۱۹ | "فقط باید اون بالا #عکس آقا و امام باشه والسلام!"
امروز عملا کارفرهنگی به دو دسته تقسیم میشه، جبهه ای که از این شعارها #استقبال می کنند و جبهه ای که...؛ بخش #سخت_تر کارفرهنگی شاید کار برای همین جبهه دوم باشِ یعنی حرف ها را در شکل و شمایلی بزنیم که #جبهه دوم هم به جبهه اول #نزدیک و نزدیک تر بشن!
:: #شعار ها زیبا هستند اما #عمل نیستند! یعنی در فعالیت های فرهنگی هر قدر شعارها مخفی تر، عملکرد عادی تر و #منطبق تر بر آرمان های ما باشد، جامعه مخاطب بیشتر #جذب می شوند و مخاطب #رها از هرگونه #شعار_زدگی صرفا متوجه فعالیت ما خواهد بود.
۲۳ | "ان شاءالله #تابستان که شد شروع می کنیم..."
مسئله امروز یا چند سال اخیر نیست، مدت هاست که خیلی از ما با این #رویکرد که هر زمان سرمون #خلوت شد کارفرهنگی می کنیم به صورت فصلی و #مقطعی کاری را انجام میدیم و خیلی مواقع هم اصلاً ادامه اش نمیدیم و فراموشش می کنیم...(!)
علت این اتفاق چیه؟ شخصاً فکر می کنم چون تعریف و #شناخت صحیحی نسبت به کارفرهنگی نداریم(!) چرا که کارفرهنگی اصلا در شروع خلاصه نمیشه بلکه در تداوم و #بقا هست که "هویت" خودش را پیدا می کند. مثال این موضوع هم #رسالت حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) هست...
:: تصور کنید در ساحلی ایستادید و تصمیم میگیرید کارفرهنگی کنید پس به #دریا روبه رو شیرجه می زنید و شروع به شنا می کنید بعد از مدتی سر بر می گردانید و تا به #ساحل نگاه کنید ولی چیزی جز دریا نمی بینید(!) بعد به رو به رو نگاه می کنید و باز هم چیزی جز دریا نمی بینید(!) منظورم چیه؟ شروع کارفرهنگی به #اراده ماست ولی پایان داستان باز هست و افرادی را که #جذب شان کردیم نمی توانیم در این دریا سرگردان #رها کنیم...