مدافع حرم شدن سجاد
سجاد سال پيش براي دفاع و جنگ با داعش به عراق رفته بود. با شهيد صدرزاده و جانباز اميرحسين خيلي رفاقت نزديكي داشت. قرار بود با هم اعزام شوند. زمان اعزامشان تا صبح فرودگاه بودند، اما سجاد اعزام نشد و برگشت. وقتي برگشت كولهپشتياش را تا 40 روز باز نكرد. خبر شهادت مصطفي را كه شنيد بيقرارياش بيشتر شد و دو هفته روزه گرفت تا اعزامش به مشكلي نخورد. چند روز بعد از چهلم مصطفي اعزام شد. شبي كه آقا مصطفي صدرزاده شهيد شده بود سجاد زنگ زد و گفت: دوست عزيزم رفت ديگر نميتوانم بمانم. ميگفت: لازم باشد مستقيم ميروم از حاج قاسم اجازه رفتن ميگيرم. آنقدر بيتاب رفتن بود كه اصرار ميكرد منزل مادرش باشيم تا براي اعزام تماس گرفتند فاصله نزديك باشد و زود برود. وقتي پيامهايي را كه در مدت مأموريتش داده بود، ميخوانم ميفهمم كه ميخواسته مرا براي امروز آماده كند. گفته بود هر موقع دلت تنگ شد ياسين بخوان. هرموقع بيتاب شدي آيهالكرسي بخوان. دلت را با ياد بيبي آرام كن او كوه صبر است خودش دلت را آرام ميكند. میگفت سنا را هم به خانم حضرت رقيه(س) سفارش كردم تا او را آرام كند. ميگفت: سعيدهجان شهيد خيلي مدد ميدهد تا نروم شهيد نشوم متوجه نميشوي. اگر شهيد شوم تفاوت را احساس ميكني كه بيشتر با شما هستم! خيلي خوشحالم كه به آرزويش رسيد، از او خواستم برايم دعا كند. شبي از مزار آقامصطفي برميگشتيم. گفت: سعيده برايت چيزهايي نوشتهام اگر بخواني دلت ميخواهد تو هم شهيد شوي. شوخي كردم مگر زن هم سوريه ميبرند؟ گفت: هنگام ظهورِ آقا، مردان و زنان در اين راه سبقت ميگيرند. قبل از اعزامش به بهشت رضوان رفتيم. سجاد اشاره به قبر خالی كنار مزار مصطفي كرد و گفت: اين قبر آنقدر خالی ميماند تا من برگردم و بنرهاي مصطفي پايين نميآيد تا بنرهاي من بالا برود. يك شب سجاد در خواب، تب شديدي كرده بود و اشك ميريخت. ميگفت: من نبودم شما مصطفي را برديد الان هستم و نميگذارم رفقايم را ببريد. در روز عمليات در 30 آذر94 با اميرحسين بود كه او مجروح و خودش شهيد شد!
شب آخر سجاد
سجاد شب قبلی که به عملیات رفت به همه ما پیام داد. خواهرش تعریف میکرد که آن شب با همسر سجاد بودند، سجاد به تکتک از طریق تلگرام پیام داد. به خواهرش سفارش کرده بود مواظب سنا و ما باشد. دخترخالهام به سجاد گفته بود: چرا اینطوری صحبت میکنی؟ نگرانمان کردی. یعنی شب قبل از عملیات با همه خداحافظی کرده بود.
آخرین دیدار سنا و مادرش
خيلي نگران بودم پيكرش دست دشمن بماند. قسمش دادم كه پيكرش برگردد. آنروز براي رفتن به معراج بيتاب بودم، اما ته دلم حس خوبي داشتم. وقتي نگاهش كردم آرامشي بر تمام بيقراريهايم بود. آنقدر نوراني شده بود كه دلم نميآمد به صورتش دست بزنم. دوستش ساتن قرمزي كه از كربلا آورده بود را روي پيكرش انداخت. اعضاي صورتش با پنبه پر شده بود به همين خاطر براي اينكه سنا در ذهنش تصوير خوبي داشته باشد صورتش را از گلهاي قرمزی كه خريده بودم پركردم. وقتي صورتش پر از گلهاي قرمز شده بود انگار او را در بهشت ميديديم.
نحوه شهادت سجاد
گويا آن شب درگيري شديدي ميشود. اميرحسين تماس ميگيرد و از سجاد ميخواهد كه به كمكش برود. سجاد تكتيرانداز و به اسم مستعار ابراهيم بود و اميرحسين حاجنصیری به اسم مستعار اسماعيل. آنها خيلي رشادت به خرج ميدهند و خيلي از بچهها را از اسارت نجات ميدهند و بسيار پيشروي ميكنند، اما در آن درگيري تيربارانش ميكنند. يك تير به سينه سجاد اصابت ميكند كه به شهادت ميرسد. یکی از دوستانش ميگفت: سجاد هنگام شهادت خواست تا سرش را بلند كنم تا به آقا سلام دهد. سرش را كه بلند كردم گفت: «صليالله عليك يا اباعبدالله». يكي از دوستانش ميگفت چند روز قبل از شهادت، وقتي سجاد از حرم حضرت زينب(س) بيرون آمد، انگار يك متر از زمين بالاتر بود و ديگر مال اين دنيا نبود. واقعاً سجاد به عشق شهادت رفته بود.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | مروری بر بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار روز گذشته نخست وزیر عراق.
💻 @Khamenei_ir
🔻امام خامنه ای، ناخدای کشتی صراط مستقیم است.
#شهید_علیرضا_بریری
🌹 @shahidalirezaboreiri
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای گمنام، مدافعان حرم، شهدای جنگ تحمیلی،شهدای حادثه ترور...
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🆔 @KarbalaKhanTuman
23.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیاسی ترین مداحی بعداز انقلاب
🆔 @KarbalaKhanTuman
🕊🕊اللهم عجل لولیک الفرج🕊🕊
🌹🌹قرار عاشقی روز پنج شنبه؛
🌿به شیعیان و دوستداران ما بگویید، خدا را به حق عمه ام زینب(س) قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند.🌿
🌱 دوستانی که مایلند در ختم صلوات دسته جمعی مسجد مقدس جمکران جهت سلامتی و تعحیل در فرج مشارکت داشته باشند، لطفا تا عصر تعداد صلواتهای خود و دیگر دوستانی که مایل هستند را به ما اطلاع بدهند.
@amz_15
🌹اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌹
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 فشار زندگی، باعث ارتکاب گناه نشود. 🍂
🔶قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ
(یوسف/٣٣)
⚡️ترجمه :
يوسف گفت:
پرودگارا؛ زندان براى من از آنچه مرا به سوى آن مى خوانند محبوب تر است. و اگر حيله آنها را از من باز نگردانى من به سوى آنها تمايل مى كنم و از جاهلان مى گردم.
💥انسانهای خدایی، فشار زندگى شرافتمندانه را، از رفاه در گناه بهتر مى دانند.
حضرت یوسف حاضر شد چندین سال در زندان باشد، ولی تن به گناه ندهد.
❌رنج و سختى نمى تواند مجوز ارتكاب گناه باشد.
🍁انسان با استمداد از خداوند، مى تواند در هر شرايطى، از گناه فاصله بگيرد.
#سبک_زندگی_قرآنی
✍شاید #شهـــادت
آرزوۍ همه باشد
اما یقیناً
جز #مخلصین
کسی بدان نخواهد رسید . .
کاش بجای زبان
با عملمان طلب #شهادت کنیم
#شهید_سلیمانی
صبح تون شهدایی
🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•