eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
مـادربزرگوار سـردار ڪه از دنـیا رفتند پـس از چنـد روز با جمعے از خـبرنگاران تصـمیم گرفـتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملک برویم. با هماهنـگی قبلـی، روزے ڪه سَـردار هـم در روسـتا حضور داشتند، عازم شدیم. وقتی رسیدیم ایشان را دیـدیم ڪه کنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه می‌خوانند. بعد از سلام و احوالپـرسی بـه ما گفـت مَـن به منـزل مـی‌روم شما هم فاتحه بخوانید و بیایـید.  بـعد از قـرائت فاتحـه بـه منـزل پدرے ایـشان رفتیـم. برایمان از جایگاه و صحـبت ڪرد و گفت: ایـن مطلبـی را ڪه می‌گویـم جـایی منتـشر نڪنید. گفت: همـیشه دلَـم مـی‌خواسـت ڪف پـای مـادرم را بـبوسـم ولـی نمی‌دانم چـرا ایـن توفـیق نصیبم نمـی‌شد. آخـرین بـار قبـل از مـرگ مـادرم ڪه ایـن‌جا آمـدم، بالاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فکر می‌کردم حتماً رفتنی‌ام که خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد.  سـردار در حـالی که اشڪ جـاری شـده بر گونه‌هایش را پاک می‌ڪـرد، گفت: نمی‌دانـستم دیـگر این پاهـای خسته را نخواهـم دید تا فرصت بوسـیدن داشته باشم. مبارڪ •°🌺..