گفت که چی! هی جانباز جانباز شهید شهید! میخواستن نرن! کسی که مجبورشون نکرده بود!
گفتم: چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد!گفت: کی؟
گفتم: همونی که تو نداریش!
گفت: من ندارم؟ چی رو؟
گفتم: غیرت
#شهدایی
@KanoonQuran
اولین کسی بود که آمد و گفت میخواهد معبر باز کند.
چند قدم دوید به سمت میدان مین. ایستاد.
همه فکر کردیم ترسیده.
کسی گفت: خوب، این طفلک فقط ۱۴ سالشه.
برگشت به سمت ما. پوتینهایش را در آورد. گفت: این ها نو هستند،تازه از بیت المال تحویل گرفتم...
سپس به سمت میدان مین دوید و...
#شهدایی
#نوجوان_چهارده_ساله
@KanoonQuran
⭕️ رفته بود تهران درس بخونه
سال آخر دبیرستان، دوستش از یک کوچه میرفت مدرسه، علی از یک کوچه دیگه
به دوستش میگفت:
اون کوچه، مسیر مدرسه دخترونه است من نمیام...
برگرفته از کتاب رسم خوبان
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#عند_ربهم_یرزقون
#شهدایی
@KanoonQuran
میگفت:
" تو قضیه پلاسکو، یکی از آتشنشانها که دیگه نمیتونست خارج بشه، لحظه آخر که داشته میسوخته، کلاهش رو که چند میلیون پولش بوده رو پرت میکنه سمت اون نردبونی که بیرون بوده....
مگه چند نفر تو این دنیا لحظهی آخر مرگشون به فکر #بیتالمال میفتن؟"
#شهدای_پلاسکو
روحشان شاد و یادشان گرامی
#شهدایی
@KanoonQuran