eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
16.5هزار دنبال‌کننده
553 عکس
318 ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
1_13644591182.mp3
3.53M
🏴 🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مجتبی رمضانی
🏴 🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مجتبی رمضانی من مادرم هم صحبتم با عکس هایت دست خودم که نیست دلتنگم برایت اصلا حواست نیست خیلی دیر کردی ای پهلوانم مادرت را پیر کردی گمنام من این شهر جانی هم ندارد اینجا کسی از تو نشانی هم ندارد همسایه مان میگفت برگشتت خیال است میگفت دست از تو بردارم محال است از دست پرسش های مردم رو گرفتم من سالها با خاطراتت خو گرفتم راضی نشو این قدر زیر زجر باشم بگذار من هم دلخوش یک قبر باشم خسته شدم از بس که بیهوده دویدم بس که تو را در بین این گل ها ندیدم از بس که خواندم روضه های در گلو را شعر گلی گم کرده ام میجویم او را در دم مردن بیا اندر کنارم یا حسین جان زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای عجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
{بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا» 🏴 ✍شاعر:رقیه سعیدی کیمیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آسـمان ، سایه بر سرش دارد بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من این است تا خدا خواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را در بهشــت خــدا کند امضــا پــای برگ شفـــاعت مـــا را
310.4K
🌺 ننه سـن سیز آغلارام ئورَگیمــی داغـلارام هــر باخـاندا قاپیا گؤزلریمــی باغلارام ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
1.19M
🌺 ساقی غم منه بیر ساغر نسگل وئردی شهدِ شیرین عوضی زهرِ هلاهل وئردی تازه ایستیردوم آلام بهره جوان عمریمدن قاره توپراقلارین آلتین منه منزل وئردی کلبه عشرتیمه پیک عزا های سالدی قلبیمه دست قضا دست مصیبت چالدی اونا که فکر ائله مزدیم منی اوردان دوتدی مهربان قارداشیم ئولدی منه بیر وای قالدی ﷽🍁 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
🕊﷽🕊 🖤 🖤 @بر نور خدا عصمت کبری صلوات           @بر دخت نبی ام ابیها صلوات @بر آن که بود شفیعه روز جزا               @همتای علی حضرت زهرا ع صلوات ▪️وای از جدایی از غم سرایی ▪️تنها شدم من مادر کجایی ▪️یک دل پر غم یک خانه ماتم ▪️مونده برا من بعد از تو مادر ▪️ماندم چه تنها تنهاتر از پیش ▪️در بین مردم بعد از تو مادر ▪️با ناله هر شب گیرم سراغت مادر خوبم ⏪ کیا مادر ندارن... کیا صورت مادر اشونو بخاک گذاشتن.... اونی که طعم بی مادری کشیده... صورت مادر رو روخاک گذاشته... امروز بیا ناله بزن... اشک چشتو هدیه کن به روح مادر... بخدا تو عالم هیچ کسی جای مادر رو برات نمیگیره... مادر سنگ صبوره دختره... هر وقت دختر غم ها رو دلش سنگینی میکنه کنار مادر میشینه با مادر درد دل میکنه ✅ آخ گل گلخونه ام بودی تو مادر ✅ چراغ خونه ام بودی تو مادر ✅ زنم بوسه به عکس دلربایت ✅ آی بریزم اشک و اشکم از برایت ✅ کجا رفتی عزیزم ای جون مادر ✅ آی چقدر خون جگر باید بریزم ای مادر .... ⬅️ عزیرم جاتو خالی جاتو خالی ⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی ⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم ⬅️آی به دل داغ گلی درخاک دارم ⏪⏪ هر مادری از دنیا بره دوستان فایلا آشناها جمع میشن.. نازنین بدن مادر رو غسل میدن.. کفن میکنند..این بدن رو احترام میکنند... تشییع میکنند.. اما میخوای ناله بزنی بگو یا زهرا... من یه مادر غریبی میشناسم تو مدینه...تو دل شب علی داره بدن زهراشو غریبانه غسل میده.. ◼️اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ◼️ آخ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ◼️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته ◼️بود خون جاری ای اسما هنوز از سینهٔ زهرا بنالم زین مصیبتها ولی آهسته آهسته ولی آهسته آهسته2 ☑️زهرا رو غسل داد یکی یکی بندای کفن رو بست... آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده.... آی اونایی که مادر از دست دادید... نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه... نمی دونم لحظه ی آخر چطور با مادر خداحافظی کردی.. علی یه طرف کفنو رو هم می آورد... هی برمیگشت یه نگاهی به صورت زهرا... (میدونی چی میگفت) 💟 آخ شب دامادیم کی باورم بود 💟 که من روزی عزادار تو باشم ⏪⏪کی باورم میشد خودم غسلت بدم... خودم کفنت کنم... خودم بدنتو تشییع کنم... ⚫️کجا خاکش کنم امشب خدایا ⚫️ چگونه من بشویم جسم زهرا ⚫️ رمق دیگر ندارم که گذارم ⚫️ به روی دوش خود تابوت زهرا آی اونایی که مادر از دست دادید...یادت میاد...اون لحظه ای که میخوان بدن مادر رو بردارند یکی جلو جنازه صدا میزد... بلند بگو لااله الا الله... آی مریض دارا...گرفتارا .... اون دل شب تو مدینه کسی نبود بلند بگه لا اله الا الله....بدن زهرا رو غریبانه می بردن.... قربون آون دختری که دنبال جنازه مادر میدوید.... ⏪⏪ بدن زهرا رو درون خانه ی قبر گذاشت...سنگای لحد چید... خاکارو ریخت ...علی نشست کنار مزار زهرا... علی ناله زد.... دیدن دلش قرار نمیگیره....علی گریه کرد.... دیدن دلش آروم نشد... یه وقت دیدن امیرالمومنین خم شد صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت... هی میگه فاطمه غریبم فاطمه مظلومم... (دلت اینجاست ) 🔹دلتو ببرم کربلا.... ((✔️هر گریزی خواستید بزنید ..✔️)) 🔆🔆اگه اون شب تو مدینه امیرالمومنین صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت... ناله زد.... آی حسینیا آی کربلاییا ابی عبدالله تو کربلا صورت به صورت علی اکبر گذاشت... هی از سوز جگر صدا میزد... ولدی علی.... ♻️((قتل الله قوما قتلوك ما اجراهم علي الله و علي انتهاك حرمة الرسول، علي الدنيا بعدك العفا)) 💟هر چقدر ناله داری...به ناله های دل امیرالمومنین... به ناله های دل ابی عبدالله کنار بدن ارباً اربای علی اکبر... سه مرتبه ناله بزن یا حسین.... ⬇️صلوات حذف نشه لطفا که فرستاده بشه⬇️ 🖤هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
432.2K
سلام بابا دلم تنگه چقد غصه چقد گریه دیگه بعد تو توو دنیا به کی باید بدم تکیه سلام بابا سلام بابا یه وقتایی که باز دلتنگ چشماتم نمیدونی که عکس تو چجوری میبره ماتم سلام بابا .
Mohsen Chavoshi - Bi Badan.mp3
11.19M
حدیثی آیه ای چیزی بخون مادر پریشونم 😭😭🥀🥀🥀 پنجشنبه ست اموات چشم براه هستند🥀💔 یاد همه پدر و مادران گذشته و مادر منه بی مادر شاد کنید با ذکر فاتحه مع الصلوات 🥀🥀🍂🍂🍁😔😭 روحشان شاد یادشان گرامی .
6691685580962.mp3
2.97M
دلگویه مازندرانی مناسب ختم جوان یواش بورین 🥀🕯🥀🕯🥀 😭😭😭😭😭
می دل غرق خون آ یواش بورین ♯ گل مازرون آ یواش بورین 🎸 می دل درد درد در آ یواش بورین ♯ می پسر جوون آ واش بورین 🎸 داشتی آرزو آ یواش بورین 🎸🎸 می شیرین زبون آ یواش بورین ♯ می دل غرق خون آ یواش بورین 🎸 می خنه ای سو آ یواش بورین ♯ چشم ندارنه خو آ یواش بورین 🎸🎸 ماتوری کشته آ یواش بورین ♯ علی مهربون آ یواش بورین 🎸 تی قی قربون آ یواش بورین ♯ تی نومی قربون آ یواش بورین 🎸🎸 می جان پسر آ یواش بورین ♯ بنالم زار زار آ یواش بورین
1.19M
🌺 ساقی غم منه بیر ساغر نسگل وئردی شهدِ شیرین عوضی زهرِ هلاهل وئردی تازه ایستیردوم آلام بهره جوان عمریمدن قاره توپراقلارین آلتین منه منزل وئردی کلبه عشرتیمه پیک عزا های سالدی قلبیمه دست قضا دست مصیبت چالدی اونا که فکر ائله مزدیم منی اوردان دوتدی مهربان قارداشیم ئولدی منه بیر وای قالدی ﷽🍁 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
{بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا» 🏴 ✍شاعر:رقیه سعیدی کیمیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آسـمان ، سایه بر سرش دارد بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من این است تا خدا خواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را در بهشــت خــدا کند امضــا پــای برگ شفـــاعت مـــا را.