eitaa logo
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
5.8هزار ویدیو
418 فایل
❁﷽❁ 🌹وأن یَکادُالذینَ کفرولَیزلِقونَکَ بِأبصارِهِم لَمّاسَمِعوالذِکرَوَیَقولونَ إنَّهُ لَمجنونُ وَماهوَالاذِکرُللعالَمین🌹 . 🔹یه دورهمی #آخرالزمانی و #بهشتی همراه با خانواده منتظران❤ 🔹ارتباط🔻 @Sh2Barazandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
يكى از وارستگان آن حضرت ، بنام شمس الدين محمد قارون ، پس از نقل ماجراى فوق مى گويد: ((سوگند به خدا، من ابو راجح را مكرر در حمام حله ديده بودم ، پيرمرد فرتوت ، زرد چهره و كم ريش و بد قيافه بود و هميشه او را اينگونه مى ديدم ، ولى پس از اين ماجرا او را تا آخر عمرش ، جوانى تنومند و پر قدرت ، و سرخ چهره و با محاسن بلند و پر ديدم ، كه گوئى بيست سال بيشتر عمر نكرده است ، آرى او به بركت لطف امام زمان (عج ) اينگونه شاداب و زيبا و نيرومند گرديد. خبر سلامتى و دگرگونى عجيب او از پيرى ضعيف به جوانى تنومند و قوى شايع شد، همگان فهميدند فرماندار حله به ماءمورينش دستور داد او را نزد او حاضر كنند، آنها ابو راجح را نزد فرماندار آوردند، ناگاه فرماندار ديد قيافه ابو راجح عوض شده ، و كوچكترين اثر آن زخمها در بدن و صورتش نيست ، ابوراجح ديروز با ابوراجح امروز، از زمين تا آسمان فرق دارد، رعب و وحشتى تكان دهنده بر قلب فرماندار افتاد، او آنچنان تحت تاءثير قرار گرفت ، كه از آن پس با مردم حله (كه اكثر شيعه بودند) عوض شد.
او قبل از آن جريان وقتى كه در حله به جايگاه معروف به مقام ((مقام امام - عليه السلام -))مى آمد، به طور مسخره آميزى پشت به قبله مى نشست ، تا به آن مكان شريف توهين كند، ولى بعد از آن جريان به آن مكان مقدس مى آمد و و با دو زانوى ادب در آنجا رو به قبله مى نشست ، و به مردم حله احترام مى نمود و لغزشهاى آنها را ناديده مى گرفت ، و به نيكوكاران آنها نيكى مى كرد، در عين حال عمرش كوتاه شد و بعد از اين جريان چندان عمر نكرد و مرد. (1) خدايا تو را به وجود مبارك چهارده معصوم - عليه السلام - كه در اين كتاب قطراتى از اقيانوس فضائل آنها آمده ، و تو را به وجود مبارك حضرت ولى عصر عج ) سوگند مى دهم ، نام ما را در طومار شيعيان مخلص آن ثبت كن ، و شفاعت آنها را در دنيا و آخرت ، نصيب ما گردان . بحق صلوات بر محمد و آل محمد http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798 1-بحار الانوار، ج 52 ص 70 و 7
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
التماس دعای فرج بسم الله الرحمن الرحیم الهی عظم البلاء.... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلا
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِِِّیِ ابن الحُسَین (ع)  وعَلی اوْلادِ الحُسَین(ع) و عَلی  اَصحابِ الحُسَین (ع) السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798 #خانواده_بزرگ_منتظران
التماس دعای فرج بسم الله الرحمن الرحیم الهی عظم البلاء.... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم @KhanevadehMontazeran #خانواده_بزرگ_منتظران
4_469929014853632027.mp3
756.8K
صوت دعای فرج خواست اعضا التماس دعای فرج
همه با هم، برای فرج و سلامتی عزیزترین، محبوبترین، عاشقترین و مهربانترین بنده خداوند، پدر مهربانمان حضرت صاحب الزمان عج دعا کنیم 🍃🌸 🌸🍃 🍃🌼اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌼🍃 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد 🎆✨🌙✨‌‌--------------------🌟 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی‌ماند...! پس فراموش نکنید دیروز به تاریخ پیوست فردا معما است و امروز هديه است!!! 🌺 @KhanevadeHMontazeran
جهان سوم کجاست؟ جهان سوم جایی است که باران کوثری با مدرک دیپلم هنر نمایش میتواند درباره سیاست هر مزخرفی بگوید و به دلسوزان مردم توهین کند ولی میثم مطیعی با دکترای تخصصی نمیتواند محترمانه حرف دل مردم را بزند @KhanevadehMontazeran
دولت پیرمرد ها خواب زنگنه وزیر نفت در جلسه با رهبر ایران از وزیر پیر و فرتوتی که نمیتواند یک جلسه یک ساعته را طاقت بیاورد چه انتظاری دارید @KhanevadehMontazeran
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_چهل_و_نهم: بعد در حین غسل مس میت,یاد کشته هایی که غسل داده
بسم الله الرحمن الرحیم : زینب مجبورم کرد برایش قصه بگویم.هر چه می گفتم؛خسته ام .خوابم میاد؛زیر بار نمی رفت.آخر سر یک چیزی سر م کردم و برایش گفتم.زینب که رفت,لیلا که کنارم دراز کشیده بود ,شروع کرد به پرسیدن.این یکی بدتر از آن یکی بود.به هیچ جوابی قانع نمی شد.وقتی هم رضایت داد,دست از سرم بردار,خودم از شدت خستگی خوابم نمی برد.چشم هتیم که روی هم رقفت,کابوس ها به سراغم آمدند.انگار توی قبر بودم و یک نفر مرا به به عمق آن می کشید.هر چه تلاش کردم خودم را از دستش رها کنم,نمی شد.همین طور که در تقلا بودم,دیدم از مسافت نه چنداهن دوری ,چهره های عجیب و غریب و ترسناکی به طرفم حمله ور شدند.می خواستم از توی قبر بیرون بیایم و پا به فرار بگذارم.ولی پایم محکم گرفته شده بود,نه راه پس داشتم نه راه پیش .در آخرین لحظاتی که آن موجودات ترسناک نزدیکم شدند,از خواب پریدم.بد جوری عرق کرده بودم.قلبم می خواست از قفسه سینه ام بیرون بزند.صلوات فرستادم و خدا را شکر کردم که از خواب پریده ام وگرنه از ترس قالب تهی می کردم.دوباره که خوابم برد,باز خواب دیدم.خواب هایی که صحنه های درهم و برهم و شلوغی داشت و من احساس ناراحتی می کردم.تا صبح چندبار از صدای نفس نفس زدن هایم بیدار شدم.یک بار که از خواب پریدم,صدای دا را شنیدم.به بابا می گفت:تو چرا به این دختر چیزی نمی گویی؟چرا مانعش نمی شوی,جنت آباد نرود؟از حرف دا خیلی ناراحت شدم.گفتم:الان کار دستم می دهد.ولی بابا گفت:الان وقت این حرف ها نیست.ما باید خودمون هوای همدیگرو داشته باشیم..اگر قرار باشه من نذارم,اون همسایه اجازه نده,پس کی می خواد جلوی دشمن بایسته.این جوری که دشمن یه روزه میاد ,همه مملکت مون رو لاشغال می کنه و شرف و ناموس همه مون رو از بین میبره.این بعثی ها که نمی دونی چه بی وجدان هایی هستند.این ها نوه ناموس سرشون می شه,نه دین و ایمون دارند.بضی هاشون از حیوونای وحشی هم بدترند.با حرف بابا خیالم راحت شد و دوباره خوابم برد. آخرین بار که بلند دم,اذان صبح را گفته بودند.از جا کنده شدم و رفتم نماز م را خواندم.از دا که بیدار بود,پرسیدم:دیشب بابا کی اومد؟ گفت:آخر های شب. پرسیدم:الان کو؟ گفت:اذان را که دادند رفت. خیلی دلم می خواست دوباره برگردم توی رختخواب و تا ظهر بخوابم ولی چون می خواستم بروم جنت آباد باید دست به کار می شدم.لیلا هخم بک دفعه از جا پرید.دو تایی هل هلکی شروع کردیم به کار کردن.صبحانه درست کردیم.سفره انداختیم.من بچه ها را بلند کردم و لیلا رختخواب ها را روی هم گذاشت.سر سفره لقمه درست کردم و دست بچه ها دادم.خودم هم یک لیوان چای سر کشیدم و دویدم,لباس پوشیدم.دا وقتی دید من و لیلا در تکاپوی رفتن هستیم,گفت:کجا؟ دوتایی گفتیم:جنت آباد. گفت:چرا دوتاتون با هم لااقل یکی تون بمونه کمک کنه. من گفتم:من که نمی تونم بمونم.بهشون گفتم؛امروز هم می رم.قول دادم برم کمک. لیلا هم با تضرع گفت:دا منم می خوام برم کمک کنم. دوباره من گفتم:سعی می کنیم زود بیاییم کمکت کنیم. دا سکوت کرد.ما هم معطل نکردیم و از خانه بیرون زدیم.توی راه از اینکه لیلا با من می آید,نگران بودم.چون دختر عاطفی و حساسی بود,می ترسیدم نتواند تحمل کند و اثر بدی روی روحیه اش بگذارد.از آن طرف نتواند کار کند و آبروی من برود.برایم سوال بود چرا هر چه بیشتر از صحنه های دلخراش آنجا می گفتم ,او بیشت رپا فشاری می کرد که بیاید.جوابی که برای این سوال داشتم,این بود که من و لیلا چون فقط یکسال با هم تفاوت سنی داریم و توی کار ها همیشه با هم بوده ایم,او دوست دارد که همه جا با من باشد.الان هم نمی خواهد از کاری که در آن برای مردم خیری وجود دارد ,عقب بماند.برای اینکه خیالم از بابت لیلا راحت باشد گفتم:می ریم جنت اباد .باید سریع مشغول به کار بشی ها.معطل نکنی.بگی من نمی تونم.من می ترسم.این حرف ها رو نداریم .داری میای,هر کاری بود باید انجام بدی. بیچاره برای اینکه با من بیاید,گفت:باشه هر کاری بهم بدهند انجام می دم. کتاب دا/خاطرات سیده زهرا حسینی ادامه دارد....... 📝اجتماع و دورهمی خانواده منتظران ⭕️ارسال فقط با لینک ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام بوده و پیگرد الهی دارد.⛔️ 📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
💢رئیس سازمان پزشکی قانونی: امسال حدود 5 هزار مرد به این سازمان برای اعلام خشونت توسط زنان خود مراجعه کرده اند/انتخاب 🍃امام صادق(ع): خوشا به سعادت آن زنی باد که شوهرش را بزرگ دارد و به او آزار نرساند و همیشه از شوهرش فرمانبری کند. 📚 وسائل الشیعه، جلد 14، ص116 @KhanevadeHMontazeran
سلام چند تا کلیپ با هم ببینیم
20.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ناگفته های زندگی رهبری برای اولین بار هر چند وقت یک بار ببینیم و برای همه ارسال کنیم یا علی مدد ع @KhanevadeHMontazeran
بسم الله الرحمن الرحیم از لحظه مرگ و عالم احتضار تا قبر و برزخ و قیامت و بهشت و جهنم ◀️{روزهای پنج شنبه } @KhanevadeHMontazeran انواع تولد ما انسانها به اخرت :چهار نوع است تولد سالم قوی تولد سالم تولد ضعیف وبیمار تولد ناقص وقتی دستورات قران را که کاتولوگ زندگی ماست عمل نمی کنیم با تولد ضعیف و بیمار و یا تولد ناقص وارد برزخ میشویم شما چگونه متولد برزخ میشوید؟؟!! این کودک را که میبینید👼🏼 خودش را برای زندگی این دنیا اماده نکرده و عضوهایی که اورده اضافی است و یا مناسب زندکی در دنیا نیست مراقب باشیم ما تولد مان به برزخ اینگونه نباشد که باید در بیمارستان بهشت ،،جهنم,, عذاب درمان را تحمل کنیم البته اگر قابل درمان باشیم!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نَکیر و مُنْکَر یا بَشیر و مُبَّشِّر، نام دو فرشته‌ای که در شب اول بعد از دفن، وارد قبر شده و از اعتقادات و اعمال مُُرده سؤال می‌کنند. اگر شخص درگذشته کافر باشد، این فرشتگان چهره‌ای مخوف داشته و نکیر و منکر خوانده می‌شوند و اگر درگذشته مومن باشد، این فرشتگان با روی زیبا با او روبه‌رو می‌شوند که در این صورت به آن ها بشیر و مبشر گفته می‌شود.
تعابیری همچون «شرّ نکیر و منکر» یا «هول نکیر و منکر» که در روایات آمده است نشانگر ترس و اضطرابی است که با دیدن این دو فرشته، به سراغ میت می‌آید خواندن سوره ملک، برای خلاصی از ترس و وحشت پس از مرگ سفارش شده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابابصیر به حضرت صادق(ع) عرض کرد: فدایت شوم! نکیر و منکر بر مؤمن و کافر با یک چهره وارد می شوند؟ فرمودند نه در روایت آمده که شب اوّل قبر، برای مؤمنان و نیکوکاران دو فرشته با نام های بشیر و مبشر (که گویای چهره زیبای آن دو است، می آید و بشارت روح و ایمان می دهد، امّا برای کافران و بدکاران،‌ دو فرشته به نام های نکیر و منکر م[ی آید (که گویای چهره نازیبای آن دو است) و حامل عذاب الهی هستند. منبع:بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۶۴.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا