زینت هر خانه مادر
شهید زنده ی مهر و محبت
به قربانت ای رفته به غربت
میان عالم و آدم ندیدم
به هرگوشه،هرجاسر کشیدم
تمام خلقت حق شد هویدا
مثالت را نکردم هیچ پیدا
خدا یکدانه گوهر آفریده
گلی زیبا چو مادر آفریده
بهشتش را نهاده زیر پایش
زِمهر خودبه او داده خدایش
نباشد کفر می گویم به عالم
خدای مهر باشد او به آ دم
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
رفیق بی کلک مادر
تقدیم به همه مادران
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با خاطراتت زندگی کردم
وقتی که بودی مهربون من
در هر کجا هر گوشه تنها تو
بودی به فکرم جون جون من
حالا دیگه تنها شدم تنها
از تو فقط یک یادگاری هست
یک چادر گلدار ، یه سجاده
چشمایی که ابر بهاری هست
وقتی دلم می گیره از دنیا
تنها تویی تو همدمم ، دیگر
من از همه زخمی شدم اما
هستی رفیق بی کلک مادر
یک سنگ قبر شد وعدگاه ما
پنج شنبه ها دیدار شد دیدار
هر روز میبینم به قاب عکس
تصویر زیبای تو بر دیوار
گرمای خانه، روشنی بخشم
آ تش زدی دار و ندارم را
بعد از تو می سوزم الا مادر
بنگر سرشک چشم زارم را
ای خادم درگاه آ ل الله
ای سینه سوز غربت زهرا
دست مرا دادی حسین او
نوکر شدم مادر در این دنیا
از کودکی در روضه ها دیدم
چشمان بارانی تو هر جا
شیر مرا با اشک می دادی
حُبِّ علی شد قسمتم حالا
از این همه لطف و عنایاتت
تا روز محشر میشوم ممنون
این عشق پاک از شیرپاک تو
تا آ خر عمرم به تو مدیون
ای برتر از حور و مَلَکْ مادر
جنت به زیر پای تو افتاد
بنما دعا بر من که محتاجم
عمرم شود بیمه ،دلم آباد
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
شعبانپور:
ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی و طول عمر خدمت کاربران وذاکرین محترم از شما به واسطه ی قلب مهربان و دستان پر مهرتان درخواست کمک برای بیماریان را داریم که سخت این روزها به یاری سبزتان برای بهبود خودشان نیازمندهستند، از شما خیرین محترم خواستاریم تا در صورت امکان ما را از کمک خود محروم نکنید.
#بیماران_سرطانی_ بیماران_ریوی
_و_زخم_ بستر_
نیاز به درمان دارند و این درمان نیاز به هزینه دارد. 👆👆👆👆👆👆
بسیاری از این بیماران شرایط پرداخته هزینه های بیمارستان و درمان شان را ندارند و به همین دلیل مجبور به تحمل درد هستند. ما انسانیم و قطعا اگر هم نوعمان درد بکشد باید قلب مان به درد بیاید و برای کمک به او باید یک کار کوچک هم که شده انجام بدهیم. اکنون زمان کمک کردن است، بسیاری از بیماران سرطانی چشم انتظار هستند پس انتظار آنها را بی جواب نگذارید. شما با کمک به این بیماران لبخند را به آنها هدیه خواهید داد و در عوض خداوند آخرتی زیبا برایتان مهیا خواهد کرد.
6037998105409568
یانک ملی شعبان پور
.
#ترحیم_خوانی
#پدر #مادر #جوان
میباره اشکام بارونیه چشمام بدون تو اینجا من تنهام
میلرزه جونم بی تو نمی تونم الهی برگرده اون روزا م
هرجا باشم یاد تو همرامه با قلب پر خونم برات میخونم
میشه بازم منو تو آغوشت بگیری ُ بگی دردت به جونم
*دق میکنم بدون تو اشک چشاممو باز ببین
وقتی که عکست پیشمه لرزش لبهامو ببین....
یادم میوفته خاطرات باتو چه روزایی خوبی تموم شد
بعد تو اشک و درد و غم بامن هرچی که شادی بود حروم شد
صبر و قرار درد بی درمونه خدایا کاری کن کارم تمومه
بغضم بسته راه نفسهامو حال منو فقط خدا میدونه
*دق میکنم بدون تو اشک چشاممو باز ببین
وقتی که عکست پیشمه لرزش لبهامو ببین...
از وقتی چشمام واشد به این دنیا عشق و وجود من تو بودی
تو راه و رسم زندگی رو با مهر یادم دلم دادی تا بودی
آه از دوری از غم محجوری داغی که تا زنده ام روی دلم هست
آه از دنیا موندم تک و تنها اما هنوز یادت تو خاطرم هست
دق میکنم بدون تو اشک چشاممو باز ببین
وقتی که عکست پیشمه لرزش لبهامو ببین...
#سر_مزار_ مادر
#دشتی
✹✿✹
دو چشمی ای فلک پر آب دارم
دلی پر غصه و بیتاب دارم
چرا چون مرغ شب از دل ننالم
که اینجا مادری در خواب دارم
😭😭😭
✹✿✹
بود اینجا مزار مادر من
فروغ دیده ی پر اختر من
چو نی می نالم و می گریم هر دم
که شد در خاک پنهان مادر من
✹✿✹
بیامدم به کنار مزارت ای مادر
که ساعتی بنشینم کنارت ای مادر
دلم ز هجر تو خون گشت و از بصر جاری
ز اشک دیده کنم تر مزارت ای مادر
😭😭😭
در فراق دایی
مجالس ختم و ترحیم
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::
دلم گرفت بهونه
از تو داره نشونه
دایی مهربونم
مسافر خزونه
امون از این زمونه
داره روضه میخونه
دنبال تو می گردم
تو غربت شبونه
غم می زنه جونه
هر روزه توی خونه
مصیبت و غم تو
به دل ما می مونه
تو مجلس ات رونه
قدم ز غم کمونه
خدا می دونه دایی
چقدر بودی نمونه
عشقت تا کهکشونه
گرمای آشیونه
رفتی سفردایی جان
الا گل گلخونه
مادرم نیمه جونه
اشک های دونه دونه
می ریزه از فراغت
روی گل های خونه
::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
مسافر بهشتی
بدرقه عزیزان سفر کرده به آخرت
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
به به چه سر نوشتی
مسافر بهشتی
چه عاشقونه حالا
از عاشقی نوشتی
تو پر زدی و رفتی
مهر و صفا تو کِشْتی
تو رگ و ریشه ی ما
چیده شدی توخشتی
رسیده فصل ماتم
در مه اردیبهشتی
عشقت و تو دل ما
با صد غزل سرشتی
با اون همه عاشقی
تو عازم بهشتی
::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
وَبَشِّرِ الصَّابِرِين
َ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ
قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
شعر مجالس ختم و ترحیم
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
::::::::::::::::::::::::::::::
مصیبت و درد و غم ، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
اندوه و آ ه و ماتم ، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
دل رفته ا ز دستم ، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
غمین و زار و خستم، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
مهمان گشته درخاک، وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
ازخاک به سوی افلاک،وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ ، و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
پر میکشی ای جانا ، و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
دیده ی ما بارانی ، و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
تو جانی و جانانی ،و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
بهار من خزان شد ، و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
سنگ قبرت نشان شد،و إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بر سینه و سر زنم ، یا رحمة الواسعه
روح رفته از تنم ، یا رحمة الواسعه
تشییع تو با کفن ، یا رحمة الواسعه
به یاد آ ن بی کفن ، یا رحمة الواسعه
روضه ی شاه بی سر، یارحمة الواسعه
به یاد اشک مادر ، یا رحمة الواسعه
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
خدای مهر .....مادر
تقدیم به تمام مادران
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
به قربان صدای گرم مادر
فدای دست های نرم مادر
فدای صورتِ مظلوم مادر
دل رنجیده و معصوم مادر
الا ای گرمی کاشانه مادر
صفا و زینت هر خانه مادر
شهید زنده ی مهر و محبت
به قربانت ای رفته به غربت
میان عالم و آدم ندیدم
به هرگوشه،هرجاسر کشیدم
تمام خلقت حق شد هویدا
مثالت را نکردم هیچ پیدا
خدا یکدانه گوهر آفریده
گلی زیبا چو مادر آفریده
بهشتش را نهاده زیر پایش
زِمهر خودبه او داده خدایش
نباشد کفر می گویم به عالم
خدای مهر باشد او به آ دم
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
رفیق بی کلک مادر
تقدیم به همه مادران
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با خاطراتت زندگی کردم
وقتی که بودی مهربون من
در هر کجا هر گوشه تنها تو
بودی به فکرم جون جون من
حالا دیگه تنها شدم تنها
از تو فقط یک یادگاری هست
یک چادر گلدار ، یه سجاده
چشمایی که ابر بهاری هست
وقتی دلم می گیره از دنیا
تنها تویی تو همدمم ، دیگر
من از همه زخمی شدم اما
هستی رفیق بی کلک مادر
یک سنگ قبر شد وعدگاه ما
پنج شنبه ها دیدار شد دیدار
هر روز میبینم به قاب عکس
تصویر زیبای تو بر دیوار
گرمای خانه، روشنی بخشم
آ تش زدی دار و ندارم را
بعد از تو می سوزم الا مادر
بنگر سرشک چشم زارم را
ای خادم درگاه آ ل الله
ای سینه سوز غربت زهرا
دست مرا دادی حسین او
نوکر شدم مادر در این دنیا
از کودکی در روضه ها دیدم
چشمان بارانی تو هر جا
شیر مرا با اشک می دادی
حُبِّ علی شد قسمتم حالا
از این همه لطف و عنایاتت
تا روز محشر میشوم ممنون
این عشق پاک از شیرپاک تو
تا آ خر عمرم به تو مدیون
ای برتر از حور و مَلَکْ مادر
جنت به زیر پای تو افتاد
بنما دعا بر من که محتاجم
عمرم شود بیمه ،دلم آباد
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
بنام خدا
#غافلیم
"" "" "" "" "
بارالها خون شده دل های ما
زین همه اخبار شوم و جانفزا
می شویم پا تا که از خواب گران
می شود جاری سراسر اشکمان
نشنیدیم غالباً آمار خوب
نچشیدیم لذت اخبار خوب
زین همه اخبار خوب و دلربا
هست اخبار غم انگیز سهم ما
می شود هرکس در عالم خون دماغ
ما بگیریم بایدش از او سراغ
الغرض از آنهمه اخبار ناب
تلخ ها را می نمایند انتخاب
بی گمان محروم ترینیم در جهان
جان فاخر مرد و زن پیرو جوان
صد دریغ و یک هزاران وا اسف
عرصه تنگ است بهر ما از هر طرف
آگهیم ز اخبار عالم مرد و زن
غافلیم اما از اخبار وطن
مسلم فرتوت #فاخر