@بیاد حماسه سازان کربلای خان طومان ٩۵ه ش @
(قسمت چهارم )
#کاروان عشق وعاشقی دردمشق فرود آمدند.
نگاه وآرامش گاه اول حضور در کنار مضجع مطهر حضرت زینب کبری س) وحضرت رقیه بنت الحسین علیه السلام بود.
با ورود به حرمین مطهر هرکدام از مردان عاشق کاروان بسمت حرم دویدند.
#پنجه ها، صورت ها، پیشانی ها، همراه با اه، ناله، اشکها بر ضریح معطر و مطهر چشبیده شد.
نجواهای درونی ازتجدید میثاق یاران حسینی، سجادی، زینبی، مهدوی زمزمه هاداشت.
با زیارت جان هاصفا وحالی دیگری گرفت.
#مدافعان حریم و حرم زینبی(س) آمده بودند تا همه کوتاهی های مسلمانان اموی که به اهل بیت علیهم السلام کرده بودن راجبران کنند.
#پس از زیارت، ازدمشق به حلب سوریه پرواز کردیم.
درآسمان سوریه ودر هواپیمای کاروان عاشقی، دنیای دیگری بود.
همه بسوی مرگ و شهادت میرفتن ولی انگار مرگ و شهادت برای همگان از عسل شیرین تر شده بود.
هرکدامشان درتاریکی داخل هواپیمای ترابری، جملاتی میگفت ودوستان دیگر هم میخندیدند.
کادر هواپیمای فوق، حاج وواج بودند که این هاکه بسوی شهادت میروندچقدر شاد و خوشحال هستند.
مرگ را به سخره گرفته بودند.
#عاشقی را جگری می باید
احتمال خطری می باید
نتوان رفت دراین ره باپای
عشق را بال وپری می باید.
گریه نیم شبی در کاراست
درد و آه و سحری می باید.
#پس از حدود یکساعت فرودگاه نامناسب حلب کاروان مازندرانی را پذیراشد.
(انصار الولایه)
(انصار الولایه)