eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
18هزار دنبال‌کننده
729 عکس
488 ویدیو
51 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇 @kianatv @Kanal_tarhimkhani66 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
(س)   باز آیی و من پای تو بوسم در سجده روم صورت زیبای تو بوسم آنجا که دمی جای گرفتی و گذشتی انجا بروم گریه کنان جای تو بوسم خوشا آنکس که مادر دارد امشب میان خانه گوهر دارد امشب یتیمی ناله میزد از فراقش که چشمانی زخون تر دارد امشب چو مرغ شب به ناله در خیالش به روی زانویش سر دارد امشب ای مادر...ای مادر مادر شمع وجود یه خونست. مادر عشق و گرمای کانون خانوادست خوش بحال اهل خونه ایی که مادر دارند مثل پروانه دورش میگردن میگن مثل مادر تو دنیا دیگه پیدا نمیشه آی مردم هیچ خونه ایی بدون مادر نمونه ان شاءالله صفای هر خونه ایی با مادره فیض ببرند مادرانی که گریه کن حضرت زهرا سلام الله علیها بودن و زیر خاک رفتن. فرزندان داغدیده. روی حرفم با شماست یادگاری های مادر رو نگاه می کنین و گریه میکنین.. البته که وجود همه شما هم یادگاری مادره. اما یکی از قشنگترین یادگاری های مادر چادر نماز مادره... که همیشه بوی مادر داره بوی مناجات مادر داره بوی مهربونی مادر داره.. هرکی داغ مادر دیده ببخشه هرکی سایه مادر بالاسر نداره ببخشه آخه بعد از خدا بهترین سایه سایه مادره چه در شادی، چه در غم یاورم بود تمام هستی من مادرم بود من از او زودتر می رفتم ای کاش که دائم سایه اش روی سرم بود   خاک پای مادر بهشته لبخند مادر بهشته صدای مادر  نگاه مادر وجود مادر بهشته مادر دارا...اونایی این فرشته ی اسمونی رو تو خونتون دارین، امشب پیشونیشو ببوس بگو تو برام دعا کن مادر، خدا دعای تو رو میخره مادرم... کار مادر دعا کردنه، کار مادر سوختنه،  یا زهرا،  دیدی مادر دعا میکنه، میگه منو زودتر از بچه هام ببر. نمیتونم غم و غصه شونو ببینم. روضه بخونم براتون روح این مادر فیض ببره ، یه فرزند طاقت نداره مادر رو آشفته و مریض ببینه، بیمارت ای علی جان، جز نیمه جان ندارد.. میلی به زنده ماندن در این جهان ندارد یه نگاه به صورت زینب کرد، گفت عزیزم دیگر حسین را نتوانم بغل کنم او هم به ناتوانی من گریه میکند دخترم زینبم اینقدر برای ماندن من دعا نکن من هم عروس گشتم و مادر نداشتم افتادند روی سینه مادر حسن میگفت چشماتو باز کن حسین گفت بامن حرف بزن اما، امان از دل مولا ،  گفت ، ای مسیحای علی اعجاز کن جان زینب چشم خود را باز کن ماندنت چون شمع آبم میکند رفتنت خانه خرابم میکند،،،، یا زهرا.... اینجا هر چی حسین مادر رو صدا زد مادر جواب نداد ،میدونی کجا جواب حسین رو داد کربلا وقتی توی گودال صدای یک مادری میومد هی صدا میزد بنیه قتلوک اعطشانا. حسین.... 🖤🖤♥️♥️🖤🖤♥️♥️🖤🖤
زهرا علیها السّلام از بی‌وفایی امت و فرمان نبردن آن‌ها از دستورات پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم در ایّام رحلت غصّه دار گردید؛ و فقدان پدر چنان بر او تأثیر گذارد که دنیایی از غم و اندوه بر او وارد شد. سر را همیشه بسته، جسمش ناتوان شده بود و قوّتش را از دست داده، چشمانش گریان، قلبش سوخته و ساعت‌به‌ساعت بی‌حال می‌گشت. به حسن علیه‌السلام و حسین علیه‌السلام می‌فرمود: «جدّ شما کجاست که شما را گرامی می‌داشت و در آغوش می‌گرفت؟!» ی خادمه گفت: در فقدان پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم کسی به‌اندازه‌ی بانوی من حضرت فاطمه علیها السّلام غصّه‌اش بیشتر نبود؛ هر روز حُزنش افزون‌تر و گریه‌اش شدیدتر می‌شد. تا هفت روز ناله‌اش آرام نمی‌شد و ضجّه‌اش کم نمی‌گشت. وقتی به طرف قبر پدر رفت، دامن به زمین کشیده می‌شد و چادر به پاهایش می‌پیچید و از شدّت گریه چیزی نمی‌دید. چشمش به قبر پدر افتاد، غش کرد. پس زن‌های مدینه او را به هوش آوردند. وقتی به هوش آمد، فرمود: «قوّتم از بین رفته و طاقتم تمام شده است.» در فراق پدر این شعر را انشاء کرد که نوعاً لازمه‌ی صاحب‌عزاست: مرگ ما قبل از تو بود؛ تو از دنیا رفتی و پرده‌ها بین ما و تو حائل شد. تا زنده‌ام برای تو گریه می‌کنم تا چشم‌هایم با اشک ریختن برای تو دعا کند. ‌ای خواننده، به‌جای تسلیت به دختر پیامبر خاتم صلی‌الله علیه و آله و سلّم، درب خانه‌اش را آتش زدند و پهلویش را شکستند و فرزندش را سقط کردند. (مصیبت بزرگ، ص 14 -بحارالانوار، ج 43، ص 196 و 182)
زهرا علیها السّلام از بی‌وفایی امت و فرمان نبردن آن‌ها از دستورات پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم در ایّام رحلت غصّه دار گردید؛ و فقدان پدر چنان بر او تأثیر گذارد که دنیایی از غم و اندوه بر او وارد شد. سر را همیشه بسته، جسمش ناتوان شده بود و قوّتش را از دست داده، چشمانش گریان، قلبش سوخته و ساعت‌به‌ساعت بی‌حال می‌گشت. به حسن علیه‌السلام و حسین علیه‌السلام می‌فرمود: «جدّ شما کجاست که شما را گرامی می‌داشت و در آغوش می‌گرفت؟!» ی خادمه گفت: در فقدان پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم کسی به‌اندازه‌ی بانوی من حضرت فاطمه علیها السّلام غصّه‌اش بیشتر نبود؛ هر روز حُزنش افزون‌تر و گریه‌اش شدیدتر می‌شد. تا هفت روز ناله‌اش آرام نمی‌شد و ضجّه‌اش کم نمی‌گشت. وقتی به طرف قبر پدر رفت، دامن به زمین کشیده می‌شد و چادر به پاهایش می‌پیچید و از شدّت گریه چیزی نمی‌دید. چشمش به قبر پدر افتاد، غش کرد. پس زن‌های مدینه او را به هوش آوردند. وقتی به هوش آمد، فرمود: «قوّتم از بین رفته و طاقتم تمام شده است.» در فراق پدر این شعر را انشاء کرد که نوعاً لازمه‌ی صاحب‌عزاست: مرگ ما قبل از تو بود؛ تو از دنیا رفتی و پرده‌ها بین ما و تو حائل شد. تا زنده‌ام برای تو گریه می‌کنم تا چشم‌هایم با اشک ریختن برای تو دعا کند. ‌ای خواننده، به‌جای تسلیت به دختر پیامبر خاتم صلی‌الله علیه و آله و سلّم، درب خانه‌اش را آتش زدند و پهلویش را شکستند و فرزندش را سقط کردند. (مصیبت بزرگ، ص 14 -بحارالانوار، ج 43، ص 196 و 182)