@بسم الله الرحمن الرحیم @
مطلب بسیار مهمی که رسانه های منفعل ما به آن نپرداختند❗
#جنگ قره باغ با یک اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی پایان یافت❗️
@رهبری معظم انقلاب فرمود:
تمام سرزمینهای اشغالی باید به آذربایجان برگردد. و اگر احدی به مرزهای ایران نزدیک شود محکم برخورد خواهد شد.
#به سرعت نیروهای واکنش سریع ایران به سمت مرزهای شمالی گسیل شد وموضوع آنجا جدی شد که ماشینهای حمل پلهای متحرک به منطقه اعزامشد❗️
واین یعنی ایران میخواهد از مرز آبی ارس بگذرد و وارد قره باغ شود
و شاید هم این قدرت فرامنطقه ای نوظهور با هزاران موشک بالستیک بخواهد پاره های جدا شده تن خود را بر گرداند❗
@هم آذربایجان هم ارمنستان وهم ترکیه حساب کار دستشان آمد
سریع و در پس پرده با روسیه به گفتگو نشسته و بحران بزرگی که سالها لا ینحل مانده بود به سرعت و محیرالعقول خاتمه یافت.
این است قدرت رهبری ومرجعیت عظیم الشان شیعه که امید است ما قدر دان آن باشیم
اللهم احفظ قائدنا الامام السید علی الحسینی الخامنه ای
صلوات برای سلامتی و طول عمر رهبر معظم انقلاب اسلامی یادتون نره
عصر ظهور
💖💖💖💖💖💖
@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@
#الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا #
(همانا آنانی که در راه خدابامال وجان خودجهاد میکنند ما آنها را به راه خویش هدایت میکنیم)
##حماسه سازان سلسله عملیاتهای نصر(محرم) سال 94##
(قسمت سوم، محل استقرار وماموریت های یگان ویژه 25 کربلا)
@روز پانزدهم آبان ماه 94 بود که وارد منطقه عمومی حلب در پادگان...... ،شدیم پس ازتوجیه وتجهیز، به سمت منطقه عملیاتی جنوب غربی حلب (شهر الحاضر) که منطقه استقراری یگان ویژه 25 کربلا درکنار سایر یگانهای رزم بود مستقر شدیم.
#ماموریت های افندی جهت آزادسازی شهرها،شهرک هاوروستاهای جنوب غربی حلب طرحریزی شده بود.
@دشمنان (جبهة النصره، داعش) دریک جبهه وسیعی با پشتیبانیهای مستقیم و غیر مستقیم امریکا، اسرائیل غاصب، ترکیه، عربستان، اعراب حاشیه خلیج فارس، و... هدایت میشدند
#اولین ماموریت یگان کربلا، پدافند ودفاع ازجبهه روستای السابقیه (باغات الرجم) بود..
#برابر تدبیر قرارگاه مافوق، یکی از ماموریت های یگان ، پدافند ودفاع وماموریت اصلی افندی برای آزاد سازی شهرک هاوروستاهای منطقه ابلاغ شده بود.
#با تدبیر یگانی، گردان پیاده یارسول الله (ص)، باترکیبی از همرزمان یگان، ورزمندگان دفاع الوطنی سوریه ورزمندگان عراقی (حیدریون)، شکل گرفت،ودرمنطقه باغات الرجم که مابین روستای السابقیه وشهرک خلصه که دراشغال دشمنان بود مشغول نبرد شدیم.
این ماموریت حدود 10 شبانه روز بطول انجامید وبنابه دستور فرمانده قرارگاه.......، خط پدافندی ازیگان ویژه 25 کربلا به یگان دیگری واگذار گردید.
#به فرماندهی یگان کربلا ماموریت افندی (احتیاط قرارگاه) وسپس ماموریت تصرف مواضع دشمن ابلاغ شد..
یگان ویژه 25 کربلا، ماموریت اول خود را با سازماندهی گردان ترکیبی چند ملیتی باموفقیت اجرا نمود.
همزمان با اجرای اولین ماموریت، سایر توان رزم یگان ویژه 25 کربلا دراحتیاط قرارگاه...... قرارداشتند،
# باتوجه به ابلاغ جدید فرمانده محترم قرارگاه....... باید سازماندهی جدیدتری را انجام میدادیم.
#یگان ویژه 25 کربلا با بکارگیری نیروهای عراقی(نجبا) درقالب تیپ ویژه کربلا ، با شش گردان رزمی وپشتیبانی رزم شکل گرفته وآماده ماموریت جدید گردید.
ادامه دارد
(انصار الولایه)
@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@
#. والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا #
(همانا آنانی که در راه خدابامال وجان خودجهاد میکنند ما آنها را به راه خویش هدایت میکنیم)
##حماسه سازان سلسله عملیاتهای نصر (محرم) سال 94 ##
(قسمت شانزدهم، پایان ماموریت یگان کربلا)
#روز هشتم دی ماه بود که رزمندگان اسلام درحال جمع آوری وتخلیه منطقه بودند که ازطرف قرارگاه امام حسین علیه السلام، درخواست همکاری یگان درموضوع آموزشی شد.
باید تعدادی از مربیان مجرب وماهر یگان برای آموزش دادن نیروهای فاطمیون و...... برای چند روزی بیشتر میماندند.
@بنظرم شرایط سختی بود که درشرایط پایان ماموریت یگان چند نفر را بیشتر نگهداری نماید..
پس ازبررسی لازم ونهایتا به این نتیجه رسیدیم که بازهم،برادر محمود رادمهر رابرای فرماندهی مربیان آموزشی در منطقه داشته باشیم.
برادر محمود رادمهر، شاه کلید هرکاری برای یگان بود.
@لذا بسرعت برادر محمود رافراخوانی وموضوع رابهشون اعلام کردیم.
برادر محمود رادمهر، مرد شرایط سخت وآماده برای اطاعت پذیری بود.
محمود گفت، بروی چشم تاهروقت نیاز باشه، می مانیم.
خیالمون راحت شد که بابودن محمود، مشکلی نخواهیم داشت، چون او درهرزمینه برتر وتوانمند تربود.
بعد از رضایت برادر محمود، باپیشنهاد او وسایر دوستان، حدودا هشت نفر ازدوستان وهمرزمان یگان انتخاب شدند وعازم محل اجرای آموزش شدند تا کارشون راشروع کنند.
#سایر رزمندگان اسلام، باخودرو های جمعی بسمت فرودگاه حلب حرکت نمودند تا پرواز بسمت دمشق انجام گیرد.
چند ساعتی را درفرودگاه حلب حضور داشته ودرنیمه های شب پرواز بسمت فرودگاه دمشق آغاز شد پس از یکساعت بزمین نشستیم.
#به محل مورد نظر رفته وتا صبح استراحت کردیم.
صبح حدودا ساعت 9بود که برای زیارت بسمت حرمین شریف حضرت زینب کبری س) وحضرت رقیه (س) رفته و نماز ظهر وعصررا درحرمین شریف خوانده و
سپس به محل استراحت برگشتیم
@ناهار صرف واستراحت کوتاه وحدودا.
ساعت 17بودکه بسمت فرودگاه آمده تا آماده عزیمت بسمت تهران شویم.
@درفرودگاه دمشق چند ساعتی منتظر هواپیمای مسافربری شدیم.
نهایتا درسحرگاه روز دهم دی ماه ساعت 2بامدادپروازاغاز شدوساعت 5صبح درفرودگاه تهران فرودامدیم.
##باحضور درفضای ایران اسلامی احساس امنیت و آرامش درتمام وجودمون قالب شد،
#خدارو شاکربودیم که حضور رزمندگان اسلام برای دفاع از امنیت کشورمان ازدورترین نقطه چقدر باعث افزایش امنیت پایدار شده است.
@منتظر برگشت دوستانمان که برای کارهای آموزشی درحلب سوریه بود ن بودیم.
#الحمد الله، گروه مربیان بافرماندهی برادر محمود رادمهر، پس از ده شبانه روز باموفقیت چشمگیر برگشتند.
@این مرحله ازماموریت لشکر 25 کربلا، باحماسه سازی شهیدان،
محرمعلی مرادخانی، محمد شالیکار، مصطفی شیخ الاسلامی، روح الله صحرایی، عبدالرحیم فیروزآبادی، اسماعیل خانزاده،
وجانباز ان ورزمندگان یگان ویژه 25 کربلا رقم خورد وافتخاری دیگر برافتخارات لشکر 25 کربلا ومردم شهید پرور مازندران قهرمان افزوده شد.
#خدای بزرگ را شاکربودیم که توفیق جهاد و شهادت درراه خدا ودفاع ازحریم وحرم اهل بیت علیهم السلام نصیبمان شده بود.
منتظر ماموریت های بعدی برای دفاع ازحرمین شدیم.تا مجددا ارادت خودرا به بزرگ بانوی اسلام ناب محمدی اعلام نماییم
الحمدالله رب العالمین
والسلام علیکم و رحمة وبرکاته،
(انصار الولایه)
@بسم الله الرحمن الرحیم @
(بیادسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، دراولین سالگردش).
##خاطرات بافرمانده دلها(قسمت سوم).
@سخنرانی سردارسلیمانی باپاک کردن اشک هایش وبا نام خدای مهربان شروع شد.
@دردل وفکر مون نگرانی امنیتی وجود داشت، نکنه خدای نکرده گلوله های دشمن برسقف ساختمانی که نشسته بودیم فرود بیایدواتفاقات ناگواری رخ بدهد.
اقدامات تأمینی وایمنی راانجام داده بودیم، تعدادی ازهمرزمان دربیرون ازمحوطه بازو پوشیده ازدرختان زیتون وتعدادی برروی ساختمان هابانگاه تیزبین خود منطقه راکنترل میکردند.
##سرداردلها، آرام ومهربانانه لب به سخن گفتن گشود.
خدای راشاکرم، که توفیق حضور در جمع شما رزمندگان و فرماندهان لشکر25 کربلا رادارم.
از جهاد تون وموفقیتهای میدانی تون درسلسله عملیاتهای نصر (محرم) که باعث ناکامی های دشمنان شد. ممنونم.
#بله دردوران دفاع مقدس، ما بالشکر25 کربلا درجاهای مختلف درکنار هم بودیم واین دولشکر درکنار سایریگانها حماسه هاافریدند،
سلام الهی بر شهیدان عظیم الشان.
##ان شاء الله، مارا دراین ماموریت سنگین وسخت که دربرابر استکبار جهانی میجنگیم کمک ویاری کنید مابه حضورتون درجبهه مقاومت اسلامی نیازمندیم.
بلطف حضرت زینب کبری س) وحضرت رقیه (س)، دشمنان پوزه شان برخاک مالیده شده است ولی همچنان باید دربرابر آنان ایستادگی ومقاومت کنیم تابشریت ومسلمانان منطقه وهموطنان مان از شر تکفیریهای ملعون واربابان انان درامنیت وآرامش بسربرند.
##همه وظیفه داریم که از اقایمون، مولایمون، رهبر معظم انقلاب اسلامی دفاع کنیم.
ارزش وعیار جهادمون به اطاعت پذیری حضرت اقاست.
@متاسفانه عده ای همراهی نمی کنند وگوش بفرمان نبوده ومدافعان حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام را زیرسوال می برند.
عده ای، نگران شکم وخوراک مردم هستند ولی نگران امنیت ملت بزرگ ایران نیستند.
و................. ...............
@پس از سخنرانی فرمانده عزیز، فضای دیگری حاکم شد.
##رزمندگان اسلام، بی صبرانه سرداردلها رابه آغوش گرفته ، روبوسی، عکس های یادگاری، فیلم برداری کوتاه،تبادل یادگاری ( چفیه و انگشتر و...)
#حدود 15 دقیقه سرداردلها درمحاصره رزمندگان اسلام قرارداشت،
خسته شده بود، رزمندگان لشکر باعشق و علاقه شدید بااو مصافحه میکردند.
جدایی رزمندگان باحاج قاسم شدنی نبود.
#لحظاتی عصبانی شدم وبه چند نفرباصدای بلند وکشیدن انهاگفتم بسه دیگه، بنده خدا راخسته کردید.
، قراره چند جای دیگه بره و.....
##سرداردلها بسختی خودش را ازجمع رزمندگان جداکرد وازساختمان مربوطه خارج شد.
@درحال رفتن به بیرون ازساختمان ،عده دیگری دورش حلقه زدند تاروبوسی وعکس های یادگاری بگیرند.
مدت حضور سردارسلیمانی عزیز وهمراهان دربین رزمندگان اسلام حدود یکساعت طول کشید.
یکی ازهمراهان سردار گفت، ماهرجا دیدارمیریم حداکثر 20 دقیقه بیشتر نیست ولی رزمندگان لشکر توفیق همنشینی یکساعته را با سردار سلیمانی داشتند
دقایقی بعد، فرمانده دلها ازما خداحافظی کردند ورفتند.
@خطاب به رزمندگان لشکر کردم، برادران عزیز، کارخوبی نکردین، بنده خدا نزدیک بود تحت فشار جسمی شما ازدست بره،
برای چه اینقدر ازکنترل خارج شده بودید.
#به مزاح گفتم، خیلی نامرد هستید، فرمانده شما بنده هستم، اصلا مارو تحویل نگرفتید که هیچ، حرف بنده راهم دراین لحظات خوب گوش نکردید.
@یک لحظه درجمع رزمندگان احساس کردم، یک نفر بنده حقیر رابرروی کتف هایش قرار داده وابراز محبت میکنندوشعار میدادند.
@هرکاری کردم که خودم را ازروی کتف ان رزمنده پایان بیاورم، نشد که نشد.
چنددقیقه ای، مارا شرمنده حماسه سازیهای خودشان نمودند.
#بالاخره، دراین ماموریت، این دیداراثرروحی وروانی بالایی داشت وهمه رزمندگان شارژ وآماده برای ماموریت های بعدی شدند.
@نگران تعدادی ازنفرات، ازجمله نیروهای ادوات، اماد، و.... بدلیل حضور درخط مقدم وپشتیبانی آتش از سایر یگانهای جایگزین، بودیم که توفیق دیدار برایشون محقق نشده بود.
@ عده ای دلسوزی آنان رامی کردند که حیف شد که سایر دوستان، بویژه برادر محمود رادمهر دراین ملاقات نبودند.
@این دیدار، بعنوان یکی از بهترین توفیقات دراین مرحله، دراذهان وخاطرات همه رزمندگان اسلام ثبت کردید وتا ابد ماندگار خواهد بود.
ادامه دارد
("انصار الولایه)
@بسم الله الرحمن الرحیم@
(بیاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، دراولین سالگردش)
##خاطرات با فرمانده دلها(قسمت ششم، پایان خاطرات )
@باپایان جلسه، فرماندهان درحال خروج از اتاق جلسات بودند،
##حاج آقا (ابوامیر)، اشاره ای به بنده کرد وگفت حاج قاسم باشما کاری دارند.
@خودم را نزد فرمانده دلها رساندم، مصافحه ای انجام گرفت، درگوشه ای از اتاق، برروی صندلی نشستیم.
##پس از احوال پرسی فرمودند : ازماجرای نبرد خان طومان تعریف وتشریح کنید.
#ازواقعه خان طومان وایستادگی ومقاومت رزمندگان یگان ویژه 25 کربلا وفاطمیون ونبرد تن به تن مدافعان حریم اهل بیت علیهم السلام گفتم.
اوگوش میداد وگهگداری به چهره بنده نگاهی میکرد.
#فرمانده دلها فرمودند،:
از تلاشها ومجاهدتهای رزمندگان لشکر 25 کربلا وفاطمیون در حماسه خان طومان متشکرم.
#دوباره سوال کردند که شما نمی توانستید شهدای عظیم الشان را به عقب بیاورید؟
@گفتم، حاج آقا،
نبرد تن به تن، وشدت درگیری ، درگیری نفرات ما باگردانهای دشمن، رخنه سنگین دشمن، ایجاد شکاف بین رزمندگان اسلام باعث شد که مافقط درابتدای نبرد توانستیم شهید بهمن قنبری وچند شهید فاطمیون را به عقب بیاوریم
بقیه شهدا، قابل انتقال درشرایط درگیری سخت نبودند.
##فرمانده دلها از بجا ماندن پیکر شهدا ناراحت وغمگین بودند.
ازبنده به نمایندگی از طرف رزمندگان لشکر 25 کربلا تشکروقدردانی کردند.
دستی برروی مان کشید وازهم جدا شدیم.
#نگرانی حاج قاسم سلیمانی، از پیکرهای بجا مانده درخان طومان تااخر ین روزهای نزدیک بشهادتش وجود داشت.
##جندین بار برای مراسم سالگرد شهدای خان طومان درمازندران بعنوان سخنران دعوت شده بود ولی هیچگاه نپذیرفت ومیگفت من شرمنده خانواده های معزز شهیدان هستم.
##دردیدار باخانواده های معزز شهیدان مدافع حرم درمازندران(مراسم سالگرد شهدای بابل)، به خانواده های معزز شهیدان قول داده بود که پیکرهای مطهر شهدای شون، بزودی رجعت خواهند کرد.
@با آزاد سازی منطقه خان طومان، به مسولین ایثارگران سپاه پاسداران ونیروی قدس گفته بود که خواهشا، موضوع جاوید الاثرهای شهید درسوریه بویژه شهدای خان طومان را پیگیری نمایند .
###به آنها گفته بود که بنده دیگر، رو دیدار و ملاقات با خانواده های معزز شهیدان مدافع حرم مازندران را ندارم.
دستان را میبوسم تاان شاالله، پاره های تن این ملت را به اغوش خانواده هایشون برگردانید.
##سرداردلها، پس ازمدتی، براثر ترورناجوانمردانه آمریکای جنایتکار، اسرائیل غاصب، وهمه دولتهای پلید منطقه بشهادت رسید.
@بعد ازآن پیکرهای شهیدان لشکر 25 کربلا درکربلای خان طومان،یکی پس از دیگری رجعت نمودند.
##حال منتظر ابدان مطهر شهیدان عظیم الشان :
شهید رحیم کابلی.
شهید مصطفی تاش موسی.
شهید حجة الاسلام مالامیری.
شهید محمد امین کریمیان.
هستیم تاان شاالله بارجعت خود، دلهای منتظرخانواده های خود وهمه همرزمان ودوستان راشاد وجامعه ماراازپلیدی های گناهان وبی بندباریها رهایی ومطهر نمایند.
###حال سردارشهید حاج قاسم سلیمانی ویاران شهیدش مهمان سفره الهی بوده وعندربهم یرزقونند.
@ما مانده ایم تا پایان راه، تا ظهور دادگستر جهانی ودررکاب امام عصر (عج) هم رهروان صدیق شهیدان، پیروان جهادی ولی امر مسلمین، سرباز وبسیجی ، آماده وآماده برای نبرد با دشمنان اسلام ناب محمدی باشیم.
##ارواح شهیدان و فرمانده شهیدان حاج قاسم سلیمانی شاد دراهشان پررهرو باد.
والسلام علیکم و رحمة وبرکاته
(انصار الولایه).
#به نیابت از رفیق شهیدم رأی میدهم
#صلابت ایرانم🇮🇷
http://Instagram.com/shahid_hajsaeid_kamali1395
@shahid_saeed_kamali
بسم رب الشهدا و الصدیقین
#به مناسبت اولین سالگرد خاک سپاری شهید مدافع حرم علی عابدینی
🌸 روایت دختری شیرازی
که با دیدن کلیپ لحظه تحویل لباس شهید علی عابدینی
مسیر زندگیش عوض شد
شنیده بودیم
🌷شهیدان زنده اند و با آیه "عند ربهم يرزقون" ایمان قلبی پیدا کردیم...
🌸 داستان من از محرم سال ۱۳۹۹ شروع شد... من تازه وارد برنامه روبیکا شده بودم و زیاد فیلم میدیدم... فیلم نقاشی یا دابسمش یا.... اما هیچ وقت دنبال فیلم شهدا نبودم. چون کلا داخل زندگی من از شهدا چیزی وجود نداشت. یه روز طبق معمول در قسمت ویترین (روبیکا) داشتم فیلم میدیدم که یکهو یه فیلم اومد جلوی چشمام... نوشته بود "فیلم تحویل لباس به خانواده شهید_علی_عابدینی " ردش نکردم بلکه چندبار پشت سر هم فیلم رو نگاه کردم... با دیدن فیلم خیلی عذاب وجدان گرفتم و خیلی رفتم توی فکر... انگار که اون فیلم باعث میشد که دیگه شالم عقب نره، مانتوم كوتاه نباشه، دیگه به پسر عمو و پسردایی دست ندم و... بعد از اون کلیپ یک اشتباه کردم، یک اشتباه بزرگ... و اون اشتباه باعث شد که دوباره اون عذاب وجدانه بیاد سراغم. تصمیم گرفتم که 🌷 شهید عابدینی برادرم باشه و کمکم کنه چون واقعا داداش على یه چیز دیگه هست برام خیلی راحت میتونم باهاش صحبت کنم و ازش کمک بخوام. دی ماه ۱۳۹۹ بود که توبه کردم و رفتم و درباره 🌷شهید عابدینی بیشتر مطالعه کردم. دیگه همه چیزم شده بود داداش علی دوست داشتم همش داداش على جلوی چشمام باشه و از اون روز به بعد عکس پروفایلام، پشت زمینه گوشیم و... شده بود عکس داداش على... از دی ماه بود که واقعا عاشق مذهبم شدم... شروع کردم به فعالیت های مذهبی اما هنوز چادر نمیپوشیدم... تا گذشت و شد فروردین سال ۱۴۰۰ باز اون عذاب وجدان همیشگی اومد سراغم با اینکه پاچه شلوارام بلندتر شده بود آستین مانتو هام بلند تر شده بود موهام دیگه بیرون نبود دیگه آرایش نمی کردم اما هنوز عذاب وجدان داشتم... ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ بود که با کمک داداش على امانت مادر پهلو شکسته رو سر کردم
🌷 واقعا شهید عابدینی برادری رو در حق من تموم کرده... حتی یه بار داشتم با داداش على صحبت میکردم که خوابم برد... خواب دیدم اومدم روستای فرم... پایین مزار داداش على بودم... حتی سنگ مزار داداشم رو از نزدیک دیدم و امیدوارم حتی یکبار هم که شده بیام و از نزدیک سنگ مزار داداشم رو ببینم...)) # امیدوارم شهید عزیز به همه نگاهی کنند و همه ما را مورد عنایت قرار بدهند. الهی آمین .
29.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقام معظم رهبری :
#به نظر من سرود یک نوعی از شعر بسیار پر تاثیر است. سرودی بسازید که بچه ها وقتی در کوچه راه می روند آن را زمزمه کنند#
✅ اجتماع عظیم دهه نودی ها در مصلی بزرگ الغدیر شهر نور
♻️ شب گذشته مصلی بزرگ الغدیر نور میزبان عاشقان و ارادتمندان به ساحت مقدس آقا امام زمان (عج) بود .
✳️ مراسم سرود حماسی سلام فرمانده و رفیق شهیدم با اجرای کربلایی ابوذر روحی ،مردم ولایتمدار شهرستان نور و حومه و دهه نودی ها با خانواده هایشان در مصلی بزرگ الغدیر شهر نور برگزار شد .
این تلفن برای من نیست
به حلال و حرام بودن درآمدش اهمیت زیادی می داد
#به روایت همسر شهید
#شهید مدافع حرم سعید کمالی
یادواره مجازی شهدای خانطومان👇🏻
🔖 @khantooman_ir
📈غرق در خدا
استاد عقیدتی بود برای سخنرانی خیلی جاها دعوت می شد...
#به روایت همسر شهید
#شهید مدافع حرم سعید کمالی
https://eitaa.com/joinchat/211288469Cf9a9039752
دومین کنگره شهدای استان مازندران
📈خاطره روز خواستگاری
به واسطه یکی از دوستانم در سال ۸۳با خانواده سید جواد آشنا شدم.....
#به روایت همسر شهید
#شهید مدافع حرم سید جواد اسدی
https://eitaa.com/joinchat/211288469Cf9a9039752
دومین کنگره شهدای استان مازندران
📈در آرزوی شهادت...
برادرش سال ۶۵شهید شده بود شهید سید خیرالله اسدی هر وقت سر مزارش میرفتیم میگفت داداش بی معرفتی اگر شفاعت شهادتمو نکنی!......
#به روایت همسر شهید
#شهید مدافع حرم سید جواد اسدی
https://eitaa.com/joinchat/211288469Cf9a9039752
دومین کنگره شهدای استان مازندران
📈 خواب امام و تعبیر پاسداری...
خواب امام خمینی رو دیده بود. می گفت آقا یه جا بلندی ایستاده بودند....
#به روایت همسر شهید
#شهید مدافع حرم سید جواد اسدی
https://eitaa.com/joinchat/211288469Cf9a9039752
دومین کنگره شهدای استان مازندران
@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@
#مجموعه خاطرات بسیجی ولایت #
#توفیق دیدار خانواده معظم شهید مدافع حرم حسن رجایی فر درمنزل پدرشهید درروستای کامیکلاه بابل نصیبمون شده بود.
#انقدر صفا وعشق وآرامش دردرون دلهای خدایی این پدر ومادر باصفا بودکه شرمنده شده بودیم.
پدرشهید، خودش رزمنده دوران دفاع مقدس بود وهزاران خاطره از ان روزهای حماسه وایثارداشت
فرزندانی را تربیت کرده بودکه همگی سربازان امام خمینی وامام خامنه ای بوده و هستند
#از فرزندشهیدش گفت که او ازطفولیت سربازی امام را درخوابهای صادقه اش دیده بود ووقتی که به سن سربازی رسید هم خدمت کرد وهم لباس سبزپاسداری رابرای دفاع از انقلاب اسلامی برتن کرد.
#عاشق ولایت وامامت بود وبسیار درترببت وشکوفایی نوجوانان و جوانان محل تلاش میکرد.
دارالقرانی ساخت وبرای بچه ها کلاسهای آموزشی قرآن رادایرمیکرد.
#پدرشهید ادامه داد ومیگفت:
دراخرین مرحله قبل از ماموریت به سوریه باهم به دارالقرآن آمدیم وسفارشاتی داشت.
برایش خیلی سخت بود.
سرش راپایین انداخت و گفت پدرم، این نقطه دارالقرآن محل دفن وقبرم باشه.
#به حسن اقا گفتم دادا، چی میگی؟
شرم کرد بخاطردلم گفت بابا هروقت شهید شدم متواینجا دفن کنید.
البته، چون خودم رزمتده بودم دلی قوی داشتم واز جهاد وشهادت فرزندانم لذت میبردم.
#لذا پس از اعزام وحماسه کربلای خان طومان ٩۵ه ش، پسرم شهید شد وپس از سالها پیکرش برگشت وما برحسب سفارش ووصیتش اورادردارالقران خاکسپاری کردیم.
افتخارمیکنم که فررندم حسن اقا که خواب سربازی امام رادیده بود وپاسدارامام خامنه ای عزیز شده بود،
جانثارراه ولایت وامامت شد وفدای راه امام حسین علیه السلام ومدافع حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام شد وبه مقام عندربهم یرزقون رسبد.
#مادرمحضر پدر ومادر وخانواده معظم شهید درسها اموختیم وازمحضرشون مرخص شده و
نثارشادی روحش سلام الهی راتقدیم نمودیم.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
(انصار الولایه)
@خاطره ای با فرمانده دلها شهید حاج قاسم سلیمانی @
#دی ماه سال ٩۴ه ش ودر روزهای پایانی ماموریت به هنگام ظهر روز چهارم دی ماه بود که توفیق حضور ودیدار حاج قاسم سلیمانی فرمانده دلها درموقعیت استقراری یگان ویژه ٢۵کربلا درشهر الحاضر حلب نصیبمان گردید .
#پس ازاقامه نماز ظهر و عصر،
خیرمقدم گفته وگزارش یگانی داده شد.
#یکی از مداحان همراه کاروان زینبی (س) درخواست مداحی کوتاه راکرد.
گفتم اگر فرمانده قبول کند حرفی نیست تعدادی از دوستان، ازجمله شهید رحیم کابلی اصرار کرد که خوانده شود.
#از فرمانده عزیزحاج قاسم درخواست کردم اگر اجازه بدهید برای لحظاتی مداح عزیزمان اشعاری را بخوانند.
##شهید حاج قاسم سلیمانی گفت :
فرصتم کم هست وباید چند جای دیگر بروم خیلی کوتاه و خلاصه بخوانید.
#به مداح که برادر حسین قنبری بود گفتم خیلی خلاصه بخوانید که وقت فرمانده عزیز را کمتر بگیریم.
@مداح عزیز اینگونه خواند :@
#مارا بنویسید فدای سر زینب
آماده ترین افسر رزم آور زینب
باید به مسلمانی خود شک کند آنکه
یک لحظه کوتاه شود او کافر زینب
کافیست که با گوشه ابرو بدهد اِذن
فرماندهی کل قوا مادر زینب
رهبر بدهد رخصت میدان بگذاریم
مرحم به سر زخم دل مضطر زینب
از بیخ درآورده و خواهیم درآورد
چشمی که چپ افتد به دور و بر زینب
آن کشور سوریه و این کشور ایران
مجموع دو کشور بشود کشور زینب
با لطف خدا مملکت شیعه پر است از
سلمان ابالفضل و علی اکبر زینب
باید که به گور پدر خویش بخندد
هرکس بشود باعث درد سر زینب.
##هنگامی که مداح عزیز، بیت به بیت میخواند اشک ازچشمان فرمانده دلها جاری میشد.
ماهم بواسطه اشک چشمان پاک فرمانده دلها غمگین واشکی میریختم،
اما آن اشک کجا واین اشک کجا!!!!
##درپایان بیان اشعار حماسی فوق، شهید حاج قاسم رو به مداح کرد گفت :
احسنت، عالی بود،
این اشعار سروده خودت هست؟
مداح گفت :نه بنده فقط خواندم.
##حاج قاسم سلیمانی، تشکر کرد واشکهایش راپاک کرد وشروع به سخنرانی دربین رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا نمود.
#یاد وخاطره وحماسه ها ی او ویاران شهیدش گرامی باد..
("انصار الولایه)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🕊هم اکنون بدرقه شهدای مدافع حرم
#تهران _میدان امام حسین
#به یاد اعضای محترم کانال شهید مدافع حرم حاج سعید کمالی
#شادی_روح_مطهر_شهدا_صلوات
@shahid_saeed_kamali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔#شبهای دلتنگی😭😭😭😭
🥀#فراق حرمت کشت مرا اربابم
💔#به نیت فرج امام زمان(عج)صلوات
کانال رسمی شهدای مدافع حرم کربلای خان طومان https://eitaa.com/KarbalaKhanTuman
هدایت شده از کانال شهید حاج سعید کمالی(شهید مدافع حرم)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه آدم هایی هستند توی دنیا
که چشماشون یه اقیانوس ارومه
یه آدم هایی که حقیقت هستی
تو عمق چشماشون همیشه معلومه
#به یاد شهید مدافع حرم
#شهید کربلای خانطومان
#شهید _حاج_ سعید_ کمالی
@shahid_saeed_kamali