eitaa logo
خادم مجازی
154 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
330 ویدیو
7 فایل
بہ‌نامِ‌اللہ..🌱 دورهم‌جمع‌شدیم‌تابه‌حول‌وقوه‌الهے کمی‌ازشهادت‌وشهدابگیم‌و "رنگ‌بگیریم" •🕊 زیرمجموعہ‌کانالِ'عاشقانہ‌های‌حلال °• @Asheghaneh_halal •° •🕊 خادم‌کانال‌جهت‌انتقادیاپیشنهاد °• @nokar_mahdizahra •°
مشاهده در ایتا
دانلود
[ #سپیدانھ🌅‌ ] صبـــح استـــ و هوای دل مــن مثل بهـــار است پلکی بزن و صبـــح بخیرِ غزلم باش❣️ #صبحتون‌دریادِیاران [و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 👼] دوسـت ترت دارم از هرچه دوســت☺️ اے تو به‌من از خود من خویش تـــر😍 دوست تراز آنکه بگویم چقدر😊 بیشتر از،بیشتر از،بیشتــــر❤️ 👼 [بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢] Eitaa.com/Khadem_Majazi
🍃خوب درس خوند و معنای واقعی را خیلی زود پیدا کرد که در13 سالگی برای نوشت "نشانی گیرنده : نمی دانم کجایی یا مهدی ؟! شاید در دلم باشی، یا شاید من از تو دورم. کوچه ، پلاک یا مهدی. سلام من به یوسف گمگشته ی دل زهرا و گل خوشبوی گلستان انتظار ای دریای بیکران، آفتاب روشنی بخش زندگی من که از تلالو چشمانت که همانند خورشید صبح دم از درون پنجره های دلم عبور می کند و دل تاریک و سیاه مرا نورانی می کند. تو کلید درِ تنهایی من! من تورا محتاجم. بیا ای انتظار شبهای بی پایان و..."  🍃با سیمش وصل شده بود به خود خدا ! که عهد نامه می نوشت، " بی حساب پیش، انشا ا..  چهل روز تمام کارمو خالصانه انجام بدم تا خدای مهربون از سر تقصیرات ما بگذرد و گناهامو ببخشه. توی این چهل روز ان شاالله توفیق پیدا کنم مادام العمر و زیارت امین ا.. را بخوانم و..." 🍃 در ورزش پیشرفت های چشمگیری داشت و تونست در مبارزه با شیطان مدال شهادت را از آن خود کند. صحبت از غنچه نوشکفته ای است، راضیه نام که در ۱۱ شهریور ۱۳۷۱ همراه با صدای ملکوتی در مرودشت شیراز پا به زمین گذاشت ودرشامگاه بیست و چهارم فروردین ۱۳۸۷ در «حسینیه سیدالشهدا» شیراز زمانی که نغمه «بی تو ای صاحب زمان» مداح فضای را عطرآگین کرده بود در اثر انفجار به شدت زخمی شده و ۱۸ روز بعد زینت مسافران آسمانی شد🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۱ شهریور ۱٣٧۱ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱٣٨٧ 🕊محل شهادت : شیراز 📅تاریخ انتشار : ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا
1.jpg
8.9M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهیده راضیه کشاورز 🌷🍁 @Khadem_Majazi
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهیده راضیه کشاورز 🌷🍁 @Khadem_Majazi
[ #نگاࢪ_خانہ😍 ] بهار بی خزار روی محمد🌸 بهشت جاودان،کوی محمد🎀 معطر ساخت گلزار جهان را💖 شمیم تار گیسوی محمد💗 [و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🌱 ] ⚘﷽⚘ ⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ یا اباصالح هیچ کس را به اندازه ی تواذیت نکرده ایم بیش از یازده قرن منتظر ماندی تا ما بفهمیم : "بےهمگان به سر شود بےتو به سر نمی شود" تا بفهمیم بے تو هیچیم و کارے نمیتوانیم انجام دهیم تا باورکنیم تا تو نباشے همیشه گرفتار رنج و فساد و ظلم هستیم منتظر ماندے تا براے آمدنت کارے کنیم منتظر ماندے تا لیاقت پیداکنیم و دردمندانه و دلسوزانه فرمودید:« اگر شیعیان ما که خداوند بر انجام طاعت، موفق شان بدارد در وفا کردن به عهد ما همدل بودند،ملاقات ما از آنها به تاخیر نمےافتاد و سعادت دیدار همراه با معرفت ما به سوے آن ها مےشتافت. پس ما را از آنها پوشیده نمےدارد مگر همان چیز هایے که از آنها به ما میرسد و ما دوست نداریم و از آنها انتظار نداریم. » در افق آرزوهایم تنها «أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج» را میبینم... ✋ [شݕ تار سحࢪ می گردد🌌 یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ❣] ⚠️ سر دوراهی گناه و ثواب... به حُبِ شهادت فكر کن؛ به نگاه امام زمانت فكر کن ببين میتونی از گناه بگذری..؟! از گناه كه گذشتی، از جونت هم میگذری...:) [شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🦋 ] خوشمـ ڪه |😊|• جوهر عشق تو در سرشتـ من استــ |❤️|• محبتــ تو |💚|• همان خط سرنوشتــ من استــ |👌|• گناهڪارم |😔|• و از آسـتان قدس شـما |✨🍃|• ڪجا روم؟! |🤔|• به خدا مشهدت بهشتــ من استــ |✨🍃|• اللّهُــــــــمَ ارزُقنا🌸🍃 🌹 [نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐] Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_سی_پنجم لبيك، اي عزيزان!🗣 ـ لبيك، اي شهيدان! ـ لبيك، اي
[ 💌 ] به زمين گرم بخوري و بلند نشي، باطن پنج تن؛ اي رذل خدانشناس!😠 ناصر نگران حال مادر است و براي تـسكين درد او پـا بـه پـا همراهـي اش ميكند: ـ ننه جون ما كه جنگو شروع نكرديم؛ اينو خودت خـوب مـي دونـي. اونـا از موقعيت بعد از انقلاب ما سوء استفاده كردن؛ بيخبر ريختن تو خونه مـا، تـا ريشه انقلابو بخشكونن .😡 وظيفه مـن و حـسين و بقيـه اسـت كـه جلوشـون بايستيم. امروز، پشت كردن به جنگ، پشت كردن به امام حسينه. 😔 مادر آهي از ته دل ميكشد و ميگويد: ـ متوسليم به خودش و خون پاكش كه تو همين گرما، به دشت كربلا ريختـه شد. ننه من كه چيز ديگه اي غير از شما ندارم؛ شما هم فداي سر اون. ☺️ ناصر با شنيدن رضايت مادر، خوشحال مي شود و احساس سبكي مي كند. به سر پيچ حسينيه كه مي رسند، عده اي را مي بينند كه سـر جـدا شـده اي را دسـت گرفته اند و شعار ميدهند: ـ اين سند جنايت صدام است! اين سند جنايت ... 🗣 زن ها با ديدن سر جدا شده به آن زل مي زنند و بلند بلند گريه مي كنند😭. چند بچه همين كه سر را مي بينند جيغ مي زنند و پا به فـرار مـي گذارنـد . همـين كـه ناصر و مادرش پا به محوطة حسينيه مي گذارند، وانتي ، «غيژ»كنان ترمز مي كند و گرد و غباري كه تا آنجا تعقيبش مي كرد، از آن جلـو مـي زنـد و در هـوا معلـق ميشود و بر سر و روي مردم مي نشيند. عاقله مردي از ماشين بيرون مـي پـرد و صدايش را در صحن حسينيه رها ميكند: 🗣 ـ اين برادري كه خواهرشو خاك كرد، كيه؟ 🧐 دل ناصر فرو مي ريزد. ياد حسين مي افتد و احساس مي كند سـقف حـسينيه بر سرش هوار مي شود. زير چشمي مادر را مي پايـد و نگـاه پرسـشگر او را بـر چهرة خود ميبيند: 👀 ـ منم؛ اتفاقي افتاده؟ مرد تند جلو مي آيد و روبه روي ناصر ميايستد: ميخوايم تا جنت آباد با ما بياي. ☺️ ناصر مادرش را نگاه ميكند و با عجله مرد را كنار ميكشد و آرام ميپرسد: ـ داداشم شهيد شده؟ 🥺 ـ نه آقا! چند تا شهيد آوردن كه جزغاله شدن؛ گوشت پخته ان؛ مي خـوايم تـو كه دل و جرأت خاك كردن خواهرتـو داشـتي، بـه خاكـشون بـسپاري . بـه هركجاشون دست ميزني كنده ميشه.😭 ناصر هنوز مردد است. ميخواهد چيزي بپرسد كه مادر، نگران جلو ميآيد: ـ ننه خبري شده ناصر؟ ـ نه! يه چند تا شهيد آوردن، ميخوان من به خاك بسپارمشون.😞 ـ اگه طوري شده به من بگو ننه. ـ خود اين برادر كه اينجاست؛ ازش بپرس! ناصر كه با دست به طرف مـرد اشـاره مـي كنـد، مـرد زن را مخاطـب قـرار ميدهد: ـ نه مادر همينه كه گفتم، يه چند تا شهيده كه سوخته ان... مادر از نگراني بيرون مي آيد و ناصر را با مرد به جنت آباد ميفرستد. 😌 وانت به كوچة دايي كه مي رسد، ناصر با دست بر سقف آن مي زنـد و بلنـد ميگويد: ـ من اينجا پياده ميشم! 😞 وانت از ناله مي افتد و گرد و غبارش را بر سر ناصر و چند تاي ديگري كـه عقب آن تلنبار شده اند مي پاشد. ناصر بـدن كـرختش را بـه زور از كـف وانـت ميكند و پايين مي آيد. بعد دو دستش را بالا مي گيرد . دختركي را كـه از گريـه نمي افتد بغل ميكند. دخترك يك ريز گريه ميكند و «مامان»، «مامان» ميگويد. 😭 [در دنیاے مدࢪن📱 به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ✌️🏻 ] ❇️ (حفظه‌الله): ♦️فرقی نمی‌کند مدافع حرم در بیابانهای سوریه یا عراق یا هر جای دیگر شده باشند، هر جا شهید شدند، کأنّه پای ضریح امام حسین یا پای ضریح امیرالمؤمنین یا پای ضریح حضرت زینب شهید شدند. 🌹رهبر انقلاب اسلامی دیدار خانواده شهدای [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi