#نوجوان
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*آرزویم بود*
*دامادیت بینم*
*گُل زِ روی تو*
*در شادیت چینم*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*قبرِ تو باشد*
*چون حجله گاه تو*
*من نمی بینم*
*دیگر نگاه تو*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*گَر حنا آرَم*
*بهرت حنا بندان*
*بر لبم گیرم*
*از داغِ تو دندان*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت*
*نوجوان مُرده*
*آهِ دلش سرد است*
*در وجودِ او*
*لبریزهِ از درد است*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*بر سَرِ قبرش*
*ریزم گُلِ شادی*
*چون ندیده است*
*او روزِ دامادی*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*کِل زنید بهرش*
*چون گشته است ناکام*
*نوجوان خواب است*
*کِل بزنید آرام*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*حجله گاهش را*
*مادر کند خوشبو*
*(هستی)بهرش گو*
*(پرویزی)خواند از او*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
🔸️شاعر:
#علیمحمدی
#جوان
خدانیاره هیچکی داغه جوون ببینه
خدانیاره پیش قبرجوون بشینه
خدانیاره باباداغ پسرببینه
داغه پسرکمربابارومیشکونه
خدانیاره خواهرداغه داداش ببینه
کناره قبرداداش باگریه هاش میشینه
داداش من کجایی میمیرم ازجدایی
داداش مهربونم
بگوتوکی میایی
خدانیاره هیچکی اینجوری غم ببینه
داغه جوون یهویی توی خونش ببینه
خدایی خیلی سخته دلهاپریشون میشه
ازرفتنه جوونش چشماش که گریون میشه
نمیشه باورش که.دیگه پسرنداره
عصای دست نداره.اون تاج سرنداره
کجایی ای جوونم
کجایی مهربونم
الهی که هیچ وقتی داغتومن نبینم
تورفتی وخونمون خاموش وسوت وکوره
نگفتی که مادرت ازغصه ات میمیره
امون ازاین جدایی
مراسم ختم پدر گریز به روضه امام حسن عسکری ع 🖤
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله نعم المولا و نعم الوکیل
اللهم کن لولیک.......
مجلس به نام پدر نثار روح همه گذشتگان همه پدران از دست رفته جمع خواسته این پدر بزرگوار تازه گذشته صلواتی هدیه بفرمایید
خدمت همه داغ دیده ها
دختران عزیز پسران بزرگوار همسر محترم تسلیت وتعزیت عرض میکنم
وهمچنین خوش آمد عرض میکنم
خدمت همه بزرگواران قدم رنجه کردین
اگرچه هر غمی دشوار از بهر بشر باشد
غم مرگ پدر از هر غمی دشوارتر باشد
نمیداند کسی اندازه درد یتیمی را
مگر آنکه از داغ یتیمی باخبر باشد
امان از درد یتیمی امان از بی پدری
دختر تا پدر داره عزت احترام داره
پسر تا پدر داره انگار کوه قدرت رو داره
بابای خوبم بابای مهربان و دوست
داشتنیم
چقدر جای تو خالیست دلم برای دیدن تو بلکه شنیدن صدای تو خیلی تنگه بابا جان پشتم در این دنیای به تو گرم بود و دلم به صدای تو خوش چه کنم حالا بدون تو..
بجای در آغوش گرفتن وجود نازنینت باید سنگ مزارت را در بغل بگیرم بابا افسوس که روزهای با تو بودن چقدر زود تمام شد
از زبان همسر مرحوم هم بگم که داغ برادر دارند وداغ محرم هم بهش اضافه شده
میگن اگه همه دنیا با تو بد باشن درون خانه همسر مهربان داشته باشی دنیا دوستت حساب میشه
اگه همه دنیا دوستت باشن درون خانه همسر نامهربان داشته باشی دنیا دشمنت حساب میشه
همسر محرم آدم شریک غم وشادی وتنها آدم
آهنگ دلم غمگین است
داغ برادر سنگین است
خدا برای کسی نیاره
الهی داغ پدر نبینین
الهی گرفتاری وزمین خوردن برادر نبینین
عزیزان پدر از دست داده زبان حال شماست
دلم دوباره پر زند سوی مزار بابا
چند روزه من نشستم در انتظار بابا
در دل نشسته داغت دارم من اشتیاقت
ای مظهر محبت سوزم من از فراغت
دلم شده هوایی بابای من کجایی
داد از غم جدایی بابای من کجایی
ای نور دیده بابا زحمت کشید ه بابا
تامرگ تو شنیدم رنگم پریده بابا
نام تو بر زبانم بر لب رسید جانم
هر کجای این خونه رو میبینم یاد تو میافتم یاد خاطرات تو یاد حرفای تو
بیابنما مرا دل شاد بابا مگر بردی مرا از یاد بابا
چرا دل از من بی دل بریدی مرا کن از کرم امداد بابا
بیا ای گوهر عشق و محبت شده کارم ز غم فریاد بابا
ز دوری رخت در ناله هستند برادر دختر و داماد بابا
پسرهایت به اشک و آه و ناله تو را هر لحظه سازند یاد بابا
داغ پدر دیدین میدونم خیلی سخته خیلی سنگینه اما دلهاتونو روا کنیم بریم سامرا امروز مولای غریبمون مهدی زهرا بی پدر میشه مولامون فقط پنج ساله شه خوش بحال اونی که وقتی می خواست وارد مجلس بشه گفته تسلیت آقا سرت سلامت
فاطمه امشب به سامرا عزا برپا کند
دیده را با یاد امام عسکری دریا کند
ای خوش آن چشمی که امشب با امام عصر خود
خون دل جاری به رخ در مرگ آن مولا کند
آنکه سان میدید از خیل ملک در آسمان
در دل خاک زمین باید چرا مأوا کند
هیچکس باور نمیکرد اینکه آن ماه حجاز
جا به ابر خاک غم در شهر سامرا کند
هیچ کس باور نمیکرد اینکه از داغ پدر
در سنین کودکی مهدی عزا برپا کند
کودک پنج ساله را بنگر که میباید نماز
با قد خم گشته بر آن قامت رعنا کند
آنقدر از شدت زهر رعشه بر اندام مبارک امام عسکری افتاد که نمی تونه پیاله آب رو در دست داشته باشه
مولامون اومد با دست کوچک خود آب به پدر داد وهمین حال پدر به شهادت رسید
مولا جنازه پدر رو غسل داد کفن کرد و بر پدر نماز خواند ودفنش کرد
لا یوم کیومک یا ابا عبدالله
کربلا برعکس شده
به گوشم آید از میدان صدای اکبرم زینب
حرم را لاله باران کن برای اکبرم زینب
امام حسین اومد بالای سر پسرش دید بدن اربا اربا
هرجای بدن رو دست بزنه جای دیگه میافته زمین
نشست روخاکا سرو به دامن گرفت دلش آروم نشد به سینه چسباند دلش آروم نشدصورت به صورت علی گذاشت
تو عمر مبارک آقا لب به نفرین نگشود
اما داغ جوان دل معصومش رو بدرد آورد صدا زد علی دنیا بعدک العفا
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بردر خیمه رسانید
لشگر کوفه وشام همه ایستاده
شه به بالین سرشهزاده افتاده
همه گویند حسین جان داده
آری آن جا جان حسین برلب بود
آن که جان بخشید به حسین زینب بود
یه جای دیگه هم تا صدای یا اخا ادرک اخا رو شنید اومد دید برادر از هم پاشیده
داغ دیده ها ببخشن دستها شو قطع کردن تیر به چشمش زدن
عمود آهن بر فرقش زدن
دست به پهلو گرفت الان انکسر ظهری
دیده بگشا که طبیبت سربالین آمد
دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد
دیده بگشا توای سرو به خون غلتیده
تا نگویند حسین داغ برادر دیده
علی لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلو الذین ای منقلب ینقلبون
هرکجا نشسته ای با سویدای دل صدا بزن یا حسین
حسین آرام جانم
حسین روح وروانم
✍طاهره سادات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهدا 🌴
تا می توانید برای فردای تنگ دستی مون قدمی برداریم 😭😭😭😭
نسبت به درد و مشکلات همدیگه بزرگواران بی تفاوت نباشیم 👇👇👇چندین خانواده چشم به یاری شما خواهران و برادران ذاکر بستند پس یک یاعلی بگو و دست به کار شو تا دیرنشده 🙏🙏🙏
5894631174683748
پندیات فارسی
حاج غلامرضا سازگار
جوانی می کند روشن چراغ زندگانی را
چه سود از اینکه در پیری کنی وصف جوانی را
حیات ما به تن روح خدایی بود از اول
دریغا سر بریدیم این همای آسمانی را
توانایی چو داری نیستت دوران دانایی
چو دانا می شوی بینی جفای ناتوانی را
شکارت می کند دست اجل با تیر مرگ آخر
اگر باور نداری کن نگه قدّ کمانی را
اگر خواهی نگیرد دزد ایمان، خانة دل را
به چشم خویشتن آموز رسم پاسبانی را
اگر در اوج قدرت، ناله مظلوم لرزاندت
سزد کز شیرحق گیری مدال قهرمانی را
ملک در سیر معراج تو از ره باز می ماند
به خود آی و رها کن این سرای استخوانی را
کشیده نفس سرکش تیغ، بهر کشتنت، جانا!
به جسمت تا بود جانی، بکش این دیو جانی را
به مهمانیّ شیطان نیست، جز خوان خطا ای دل!
خدا را بر شیاطین واگذار این میهمانی را
نفس آلوده، دل مرده، بدن کاهیده، جان خسته
سزد “میثم” بخوانی احتضار این زندگانی را
#پندیات_ترکی
در فراق مادر
ابوالفضل عباسی معروفان
الله ننم ئولدی ائویمون سؤندی چراغی
گئتدی ئوزی صد حیف اولا بوش قالدی اتاقی
عطری گلور اما گزورم یوخدی سراغی
آثارینی گؤررم آنامین گؤز قاباقیندا
گؤزیاشی توکوب آغلیارام بوش اتاقیندا
آخر نغسی صاق صولونا بیر نظر ائتدی
یومدی گؤزونی دار فنادن حذر ائتدی
رخت سفرین باغلادی غملی سفر ائتدی
قلبیم غم آلور من باخورام هر یئره الله
دیداریمیزی قویدی فلک محشره الله
بیر ذره ئورکده آنامین مهری کم اولماز
عالمده ننه محنتی تک آیری غم اولماز
دنیا منه یولداش اولا والله ننم اولماز
هردم که گؤرردیم اونی روحیه تاپاردیم
آخر ننه می حسرتیلن قبره آپاردیم
تاب ائتمز آنا دردینه والله اوجا داغلار
غمدن اریوب سیل سرشکین یوزه باغلار
حقدور ئولوم اما ننه ئولسه اوغول آغلار
شوقیله دییردی منه لایلای بالا لایلای
آغلار گوزولن سسلورم ایندی ننم ایوای
قاره گییرم جامه وصلت سویارام من
فکر ایلمیون ذکر و نوادن دویارام م
سولموش یوزومی قبرینه هر دم قویارام من
اول لحظه ده احساس ائدرم دوردی دانیشدی
کوسموشدی گؤروب گؤزیاشیمی منله باریشدی
هر کس که الینده آنا تک نعمتی واردی
نه چهره سی آشفته دی نه محنتی واردی
هم شهرتی هم شوکتی هم عزتی واردی
چون وار آناسی فصل خزان دا اونا یازدی
هر گون ننه نین ئوپسه ایاقین گئنه آزدی
#ارسالی_محمد_حسینی
اخوان بازگير
پنديات
اي بشرخود را اسير نفس شيطاني مکن
غفلت از روز حساب و مرگ خود آني مکن
ناخداي کشتي دل باش و ازياد غرور
خويش را مستقرق درياي طوفاني.مکن
گرمسلماني چوسلمان باش وجاهد درعمل
ور نئی بيهوده دعوي مسلماني مکن
خدمت خلق خدا کن وَز خدا غافل مشو
خويش را.بازيچه ی اميال نفساني مکن
طعنه برفانوس کم نور تهي دستان مزن
روز.خود را بي جهت چون شام ظلماني مکن
تا جواني فکر پيري باش و در افتادگي
خويشتن را خسته از بار پشيماني مکن
سعي کن تا.مي تواني بهره از عمرت ببر
اين دو روز عمر را.صرف هوس راني مکن
دست بر.کاري که مي داني ضرر دارد مزن
آن چه را قبلاً که مي داني.نمي داني.مکن
خون مردم را براي لقمه ی ناني مريز
زين عمل خود را پليد وظالم و جاني مکن
دان غنيمت ساعتي چون عمرِ عالم يک دم است
فکر فردا باش و فکرِ عالم فاني مکن
من نمي گويم که دست از کار و کسب.خود بدار
آن چه مي خواهي بکن اما به ناداني مکن
از من ژوليده..بشنو اين کلام معنوي
مردم آزاري به عالم.گر.که انساني.مکن
دوبیتی های دشتی جوان و نوجوان و....
بسان بلبلی از غم فِسُردم
غم هجران تو بر شانه بردم
خوشی از خانه و کاشانه ام رفت
از اون روزی که در خاکت سپردم
گلای خونمون بی تو خزونه
چشام از داغ تو همرنگ خونه
انیس و مونسم بعد از تو اشکه
امان از دست این دور زمونه
خودم دیدم که در گِل جا گرفتی
که روی دوش ما مأوا گرفتی
تو رفتی و ولی با رفتن خود
که جون از مادر و بابا گرفتی
خودم بر شانه ها بردم تنت را
که شاید بشنوم خندیدنت را
الهی کاش می مردم ، ولیکن
نمی دیدم کفن پوشیدنت را
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
❤️پدرانه❤️
یادش بخیر...
یادش بخیر اون روزا که ، بابای خوبی داشتیم
رو دست و رو پیشونیش ، گلبوسه میگذاشتیم
یادش بخیر اون روزا که ، دست می کشید رو سر ما
میگفت دارم میرم ولی، سپردمتون بخدا
یادش بخیر اون روزا که دنیا به کاممون بود
قامت بابا برامون، به قد آسمون بود
یادش بخیر اون روزا که، دعا میکرد برای ما
دوای درد ما میشد ، یه گوشه لبخند بابا
یادم نمی ره لحظه ایی ، که تو خاکا گذاشتنت
نمیره دیکه یاد من غروب روز رفتنت
کاشکی میشد یه بار دیگه، صورتتو نگاه کنم
اونی که سوخته از غمت، تا آخر دنیا منم
رفتی و یادگاریات، دل منو می سوزونه
ولی بدون که عشق تو ، توی دل من می مونه
حسین کریمی نیا.
تو را من ساقی کوثر سپردم
. تو بر آل پیغمبر سپردم.
جون خوش قد و بالامو امشب.
به دستای علی اکبر سپردم.
چشام از گریه امشب مثل دریاست
. امان از داغ اولا ایهاالناس.
عزیزم برو پشت پناه تو علمدار.
تو امشب سپردم دست عباس.
چهل شب آه زاری درد داره
. چهل شب بی قراری درد داره
. همه میگن کمی آروم تر باش
. عزیزم زخم کاری درد داره.
چشام از گریه دریای تو داداش
. فدای قد و بالای تو داداش
.عزاداری امسال محرم
چقد سینه زدم جای تو داداش
. فروغ چشم پر آبم حسینه
. همیشه ذکر هرخوابم حسینه.
اگر گفتند که تو دل بر کی بستی
بگو والله اربابم حسینه.
تو شمعی و گل و پرونه ی ما.
نگو خونه بگو ویرونه ی ما.
بغل میگیری امروز ای عزیزم
. عزیز نازنین در دونه ی ما
. امان از حال زار مادر تو.
امان از آن وداع آخر تو.
ببین چه مهمونایی داری امروز
. کنار قبرت اومد دختر تو.
بون تو چه شوری و چه حالی
. تو که باشی چه دردی و ملالی
. چهل روزه که صوت و کور خونه
. چهل روزه عزیزم جات خالی.
لالا لالا لا لای خوبم.
لالا لالا بابای جونم.
حسین کریمی نیا
مجلس ختم جوان
نمک بر زخم دل شیرین تر از خواب سحر گردد
جگرها خون شود تا یک پسر مثل پدر گردد
پدر در کودکی با شوق دل دست پسر گیرد
به امیدی که در پیری پسر دست پدر گیرد
خدا امید هیچ پدر مادری رو نا امید نکنه ،
همه سرمایه پدر مادر بچه هاشونه
همه امید زندگی پدر مادر فرزنده
اونم فرزندی که با خون دل بزرگ شده، چه شبهایی که پدر و مادر بالاسر بچشون بیدار موندن و گفتن خدا همه امید ما این بچه است.
هر کی داغ جوون دیده منو ببخشه،
سخته اگه همین پدر مادر بیان بندای کفن جونشونو باز کنن، برا بار آخر ببیننش،
پسرم، زندگی من، عزیز من، سرمایه من
یه بار جواب بابا رو بده، یه بار جواب مادر و بده،
لالا لالا گل بی برگ و بارم
پس از تو روز روشن گشته تارم
لالایی میگم و از غم بسوزم
پس از تو تیره گشته حال و روزم
خدا داند که من طاقت ندارم
چگونه زیر این خاکت گذارم
یادتونه یا نه،
چجوری خاک می ریختن،
یادتونه یا نه، آی برادرا و خوهرای دلخسوخته ،
چجوری با داداش خدا حافظی کردین،
خدا حافظ گل گشته خزونم
تو رفتی از فراقت نوحه خونم
هنوزم دوری تو نیست باور
خداحافظ خدا حافظ برادر
اما مجلس جوونه. اجازه بدین
دلا رو ببرم کربلا
جایی که یه پدر پیر نشست کنار بدن شبه پیغمبرش ، گفت علی
تا حالا ندیده بودم جلو بابا پاتو دراز کنی
چی شده حالا مقابل رو زمین خوابیدی
پاشو عزیزم. بریم به خیمه
چشم انتطارت خواهراتن
جز یه بدن که، شد اربا اربا
چیزی نمونده واسه ی من
پاشو عزیزم پاشو عزیزم
صورت به صورت علی اکبرش گذاشت
هی صدا میزد ولدی علی.....
بلند بگو یا حسین
این حسین کیست که عالم دیوانه ی اوست
این چه شمعی ایست که جانان همه پروانه ی اوست
حسین کریمی نیا
#زمزمه
دیگه تو آسمونم نمونده یک ستاره
دنیای بی تو دیگه، لطفی برام نداره
*(یکساله،چهل روزه که) می خونم. فدای اشک چشمات
دلم رو میسوزونه، نگاه به قاب عکسات
یادته نازنینم وقتی صدام میکردی
یادمه از ته دل چجور دعام میکردی
دلم چه تنگه بازم، تو رو بغل بگیرم
بی تو عزیز جونم از این زمونه سیرم
دلم میخواد رو خاک قبر تو سر بزارم
دریای اشکه بی تو چشمای بی قرارم
یه دنیا خاطراته تو این چشای خیسم
قصه ی درد و دوری برا تو می نویسم
رفتی و از حال من، دیگه خبر نداری
موی سپیدم از تو رسیده یادگاری
*(تو رفتی و،چل روزه که، چند روزه که،)
🔸️شاعر:
#حسین_کریمی_نیا
دو بیتی های مجالس ختم و ترحیم (مجلس مادر)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
.........................................
مادر ای اسوۂ احسان و محبت مادر
مادر ای نور خدا معنی عزت مادر
رفتی و اشک بصر دیده گریان بر جاست
صبر و ایمان و رضا نزد خدایت مادر
......................................
دیدن روی جمالت به قیامت مادر
بوسه بر دیدۂ ماهت به قیامت مادر
کن دعا بهر من ای معنی ایثار خدا
دیدن مهر و وفایت به قیامت مادر
..............................................
روی قبرم بنویسید که مادر بودم
لطف حق بود اگر عاشق حیدر بودم
حب زهرا و علی در رگ و در ریشۂ من
سالها نوکر شاهنشه بی سر بودم
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
دیدن عکس تو در قاب برایم سخت است
جای خالی تو ای آ ب برایم سخت است
سایۂ روی سرم بودی و رفتی در خاک
بوسه بر جسم تو مهتاب برایم سخت است
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
بنویسید که چون شمع به پای من سوخت
همچو پروانه به قلبم دل خود را می دوخت
عمر خود کرد فدا تا که به عزت برسم
مادری کرد برایم گهی بود او چون اخت
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
دریغا رفتی و ماتم برایم ارمغان آ مد
غم و اندوه عظمایت نویدی بهر جان آ مد
دریغا دیدن رویت به روز حشر ممکن شد
دل پر خون ز داغ تو به اشک دیدگان آ مد
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
خاک مزارت طوطیای چشم مادر
هرگز ندیدم از تو هرگز خشم مادر
یار و انیس و مونس جانم تو بودی
بودی برای من مثال یشم مادر
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان )
شعر روز چهلم مجالس ختم و ترحیم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
........................
هیچکی باورش نمی شه،که چهل روزه تو رفتی
زیر خاک تو آ رمیدی،دلها می سوزه تو رفتی
هیچکی باورش نمی شه،چراغ خونه خموشه
سایه و تاج سر من،خونۂ ما سیه پوشه
هیچکی باورش نمی شه،بال و پر وا کردی رفتی
اربعینت شده انگار،تو دعا کردی و رفتی
هنوزم چشام به راهه،واسه دیدن جمالت
کاش می شد به یه بار ببینم،لطف و احسان و کمالت
هیچکی باورش نمی شه،گل گل خونه کجا رفت
بعد چهل روز غم و اندوه،چلۂ عزیز ما رفت
خدایا به حق زهرا،اون شفیع همۂ ما
بگذر از جرم و گناه،همه شیعیان مولا
خدایا به حق حیدر،حق اون ساقی کوثر
تشنه لب شهید بی سر،از خطای ما تو بگذر
این عزیز رفته در خاک،توی خاکش تو بکن پاک
بگذر از او خالق من،حق شاهنشه افلاک
ورد روی لب ما شد،یا حسین غریب مادر
ساقی و لطف خدا و ،بی کفن شهید بی سر
......................................
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
🔴مردگان روز قیامت چگونه از قبرها مبعوث میشوند؟
☀️از حضرت صادق علیه السلام روایت است که چون پروردگار اراده کند که عالم آفرینش را مبعوث فرماید، بر زمین چهل روز باران می بارد قطعات بدن بهم می پیوندند و روی آنها گوشت روئیده میشود.
☀️سپس آن حضرت فرمود: جبرائیل نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و دست او را گرفت و به بقیع آورد؛ تا اینکه کنار قبری رسیدند و جبرائیل صاحب آن قبر را صدا زد و گفت: به اذن خدا برخیز!
مردی که موهای سر و صورتش سفید بود از میان قبر برخاست و خاک را با دست خود از چهره خود پاک میکرد، و می گفت: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. جبرائیل به او گفت: به اذن خدا دو مرتبه در قبر باز گرد!
سپس به کنار قبری دیگر آمدند و جبرائیل صاحبش را ندا درداد: به اذن خدا برخیز! از میان قبر مردی با چهره و سیمای سیاه برخاست و می گفت: یَا حَسْرَتَاهُ! یَا ثُبُورَاهُ! و سپس جبرائیل به او گفت: باز گرد به مکانی که بودی به اذن خدا.
و پس از آن گفت: ای محمد! این قِسم مردگان در روز قیامت محشور میشوند. مؤمنان میگویند: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. و دسته دیگر میگویند: یَا حَسْرَتَاهُ، یَا ثُبُورَاهُ...
📚تفسیر قمی طبع سنگی ص ۵۸۱
و از طبع حروفی نجفج۲
☀️برای شادی همه رفتگان #صلوات
پندیات فارسی
حاج غلامرضا سازگار
جوانی می کند روشن چراغ زندگانی را
چه سود از اینکه در پیری کنی وصف جوانی را
حیات ما به تن روح خدایی بود از اول
دریغا سر بریدیم این همای آسمانی را
توانایی چو داری نیستت دوران دانایی
چو دانا می شوی بینی جفای ناتوانی را
شکارت می کند دست اجل با تیر مرگ آخر
اگر باور نداری کن نگه قدّ کمانی را
اگر خواهی نگیرد دزد ایمان، خانة دل را
به چشم خویشتن آموز رسم پاسبانی را
اگر در اوج قدرت، ناله مظلوم لرزاندت
سزد کز شیرحق گیری مدال قهرمانی را
ملک در سیر معراج تو از ره باز می ماند
به خود آی و رها کن این سرای استخوانی را
کشیده نفس سرکش تیغ، بهر کشتنت، جانا!
به جسمت تا بود جانی، بکش این دیو جانی را
به مهمانیّ شیطان نیست، جز خوان خطا ای دل!
خدا را بر شیاطین واگذار این میهمانی را
نفس آلوده، دل مرده، بدن کاهیده، جان خسته
سزد “میثم” بخوانی احتضار این زندگانی را
.
#نوحه
#شهادت_امام_عسکری
◾️نوحه شهادت امام حسن عسگري(ع)◾️
بر لب آمد جان من
بسته شد چشمان من
من غريب سامرايم
كشته ء زهر جفايم
يا مظلوم يا مولا
......
قلب من شد پر شرر
چشم من مانده به در
با غم و محنت قرينم
كاش مهدي را ببينم
يا مظلوم يا مولا
.....
مثل گل پژمرده ام
ارث مادر برده ام
از در و ديوار خانه
ميكشد آتش زبانه
يا مظلوم يا مولا
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
.👇
.
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#شهادت_امام_عسکری(ع)
غريبانه ميروم از دار دنيا
بيا مهدي اي نور ديده ء بابا
تو اي نورچشمانم
بببين چشم گريانم
رسيده بر لب جانم
واويلا
ترك خورده از زهركينه لبهايم
جوان مرده ميروم مثل زهرايم
دم آخر اي دلبر
تسلاي اين مضطر
بخوان روضه از مادر
واويلا
بيار آب و يادي كن از تشنه كامان
بياد آن گودال و شاه مظلومان
به موج خون غوغا شد
زخون مقتل دريا شد
سر نعشش دعوا شد
واويلا
يل خيبر تنها و بي سپر مانده
بيا مهدي كه زهرا پشت در مانده
به اين در آذر افتاد
كه زهرا با سر افتاد
روي جسمش در افتاد
واويلا
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
👇
زبانحال امام عسکری علیه السلام
پسرم گریه نکن جان پدر قربانت
همه قربان تو و چشم زخون گریانت
دیدن اشک تو سوزنده تر از این زهر است
میزند شعله به من دیدهء پُر بارانت
بعد من بی کس و تنها و غریبی جانا
ای بقربان تو و غربت بی پایانت
هیچکس نیست تسلّی بدهد بر غم تو
یا که آرام کند آه دل سوزانت
خون لبهای پدر را که کنون میگیری
کاش میشد که ببوسم پسرم دستانت
حسن دوم زهرایم و زهرم دادند
منکه رفتم به سلامت سرو دست و جانت
بعد من سمت مدینه اگر افتاد رهت
بگو از سامره با مادر رُخ ریحانت
تو به مادر بگو از داغ تو ما پژمردیم
سوختند از غم و دردت همهء طفلانت
لگد پای حرامی چِقَدَر محکم بود
قطع شد ریشهء ششماهه گل گلدانت
روی پهلوی تو واکرد دهن ضربهء میخ
کاش میزد عوض میخ تو را پیکانت
ظرف آبی که به نزدیک لبم آوردی
بُرد من را به ببر جدّ به خون غلطانت
عوض آب فقط نیزه به خوردش دادند
لطمه میزد روی تَل عمّهء سرگردانت
#شهادت_امام_عسکری
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
.
.
#امام_زمان
ای خوبترین بیا زبدها بگذر
ما روضه گرفتیم از اینجا بگذر
دانم که شب و روز دعامان کردی
ما یاد تو کم کنیم از ما بگذر
دین پدرت اسیر بحران شده است
آدم بخدا اسیر شیطان شده است
مردم به شما نیازمندند بیا
بر نیزه دوباره باز قرآن شده است
بازآ که ز دل عذاب را برداری
این فتنهء بی حساب را برداری
یکجاست فقط که بی حجابی خوبست
وقتی تو زرُخ حجاب را برداری
ای صاحب روضه ها بیا مهدی جان
ای وارث هل اتی بیا مهدی جان
امشب دل مارا تو ببر همراهت
تا پیش پدر به سامرا مهدی جان
بگذار دمی به دیدهء ماپارا
امشب تو ببر به سامرا دلها را
با روسیهی به کار تو می آئیم
تنها منشین مصیبت بابا را
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
.
هدایت شده از تمنای فرج💞
🌹شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
مناجات با امام زمان عج
▪️از ما زمینیان به شما آسمان سلام
مولای دلشکسته امام زمان سلام
▪️این روزها هزار و دو چندان شکسته ای
حالا کجای روضه بابا نشسته ای
▪️رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت
قربان ریشه های نخ شال گردنت
▪️آماده می کنی کفن و تربت و لحد
مرد سیاه پوش، خدا صبرتان دهد
▪️گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای
این روزها کنار دو بستر نشسته ای
▪️انگار غصه دار جراحات سینه ای
گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای
🏴شهادت مظلومانه امام حسن عسکری(علیه السلام)رامحضربقیه الله اعظم ونایب بر حقشان وهمه شما عزیزان تسلیت عرض می نماییم
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️
#مجلس ترحیم مادر
#مادر شهدا
#روضه فاطمه زهرا(س)
#گریز امام حسن عسکری (ع)
#هفتم. کاربرد.چهلم سالگرد
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
♦️زندگی طعم خوشی داشت اگر مادر بود)
♦️دلم زارم چه غمی داشت اگرمادربود بود
♦️باغبان فلک از داغ به خاک دل من
♦️بذراندوه نمیکاشت اگر مادربود
♦️هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
♦️تا ابد پای نمیزاشت اگر مادربود
♦️خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
♦️خانه ام برگ وبری داشت اگر مادر بود
♦️بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
♦️دل من بال وپری داشت اگر مادربود
♦️چه مادری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
♦️طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
♦️گریه هایم ثمری داشت اگر مادر بود
⬅️مجلس امروز به مناسبت هفتمین روز درگذشت مادری دلسوز خواهری غم خوار بر گذار گردیده خانواده داغ دیده مدت هفت روز گذشت که جای خالی مادر رو احساس می کنید خدا صبرتان بده اما عزیزان این مرحومه مادر شهید می باشد انشا الله روح این مادر با فرزند شهیدش محشور بشه اما خانواده محترم دیگه بگید مادرجان آسوده بخواب خیلی دل تنگ برادر شهید مان بودید حالا هفت روزه مهمان برادرهستی سلام ما راهم به برادر شهیدمان برسان خانواده محترم امروز همه آشنایان فامیل همسایگان اقشار مردم آمدند درمراسم هفتم مادرتان شرکت نمودند درکنارتان بودند به شما تسلیت گفتند اما فرزندان مرحومه کجای مجلس نشسته اید حالا می خواهی ازغم مادر ناله بزن بگو مادرخوبم
قربان دردهای دلت بشم مادر....مادرجان
امیداست فاطمه دستت بگیرد
اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر یک عمری درمجلس فاطمه (س) شرکت داشتی
برای حسین فاطمه عزاداری کردید
♦️امید فاطمه دست بگیرد
♦️که تودر روضه زهرا نشستی
مادرجان زود بود یتیم بشیم بی مادری سخته مادر دلمان برات تنگ شده مادر
مادرخوبم خانه بی شما صفای نداره
🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم
🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم
🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم
🔸که این جا مادری درخواب دارم
⏪ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده داغ مادر دیدید خیلی سخته
خانواده محترم شما چند روزه صدای نازنین مادر به گوش شما نمی رسه
خیلی سخته عزیزان داغ دیده به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد اما دیگه یتیم شدید انشاالله هیچ خانواده ای را داغ مادر نشان ...
🔶یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔶یتیمی خواری دوران یتیمی
🔶الهی طفلی بی مادر نباشد
🔶اگر باشد در این سامان نباشد
⏪ اما دخترهای مرحومه کجا نشسته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم
اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای
ان مادری که نیمه شب غسل دادند
بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا...
میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد
دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله...
صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید...
صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا
دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی
اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی
که زینب آمد گودی قتلگاه ...
شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها
را کنار زد چه دید حلقوم بریده برادر
اما عزیزان داغ دیده ایام شهادت امام حسن عسکری (ع) است یک جمله دراین خصوص بگم همه اموات فیض ببرند
🔲امروز سامرا چه خبر بود؟ امام زمان در سن کودکی بر بدن نازنین بابا نماز خواندند شیعیان و دوستان بودند ، بدن آن امام را با عزت و احترام تشییع نمودند سامرا ، کنار قبر پدر بزرگوارشان امام هادی آن بدن دفن شد . دلهاتان آماده است یک جمله بگویم : بفدای آن بدنی که خواهرش زینب نشناخت ، دیدند زینب خیره خیره به آن بدن نگاه می کند یک وقت هم صدا زد : آیا تو حسین منی و ... همه صدا بزنید حسین ...
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا