eitaa logo
استناد
446 دنبال‌کننده
8 عکس
3 ویدیو
0 فایل
نشر مطالب مربوط به کتاب «استناد در روش شناخت رجال اسناد»، و همچنین مبانی و آرای رجالی و حدیثی آیت اللّه سیّد موسی شبیری زنجانی و جناب استاد معظّم سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 جواب مناقشات موجود، در ظهور واژه ثقه در صحّت مذهب 🔰 قسمت سوم ✳️ مناقشه سوم: فساد مذهب برخی از اصحاب اجماع یکی دیگر از قرائنی که برای عدم نظارت واژه ثقه به مذهب راویان بیان شده، فساد مذهب برخی از اصحاب اجماع است. در واقع ناقد در مقام بیان این اشکال بوده‌ که منافاتی بین فساد مذهب و پذیرش روایت یک راوی نیست. ممکن است یک شخص، فاسد المذهب باشد، و بر پذیرش خبر او اجماع وجود داشته باشد. 🔹به عنوان مثال، عبد اللّه بن بکیر که از اصحاب اجماع شمرده شده، فطحی مذهب است، و خودِ کشّی نیز وی را در فرقه فطحیه ذکر نموده است،(۱) و در هیچ موضعی از کتابش، رجوع وی از این مذهب را نقل نکرده است. ⭕️ نقد مناقشه سوم نسبت به اصحاب اجماع یک غفلتی صورت گرفته، و این غفلت منشأ برخی اشتباهات در این بحث شده است. آیت اللّه والد بیان می‌کردند که اصطلاح «اصحاب اجماع» یک اصطلاح متأخّر است. در کلام کشّی این تعبیر نیامده، و تکیه عبارت وی در مورد هر سه طبقه، بر تعبیر «تسمیة الفقهاء» است. 🔸این گروه افرادی بوده‌اند که فقاهتشان مسلّم بوده است. در واقع محطّ اصلی سخن کشّی جنبه فقاهت این راویان است، و سایر جهات در این افراد، جهات فرعی می‌باشد. توجّه به این نکته، مسیر برخی بحث‌ها را تغییر می‌دهد. ▪️کشّی در مورد طبقه اوّل از اصحاب اجماع می‌نویسد: «إجتمعت العصابة علی تصدیق هؤلاء الأوّلین من أصحاب أبي جعفر و أبي عبد اللّه علیهما السلام و انقادوا لهم بالفقه ...»(۲) در این عبارت، هیچ سخنی از اعتبار روایات آنان بیان نشده، بلکه تنها صداقت و فقاهت آنان مطرح شده است. در مورد طبقه دوم از اصحاب اجماع می‌نویسد: «أجمعت العصابة علی تصحیح ما یصحّ من هؤلاء و تصدیقهم لما یقولون، و أقرّوا لهم بالفقه، ...» (۳) همچنین در مورد طبقه سوم می‌نویسد: «أجمع أصحابنا علی تصحیح ما یصحّ عن هؤلاء و تصدیقهم، و أقرّوا لهم بالفقه و العلم ...» (۴) ✅ مراد از تعبیر «تصحیح ما یصحّ عن هؤلاء» مراد از این تعبیر در این فضا، ناظر به جنبه فقاهت است. یعنی این افراد، فقهایی هستند که می‌توان به فقه آنان اعتماد نمود. اگر این تعابیر در مقام بیان روایات آنان بود، از آن استفاده می‌شد که صحّت مذهب در پذیرش خبر شرط نیست، ولی این عبارات در مقام برشمردن فقهاء است. فقیه در صورتی قابل اعتماد است که راستگو باشد، و این عبارات بیانگر راستگو بودن این فقهاء است. ممکن است تعبیر «تصدیقهم»، به نوعی عطف تفسیری «تصحیح ما یصحّ» باشد. در واقع این تعبیر اشاره به آن دارد که مطالبی که ثابت شود از این راویان و فقهاء صادر شده، باید تصدیق گردد. یعنی قدما این افراد را در نقل روایات صادق می‌دانستند. ———————————— 1️⃣ اختیار الرجال: ص۳۴۵، رقم۶۳۹. سؤالی که مطرح می‌شود آن است که چطور ممکن است صحّت مذهب در قبول خبر مؤثّر باشد، حال آن که ابن بکیر فطحی مذهب، از اصحاب اجماع شمرده شده و بر قبول خبر او اجماع وجود دارد. 2️⃣ اختیار الرجال: ص۲۳۸، رقم۴۳۱. 3️⃣ اختیار الرجال: ص۳۷۵، رقم۷۰۵. 4️⃣ اختیار الرجال: ص۵۵۶، رقم۱۰۵۰. 🔺درس خارج فقه استاد معظّم آقای حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۲۶ و ۲۷ شهریور ۱۴۰۳. @ketabe_Estenad
💠 بحثی پیرامون اصحاب اجماع، و جمع بین عبارت شیخ طوسی در کتاب عُدّه و عبارت کشّی در رجال قسمت اوّل 🔸برخی از راویان مانند عبد اللّه بن بکیر با وجود آن که کشّی تصریح کرده که از اصحاب اجماع هستند،1️⃣ شیخ طوسی در کتاب عدّة تصریح نموده که تنها با وجود دو شرط (عدم مخالفت با فتوای امامیه، و عدم مخالفت با روایت راوی امامی) به روایت آنها عمل می‌شود.2️⃣ 🔹از ظاهر اطلاق عبارت کشّی استفاده می‌شود که روایت راویان ثقه شیعه غیر امامی مثل عبد اللّه بن بکیر، به نحو مطلق مورد عمل است، و مشروط به دو شرط مزبور نیست. باید بررسی نمود که آیا بین این دو عبارت منافاتی وجود دارد یا خیر؟3️⃣ 🔰 تبیین مفاد عبارت کشّی درباره اصحاب اجماع در باب اصحاب اجماع و تبیین مفاد عبارت کشّی، بین علما اختلاف وجود دارد: - مشهور معتقدند که سند روایاتی که تا این افراد صحیح است، حجّت است، و به باقی سند نظر نمی‌شود. البتّه مشهور معاصرین ممکن است قائل به این نظریه نباشند، ولی در هر صورت نظر مشهور و مطرح در بین علما این است. - جناب آیت اللّه والد و برخی دیگر از علما معتقدند که عبارت کشّی تنها به توثیق خود این راویان نظارت دارد، و چیزی بیش از آن از عبارت کشّی استفاده نمی‌شود. محقّق تستری در قاموس الرجال بیان کرده که علّامه حلّی در خلاصة الأقوال، روایات موثّقه را نمی‌پذیرد، مگر این که آن راوی از اصحاب اجماع باشد. به نظر علّامه، اصل اوّلی در موثّقات، عدم حجّیت است، مگر آن که اجماعی بر اعتبار روایت آنها وجود داشته باشد، مثل اصحاب اجماع و مثل علی بن حسن بن فضّال که از برخی عبارات، اجماع بر پذیرش سخن او استفاده می‌شود. نسبتی که صاحب قاموس الرجال به علّامه داده صحیح است، ولی برداشتی که علّامه از تعبیر کشّی در مورد اصحاب اجماع نموده - که چیزی بیش از اصل وثاقت استظهار نموده - صحیح نیست. ✳️ مراد از «تصحیح ما یصحّ» در عبارت کشّی یکی از اصحاب اجماع، ابن أبی عمیر است. فرض کنید در سند روایتی وارد شده است: «عن ابن أبي عمیر، قال: حدّثني معاویة بن عمّار، قال: حدّثني أبو عبد اللّه الصادق علیه السلام». مشهور بیان کرده‌اند مراد از «ما یصحّ»، روایتی است که تا ابن أبی عمیر صحیح باشد، مثل «محمّٔد بن یحیی العطّار، عن أحمد بن محمّٔد بن عیسی، عن الحسین بن سعید، عن ابن أبي عمیر». آیت اللّه والد بیان کرده‌اند مراد از «ما یصحّ»، قول ابن أبی عمیر است. ابن أبی عمیر سخن معصوم علیه السلام را نقل نکرده، بلکه تحدیث معاویة بن عمّار را نقل کرده است. «تصحیح ما یصحّ» یعنی آنچه ثابت شود که ابن أبی عمیر آن را نقل کرده است. در نتیجه اگر معاویة بن عمّار مطلب اشتباهی نقل کرده باشد، یا ثقه نباشد، ولی ابن أبی عمیر از او نقل کند، - بنا بر نظر آیت اللّه والد - منافاتی با سخن کشّی ندارد، ولی بنا بر نظر مشهور، سخن کشّی منافات دارد با آن که ابن ابی عمیر از راویان غیر ثقه‌ای - که ممکن است به اشتباه مطلبی را ذکر نموده باشند - نقل روایت کند. ✅ حاصل آنکه «تصحیح ما یصحّ» به معنای «صحیح القول»، و «صحیح الحدیث»، و «صحیح الروایة»، و «ثقة في الروایة» است.4️⃣ در واقع عبارت کشّی ناظر به مسئله فقاهت و وثاقت قولیِ این راویان است. در مورد فقها، مسئله فقاهت قولی نیز مطرح است. از آن رو که فقیهی که راستگو نباشد، سخنش مقبول نیست. کشّی در مورد این فقها، وثاقت قولی را نیز مطرح نموده است. «تصحیح ما یصحّ» به معنای «تصدیقهم لما یقولون» است. از این رو در طبقه اوّل اصحاب اجماع، عبارت «أجمعت العصابة علی تصحیح ما یصحّ» نقل نشده است؛5️⃣ چرا که طبقه اوّل همگی از فقهای امامیه هستند، و شبهه‌ جدّی در مورد آنها مطرح نبوده است. حاصل آن که مفاد عبارت کشّی «ثقة في الروایة» است. ادامه دارد ... 🔺درس خارج فقه استاد معظّم آقای حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۲ مهر ۱۴۰۳. @ketabe_Estenad
💠 بحثی پیرامون اصحاب اجماع، و جمع بین عبارت شیخ طوسی در کتاب عُدّه و عبارت کشّی در رجال قسمت دوم 🔸 جمع بین عبارت شیخ و عبارت کشّی این تعبیر کشّی بیانگر صغری وثاقت است، ولی آن که صرف وثاقت برای پذیرش خبر کفایت می‌کند یا شرایط دیگری لازم است، بحث دیگری است. عبارت شیخ در عدّه، ناظر به شرایط دیگر است. عبارت کشّی منافاتی ندارد با آن که روایت شخصی که در نقل روایت ثقه است، ولی در اعتقاد خطا دارد، مورد پذیرش واقع نشود. به عنوان مثال اگر در مورد شخصی بیان شود که آن شخص ثقه است، این عبارت بیانگر آن نیست که خبر ثقه حجّت است، بلکه تنها صغری ثابت می‌شود. ممکن است شخصی پذیرش خبر ثقه را تنها در صورتی که منجر به وثوق باشد حجّت بداند. حاصل آن که عبارت شیخ در عدّه، ناظر به کبری حجیّت خبر ثقه، و سخن کشّی ناظر به صغری آن است. ▪️از عبارت شیخ می‌توان برداشت کرد که تنها راویان ثقه امامی نیستند که سخنشان حجّت است. شیخ یکی از ادلّه حجّیت خبر واحد را تأسیس علم رجال دانسته، و بیان کرده که اگر نظریه سیّد مرتضی (خبر ثقه حجّت نیست) صحیح بود، علم رجال تأسیس نمی‌گشت، و مباحث تفصیلی در جرح و تعدیل راویان بیان نمی‌شد، و این اهتمامی که امامیه به تفکیک راویان ثقه و غیر ثقه داشتند، وجود نداشت. این سخن شیخ صحیح است و در اختلاف بین سیّد مرتضی و شیخ طوسی در حجیّت اخبار آحاد، حق با شیخ طوسی است. ———————————————- 1️⃣ إختیار الرجال: ص۳۷۵، رقم۷۰۵. 2️⃣ العدّة في أصول الفقه: ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱. 3️⃣ به نظر می‌رسد که محقّق تستری نیز بین این دو عبارت، تنافی مشاهده کرده است. ر.ک: قاموس الرجال: ج۱، ص۲۱. 4️⃣ البته در تعبیر «صحیح الروایة»، مراد از «الروایة»، سخن معصوم علیه السلام نیست، بلکه به معنی قول و سخن و معنای لغوی آن است. 5️⃣ إختیار الرجال: ص۲۳۸، رقم۴۳۱. 🔺درس خارج فقه استاد معظّم آقای حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۲ مهر ۱۴۰۳. @ketabe_Estenad