دلتنگی💔 #علقمه

گم شده ایم... نمی دانم آخر این زندگی، به کجا خواهد رسید..!؟ دنیا پـُر شده از؛ آدم هایی که راهشان را گم می کنند... نه می توانند #خبر دهند!! نه #آدرس بگیرند...! وَ الْعَصْرِ؛ إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ... ══════°✦ ❃ ✦°══════ #راهیان_نور #شیار_المهدی   ⊰❀⊱ #تنهاکانال‌شهدایِ‌کربلایِ۴ #شهدای‌غواص👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄

دلبسته‌ی عشق، بسته‌ی دنیا نیست زندگی خـتـم به #شھــادت نشود زیبا نیست...💔 @Shahadat1398🕊

❣️#ســلام‌آقــــ♡ـــــای‌مـــهربانم❣️ 🍃شیــعه از هــجــرِ رُختـــــ جامِ بلا می‌نوشـد خرّم آن سینه ڪه در وصلِ شما می‌ڪوشد 🍃بارالهــــــــا همــه‌یِ عمـــر سلامتـــــ دارش ڪـــوثرے را ڪه از آن آبِ بقا می‌جوشد #الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ

「🔰سنگر_خاطرات」 🔸شهید مهرداد عزیزاللهی 🔸تولد اصفهان _ ۱۳۴۶ 🔸شهادت عملیات کربلای ۴؛ ام الرصاص _ ۱۳۶۵ 🔸مزار گلستان شهدای اصفهان شده بود خبر اول رادیو تلویزیون. بخشدار چهارده ساله زبیدات را دیگر هم مردم می شناختند، هم مسئولین. بعد از عملیات محرم که اسمش سر زبان رزمنده‌ها افتاد، بهش اصرار کردیم برود درسش را ادامه دهد. کلی قربان صدقه اش رفتیم و با سلام و صلوات فرستادیمش اصفهان به خیال اینکه سفت و سخت می چسبد به درس. دوماه نشده برگشت. انتظار دیدنش را نداشتیم. گفتم «آقا مهرداد چشم ما به جمال شما روشن. چی شد؟ چرا برگشتی؟» گفت «راستش نتونستم دوری از جبهه و بچه ها را تحمل کنم. اون جا که بودم، سر کلاس، تخته سیاه رو نقشه عملیات میدیدم، معلم رو فرمانده و جای همکلاسی ها هم بچه رزمنده ها رو مجسم می کردم. به خاطر اون مصاحبه، توی مدرسه جور دیگه ای با هام رفتار میشد. از خودم ترسیدم که دیگه نتونم به خاطر خدا کار کنم. درس و مدرسه رو گذاشتم و آمدم که برگردم جبهه؛ سر کلاس انسان سازی.» 📚خاطره ۴۱ از کتاب "خودسازی به سبک شهدا" 🗒گردآوری و تدوین : موسسه فرهنگی حماسه ۱۷ 🖋بازنویسی : زهرا موسوی #سنگر_خاطرات |   ⊰❀⊱ #تنهاکانال‌شهدایِ‌کربلایِ۴ #شهدای‌غواص👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄

عکاس :زهرا بهرامی #راهیان‌نور‌علقمه💔 #قدمگاه‌شهدای‌غواص