eitaa logo
اِسکول‌فان | school fun
2.1هزار دنبال‌کننده
274 عکس
240 ویدیو
0 فایل
اینجا‌قراره‌کلی‌خاطرات سمی‌ ازدوران‌مدرسه‌ازهم‌بشنویم😂💣🗿 خاطراتتون‌به‌اشتراک‌بزارید👀🦥 https://daigo.ir/secret/9726414532 کپی‌ازمحتوای‌ساخت‌کانال‌بدون‌ذکرمنبع‌‌ممنوعه‌❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
من یه بار انتظامات بودم نباید کسی میرفت داخل سالن بعد حواسم نبود معاونمون رفت یهو منم داد زدم کجا داری میری بعد فهمیدم معاونمون بود 😂😂😂 قانون‌برا‌همه‌یکسانه👨‍🦯😂💔
امروز تو دفتر خوردم زمین آبروم جلو معاون و مدیر و معلما و... رفت همین🦦 🚶‍♂
امروز امتحان عربی داشتیم هیچییی نخونده بودیم🦦❤️‍🩹 کل کلاس هماهنگ کردیم دبیر رو قانع کنیم امتحان نگیره😂💔 باب ها و... بود اصلا نمیفهمیدیم بعد با همین دلیل که دبیرو قانع میکنیم دلمون رو خوش کردیم تو مدرسه هم نخوندیم🤏🏻🗿😂❤️‍🩹 یکی از بچه های یازدهم هم اومد گفت خیلی راحت بود دبیر هم جواب هارو میگفت🦦 دیگه نور علی نور شد😂💔 زنگ آخر دبیر اومد بچه ها اول یکم پیچوندن، بعد دیدن دبیر میخواد امتحان بگیره بحث جشن و عید و... رو آوردن وسط که امتحان نگیره... یه بهانه هایی میاوردن دبیر از خنده نمیتونست حرف بزنه🤣❤️‍🩹 بعد یکی از بچه هارو صدا میکرد بره برگه پخش کنه یهو همه میوفتادن سرش😂💔 آخر سر هم امتحان گرفت🗿😂❤️‍🩹 ولی نصفش رو که خود دبیر گفت نصف دیگه رو هم از هم گرفتیم🦦😂❤️‍🩹 امتحان‌اخر‌گرفت😂
سلام ، خسته نباشید به امید بهبودیتون هرچه زودتر 💊😷♥️ آقا ما دیروز امتحان علوم داشتیم بعد معلم علوممونم بد اخلاقه بعد علوم بخیر گذشت امروز امتحان ریاضی داشتیم زنگ اول من از شنبه سرماخوردم بعد نتونستم بخونم صبح که رسیدم سر کلاس بعد از اینکه همه اومدن گفتم بیاید بگیم امروز امتحان نگیره چون معلم ریاضیمون خیلی مهربونه گفتیم بهش بگیم امتحان نمیگیره چون چندبار گفتیم نگیر نگرفته)خلاصه بچه ها گفتن آره یکیشون گفت حسش نبود نخوندم یکیشون گفت بیرون بودم اون یکی گفت وقت نداشتم دیگه خلاصه تا بریم صفم نخوندیم ما رفتیم صف ( مث بچه کلاس اولیا صف نگهمون میدارن😒)از صف برگشتیم معلم اومد تو همه رفتیم گفتیم به جز دونفر 😒😒معلم گفت هرکاری کنید امتحانو میگیرم😪حالا ما : خداحافظ روزای خوش😨😰😭💔 پایه ی هفتم ام متشکر‌🌱 این‌بده😂
ما قبل امتحانای نوبت اول اجتماعی داشتیم بعد معلم اجتماعی مون قدش کوتاهه عینکیه🤣😉بعد عادت داره درس دادنی پامیشه درس میده اون روز خواست پاشه پاهاش گیر کردن به صندلی با سَر خورد زمین🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 بعد هول شد پاشد گفت : حال خانوادتون چطوره؟😉😉 اصلا بی ربط به درس🤣🤣 بعد ما نمیدونستیم بخندیم گریه کنیم کمکش کنیم به روی خودمون نیاریم🙃🤣 فقط خندیدیم خندیدیمااااااا🤣🤣🤣🤣🤣 همون لحظه معاونمون درو باز کرد و گفت : یا حضرت عباس چی بود ترکید؟😱😱 😂💔
سلام یه خاطره بگم ما دیروز معلم علوم اومد سر کلاسمون کلاس هشتم هستم میدونید که فصل ۷ علوم هشتم یکم اوضاعش خوب نیست بعد یک دبیر منتخب هم اومده بود بازدید از کلاس های علوم (مرد بود) بعد خانم گفت تا همینجا بسه اما یکی از دانش آموزان اسرار داشت که ادامه درس رو بدین که دیگه معلم منتخب دیگه شروع به تعریف کرد 😁😆😬
هدایت شده از فرد
تب 128 تا ساعت 18 . فعالیت ❌
هدایت شده از فرد
روزمرگی‌های جذاب این دوتا رفیق ک دانشجویِ رشته عکاسی ان >>>>📸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3241017598Ca83a7dc435