دنیا🌍 مشتش را باز کرد...
تو #گل🌷 بودی..
و من #پوچ..
خدا تو را برد
و زمان مرا...
ای #شهید... ما را دریاب🍃
#ارسالی_اعضا👆
🌹 *شهیدی که #دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای نالهاش موجب لو رفتن مَعبر شود*.
*🌷برای شروع #عملیات_کربلای۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و #شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم که 🌷شهید #سعیدحمیدیاصیل» هر دو پایش قطع شده و پیکر #مطهرش در گوشهای از معبر افتاده است. اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از #گِل شده بود.*
*🌷بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید #ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای #نالهاش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود.*
#کتاب_خاطرات_دردناک_ناصرکاوه
*🌷#باشهداگمنمیشویمشهدارایادکنیم #باذکریکصلوات*
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
#روایت_عشق🖊
#شهید_عبدالرحمن_رحمانیان🥀
قایقها به #گل نشسته بود و دشمن یک نفس روی آن ها آتش می ریخت...
رحمان رفت توی آب...
قایق اول را که آزاد کرد، عقب عقب توی آب شروع کرد به سمت قایق دوم راه رفتن...
گفتم چرا این جوری؟
گفت:نمیخوام #قیامت اسمم جزء کسایی باشه که به دشمن پشت کردن!
❣فرماندهٔ گردان خط شکن #ابوذر لشگر ۳۳ المهدی🥀
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄